«شیار ۱۴۳»، واقعیت مردمان جنگ است

«شیار 143»، واقعیت مردمان جنگ است

خبرگزاری تسنیم: مرد به جبهه می‌رود. او عاشق است. مادرش و نامزدش را دوست دارد. ولی بی ادعا در یک صبح می‌رود. مثل آن‌ها که رفتند. قهرمان‌های جنگ به جای حرف زدن عمل درست را که به آن باور دارند انجام می‌دهند. وقتی خبری از مرد جبهه نیست کسی شعار نمی‌دهد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهرام کرمی، از نمایش‌نامه‌نویسان و کارگردانان برجسته تئاتر در مطلب تازه‌ای که در وب‌سایت خود منتشر کرده است به فیلم تحسین شده و مورد اقبال «شیار 143» پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

فیلم «شیار 143» فیلمی ستایش انگیز و به شدت قابل تحسین است. مدت ها بود که یک فیلم ایرانی تا این حد من و حتی تماشاگران سینما را که کنار من بودند به تحسین وادار نکرده بود. فیلمی در  پاسداشت مادران جنگ. فیلمی ساده و صمیمی و تاثیر گذار. به احترام سازنده گان و عوامل آن و بازیگر هنرمندش خانم مریلا زارعی باید ایستاد و دست زد. 

«شیار 143» فیلمی در عزت و سربلندی مردمان جنگ است. پرداخت ساده و روان و البته واقعی و حس زنده فیلم و فضاسازی باور پذیر و پرداخت فارغ از نگاه تصنعی و قهرمان پردازی مطلق  باعث شده «شیار 143» اثری قابل احترام و ماندگار شود.

«شیار 143» فیلمی در مضمون عشق، ایمان و گذشت است. متاسفانه  مدت‌ها است که بیشتر آثاری که به مضمون جنگ می پردازند در زیر نگاه سازندگان فخر فروش آن که یک بازی متداول شده برای ادعای برتر بودن و امتیاز از دیگران است، مردمان جنگ را به فراموشی سپرده‌اند. شخصیت‌هایی که در این گونه  آثار خلق می‌شوند انگار آدم هایی هستند که باید آن‌ها را شناخت. مردم جنگ و آن‌ها که رفتند هیچ وقت ادعا و فخر نداشتند. 

در تمام لحظات فیلم «شیار 143» احساس کردم چقدر این مردمان تصویر شده زنده و قابل باور هستند. و چقدر شاعرانه و نمادین شخصیت فیلمبرداری تصویر می‌شود که می‌خواهد از ماجرای مادر یک شهید فیلم تهیه کند. این طعنه درست فیلم به آن‌ها باز می‌گردد که فخرفروشی و نگاه شخصی و امتیاز را برای تصویر کردن مردمان جنگ با خود داشته‌اند. درباره فیلم «شیار 143» ممکن نیست کسی این فیلم را تحسین نکند. مهم‌ترین ویژگی فیلم این است که نمی‌خواهد شعار دهد. نمی‌خواهد قهرمان‌های فیلمش را به انسان‌هایی دور از ذهن و واقعیت بدل کند. نمی‌خواهد برای دین و باور آن‌ها  تظاهر کند و چقدر خوب و شاعرانه در این فیلم واقعیت تصویر می‌شود. زنی که بچه‌هایش را دوست دارد. به آن‌ها زندگی و عشق و ایمان را درس می‌دهد. برای آن‌ها شعر می‌خواند. قرآن می‌خواند. از دنیا و آخرت حرف می‌زند. همان طور که زندگی هست...

مرد به جبهه می‌رود. او عاشق است. مادرش و نامزدش را دوست دارد. ولی بی ادعا در یک صبح می‌رود. مثل آن‌ها که رفتند. قهرمان‌های جنگ به جای حرف زدن عمل درست را که به آن باور دارند انجام می‌دهند. وقتی خبری از مرد جبهه نیست کسی شعار نمی‌دهد. حتی آقا سید که به دنبال بچه خود و مرد قهرمان فیلم می‌رود وقتی میدان جنگ و گروه زمین افتاده رزمندگان را می‌بیند،  فقط می‌نشیند و سیگار دود می‌کند. غم او و حسرتش درد سختی است که باور می‌کنیم. لازم نیست قهرمانی او را جور دیگری نشان دهیم. حتی معشوق رزمنده به دنبال زندگی خود می‌رود و فقط مادر است که در غم چشم انتظاری خود باقی می‌ماند. او حتی به دعانویسی هم باور ندارد. این ایمان است. این باور است. این واقعیت مردمان جنگ است. پای برهنه او. در آغوش کشیدن پیکر فرزندش. بستن رادیو به کمرش و تنهایی در امامزاده لحظات واقعی و باور پذیر این مادر است.

مهم‌ترین ویژگی فیلم «شیار 143» در نگاه ساده و صمیمی و باورپذیر آن است. برای خلق چنین فیلم زیبایی که ادای وظیفه و ارادت به شهیدان و مادران جنگ است از شما خانم نرگس آبیار بیشتر از هرکس تشکر و سپاس دارم.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران