به گزارش خبرگزاری تسنیم، سایت فرهنگ نیوز نوشت: موج بیداری اسلامی که در چند سال اخیر یکایک کشورهای عربی منطقه را درنوردید، با همه نوسان های خود همچنان در برخی از کشورها زنده و در حال پیشروی است و یمن از جمله همان کشورها است که مردم آن با وجود کارشکنی های بسیار رژیم های دیکتاتور منطقه و غرب همچنان به اعتراضات خود ادامه می دهند.این کشور با رفتن عبدالله صالح، همچنان بر موج ناآرامی ها ساکن است، این روزها مردم آن در حال مقابله با دولتی هستند که یک سال از مدت زمان اعتبار آن گذشته است و هم اکنون یمنی ها به رهبری انصار الله و جریان الحوثی ها در حال برقراری دموکراسی در کشور خود می باشند که طی روزهای اخیر ورود نیروهای تکفیری به خاک یمن، تجاوز هوایی عربستان سعودی به یمن و کشتار مردم و حمایت های سیاسی غرب از رییس جمهور غیرقانونی این کشور، شکل عریان تر و واضح تری به خود گرفته و یمن را در وضعیت اضطراری قرار داده است. در همین رابطه «جعفر قناد باشی» کارشناس مسائل خاورمیانه، در تحلیل حوادث اخیر یمن در گفتگو با خبرنگار فرهنگ نیوز تصریح کرد:
دو اتفاق در یمن افتاده که برای غربی ها بسیار مایه ننگ و خفت است؛ یکی اینکه حکومتی که آنها طی سه سال و نیم سعی در نگهداری و احیای دیکتاتوری عبدالله صالح داشته اند، سقوط کرده و این برای آنها یک خفت است.
اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که توجه داشته باشیم هم دلارهای نفتی عربستان و هم بیشترین مشورت ها و طرح ها از سوی آمریکا و انگستان(به دلیل اهمیت تنگه باب المندب) برای حفظ بقایای حکومت عبدالله صالح هزینه شد، اما نتوانستند موفق شوند و این برای آنها بسیار سخت است.
الان هم که آنها شورای امنیت را وادار کردند در حمایت از منصور هادی رای دهند، باز هم خفت آور است؛ آقای منصور هادی پس از عبدالله صالح به مدت 2 سال به عنوان رییس جمهور انتخاب شده است و اما هم اکنون سه سال از انتخاب وی می گذرد و عملا هیچ اعتباری نزد مردم یمن ندارد و لذا زمانی که شورای امنیت در حمایت از وی رای می دهد، عملا روندهای دموکراسی را زیر سوال برده است.
لذا آمریکایی ها نگران هستند و مداخله می کنند چرا که شکست بدی را تجربه می کنند و برای آگاهان سیاسی این اقدامات پیام دارد؛ هم عربستان نتوانست به اهداف خود برسد و هم آمریکایی ها که تنگه باب المندب برای آنها حائز اهمیت است، نتوانستند و اکنون هم که می خواهند از طریق شورای امنیت وارد شوند.
در حالی که اگر قرار است آقای منصور هادی بماند، این مردم یمن هستند که باید تصمیم بگیرند نه یک شورای بیرونی و این در تاریخ شورای امنیت بی سابقه است و حتی در فصل هفتم منشور نیز نیامده که رئیس جمهوری که مدت زمان دوره اش تمام شده به او اعتبار بدهند و این موضوع برای حقوق دانان و دانشجویان رشته علوم سیاسی واضح است که آنها بر خلاف ادعای خود که همان دموکراسی هست، عمل می کنند.
اما اتفاق دوم یک انقلاب مردمی است؛ انقلابی که در برپایی نظام جدید همکاری همه جریان ها را طلب کرده و آنها را به کار می بندد یعنی جنبش انصار الله یمن، نه تنها مردم یمن آن را قبول دارند بلکه احزاب و جریان های سیاسی نیز آن را می پذیرند و با آن همکاری می کنند و شیوه آنها در منطق جهانی هم بسیار قابل قبول است.
این انقلاب مانند سایر انقلاب های بزرگ دنیا بقایای رژیم سابق را از بین برده و زمام امور را به دست گرفته و آنها به دروغ می گویند که انقلابیون یک گروه قومی هستند اما همه مردم یمن و حتی ارتش یمن هم به انصار الله پیوسته و اهرمی که در مصر برای کودتا در اختیار غربی ها بود، اینجا وجود ندارد و این هم برای آنها سنگین و تلخ است.
اگر آنها ارتش را در اختیار داشتند کودتا می کردند، اگر روزنامه نگاران و جریان های سیاسی را هم داشتند باز دست به کار می شدند اما چون هیچ کدام از اینها را ندارند به گروه های تکفیری و القاعده و شبه داعش متوسل می شوند و این هم برای آنها یک خفت است و اگر کسی از دریچه اسلامی هم به این قضایا نگاه نکند باز هم در می یابد که مجموع قضایای یمن اوج ناکارآمدی دستگاهای اطلاعاتی، عملیاتی و دیپلماسی غرب را در می رساند.
غرب در حال حاضر می خواهد اوضاع یمن را نظامی کند اما نمی تواند!
قناد باشی در پاسخ به این سوال که چرا شورای امنیت سازمان ملل متحد اقدام به حمایت از منصور هادی کرده و آیا در حال آماده سازی مداخله نظامی در یمن می باشد، پاسخ داد:
الان در عرصه عمل از گروه های تکفیری و شبه داعش استفاده می کنند اما چون می دانند که این گروه ها ناکارآمد بوده و در میان مردم یمن جایگاهی ندارند به فکر مداخله هستند و در حال مهیا کردن زمینه ها می باشند و دائما به اطرافیان منصور هادی امید می دهند که ایشان یک اعتبار جهانی دارند.
این در حالی است که اطرافیان منصور هادی هم اکنون خیلی نگران هستند و وی که نتوانسته موقعیت خود را در پایتخت حفظ کند، چگونه می تواند در عدن مقاومت کند و طرفداران وی نگران هستند که انقلابیون کاخ جدید هادی را هم تسخیر کنند و برای همین بیانیه صادر می کنند.
این نگرانی از سوی آنها در زمینه نظامی هم وجود دارد و برای نمونه عربستان که در طول 4 سال گذشته نتوانسته در برابر جمعیت 1 ملیونی بحرین کاری کند، چگونه می تواند از پس جمعیت 22 ملیونی یمن که بیش از 60 درصد آنها هم طرفدار انصارالله هستند، بر آید و در یمن هم در فقر هستند و زمانی که مردم در این وضعیت اقتصادی باشند، انگیزه بیشتری برای مبارزه با رژیم های شاهنشاهی دارند و لذا می خواهند وارد کار نظامی شوند، اما تجربه نشان می دهد که در این زمینه هم در صورت ورود مسیر سختی خواهند داشت و موفق نمی شوند.
آنها برای این کار نیاز به یک ارتش منطقه ای دارند که آن را هم در اختیار ندارند و در صورتی که در اختیار داشتند هم نمی توانستند از مصر موفق تر شوند چرا که در مصر که زمام امور در دست ارتش است، مردم هر روز در خیابان ها هستند و یمن که کشور پهناوری است و ارتش هم که به مردم پیوسته، بسیار روند دشوارتر خواهد بود.
بنابر این من احساس می کنم که اطلاعیه اخیر شورای امنیت بیشتر یک جنگ روانی است که از یک سو می خواهند به طرفداران هادی امید بدهند که منصور هادی ماندنی است و از سوی دیگر انقلابیون در صنعا را نسبت به آینده ناامید کنند و آنها فعلا به دنبال نظامی کردن اوضاع نیستند چرا که اگر تنگه باب المندب دچار مشکل شود، شاه راه تجاری جهان دچار مشکل می شود و اگر نیروهای داخلی یمن با سلاح به سمت این منطقه بروند، به نفع آنها نیست.
لذا اگر چه که می خواهند برای نظامی کردن اوضاع زمینه سازی کنند اما نگرانند که تجربه عراق و افغانستان تکرار شود و مهم تر آنکه منطقه یمن بسیار استراتژیک است و فعلا نمی خواهند منافع آن را از دست بدهند.
ایران هیچ مداخله نظامی و سیاسی در یمن ندارد
این کارشناس مسائل خاورمیانه همچنین در رابطه با نقش ایران در تحولات اخیر یمن و تحلیل وابسته بودن حوثی ها به جمهوری اسلامی، توضیح داد:
ما در قضایایی از قبیل بحران یمن، نگاه به مسائل مذهبی و شیعه یا سنی بودن آنها نمیکنیم و حتی از غیر مسلمانانی که در ونزوئلا هستند چون در مقابل ظلم ایستادند و مستضعف می باشند، حمایت کردیم و لذا آنهایی که در روزنامه ها و رسانه های خود سعی دارند نشان دهند ما به دلیل شیعه بودن انصار الله به سراغ آنها رفته ایم، راه را به اشتباه می روند و ما از حماس(که سنی هم هستند) در مقابله با رژیم صهیونیستی حمایت می کنیم.
در مورد یمن نیز، عمده حمایت های ما در جهت امداد رسانی است و از مردمی که با حکومت ظلم و رژیم صهیونیستی مقابله می کنند، حمایت می کنیم و به آنها دارو می رسانیم.
اما در مورد همه افرادی که می خواهند به هر صورت جنبش مردم را قومی و گروهی نشان دهند باید بگویم که مواضع جمهوری اسلامی مشخص است و حتی در مورد سوریه که علوی هستند، حماس که سنی هستند و ونزوئلا که غیر مسلمان هستند نیز از آنها حمایت داشته ایم و در خصوص یمن هم فعلا کمک های انسان دوستانه را ارسال می کنیم و قصد مداخله نظامی و سیاسی نداریم و خواسته ایران، همان خواسته مردم یمن است.
در خصوص آینده هم باید در نظر داشته باشیم که در خاورمیانه چند صف وجود دارد؛ صف اول مربوط به نظام های سیاسی پادشاهی است که طرفدار غرب نیز هستند و صف بعدی نیز نظام های سیاسی مردم سالار می باشند که با رای مردم روی کار آمده اند و پادشاهی و دیکتاتوری نبوده و مخالف غرب و رژیم صهیونیستی می باشند و ما معتقدیم که کشورهای منطقه به تدریج به صف دوم می پیوندند و یمن هم از جمله همین کشورهاست.
در گذشته یمن در صف کشورهایی بود که پادشاهی، غیر دموکراتیک و وابسته به غرب و رژیم صهیونیستی به شمار می آمد اما به تدریج نظام سیاسی در این کشور مستقر خواهد شد که دموکراتیک بوده و در گروه مخالفان غرب و رژیم صهیونیستی قرار می گیرد.