پیام دهکردی: در گناهی دستجمعی دست و پا میزنیم/حتی در خود تهران هم نیاز به تمرکززدایی داریم
خبرگزاری تسنیم: دبیر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان معتقد است:«مسئولان باید تئاتر نگاه کنند و بعد بگویند اشکال کار کجاست؟ حضور مسئولان و مقامهای عالی رتبه کشور باعث الگوسازی برای مردم و افزایش مخاطبان تئاتر میشود.
بیستویکمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان با دبیری پیام دهکردی در حال برگزاری است، دهکردی اولین تجربه خود در سمت دبیر را در جشنوااره تئاتر امید داشته است، جشنوارهای که به همت خودش تاکنون پنج دوره برگزار شده است. با پیام دهکردی به گفتوگو نشستیم و ضمن پرداختن به مسائل جشنواره امسال در رابطه با رابطه تئاتر امروز با مردم و فضای فرهنگی کشور نیز صحبت کردیم، در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید:
تسنیم: ابتدای گفتوگو را میخواهم با مسئله مردم و ارتباط آنها با تئاتر آغاز کنم و اینکه پیام دهکردی به عنوان دبیر جشنواره کودک و نوجوان تا چه حد به مسئله تئاتر و مردم تاکید دارد؛ فکر میکنید تئاتر کودک و نوجوان همدان چه نقشی را در این رابطه میتواند ایفا کند.
تئاتر در ایران پدیدهای جوان محسوب میشود
در طی سالهای گذشته تا به امروز برخلاق اغراقهای مکرر که تئاتر یک امری ضروری و حیاتی است،ما به شکل عمل گرایانه ما این اتفاق را کمتر دیدهایم. در واقع تئاتر هرگز در طی این سالها تبدیل به یک ضرورت قطعی به معنای آب و نان در نیامده است و کسی به این توجه نمیکند که تئاتر پدیدهای تربیتی و آموزشی است. تئاتر میتواند تاثیر به سزایی در موضوعهای مختلف مانند بسیاری از هنجارشکنیها، بزهکاریها و افسردگیهای مخاطب بگذارد.تئاتر یک پدیده حیرتانگیز است که تاثیر آن به مراتب بسیار بیشتر از نصیحت رخ در رخ است.
اگر ما بخواهیم این موضوع را ریشه یابی کنیم، خودش نیاز به یک کالبد شکافی جانانه و بحث جدی روی این قضیه دارد، شاید یکی از دلایل آن این باشد که تئاتر در کشور ایران یک پدیده جوان به حساب میآید، به هر حال صد سال گذشته نیز جوان محسوب میشود. بخش دیگر هم متوجه مدیریت های سلیقهای است که در طی سالها همواره تئاتر با آن دست و پنجه نرم کرده است.
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو/ یادم از کِشته خویش آمد و هنگام درو
بنده به عنوان مدیر آمدهام و گفتهام چه کسی گفته این حرفهایی که میگویید درست است؟ ای آقایان مدیران که دوست دارید چرخ را از نو اختراع کنید، شما در حوزه فرهنگی نمیتوانید نگره اقتصادی را که در حوزه اقتصاد دارید ارائه دهید، در حوزه اقتصادی اگر معضلی پیش بیاید، حتی در نهاد کوچکی مانند خانواده با قرض گرفتن مقداری پول مشکل خانواده حل میشود در شکل کلان هم این اتفاق رخ میدهد، اما در حوزه فرهنگ چنین کاری امکان پذیر نیست، چراکه یک زیر ساخت است و اگر یک خشتی را در این عرصه اشتباه بگذاریم درآینده ثمره و بار آن مطلوب نیست، حضرت حافظ میفرماید:« مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو/ یادم از کِشته خویش آمد و هنگام درو»
ایراد ما به نسل دهه 60 و 70 این است که چرا از مفاخر ادبیر سرزمینمان فاصله گرفتند
ما امروز ایرادهای بسیاری را به نسل دهه 60 و 70 وارد میکنیم و میگوییم چرا شما با مفاخر ادب این سرزمین فاصله گرفتید، چرا آثار حافظ، سعدی، فردوسی و دیگر بزرگان ادبی کشور را نمیخوانید، ما این انتقادها را داریم، بنده خودم مدرس تئاتر هستم، زمانی نیست که این مسئله در کلاسهایم مطرح نکنم و از آن مهمتر برای شاگردانم ایجاد دغدغه نکنم. چرا از موسیقی فاخر استفاده نمیکنید و چراهای بسیار...
گناهی به گردن این نسل نیست، ما امروز داریم محصول جمع میکنیم
بنده این مطلب را با صراحت و به عنوان یک معلم کوچک میگویم، نظر من این است که گناهی به گردن این نسل نیست، ما امروز داریم محصول جمع میکنیم. این را میگویم که بدانیم امروز چقدر مقوله فرهنگ حساس است و به سادگی نمیتوانیم با آن برخورد کنیم. من حتی اگر هم بخواهم هم نمیتوانم سلیقهای در حوزه تئاتر کودک و نوجوان برخورد کنم، باید یک نگاه عمیق مبتنی بر نگاه کارشناسی و پژوهشی داشته باشم، جلسهها و هم اندیشیهای بسیار برگزار کنم تا بتوانم پس از بررسیهای فراوان آنچه که در این عرصه وجود دارد بخش خوبش را نگاه دارم و مشکلاتی که در آن وجود دارد را تصحیح کنم و در عین حال اتفاقات جدید را کاشت کنم.
وضعیت فرهنگ در موقعیت عمل جراحی است
بسیاری از متخصصان در بحث فرهنگ معتقد هستند که برای ویرانی فرهنگ 10 سال کافی است، شما در10 سال میتوانید یک فرهنگ را نابود کنید و برای ساخت آن در خوش بینانهترین حالت 20 تا 30 سال زمان لازم است،واقعا وضعیت فرهنگ در زمان حال چنین است.
بذری که مشکل داشته باشد، کشلورز هرچقدر تلاش کند به نتیجه نمیرسد
امسال سال مبارکی است که به عنوان سال فرهنگ نامگذاری شده است. متاسفانه حال تئاتر ما خوب نیست، کما اینکه بنده معتقد هستم حال زمین خیلی وقت است که خوب نیست. وقتی این همه جنایت و فاجعه در جای جای کره خاکی رخ میدهد حکایت از بد حالی عمومی در تمام دنیا دارد. ما در حوزه فرهنگ مسئولیتمان صد برابر بیشتر است، چراکه یک اشتباه میتواند خسارتی را به ما بزند که برای جبرانش باید سالها وقت بگذاریم. به واسطه همین یکی از بحثهایی که بر اثر آن ممکن است مردم از تئاتر فاصله بگیرند عدم اهتمام یا کمبود اهتمامی است که در این میان وجود دارد. بخشی از این نقصان در حوزه مدیریتی و سیاستگذاری است و بخش دیگر آن متوجه هنرمندان است، یعنی مجموعه این تلاش و هماندیشی اتفاق مناسب را رقم میزند، کافی است بذری که اداره کشاورزی به من میدهد مشکل داشته باشد، من کشاورز هم تلاش بکنم این بذر به نتیجه نمیرسد.
ما در گناهی دست جمعی دست و پا میزنیم
ما در گناهی دست جمعی دست و پا میزنیم. بی انصافی است که اگر ما بخواهیم نوک پیکان را به سمت هنرمندان زحمتکش ببریم، بیانصافی است که بخواهیم نوک پیکان را به سمت مدیران ببریم، باور من این است که جایگاهی که امروز ما در آن ایستادهایم محصول غفلتهای فراوان است. من با سویه مثبتی که همیشه سعی کردم در زندگی داشته باشم میگویم این غفلتها ناخواسته بوده است. خطا شده است، چقدر بد که خطا شده، اما ما نباید امروز فکری بکنیم؟ در مرحله اول خطا را متوقف کنیم، در مرحله دوم جلوی خطاهای بعدی را بگیریم و بلافاصله شروع کنیم به پانسمان کردن، ترمیم کردن و مرحله بعدی تازه شروع کنیم به ساختن، در این جشنواره علی رغم فرصت کم کوشش من بر این بوده تا بسازم.
مردم دوست دارند فرزندانشان تئاتر ببینند، اما به دنبال تئاتر خوب هم هستند
من مطالبه مردم را در مواجه شخصی به عنوان یک هنرمند دیدهام، مردم دوست دارند فرزندانشان تئاتر ببینند، اما به دنبال تئاتر خوب هم هستند، آنها میگویند تعداد تئاترهای خوب کم است، برخی میگویند شاید کارها خوب است و برخی میگویند سالن کم است، آراء متفاوت است. مردم تئاتر را دوست دارند و ما باید به آنها خوراک مورد نیاز را بدهیم، متاسفانه علی رغم صحبتهایی که میشود هنوز نتوانستهایم آن طور که باید قوی عمل کنیم.
سلیقه بزرگترین لطمه را در طی این سالنها به تئاتر زده است
تسنیم: همان طور که گفتید مردم تئاتر دوست دارند، اما با مشکلاتی برای یافتن تئاتر خوب مواجه هستند، مانند عدم ارتباط گیری آثار، عدم تبلیغات مناسب برای تئاتر، هزینههای مالی دیدن یک نمایش، نبود محتوای مناسب در آثار و...، فکر میکنید مشکل مردم جهت دیدن یک نمایش خوب و مشکل مسئولان و هنرمندان جهت ارائه یک نمایش خوب در چیست؟
فرهنگ و به طور مشخص تئاتر یک پیکره است و شما نمیتوانید دو کلیه نداشته باشید و بقیه اجزای بدن درست کار کند، زمانی که پلان منسجمی وجود نداشته باشد، نمیدانیم وضعیت سختافزاری حاکم بر تئاتر کودک و نوجوان چیست؟ ما سالن مختص به تئاتر کودک و نوجوان داریم، اما کافی نیست، واقعیت این است که جامعه ما جوان است، اما آیا اتفاقهای تئاتر کودک و نوجوان از نظامی منسجم تبعیت میکند؟ پاسخ من این است که خیر، چراکه بخشی از این اتفاق محصول اعمال سلیقه است و سلیقه بزرگترین لطمهها را در طول این سالها به تئاتر وارد کرده است.
یعنی سلیقهای که میگوید من دوست دارم در حوزه فرهنگ و هنر این اتفاق رخ دهد، اشتباه است، چون چنین اجازهای در حوزه فرهنگ و هنر وجود ندارد. امسال فکر کردم ما برای نگاه گرافیکی جشنواره یک انسجام داشته باشیم، به این نتیجه رسیدیم که جشنواره ما باید یک رنگ سازمانی داشته باشد و به همین دلیل رنگ نارنجی را انتخاب کردیم. رنگی که اصلا من آن را دوست ندارم، اما طبق کارشناسیهای صورت گرفته این رنگ در راستای زیبایی شناسی تئاتر کودک و نوجوان میگنجد. این نکته ظریف را گفتم که بخشی از پاسخ شما را بدهم که ما نمیتوانیم در حوزه تئاتر اعمال نظر شخصی داشته باشیم.
آیا ما در تئاتر توانستهایم خشتی را بر فرهنگسازی مسائل انجام دهیم؟
سالها پیش صحبت بر سر این بود که سالنها تفکیک شود، یعنی مشخص شود که مثلا در سالنهای مختلف تئاتری چه نمایشهایی اجرا شوند. خدا رحمت کند روانشاد همیشه استادم حمید سمندریان را که امثال این بزرگوار در سالن اصلی روی صحنه میرفتند. کارهایی که در واقع تجربیتر بود در سالنهای کوچکتر اجرا میشد، کارهای دانشجویی هم تعریفی داشتند.
آیا ما در تئاتر توانستهایم خشتی را بر فرهنگسازی مسائل انجام دهیم؟ واقعا رخ نداده است، البته ممکن است اتفاقی مقطعی رخ داده باشد، اما این اتفاق بدین معناست که بنده مدیر الان حاضر میشوم و 20 دوره از جشنواره تئاتر کودک و نوجوان گذشته است، من نمیتوانم پس از 20 دوره بگویم روش خودم را دارم، بنده به عنوان دبیر بیستویکمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان باید ببینم پشت سرم چه گذشته است و روش جدید چیست و آن را خلق کنم، تجربههای خوب گذشته نباید از دست برود، در حوزه تماشاگر، اجرای تئاترها و... تابعی از همین نگرشها است، وقتی این نظام به عنوان یک پیکره درست در کنار هم جوش نخورد، آن پیکره بیمار است.
حاضرم پروژه امید را به شهرکرد ببرم
بنده سالهای سال است که از بیماری سینوزیت رنج میبرم، برای شما جالب است اگر بگویم زمانی که فردی سینوزیت حاد دارد، قسمت سینوسهایش درگیر عفونت است، بینی فرد درگیر عفونت است، مخاط گلو، ریهها و گوارش نیز درگیر هستند. این به چه معناست، یعنی این بدن نمیتواند در بخشهای دیگر هم درست عمل کند. در تئاتر گفته میشود تمرکز زدایی، این یک ایده درخشان است و باید اتفاق بیافتاد، بحثی است که بنده سالهاست مطرح میکنم. در فوتبال نیز این اتفاق در حد کمال رخ نداده است. سپاهان، ذوب آهن، فولاد خوزستان و تراکتورسازی، یعنی این چند تیم نیز در عرصه بینالمللی در حال فعالیت هستند و هیچ ارتباطی به مرکز ندارند، این محصول سرمایهگذاری است، اما آیا الان میتوان تئاتر شهرستان را از لحاظ امکانات، بودجه و شیوه اجرایی با مرکز مقایسه کرد؟ یکی از کارهایی که بنده همواره اعلام آمادگی کرده و همیشه بیپناه ماندهام جز خداوند، این است که حاضرم بروم در شهرکرد مستقر شوم و پروژه امید را به آنجا منتقل کنم و کاری چند منظوره در عرصه فرهنگ، هنر،گردشگری و سرگرمی را ایجاد کنم، اما تاکنون آیا یک نفر کمک کرده است؟
اگر ما میگوییم تمرکز زدایی پس باید قدمی برداریم. آیا این قدم برداشته شده است؟ نه؛ متاسفانه همه چیز متمرکز در تهران است و در تهران نیز دوباره این تمرکززدایی صورت نمیگیرد. فرهنگسرای بهمن، خاوران و بسیاری سالنهای پراکندهای که در شهر تهران وجود دارند، امروز چه میکنند؟ چه کردهایم که همه چیز معطوف به تئاتر شهر نباشد.
هنرمند بودن به یک روند پر صلابت چندین دههای است
بنده یکبار در مورد پروژه نمایشهای آیینی صبا اظهار نظر کردم و گفتم پس چه زمانی قرار است این سالن افتتاح شود، آیا به فرزند من وصال میدهد؟ سال گذشته من با همکاری دوستان افتتاحیه جشنواره تئاتر امید را با کاشت نمادین درخت در این سالن برگزار کردم تا شاید این اتفاق یک تاثیری بر روند اجرای پروژه بگذارد، اما متاسفانه همچنان پس از هفت ماه از برگزاری جشنواره امید وضعیتش تغییری نکرده است.
تئاتر کودک و نوجوان ما باید با کارشناسان روانشناسی و جامعه شناسی ارتباط داشته باشد
ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم وقتی برنامهریزیها نیست یا اندک است و یا اینکه اندک است، اما کارشناسی شده نیست و یا اینکه کارشناسی شده است، اما بریده بریده است، شاهد تغییر قابل ملاحظهای باشیم. روانشاد همیشه استادم حمید سمندریان همیشه میگفت که «هنرمند بودن به یک کار و دو کار نیست، بلکه هنرمند بودن به یک روند پر صلابت چندین دههای است.» طبیعتا هنرمند ممکن است در این رهگذار 20 اثر را کار کند، پنج اثر بد باشد، 10 اثر متوسط باشد و الباقی عالی باشد، در این حالت است که ما باید به آن فرد بگوییم هنرمند است. در این سالها نگاه کنید ببنید چه اتفاقی رخ داده است، پس ما چه انتظاری داریم که وقتی این رویکردها انجام میشود، تئاتر ما ارتفاع پیدا کند.
هرگز نمیتوان گفت مشکل ما الان بودجه است
سوال بنده این است که چقدر عدالت فرهنگی به معنای واقعی کلمه در این سالهایی که ما پشت سر گذاشتیم صورت گرفته است؟ منظور من یک رویه ثابت، منسجم و منظم است. در طول این سالها چه تعداد از هنرمندان با بیماریهای صعبالعلاج دست و پنجه نرم کردند و در انتها به گلریزانهایی ختم شد. تئاتر کودک و نوجوان ما باید با کارشناسان روانشناسی و جامعه شناسی ارتباط داشته باشد و نظر آنها در کار تئاتر کودک و نوجوان اعمال شود. باید موانع و مشکلات جامعه مشخص شود تا تولید آثار بالا برود. اینقدر این موضوعات به هم تنیده است که هرگز نمیتوان گفت مشکل ما الان بودجه است. اگر بگویید مشکل ما مسئله اقتصادی است، پاسخ بنده به شما این است که ستاد برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان مقاومتیترین ستاد جشنوارههای کل کشور است که با صداقت و با هزاران مصداق میتوان این موضوع را بیان کرد.
زمانی که سالی به نام فرهنگ نامگذاری میشود، یک تذکر و هشدار جدی است
مشکل در گام نخست بودجه نیست، بلکه مجموعهای از عوامل خروجیش میشوند تا این وضعیتی که الان گریبانگیر تئاتر شده است، به وجود بیاید. البته بخشی از آن هم میتواند بودجه باشد. زمانی که سالی به نام فرهنگ نامگذاری میشود، یک تذکر و هشدار جدی است. ماجرا خیلی جدی است، ما اگر در حوزه فرهنگ خوب عمل کرده بودیم، اکنون گذرگاه اقتصاد مقاومتی را امنتر طی میکردیم. واقعیت این است که مردم تحت فشار هستند و نمیتوان این را کتمان کرد، مردم با بزرگواری همه دارند موقعیت را درک میکنند و کمک میکنند به حل مشکل تا این گذرگاه را رد کنیم، اما باور بنده این است که اگر مسئله فرهنگ به درستی راه خودش را طی سالهای سال و نه یک دولت خاص طی میکرد، حتی در این بخش هم راحتتر میتوانستیم عمل کنیم.
آیا فصلی را برای تبلیغ و اطلاع رسانی ایجاد کردهایم تا مردم بدانند چه نمایشهایی روی صحنه رفتهاند
تسنیم: برخی میگویند که مشکل تئاتر عدم تبلیغات مناسب در این حوزه است، برخی میگویند آثاری که روی صحنه میروند نمیتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کند، نگاه شما در این رابطه چگونه است؟
من قبلا هم در بسیاری از مصاحبهها یا جلسهها اشاره کردم که چرا حجم تبلیغات شهری و رسانهای ما و به طور مشخص رسانه ملی در رابطه با تبلیغ تئاتر به عنوان یک رفتار واجب و مؤکد صورت نگرفته است. این سوال را از طرف بنده از فعالان تبلیغات و رسانه بپرسید! بپرسید چرا جز چند برنامه محدود در صدا و سیما، آیا فصلی را برای این اتفاق باز کردهایم که تبلیغ کنیم و اطلاع رسانی کنیم تا مردم بدانند چه نمایشهایی روی صحنه رفتهاند.
نگاه بیلانی است که ما را به اینجا رسانده است
همان اندازه که تبلیغ فلان شرکت برنج در روز صورت میگیرد و برای برگزاری مسابقه آن بهترین زمان تلویزیون را اختصاص میدهیم، برای تئاتر تبلیغ میکنیم؟ اعتراضی که من به برخی افراد دارم این است که در این سالها چقدر به تبلیغ و جا انداختن این هنر در میان مردم کمک کردهاید، چقدر زیرنویس تلویزیونی به عنوان یک رفتار منسجم انجام دادهاید؟ ممکن است عزیزان پاسخ بدهند که ما برنامه هفتگی داریم، اما ما با بیلان مشکلمان حل نمیشود و همین نگاه بیلانی است که ما را به اینجا رسانده است که همیشه خواستهایم آمار بدهیم.
محتوا جایش در کارهای ما کجاست؟ به اعتقاد من بخشی از تبلیغ تئاتر به عهده رسانه ملی است که باید به طور جدی و به شکل عملگرایانه تبلیغ تئاتر در دستور کارش قرار گیرد.
بسیاری از دوستان میگویند بودجه نداریم، اما ما یک امکان معنوی و فرهنگی داریم
واقعیت این است که نقش رسانه ملی را نمیتوان در این تبلیغات و اعتلای جدی نادیده بگیریم، پس باید رسانه ملی تئاتر را جزء امور مؤکد خودش قرار دهد. ما همان گونه پرورشمان میدهند رشد میکنیم و بالا میآییم، اگر باشد ما مدام در رسانه ملی تنها تبلیغات مواد غذای، لوازم خانگی و... ببنیم، داریم یک نگرش و فرهنگی را ایجاد میکنیم، پس اگر بخواهیم به این سمت نرویم نیازمند یک تعادل هستیم، چیزی که ما از رسانه ملی نیاز داریم و اتفاقاً رسانه ملی هم نیازمند تبلیغات تجاری است نباید مغفول واقع شود.
بخش دیگر تبلیغ تئاتر، تبلیغات شهری است، بسیار از دوستان میگویند بودجه نداریم، اما ما یک امکان معنوی و فرهنگی داریم، اگر میشود از این امکان استفاده کنیم، الان در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان بسیاری از نمایندگان مجلس به غیر از نمایندگان همدانی وارد عمل شدهاند و در رابطه با این جشنواره صحبت کردهاند.
مقوله فرهنگ از نان شب هم واجب تر است و اگر هم واجبتر نیست به همان اندازه مهم است
چند سال پیش در میدان انقلاب از فردی پرسیدم تئاتر شهر کجاست؟ همین طور نگاهم کرد و گفت میگویند همین اطراف است، همین طور حرکت کردم به سمت چهار راه ولیعصر(عج) از افراد بسیاری سوال کردم برخی میدانستند و برخی اصلا نامش را هم نشنیده بودند تا در نهایت یکی گفت پارک دانشجو اینجاست که در داخل آن ساختمان گرده است. مسئله چیست؟ ایستگاه مترو و اتوبوسی داریم که اگر تنها نامشان بشود تئاتر شهر خودش تبلیغات است. ایدهها در حوزه تبلیغات تئاتر بسیار زیاد است اما به اعتقاد بنده تبلیغ تئاتر دغدغه نیست، دغدغه به معنای ضرورت آب و نان، یعنی بدانیم که مقوله فرهنگ از نان شب هم واجب تر است و اگر هم واجبتر نیست به همان اندازه مهم است.
اگر نگاه مدیران همدانی در تمامی استانها بیاید یک اتفاق باشکوه رخ میدهد
بسیاری از جریانها میگویند که تبلیغ تئاتر چقدر بازگشت سرمایه دارد. آخر گروه تئاتری که ندارد نان و پنیر هم به گروهش بدهد چطور میتواند برای تبلیغ کارش هزینه کند. پس اینجا بحث سوبسید مطرح میشود، حمایتهای مالی دولت یا ارگانهای متولی فرهنگ و هنر که متاسفانه ما در این مسئله هم کم کار هستیم. در همدان یک اتفاق مثال زدنی رخ داده است که امیدوارم این اتفاق در تمام پیکره سیاره ایران رخ دهد و آن این است که الان وقتی موسم جشنواره است، تمام مسئولان و مردم شهر برایشان جشنواره مهم است، الان هم تعامل بسیار درخشانی را با ستاد اجرایی همدان داریم، مدیر کل بسیار فرهیخته و فهیم اداره فرهنگ و ارشاد همدان آقای عبادی بسیار روی جشنواره از لحاظ محتوایی تاکید دارند و شخص آقای نیکبخت، استاندار همدان نیز نهایت مساعدت و همکاری را داشتهاند، خب این نگاه اگر بیاید در دیگر استانهای کشور یک اتفاق باشکوه برای تئاتر رخ میدهد.
بنده علیرغم اینکه همواره فرصتهای زیادی داشتهام تا به خارج از کشور بروم، هیچگاه دوست نداشتم از ایران خارج شوم و معتقدم ما یکی از باهوشترین و زیرکترین مردمان جهان هستیم و اگر قائل به این هستیم باید دقت کنیم ببینم در کشورهای دیگر چه روشهایی را استفاده میکنند که همیشه موفق هستند. تئاتر در اشتوتکارت قدرتی دارد که در برلین چنین قدرتی وجود ندارد، یعنی شما نمیتوانید بگویید که تئاتر برلین و تئاتر شهرستانهای آلمان، یعنی تئاتر در این کشور قدرت دارد و یک عدالت فرهنگی در تمامی بخشهای آن وجود دارد.
مجموعهای از این معضلات را در کنار هم بگذارید وضعیت تئاتر کشور ترسیم میشود
همه کارها را نمیتوان انتظار داشت که هنرمندان انجام دهند و همه کارها را نیز نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که مسئولان انجام دهند. مگر جشنواره امید را مسئولان به راه انداختند؟ این جشنواره را بنده با خون و دل خوردنهای بسیار با تعدادی از جوانان عاشق تئاتر آن را رساندهایم به پنجمین دوره، اگر بنده منتظر مسئولان و بخشنامه میشدم، اکنون جشنواره امید را نداشتیم. از طرف دیگر هم نمیتوان به هنرمند اعتراض کرد که آقای هنرمند چرا کاری نمیکنی، هنرمند نیز باید زندگی کند و ارتزاق کند، او باید امنیت شغلی و مالی داشته باشد، پس مجموعهای از این معضلات را در کنار هم بگذارید وضعیت تئاتر کشور ترسیم میشود.
جریان تئاتر دانشآموزی باید یک رکن رکین در حوزه آموزش و پرورش باشد
به اعتقاد من اکنون فرصت خوبی است که همه جریانهایی که تمکن مالی و معنوی دارند، نه به خاطر این جشنواره تئاتر کودک و نوجوان که در این دولت برگزار میشود، نه به خاطر اینکه بنده، بلکه به خاطر فردای کودکان و نوجوانانمان پیش قدم شوند و کمک کنند تا تئاتر کودک و نوجوان گسترش پیدا کند. یکی از دلایلی که تئاتر دانشآموزی امسال به جشنواره اضافه شد مؤید همین نکته است که از لحاظ شکلی ما تذکر میدهیم و نهیب میزنیم که جریان تئاتر دانشآموزی باید یک رکن رکین در حوزه آموزش و پرورش باشد، چراکه باور ما بر این است که تئاتر پدیدهای آموزشی و تربیتی است.
تئاتر دانشآموزی نیاز به بازنگری دارد
در تئاتر میتوان علوم تجربی و... را نیز درس داد، دانشآموزان ما باید با این مقوله عجین شوند. معنی صحبت های من این نیست که وزارت آموزش و پرورش تاکنون کاری نکرده است، اما بحث این است که تئاتر دانشآموزی نیاز به بازنگری دارد و اگر این انسجام وجود داشت شاید اوضاع ما خیلی بهتر از امروز بود.
اعتلای جریان کودک و نوجوان در گرو اعتلا و عزت فردای ایران است
جشنواره تئاتر کودک و نوجوان دستش را رو به تمام جریانهای تئاتری کشور دراز کرده است تا بیایند کمک کنند و فارغ از جناح و جناحبندی و خطوط سیاسی فکر کنیم و لباس کودکی بر تن کنیم و وارد این جشنواره شویم و کمک کنیم این جشنواره هر روز اعتلا پیدا کنیم. باور بنده بر این است که اعتلای جریان کودک و نوجوان در گرو اعتلا و عزت فردای ایران است، اصلا در این تردیدی ندارم، یعنی ما امروز هر چقدر برای کودکان و نوجوانان کار کنیم فردای امن و آرامی خواهیم داشت و کودکان به آن فردا میبالند.
تسنیم: تئاتر ما چقدر توانسته به روز باشد تا هم برای مخاطب بزرگسال و هم مخاطب کودکی که اکنون در فضایی با تکنولوژی خاص خود زندگی میکند و شاید کمی دغدغههایش نیز تغییر کرده است، جذاب باشد. تئاتری خود جزئی از پیکره فرهنگ است و فرهنگ امروز همان طور که گفتید در وضعیت بدی قرار دارد.
اعتقاد شخصی بنده این است که هنرمند باید فرزند زمانه خودش باشد، این یک اصل انکار ناپذیر است، اگر عقبتر یا جلوتر از زمانه باشید باختید. هنرمند باید در زمانه خود باشد و در عین حال چشمانداز نیز داشته باشد، این عالیترین تعریفی است که میتوان در مورد یک هنرمند گفت. هنرمند به واسطه زیست جانانهاش در امروز،یعنی فرزند زمانه بودنش، میتواند فردایی را نهیب بزند، پیش بینی کند، ایده بدهد و چشمانداز ارائه دهد. این نکته بسیار مهمی است که طبیعتا تمامی هنرمندان باید به آن احتمام داشته باشند.
در حوزه فرهنگ و هنر، عاجل، فوری، یک دفعهای و یک شبه نمیتوانیم حرکت کنیم
آیا در سالنهای دور افتاده تهران هنرمندان حاضر هستند بروند و اجرای نمایش داشته باشند؟ پاسخ بنده این است که اگر حمایت بشوند و دولت سوبسید بدهد این اتفاق رخ میدهد، قبلا ما این تجربه را داشتهایم، نمایش «بینوایان» آقای غریبپور سالها پیش و زمانی که فرهگسرای بهمن قبلا کشتارگاه بوده است اجرا میشود و مخاطبان نیز از آن استقبال میکنند. باز میگردم به زیر ساختها که ما در حوزه فرهنگ و هنر، عاجل، فوری، یک دفعهای و یک شبه نمیتوانیم حرکت کنیم، ما باید تدریجی بکاریم. اما باید درست کاشته شود.
اکنون همین گفتوگویی که ما در مورد تمرکز زدایی داریم اگر مطرح کنیم بسیاری از آقایان قبول نمیکنند. آنها پاسخ میدهند ما نه تنها گسترش تئاتر دادهایم بلکه سرای محلهها را هم فعال کردهایم، من میگویم اگر فعال کردهاید پس چرا هیچ اتفاقی رخ نمیدهد و هیچ نمایشی برگزار نمیشود، این دیگر به اعتقاد من همان بخشی است که به عهده هنرمند است. بخش دیگر هم توسط تبلیغات باید صورت گیرد. در حال حاضر تئاتر آزاد تنها تئاتری است که از لحاظ اقتصادی محکم و استوار کار خودش را ادامه میدهد.
نکته این جاست که آیا ما همان قدر که تئاتر آزاد برایمان مهم است، تئاترهایی که تولید اندیشه میکنند برایمان مهم است؟ همه جای دنیا تئاتر باید حمایت شود، سینما نه، سینما خودش میتوانند در بسیاری از مواقع روی پای خودش باشد. وقتی از تئاتر حرف میزنیم قصد بنده تئاتر آزاد به معنای تئاتر آزاد نیست،بلکه تئاتری است از جنس نمایشهایی که به آن تئاتر فرهیخته میگوییم و تئاتری که تولید اندیشه میکند و صرفا برای ایجاد یک فضای فرح بخش برای مردم نیست.
چقدر مسئولان ما تئاتر دیدهاند تا بگویند اشکال کار کجاست؟
چقدر در طول سالها از تئاترهای اندیشه گرا حمایت شده است و چقدر مسئولان ما تئاتر دیدهاند تا بگویند اشکال کار کجاست؟ منظور این است که جزء برنامههای منسجم آقایان وزرا و رئیسجمهور و نمایندگان مجلس باشد. این خودش یک الگو سازی است. به عنوان مثال زلزلهای اتفاق افتاده است، مردم ابتدا به هنرمندان نگاه میکنند که به منطقه زلزله زده رفتهاند و سوق پیدا میکنند برای حاضر شدن و کمک کردن، پس یک نقش الگو سازی وجود دارد، پس همین که خبری اعلام میشود که آقای وزیر نمایشی را دیدهاند، مخاطبان اثر افزایش پیدا میکند.
در حوزه فرهنگ نیاز به تلاش نداریم، بلکه نیاز به فداکاری، ایثار و جهاد داریم
تمام صحبتهای بنده ناظر بر این نکته است که تلاشها شده است اما ما در حوزه فرهنگ نیاز به تلاش نداریم، بلکه نیاز به فداکاری، ایثار و جهاد داریم، بنده چند سالی است که از این عبارت استفاده میکنم که ما در حوزه فرهنگ و هنر نیاز به جهاد داریم. یعنی باید یک اتفاق جانانه رخ دهد و یک حجم از کار طاقت فرسا اما دلسوزانه، مخلصانه و بدون حاشیه صورت گیرد.
در حوزه فرهنگ اگر بخواهیم گامی برداریم باید این کارها را انجام دهیم. ما باید دست از دعواها برداریم و دستهای یکدیگر را به گرمی بفشاریم و به اعتقادات یکدیگر احترام بگذاریم، اگر این کارها را کردیم میتوانیم امیدوار باشیم. روزی نیست که بنده به خاطر بیماری که سالها پیش داشتم و تجربه مرگی که داشتم نگویم که که شاید این آخر روزی است که میخواهی کار کنی و یک جوری کار کن که انگار آخرین روز تو است، پس حق نداری خسته شوی، حق نداری فضای حاشیهای بسازی، حق نداری انتقاد بیدلیل بکنی و به دیگران اتهام بزنی، طبیعتا رویه فرد بر انصاف شکل میگیرد. به اعتقاد بنده باید در حوزه فرهنگ و هنر این اتفاق رخ دهد و امیدوار باشیم که 10 تا 15 سال دیگر آدمها در دور افتادهترین سالنهای تئاتر میروند و تئاتر میبینند و به جایی فکر کنیم که کسی از میدان تجریش برای دیدن یک نمایش به فرهنگسرای خاوران برود. چنین روندی اتفاق اکنون تئاتر فرانسه و لهستان است و شاید قدیم خودمان هم همین طور بود.
..................................
گفتوگو از: محراب محمدزاده
..................................
انتهای پیام/