به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم و به نقل از پایگاه خبری تحلیلی الوقت، یک اصل نظامی وجود دارد که می گوید: شناختن دشمن، نیمی از پیروزی است. لذا لازم است که ما از اندیشه و افکار دشمنان نیز آگاه باشیم. چرا که در اصل این افکار توسط آمریکایی ها و صهیونیست ها، ایجاد شده و سپس توسط نمایندگان آنان در منطقه همچون عربستان اجرا می شود. در همین خصوص لازم است به موضوع حمله عربستان به یمن و سوال های مرتبط با آن توجه نماییم. به راستی چه چیزی این جنگ را از سایر جنگ های دیگری که بر امت اسلامی و عربی در لبنان، سوریه، فلسطین و... تحمیل گردیده است، متمایز می کند؟ چه کسانی بیشترین بهره را از این جنگ برده و در مقابل عربستان چه چیزی به دست آورده است؟
پاسخ به این سوالات نیازمند تحقیق و بررسی مسائل منطقهای و رجوع به اظهارنظرهایی است که توسط افراد مختلف مطرح شده است تا اهداف حقیقی این جنگ مشخص گردد، اما در ابتدا لازم است تا به بخشی از بهانه هایی که عربستان برای توجیه حمله خود به یمن اعلام کرده است اشاره شود.
از ابتدای جنگ تا کنون، عربستان سعودی اعلام کرده است که در مورد آن چه در یمن اتفاق می افتد نگران می باشد، چرا که امنیت منطقه و همسایگان برایش بسیار مهم می باشد، از همین رو نیز با بهانه قرار دادن موضوعات این چنینی حمله هوایی علیه یمن را آغاز کرد:
ـ بازگشت امنیت و ثبات به یمن و منطقه.
ـ بازگشت مشروعیت و استقلال یمن و اجرای قوانین.
ـ بازگشت عبد ربه منصور هادی رییس جمهور مستعفی و فراری یمن به قدرت.
ـ مقابله با خطر توطئه های ایران شیعی برای منطقه و جهان.
در پاسخ به آن چه در ابتدای مطالب در مورد طرف های بهره بردار از حملات عربستان به یمن اشاره شد، باید گفت که برنده این حملات رژیم صهیونیستی است که سعی دارد بر منطقه مسلط گردد، همچنان که شاهدیم در پشت صحنه از گروه های تندرو و تکفیری به ویژه داعش و القاعده حمایت و پشتیبانی می نماید.
تحلیلی که ما را به این نتایج نزدیک می کند براساس حوادثی است که در عالم عربی در جریان است و با موضع گیری های آمریکایی ها همراه می باشد. تهدیداتی که رژیم صهونیستی و عربستان سعودی در منطقه علیه خود احساس می کنند، به شرح ذیل می باشد:
١- آل سعود و در ورای آنان صهیونیست ها، نمی خواهند نظام های عربی یا ملت های عرب، آزادانه عمل کنند. حملات دهه شصت عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی به یمن نیز مانند حملات امروزی با همین هدف صورت گرفت، چرا که هرگونه انقلاب و آزادگی در منطقه، عربستان و رژیم صهیونیستی را تهدید می کند، به خصوص شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل ملت یمن که از از اعماق وجود آنان سر داده می شود.
٢- عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی با توجه به محافظه کار بودن اوباما که برخلاف بوش کمتر از قدرت نظامی بهره می برد، لذا سعی کرده اند در غیاب آمریکا، در منطقه دست به اقدامات نظامی بزنند.
٣- با توجه به پیروزی هایی که ملت سوریه و عراق در مقابل تروریست ها کسب کرده اند، رژیم صهیونیستی با ابزار عربستان سعی در انتقام گیری از مردم یمن، دارد، در حقیقت سعی درمصادره پیروزی هایی داشته اند که ملت یمن مانند ملت های عراق و سوریه آن را بدست آورده است. اما به واقع تفاوت های زیادی بین انقلابیون یمنی که کمترین خواسته آنان آزادی از تسلط عربستان می باشد، با تکفیری هایی که کشتن و ذبح کردن آنان در راستای منافع صهیونیست ها و خدمت به آنان می باشد.
٤- گروه های تروریستی مورد حمایت عربستان سعودی به دنبال این هستند تا بر سرزمین های بیشتری مسلط شده و منافع اسراییل را حفظ کنند.
٥- محافظت از باب المندب و عدم اجازه به گروه انصار الله برای تسلط بر آن، یکی از منافع استراتژیک اسراییل بوده که برای این رژیم بسیار اهمیت دارد، چرا که این تنگه مهمترین راه ارتباطی آنان با جهان می باشد. و اسراییلی ها می دانند که اگر یمنی ها بر این تنگه مسلط شوند، به منزله شوکی برای این رژیم و تهدیدی برای وجود آنان می باشد.
لذا با این حملات، عربستان سعودی نه به صورت پنهان که به طور آشکار به دشمنی و تخریب روی آورده است. همچنان که ائتلاف عربستان با رژیم صهیونیستی نیز امر جدیدی نیست بلکه ادامه توطئه های قبلی می باشد، گرچه ملت یمن این توطئه ها را خنثی کرده و از تبعات آن جلوگیری می کنند.
انتهای پیام/