به گزارش خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری العهد در مقاله ای به تغییرات بزرگ انجام شده در قلب خاندان حاکم در عربستان سعودی پرداخت که آن را اقدامی در راستای تقویت این خاندان و ایجاد نوآوری در آن معرفی کرده اند. وی تأکید کرد که این دستور پادشاه در روند انتقال حاکمیت این کشور از نسل دوم در حال فرسایش به نسل سوم صورت میگیرد.
بررسی سریع واقعیت این تغییرات و پیامدهای آن نشان میدهد که این اتفاق تنها تلاشی از سوی ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی برای کشاندن فرزندش محمد به سمت ولایت عهدی و جانشینی او بعد از مرگش است تا اشتباهی که ملک عبدالله بن عبدالعزیز انجام داد را تکرار نکرده باشد، چرا که وی نتوانست مقدمه چینی برای جانشین کردن پسر خود متعب موفق باشد تا در نتیجه فرصتهای متعب برای رسیدن به پادشاهی عربستان مانند فرصت شهروندان سطح پایین در دورترین نقاط این کشور باشد.
این واقعیت تأکیدی بر بروز چندین شاخص در طول مرحله گذشته است و نشان می دهد که تمرکز گسترده ای بر روی محمد بن سلمان به عنوان وزیر جنگ عربستان و فرمانده عملیات موسوم به «توفان قاطعیت» صورت گرفته است. وی رئیس دفتر پادشاهی عربستان و رئیس شورای امور اقتصادی و توسعه و عضو شورای امور سیاسی و امنیتی است و الان جانشین ولیعهد عربستان سعودی نیز به شمار میرود.
در حال حاضر شاید بیشترین نگرانی در افراد نسبت به تغییرات انجام شده، در نزد کسی است که در وهله اول به نظر میرسد بیش از همه خوشحال باشد، وی کسی نیست جز محمد بن نایف که پیشتر در جایگاه جانشین ولیعهد قرار داشت، اما در حال حاضر به صورت تئوری در لحظه وفات عمویش که پادشاه عربستان است، تخت پادشاهی را در اختیار خواهد گرفت. وی لحظه لحظه انتظار مرگ او را میکشد، چرا که پادشاه عربستان در آستانه ورود به 80 سالگی است و بسیاری از بیماریها را دارد که شاید آلزایمر یکی از آنها باشد. شاید وی وقتی برنامه دیدارهای شاه عربستان را در بسیاری از موارد پر میبیند، دچار حیرت شود، این عبارتی است که سایمون هندرسون یک هفته پیش در مقالهای در سایت آکادمی آمریکایی واشنگتن به آن اشاره کرد.
بن نایف حق دارد نگران باشد؛ چرا که تضمین مقرن بن عبد العزیز در موقعیت خود به عنوان ولیعهد بسیار قویتر از تضمین انتخاب بن نایف در این سمت است، اما با این وجود مقرن در یک شب به صورت کامل از بازی خارج شد، آن هم در سندی که براساس مفاد آن کناره گیری از قدرت را بنا به درخواست خود وی معرفی کرده است.
البته این "درخواست " خیلی از عناصر خاندان حاکم عربستان را نیز قانع نمی کند، این چیزی است که مجتهد فعال معروف سعودی به آن اشاره کرد و دو روز قبل از براندازی ولیعهد سابق در افشاگری خود نوشت: مقرن بن عبدالعزیز از سوی یکی از عناصر قوی خاندان سعودی تحت فشار است تا به جای برکناری با دستور پادشاهی، خودش کناره گیری از قدرت را بر اساس روشی مورد توافق اعلام کند.
به نظر میرسد که مقرن بعد از مرگ ملک عبدالله که عامل اساسی حمایت از او به شمار میرفت، به سرنوشت راضی شده است. مجتهد در این رابطه می نویسد: مقرن در این زمینه ملاحظهای ندارد، اما امیر متعب او را از موافقت با این پیشنهاد برحذر می دارد، چرا که وی همچنان بر روی مقرن حساب کرده تا بتواند بعد از مرگ سلمان قدرت را به خاندان عبدالله بازگرداند و بن نایف را منزوی کند.
این اتفاقی بود که بر سر مقرن فرزند ملک عبدالعزیز افتاد، کسی که تاریخ گسترده ای از فعالیتهای اطلاعاتی و سیاسی در عربستان دارد. وی کسی بود که در مورد او از هیئت بیعت تعهد گرفته شده بود که نمی تواند وی را تغییر دهند. چرا که اعضای این هیئت در زمان تعیین مقرن به این سمت تعهد داده بودند که: به هیچ وجه امکان اصلاح این حکم و تغییر یا تفسیر این حکم از سوی هر کس که باشد، وجود ندارد. اما با این وجود به صورتی وقیحانه این تعهد را به فراموشی سپردند، حال در صورتی که شاه کنونی بخواهد فرزند جوان خود را به صورت مستقیم جانشین خود نماید و محمد بن نایف را از قدرت عزل کند، چه بر سر بن نایف خواهد آمد؟
نکته ای که باید آن توجه کرد، این است که آنچه در مورد احکام صادره بعد از مرگ عبدالله اتفاق افتاد، نشان داد که کشور عربستان نه به سوی نوآوری در حاکمیت، بلکه به سمت "حاکمیت بچه ها" پیش می رود. آیت الله العظمی امام سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران در سخنانی مهم که در زمینه تجاوز عربستان سعودی به یمن ایراد کردند، تاکید کردند، کسانی که سیاست عربستان سعودی را امروز در اختیار گرفته اند مجموعه ای از جوانان بیتجربه هستند. سایمون هندرسون در مقاله خود که وی نیز همین عبارت را در عنوان مقاله قرار داده، می نویسد که منظور امام خامنه ای از این سخن بیش از دیگران متوجه محمد بن سلمان است.
به این ترتیب محمد بن سلمان قوی ترین فرد در خاندان آل سعود شده و این یک اتفاق بزرگ است، هندرسون در مقاله مذکور می نویسد که در بیشتر کشورهای دیگر یک فرمانده نظامی یا وزیر دفاع که نتیجه ملموسی به دست نیاورد، قربانی بازی سیاسی می شود. طبعاً منظور این تحلیلگر آمریکایی شکست واضح عربستان سعودی در جنگ یمن بود که فرماندهی آن را محمد بن سلمان بر عهده داشت. وی می افزاید از آنجایی که این اتفاق در عربستان سعودی رخ نداد، ملک سلمان خود را از سوی شاهزادگان ارشد این کشور تحت فشار می بیند تا تغییراتی محوری بر این اساس ایجاد کند. هندرسون به این ترتیب امروز باید غافلگیر شده باشد، زیرا تغییری که تصور میکرد باید انجام شود برخلاف روند تاریخ انجام شده است –مانند هر چیز دیگری که در مملکت وهابیت وجود دارد- محمد بن سلمان به جای بازنشسته شدن به عنوان کمترین تنبیه یا محاکمه شدن به اتهام کشاندن کشور به سمت یک شکست، به موقعیتی بالاتر دست پیدا کرده و در مسیر رسیدن به تخت پادشاهی قدم می گذارد.
حال این سؤال مطرح است که آیا این اقدام در خاندان متفرق و از هم پاشیده آل سعود به سلامتی انجام خواهد شد و آیا محمد بن سلمان می تواند رویای خود در برداشتن تمامی موانع را محقق کند یا این که این اقدام باعث همبستگی شاهزادگان دیگر شده و اوضاع را به حالت انفجار می رساند. در نتیجه خاندان حاکم عربستان به سمت فروپاشی حرکت کرده و در مرحله جدیدی در تاریخ شبه جزیره عربستان آغاز می شود.
انتهای پیام/