به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، کمتر خرج کنید. بیشتر سرمایه گذاری کنید.از رسانه های اجتماعی استفاده کنید.کارشناس شوید.شبکه سازی کنید.محصولات و خدماتی با بازگشت و تکرار انجام دهید. به شهر ارزانتری نقل مکان کنید.بازار معاملات مسکن را زیر نظر قرار دهید. راههای بیشتری برای کسب سود بیابید. بیشتر پس انداز کنید.کافی ست دکمه جادویی اینترنت را فشار دهید و بیشمار گزینه برای پولدار شدن پیش رویتان قرار گیرد.اما آنچه که از همه اینها مهمتر است مدیریت مالی بهینه نام دارد.
عوامل مختلفی، تصمیمگیریهای مالی روزانه را تحت تاثیر خویش قرار میدهند، که وابسته به سن و تعداد اعضای خانواده تا نرخ بهره و تورم میباشد. چنانچه مدیریت مالی شخصی را به عنوان یک سیستم در نظر بگیریم که دارای ورودی، فرآیند و خروجی میباشد، میتوان این سیستم را به این صورت نشان داد:
همانطور که مشاهده میشود ورودیهای متعددی به عنوان ورودیهای اصلی این سیستم میباشد، که شامل: ارزشها، نگرشها، سبک زندگی، خواستهها، نیازها، افراد پیرامون، منابع انسانی، منابع مادی و مواد اولیه، ارتباطات، پول و ثروت شخص میباشد.
بر اساس این ورودیها برنامههایی برای هزینهها و پساندازها، مدیریت ریسک و انباشته کردن ثروت فراهم میشوند، تا بر اساس تلاشهای مدیریتی که شامل برنامهریزی، تصمیمگیری، اجرا، کنترل، ارزیابی، تطبیق یافتن، بازخورد، ارتباطات و سایر تلاشهای مدیریتی میشود، به خروجی سیستم که دست یافتن به اهداف مالی میباشد، نایل شوند.
البته نوع رفتار اقتصادی جوان بیست ساله با فردی پنجاه ساله کاملاً متفاوت است.عوامل شخصی همچون سن، درآمد، تعداد اعضای خانواده، اعتقادات شخصی ، الگوهای رفتاری اشخاص را تحت تأثیر قرار میدهد. موقعیت زندگی شما یا سبک زندگی شما بر اساس عوامل مختلفی شکل گرفته است. بنابراین حتی می توان به جرات عنوان کرد که سبک زندگی پراهمیت تر از مدیریت مالی نیز هست. ابتدا باید انتخاب کرد که چه شیوه اقتصادی را برای زندگی میپسندید و بعد به مدیریت شیوه برگزیده اقدام می کنید.
از نیازهایتان لیست برداری کنید
حتماً در محل زندگی خود در مغازهها یا فروشگاهها یا در اداره و محل کار خویش در قسمت مالی و حسابداری، اگر گذارتان به اداره مالیات افتاده باشد، دیدهاید که برای تنظیم درآمدها و هزینهها، دفترهایی دارند به اسم دفتر روزانه. در این دفترها، افراد یا ادارهها میزان خریدها و فروشها و خلاصه دخل و خرج خود را مینویسند. به زوجها و بهخصوص به زن و شوهرهای جوان توصیه میشود که تا مدتی برای تنظیم امور مالی و به اصطلاح تنظیم و مدیریت منابع مالی خود، به اقدامی مشابه تنظیم دفتر روزانه بپردازند. شاید بگویید زمانی که دخل و مداخل کمتر از خرج و مخارج است، چطور باید دفتر تنظیم منابع مالی داشت، اما از اتفاق همینجاست که خانوادهها باید دفتر تنظیم دخل و خرج داشته باشند، تا بتوانند منابع و مداخل محدودشان را به بهترین شکل خرج کنند.
امین زنده بودی یک کارشناس مسائل اقتصادی برایمان توضیح می دهد:« دفترچهای برای ثبت و ضبط دخل و خرج زندگی تهیه کنید. صفحات این دفترچه را به شکلی خطکشی کنید که شامل چند ستون باشد. چند صفحه از دفترچه را برای هر یک از ماههای سال بگذارید و در ستونهای آماده شده برای هر ماه موارد زیر را بنویسید: درآمدها: در ستونی، درآمدهای ماهانه خانواده شامل خود و همسر و احتمالاً فرزندان را بنویسید. درآمدها علاوه بر حقوق یا دستمزد ثابت ماهانه میتواند شامل وجوه دیگر هم باشد، مثل وامهای دریافتی یا کمکهای مالی والدین یا اقوام و نیز درآمدهای دیگر.
مخارج و هزینهها: در ستونی دیگر هزینه و مخارج خانواده را در یک ماه بنویسید. این مخارج دو نوعاند؛ 1ـ مخارج ثابت که شامل هزینههای خورد و خوراک، مبالغ پرداختی برای ایاب و ذهاب، آب و برق و گاز و...، هزینه پرداخت اجاره مسکن و... میشوند و مخارج غیرثابت و پیشبینی نشده، مثل هزینههای پزشکی، پذیرایی از میهمان و نیز خریدهای احتمالی مثل خرید کفش و کیف و...»
وی ادامه می دهد:«در ستون دیگر، نیازهای شخصی و نیازهای خانوادگی (یعنی نیاز به چیزهایی که در زندگی مشترک به آنها نیاز دارید، مثل وسایل منزل یا...) خود را بنویسید.
نیازها را اولویتبندی کنید. در این اولویتگذاری نیازهای شخصیتان را نادیده نگیرید ولی در انتخاب بین نیازهای شخصی و خانوادگی اولویت را به رفع نیازهای خانوادگی بدهید.
سعی کنید رقم احتمالی را که برای رفع نیازهای اولویتگذاری شده، لازم است (به طور تقریبی) برآورده و محاسبه کنید.
درآمدها و مخارجتان را با هم مقایسه کنید و براساس درآمدها و اولویتها، مخارج ماهانه خود را تنظیم کنید. اگر هزینههایتان بیشتر از درآمدها بود، سایر نیازها را تا زمانی که امکان برآورده ساختنشان نبود به تعویق بیندازید.نگران نباشید ماههای اول معمولاً مخارج بیشتر از درآمدهاست. ولی چند ماه که این برنامه را انجام دهید خود به خود متوجه میشوید که میتوانید بعضی از مخارج را کم کنید. در این زمینه انعطافپذیر باشید و هر جا و هر زمان که توانستید به نفع درآمدهای خانواده از مخارج و هزینهها کم کنید.هرچند که شاید این کار را تکراری و خستهکننده بدانید اما استمرار آن شما را به نتایج خوبی میرساند. امتحان کنید.»
اقتصاد علم خانه داری است
ارسطو اقتصاد را علم خانه داری می دانست و اصولا کلمه اقتصاد مشتق شده واژه ای یونانی به معنی اقتصاد و خانواده است.اما هنر اقتصاد خانواده که به معنی برقراری تعادل میان منابع محدود درآمدی و مخارج است به چه نحوه قابل دسترسی است؟
ما در طول زندگی کالاهای متعددی مصرف می کنیم برخی از آنها مثل غذا, خوراک و مسکن جزء کالاهای اساسی به حساب می آیند وبرخی مثل سفر,تفریحات وتجملات جزء کالاهای لوکس مصرفی ماست. اما برای بهبود وضعیت مخارج و مصارفمان چه کارهایی می توانیم انجام دهیم و آیا اصولا اقتصاد خانواده علمی قابل فراگیری است یا امری ذاتی است که از عهده ما خارج است؟
اقتصاد خانواده یکی از شاخه های علم اقتصاد است که سال هاست در بسیاری از دانشگاه های معتبر دنیا تدریس می شود و برای کسب موفقیت در اداره امور خانواده لازم است که با برخی از اصول این علم آشنا شویم . اما بخشی از فراگیری هنر اقتصاد خانواده در اجتماع و در برخورد با مردم حاصل می شود.
حمید پویا یک کارشناس علم اقتصاد برایمان می گوید:«جالب است بدانید بر اساس یافتههای متخصصین بانک مرکزی مردم استان های آذری زبان کشور تعادل بیشتری بین هزینه ها و درآمدهایشان برقرار می کنند و در مقابل مردم نواحی شمال کشور که به دست ودلبازی مشهور هستند،بعضا درآمدهای ماه های آینده خود را هم صرف مخارج امروزشان می کنند. بنابراین اقتصاد خانواده کلیه رفتارهای روزانه افراد را شامل میشود و طبعا محیط زیست و شرایط اقلیمی زندگی فرد هم بر تصمیمات اقتصادی او تاثیر گزار خواهد بود. اقتصاد خانواده تنها محدود به خانواده های مرفه و ثروتمند نیست. این علم برای اقشار کم درآمد که اتفاقا دخل و خرجشان هم خوانی ندارد کاربردهای بیشتری خواهد داشت.»
وی ادامه می دهد:«از نکات قابل توجه در اقتصاد خانواده این است که افزایش درآمد به معنی بهبود معاش خانواده نیست،بلکه افزایش درآمد افزایش هزینه ها را به دنبال خواهد داشت. مدیریت هزینه ها ست که هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار می کند.خانواده ها نمی توانند هنگام مواجه با کمبود بودجه شان یک متمم بودجه بیاورند وقال هزینه های اضافی را بکنند، بنابر این باید قادر باشند هزینه ها را مدیریت کنند.»
اعضای خانوار موظف به تبعیت از سیاستهای اقتصادی خانواده
یک کارشناس اقتصادی ضمن بیان این مطلب که مدیریت اقتصاد خانواده هم مثل تمامی شاخههای علم اقتصاد نیاز به اطلاعات دارد تا به بهترین نحو تصمیم گیری کند، می گوید:«پیش از تصمیم گیری در خصوص هر مطلبی باید از خودتان بپرسید آیا هزینه های این کار ازعهده من بر می آید؟ ویا اصلا نیازی به انجام این کار و هزینه هایش هست؟
آنچه اقتصاد خانواده را منحصر به فرد می کند وجود ارتباطات درونی بین نقش های شغلی و خانوادگی است.با این وجود نباید فعالیت های اقتصاد خانواده را شوخی و سرگرمی دانست ،بلکه باید با جدیت و برنامه ریزی دقیق آنها را پیگیری کرد .این بدان معناست که تمام اعضای خانواده موظف اند از سیاست های اقتصادی خانواده در جهت پیشبرد اهداف آن تبعیت کنند.مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید بر اساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینهها تنظیم شود.همان طور که در خانواده، والدین باید مدیریت عاطفی، روانی و اجتماعی را اعمال کنند، در بحث هزینه کردن و ایجاد تعادل بین دخل و خرج نیز نیاز به مدیریت است.»
وی در تکمیل صحبت هایش به برخی راهکارها برای تقویت اقتصاد در خانوار اشاره کرده و می گوید:«موفقیت اقتصاد خانواده نیازمند برنامه ریزی است،بنابراین بدون برنامه ریزی هیچ اقدامی نکنید. هنگام برخورد با مشکلات کوچک مالی از کنارشان نگذرید و برای حل آن با سایر اعضای خانواده و همچنین کسانی که در این زمینه موفق بوده اند،مشورت کنید. سطح آگاهی های اقتصادی خودتان را افزایش دهید وبرای مطالعه مباحث کاربردی اقتصاد زمان بگذارید.حس همکاری و مشارکت در فعالیت های اقتصادی خانواده را در بین اعضای خانواده بیشتر کنید.خمس و زکات و وجوهات شرعی مربوط به درآمدتان را بپردازید.فرزندان بخش مهمی از مخارج هر خانواده به حساب می آیند،به آنها آموزش دهید.»
زنها را جدی بگیرید
زنها در مدیریت اقتصاد خانواده بیشک چند گام جلوتر از مردها هستند. بیشتر زنها نوعی آیندهنگری ذاتی دارند که آنها را به سمت درست خرج کردن و به فکر آینده بودن میکشاند. خیلی از زنها به حکم فطرت میدانند که باید قناعت بکنند و پایشان را به اندازه گلیمشان دراز کنند. همین خلق و خوی آنها است که باعث شده همیشه حتی خانوادههایی که درآمد زیادی ندارند آبرومندانه زندگی کنند و دستشان را مقابل دیگران دراز نکنند .هر چند برخی خانوادهها هستند که چون زنان آنها مدیریت منابع مالی را بلد نیستند با آنکه درآمد بیشتری نسبت به بسیاری از خانوادهها دارند، اما همیشه کم میآورند و معلوم نیست که پولهایشان صرف چه کارهایی میشود؟
مریم صادقی یک کارشناس علوم اقتصادی برایمان می گوید:«شاید بشود زن را نقطه پرگار مدیریت اقتصادی خانواده دانست چون او واقعا کسی است که از ریز درآمدها باخبر است و میداند که خانواده برای ادامه حیات همراه با رفاه نسبی و آرامش به چه چیزهایی احتیاج دارد. برخی زنها حتی ترفندهای مخصوص به خودشان را نیز به کار میبرند و مثلا به جای خریدهای روزانه از مغازههای لوکس، کالاهای مورد نظرشان را تقریبا با همان کیفیت از مغازههای معمولیتر میخرند تا از این طریق نه خانواده دچار کمبود شود و هم بتواند مابه التفاوت قیمت کالاها را پسانداز یا در بخشهای دیگر خانه صرف کند.»
وی ادامه می دهد:«در واقع در خانه زن حرف اول را میزند و نوع نگاهش به زندگی و دخل و خرج بسیار تعیینکننده است. برای همین است که معلمان علم اقتصاد میگویند اگر زن نگاهی اقتصادی داشته باشد این نگاهش به دیگر اعضای خانواده هم سرایت میکند. در واقع حرف آنها این است که اگر زن فردی تجملگرا، دوستدار مصرف و مجذوب کالاهای تازه به بازار آمده باشد خانواده او نیز چنین نگاهی پیدا میکنند و اگر او آدمی مدیر و قناعتپیشه باشد دیگران نیز از او تبعیت میکنند.
اما همین زنها که مدیران اقتصادی خانهاند وقتی کار میکنند و پول درمیآورند، به واسطه همین استقلال اقتصادی میخواهند سالار خانه هم باشند. اینجاست که مدیریت اقتصاد که فراموش میشود، خود آنها عامل بحران و تنش در زندگی مشترک میشوند.»
منبع: کیهان
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه سایر رسانه ها