جنون آل سعود ثبات جهان را تهدید می‌کند

خبرگزاری تسنیم: آل سعود دست کم از یک دهه پیش با احساس خطر نسبت به قدرت و جایگاه خود در هر گوشه از خاورمیانه به فکر ضربه زدن به کشورهای منطقه برآمد، بدون اینکه به نتایج این اقدام جنون آمیز توجهی داشته باشد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری العهد، آل سعود دست کم از یک دهه پیش با احساس خطر نسبت به قدرت خود در هر گوشه از خاورمیانه به فکر ضربه زدن به کشورهای منطقه برآمد،غافل از اینکه  نتایج این اقدام جنون آمیز دامن خود آنان را نیز خواهد گرفت.

به عبارت دیگر آل سعود هر جا که نیروهای منطقه را در مقابل طرح های خود دیدند، ائتلاف های منطقه ای و بین المللی را هدف قرار داده و ضربات اقتصادی بسیار شدیدی به آنان وارد می آورند، غافل از اینکه این زیان ها فقط به کشورهای مورد هدف محدود نمی ماند.

اعلام جنگ عربستان علیه روسیه

به طور خیلی خلاصه می توان گفت، آل سعود علیه مسکو اعلام جنگ کرد و بر کنار گذاشتن ایران پافشاری دارد، به اضافه اینکه به تلاش های پیگیر برای ویرانی سوریه، عراق و یمن و به هم ریختن اوضاع لبنان ادامه داده و بحرین را تحت کنترل خود در آورده است.

آل سعود برای تحقق این اهداف از روش های سنتی و معمول خود استفاده می کند که عبارتند از:

-حمایت مالی و تسلیحاتی از تروریست ها و آموزش آنان

-حملات تبلیغاتی با هدف دسته بندی و فتنه انگیزی مذهبی، طایفه ای، نژادی و قبیله‌ای.

در همین ارتباط، مسئولان سعودی هزاران مسجد و مدارس مذهبی در خاورمیانه را در خدمت اقدامات تحریک آمیز ودروغ پراکنی خود در آورده و از پشتوانه فتواهای وهابی و نهادهای اطلاعاتی برخوردار شدند، به اضافه اینکه از روابط خود با دنیای غرب به ویژه آمریکا در همین راستا بهره برداری می کنند.

سوریه جنبش ویرانگرانه سعودی را مهار کرد

در این میان هرچند نظام حاکم سوریه و متحدان منطقه‌ای و بین‌المللی توانستند جنبش ویرانگرانه سعودی را مهار کنند، اما حمله اقتصادی جدید و همزمان عربستان علیه روسیه و ایران بر اساس تمام معیارهای سیاسی به مثابه اعلام جنگ علنی علیه دو کشوری مهمی است که آمریکا و متحدانش نتوانستند آنان را به زانو در آورند، بنابراین باید پرسید آیا ریاض می تواند کاری را انجام دهد که کشورهای غربی و آمریکا از انجام آن ناتوان ماندند؟

حمله اقتصادی عربستان علیه ایران و روسیه

در این خصوص باید پیش ازهرچیز اعتراف کرد که شدت حمله اقتصادی عربستان کمتر از جنگ های بزرگ نظامی نیست و معمولا نیز این حملات نتایج مشابه جنگ را در پی دارد.

به عبارت دیگر نابودی اقتصادی یک کشور با فروپاشی نظام آن از طریق نظامی برابری می کند، از همین رو مسکو در برابر عربستان صدای خود را بالا برده و ریاض را به توطئه گری متهم کرد و ایران نیز موضع مشابه روسیه اتخاذ کرد، زیرا این دو احساس می کنند باید هرچه زودتر برای این بحران راه حلی یافت.

در مورد اینکه چرا روسیه عملکرد عربستان را توطئه گری توصیف کرد، باید گفت سه عامل همزمان در این خصوص دخیل هستند که عبارتند از:

رکود مداوم اقتصادی در سطح جهان، ورود نفت و گاز صخره به دایره تولیدات انرژی آمریکا و افزایش عرضه نفت عربستان در بازارهای جهانی.

این سه عامل موجب سقوط قمیت نفت شد، تا جایی که چه بسا در آغاز سال آینده قیمت هر بشکه نفت به  50 دلار برسد در حالی که کمتر از یک ماه و نیم پیش حدود یکصد و 10 دلار بود.

دست رد ریاض به درخواست کاهش تولید نفت

این سقوط قیمت در درجه نخست کشورهایی را تهدید می کند که در آمدهای نفتی، بیشتر از نیمی از بودجه آنان را تشکیل می دهد و پس از آن به طور کلی تهدیدی برای کشورهای تولید کننده نفت به شمار می آید.

در این میان ریاض به تلاش های کشورهای عضو اوپک مبنی بر کاهش تولید به منظور حفظ ثبات قیمت، پاسخ منفی داده و تهدید کرد چنانچه هر یک از اعضا در صدد کاهش تولید بر آید، تولید خود را افزایش خواهد داد.

از آنجا که بیش از نیمی از تولید ناخالص ملی روسیه  متکی به درآمدهای نفتی است و در ایران نیز این حدود 60 درصد است، این دو کشور در صدر جدول حملات سعودی جا دارند.

اما عربستان فقط برای ضربه زدن به ایران و روسیه حتی از ضرر 300 میلیارد دلاری سالانه ناشی از فروش نفت نیز ترسی به خود راه نداده است و در این خصوص مانند کسی است که دست خود را قطع می کند تا آن را به سمت دیگران پرتاب کرده و آنان را هدف قرار دهد.

بخش سیاه و خبیثانه  حملات سعودی به ایران و روسیه این است که این حملات به مثابه کمک به اقتصاد آمریکا است، به این معنی که اگر هزینه یک بشکه نفت سعودی 20 دلار باشد، هزینه یک بشکه نفت صخره آمریکا 40 دلار است و با پیش بینی قیمت 50 دلار برای هر بشکه نفت، سود آمریکا در هر بشکه از 10 دلار فراتر نمی رود.

جالب اینکه نفت و گاز صخره دو عنصر تولیدی جدید در اقتصاد آمریکا به شمار می آیند و هنوز در چارچوب برنامه اقتصادی آن گنجانده نشده است، از همین رو تمام درآمدهای حاصل از آن صرف حمایت از بودجه زیان دیده آمریکا می شود.

ایران و روسیه در مقابل جنگ اقتصادی سعودی دست روی دست می‌گذارند؟

اما خسارت روسیه و ایران ناشی از کاهش قیمت نفت، بر قلب بودجه کلی آنان تاثیر داشته و به طور بی سابقه ای بر هزینه های رسمی این دو کشور تاثیر گذار است و ثبات اجتماعی  و در نتیجه سیاسی آن را در معرض تهدید قرار می دهد.

همچنین تاثیر کاهش قیمت نفت بر مشتری بزرگی مانند چین نیز به این ترتیب است که این کشور هزینه هایی را که صرف خرید نفت و گاز می کرد، در رقابت داغ با کالاهای کشورهای اروپایی به کار می گیرد، زیرا این کشورها نیز با استفاده از سقوط قیمت نفت ضمن کاهش قیمت انواع کالاها و افزایش کیفیت آن به رقابت با کالاهای ارزان قیمت چین رو خواهند آورد.

نتیجه اینکه ثبات سیاسی در روسیه و ایران عملا در معرض تهدید قرار دارد اما باید پرسید آیا این دو به این سرنوشت قانع می شوند؟

برخی بر این باورند چنانچه ابرقدرتها به فکر سرو سامان دادن به مسائل اقتصادی و سیاسی برنیامده و جلوی اقدامات جنون آمیز عربستان را نگیرند، روابط بین المللی نیز همانند بحران هایی که در سطح منطقه و جهان جریان دارد، سخت دستخوش تنش خواهد شد و جنگ اقتصادی بزرگی رخ خواهد داد، زیرا مسئولان سعودی در تلاش برای تبدیل جنگ اقتصادی به جنگ نظامی هستند.

در این میان این ریاض است که با سرپوش گذاشتن بر اختلافات داخلی کشورهای عربی خلیج فارس را به بهانه خطرها و تهدیدات خارجی گرد هم آورد، خنده دار اینکه وزیرخارجه بحرین از توافق شورای همکاری خلیج فارس برای تشکیل نیروی نظامی یکصد هزار نفری به منظور مبارزه با ترویست در ایران و یا حزب الله خبر داد، زیرا آل خلیفه حزب الله را گروهی تروریستی معرفی کرده است.

اما یکی از شیوه های جدید رفتارهای جنون آمیز عربستان عبارت است از حمایت از اقلیت های اسلامی در روسیه که در نتیجه عملیات تروریستی جدیدی در چچن بروز یافت به ویژه اینکه این منطقه از مدت‌ها پیش به رابطه  با سرویس اطلاعاتی سعودی معروف است.

در بحبوحه این مواضع باید پرسید آیا این اقدامات، روسیه را به واکنش در برابر جنون سعودی وا نخواهد داشت؟

به هر حال باید در آینده نه چندان دور منتظر ماند و دید چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.

جدیدترین هنرنمایی عربستان نیز هفته گذشته در جریان کنفرانس مشترک سازمان اتلانتیک شمالی (ناتو) و شورای همکاری خلیج فارس نمود یافت، به این معنی که در این کنفرانس ناتو قول داد امنیت مسیر انرژی از تولید تا مصرف را تامین کرده و با تروریسم مبارزه می کند، اما باید پرسید کدام تروریسم؟
از همه عجیب تر اینکه ناتو قول داد با استفاده از ائتلاف بین المللی امنیت هوایی اعضای شواری همکاری خلیج فارس را تامین کند که این موضع به نوبه خود از این حقیت که ناتو و ائتلاف بین المللی دو روی یک سکه آمریکایی هستند، پرده برمی دارد.

همچنین این کنفرانس بیانگر تمایل آمریکا به توسعه «پیمان کوینسی» است که در سال 1945 بین روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا و عبدالعزیز پادشاه سعودی امضا شد و به موجب آن آمریکا متعهد شد در مقابل تامین نفت مورد نیاز خود از عربستان حمایت می کند.

از همین رو به نظر می رسد کنفرانس مشترک با ناتو در واقع توسعه معاهده کوینسی به گونه ای است که نه تنها اعضای شورای همکاری خلیج فارس بلکه کل دنیا را در بربگیرد.

آیا این به نوبه خود دیوانگی نیست؟

موضوع دیگر اینکه رسانه های سعودی و سایر کشورهای عربی خلیج فارس در داخل و خارج و در سطح گسترده ای پخش برنامه هایی با رویکرد ایجاد اختلافات مذهبی در عراق و سوریه ونیز لبنان را در پیش گرفته اند.

این رویکرد ناظران را بیش از پیش نسبت به سرنوشت منطقه نگران کرده است به ویژه اینکه خاورمیانه در آتش تروریست تکفیری و زیاده خواهی های امپراتوری آمریکا و قدرت طلبی ترکیه و نیز طمع ورزی اروپا می سوزد، اما باید پرسید در بحبوحه این مشکلات ایران و روسیه چه واکنشی نشان خواهند داد؟

این دو در تلاش هستند بر اساس اصل برقراری ثبات و توازن بازدارنده با کشورهای منطقه رابطه برقرار کنند تا فرصت جنگ آفرینی را کاهش دهند، زیرا کشورهای بزرگ به دور از منطق ارتجاعی در پایان این دیوانگی و جنون سعودی ناچارند راه حل های عملگرایانه را در پیش بگیرند  تا نظم جهان بر اساس توازن جدید برقرار شود.

انتهای پیام/ع