به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، از همان اوایل اسفند ماه که مراسم و آئین نفسگیر خانهتکانی برای تشریففرمایی نوروز باستانی فرا میرسد کمکم خانوادهها را آماده خرید شب عید میکند.
خرید شب عید پس از دوران نفسگیر خانهتکانی لذتی وصف ناشدنی دارد به ویژه برای بانوان خانواده که علم روانشناسی هم احساس رضایت آنها را در این موضوع ثابت کرده است.
نیمههای دوم اسفندماه خیابانهای چهارباغ اصفهان از ابتدا تا انتها همه در هجمهای از افرادی است که میخواهند لباس نوئی بر اساس آئینی که بزرگترها گفتهاند پوشیدن لباس نو در روز اول عید شگون دارد را به صورت رسمی اجرا کنند.

هر روز که به روزهای پایان سال نزدیک میشویم جنب و جوش در بازار بیشتر میشود، به گونهای که برای رفت و آمد مسیرهای باریکی را باید از میان مردم پیدا کنید تا به مقصد مورد نظر خود برسید، البته این به شرطی است که دستفروشها کمتر بساط خود را پهن کرده باشند.
در یکی از مراکز خرید شهر که وارد میشویم همه در حال خرید و انتخاب هستند، مادری که دست فرزند خردسال خود را در دست خود گرفته بود مشغول پرسیدن قیمت بود و از هرکدام از اجناسی که قیمتهای مناسب داشت خرید میکرد، در این مرکز خرید به قدری جمعیت وجود دارد که به وضوح میتوان انرژی جنبشی قانون فیزیکدانان را دید.
آنطرفتر وسط پاساژ نمایشگاه سفره هفت سین چشم هر بینندهای را به خود جلب میکند انواع و اقسام سفرههای هفت سینهایی که هر سال از مدل جدید به تناسب مد و رنگ روز از آن برای تماشاچیان توسط فروشندگان رونمایی میشود.
فرشنده سفره هفتسین آنقدر مشغول قیمت دادن و معرفی سفرهها است که مجالی برای یک گپ کوچک نمیماند.
اما یک پوشاکی با تبلیغاتی که بر روی شیشه فروشگاه خود زده بدجور مردم را به فروشگاه خود جلب کرده است، قیمتمناسب، حراج واقعی، خرید نکنی سرت کلاه میره و.... همهمه زیادی در فروشگاه حاکم است، صدا به صدا نمیرسد.

یک بانو در حالی که برای فرزند خود لباس انتخاب میکند میگوید: درست است که در طول سال لباس میخریم، اما نمیدانم در این خرید لباس شب عید چه چیزی است که ذوق بیشتری داریم.
پاساژ شلوغ و پر میشود، برخیها پاکت به دست بعضیها هم فقط در حال تماشا یا قیمت پرسیدن....
رنگ انرژی در نقاط دیگر شهر یکی است
فرقی نمیکند کجای مرکز خرید برای استقبال نوروز و نونوار کردن خود میروی، هرجائی که قدم بگذاری اشتیاق مردم را برای خرید شب عید خود میبینید.
در نقطه دیگر شهر هم به همینگونه است شلوغیهایی که در پس همهمه گم میشوند، دستفروشهایی که با تبلیغات شفاهی خود دور از چشم شهرداری معرکه گرفته و چقدر سرشان شلوغ است.
اینجا هم جنب و جوش خودش را دارد، نقطهای دیگر از شهرکه گشتی در آن به دلیل فضای سنتی و بازاری منشی آن خالی از لطف نیست؛ اینجا بازار مسجد جامع اصفهان.....
در اینجا به جای فروش سفره هفتسین لوازم آن به فروش میرسد و بانوان هنرمند اصفهانی برای تهیه سفرهای که با دستان هنرمند خود تهیه میکنند حتما به اینجا سر میزنند.
در میان دستفروشها که یکی پس از دیگری بساط خود را پهن کردهاند مادربزرگی که سمنو فروش است نیز به چشم میخورد، ظاهرا فعلا کسی به فکر خرید سمنو نیست و این پیرزن در حال تماشای مردم و این جنبو جوشی که در کوچه و بازار است نگاه میکند.

فروش ماهی قرمز، بدون مرز
ماهی قرمزها در تنگ و آکواریوم هم میچرخند و برای رسیدن به سال جدید روزشماری میکنند این را میتوان از هیجانی که در آب میچرخند، میشود دید.
کنار ماهی قرمزها یک پسر 5 ساله چادر مادرش را گرفته و با اصرار میخواهد تمام ماهیها را برای او بخرند، شاید این ماهیها تمام آروزی این پسر بچه باشد؛ به اندازه کودکیهایش....
ماهیفروش یک پسر نوجوان با چهره مردانه است که مشغول جابجائی ماهیها است، اکبر بعد از مدرسه برای تامین مخارج خود کار میکند و روزهای نزدیک عید هم ماهی قرمز میفروشد.
نکته جالب اینکه در روزها نزدیک به نوروز هر صنفی را میبینید مشغول ماهی قرمز فروختن است؛ از لوازمالتحریر و پوشاک گرفته تا میوه فروشی و لوازم خانگی و الی آخر، انگار فروش ماهی قرمز در این ایام بدون مرز است.

اسکناس نو برای عیدی
در این شلوغی بازار بد نیست که سری به بانکها بزنیم، در کنار برنامههای پایانی سال، بیشترین شلوغی که در بانک میتوان دید دریافت اسکناس نو برای عیدی است و جالب اینکه در بانک افرادی که در این صف ایستادهاند افراد سالخوردهای هستند که برای دریافت پول نو به یکی از شعبههای بانک آمدهاند.
معلوم است هنوز هم پدر بزرگها عیدی دادن به کوچکترها را با اسکناس نو که انصافا دریافت آن بسیار لذتبخش است را از یاد نبردهاند.
در راه یک خشکشوئی نیز که پر از پرده و ملحفههای رنگارنگ به چشم میخورد ملحفههایی که قدیمها مادر بزگ در حیاط آنها را برای عید میشست ودر حیاط بر روی یک طناب بلند پهن میکرد.
بوی عید چه در لابلای ملحفههایی مادربزرگ و چه در خشکشوئی، چه در مرکز خرید شهر و چه در بازار سنتی مسجد جامع به مشام میرسد.
در بازار که باشید با وجود اینکه فروشندگان از کسادی بازار و پایین بودن قدرت خرید مردم میگویند، اما وقتی در این جمع باشی انرژی عجیبی به شما منتقل میشود، شور و هیجان برای نو شدن در چشمان همه موج میزند.
احساسی مانند نو شدن.....
انتهای پیام/ج