به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، نگاه واقع بینانه به تحریمهای اقتصادی اعمال شده توسط ایالات متحده آمریکا علیه ایران به بهانه استفاده غیر صلح آمیز از انرژی هسته ای نشان میدهد آسیبهای ناشی از این تحریمها تنها متوجه ایران نبوده و آثار و پیامدهای متعددی در مناسبات تجاری و اقتصادی ایالات متحده برجای گذاشته است.
آثار و نتایج اولیه تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان از سوی دولت و کنگره آمریکا بر اوضاع داخلی این کشوردر دو سطح تحلیل قابل بررسی است؛ در درجه اول این رویکرد دولتمردان بر فضای ناامنی مالی و معیشتی که در چند سال گذشته بر جامعه آمریکا حاکم بوده دامن زده و از طرف دیگر با جایگزین شدن منافع سیاسی و حزبی بر منافع و ترجیحات اقتصادی رکود بزرگ مالی در این کشور تشدید شده است.
اما قبل از تبیین و توصیف دو مورد ذکر شده باید مشخص شود که شکل و چارچوب رژیم تحریم اعمال شده بر ایران از سوی ایالات متحده چگونه است؟ آیا روسای کاخ سفید و مقامات کنگره، تحریمهای اقتصادی را وسیله و ابزاری میدانند که از آن میتوان برای دستیابی به اهداف خاص بینالمللی استفاده کرد ودرعین حال با این روش از برخوردها و آسیب های دیگری هم چون درگیریهای نظامی، خودداری به عمل آورد؟
در جواب می توان گفت که در مقایسه با استفاده از نیروی نظامی و عدم اختصاص بودجه کلان به درگیریهای نظامی از دیدگاه دولتمردان و سیاسیون آمریکا، تحریم توانسته ابزار موثری برای رسیدن به اهداف خاص در مقایسه با اقدام نظامی باشد. البته این بینش در مسئولان آمریکایی زمانی تقویت شد که پاسخ قاطعی از جانب رهبر معظم انقلاب در قبال تهدیدات نظامی دریافت کردند. پس می توان باورداشت که تاکتیک تحریم تنها راه حل و گزینه روی میز امریکایی ها بوده و هست.
اما در بررسی هزینه و فایده تاکتیک تحریم های اقتصادی، بدون شک آمریکایی ها میدانند که در دنیای ارتباطات مالی و تجاری آن هم در دهکده کوچک و در همتنیده اقتصادی، اثر پذیری و اثردهی بر مناسبات جهانی علت و معلول و وابسته به یکدیگرند و بدون شک تحریم یک جانبه درصد قابل ملاحظه ای از هزینه را بر کشور میزبان وارد می کند. حتی در نظر اکثر تحلیلگران اقتصادی، دولتهای با رویکرد بازار آزاد و متاثر از قواعد "آدام اسمیتی"، بازاری متزلزل تر از کشورها و دولتهای حاشیه و بسته دارند که کم ترین هزینه برای آنها در تاثیر پذیری روانی جامعه خودی است.
حال آن که دولت آمریکا از این قاعده مستثنی نبوده و نیست؛ فضای مادی و روانی جامعه آمریکا، اعم از نخبگان مالی و سرمایه داری و به تبع آن اقشار زیرین و کارگری رو به افول است و این نمادی از تاثیر تحریم بر کشورهایی از جمله کوبا و ایران است به نحوی که کمترین پیامد آن کاهش درصد اعتماد به تصمیمات سیاسی و اقتصادی در سالهای اخیر بوده است.
در این رابطه روند کاهش اعتماد عمومی در عرصههای مختلف اقتصادی، از سال2008 به بعد در کشورهای پیشرفته اروپایی و ایالات متحده آمریکا روند روبه رشدی داشته است که نتیجۀ آن را میتوان در کاهش سطح اعتماد سیاسی به طور عینی مشاهده کرد. باید اشاره داشت، جامعۀ آمریکا بسیار تأثیر پذیر از شرایط اقتصادی است و از بعد روانشناسی اجتماعی، مجموع اوضاع رفاهی و اقتصادی در آمریکا بسیار بر نگرش مثبت و یا منفی مردم در سایر موضوعات انتزاعی چون حقوق شهروندی، عدالت، برابری، مشارکت مدنی، مشارکت سیاسی و... اثر گذار است.
در حقیقت آمریکاییها معمولاً درخواستهای اقتصادی بسیار مهمی از نامزدها و نمایندگان حزبی مطبوعشان دارند، حتی وقتی اقتصاد در شرایط خوبی به سر میبرد و رشد بالایی دارد. به عنوان مثال در سال 1996 تا 2000 و انتخابات 2004، که بر اساس نظر سنجیهای صورت گرفته برخی از آمریکاییها معتقد بودند؛ اقتصاد موضوع بسیار مهم و تأثیر گزاری در انتخاب آنها است.
(نمودار زیر وضعیت مطالبات اقتصادی مردم آمریکا را بین سالهای 1996 تا 2012 را نشان میدهد)
با این اوصاف میتوان به اهمیت جایگاه اقتصاد در انتخاب شخصیتها و گروههای سیاسی به عنوان نمادی از میزان اعتماد یا عدم اعتماد سیاسی مردم دست یافت. نمادی که اکنون به یکی از نگرانیهای بزرگ بازیگران انتخابات آتی 2016 منجر شده است به طوری که "ران پال" که پسرش رند در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 نامزد شده است معتقد است بحران اقتصادی که حاصل «سیاستهای فاجعه بار» امریکا است، «شدیدترین» ضربه را به شهروندان عالی رتبه وارد میکند.
وی می گوید: «امروز من یک پیام فوری برای هر یک از آمریکاییهایی دارم که بازنشسته شدهاند یا در فکر بازنشستگی هستند. سیاستهای فاجعه بار آمریکا، من و همه کسانی که بیش از 50 سال سن دارند را با خطر بزرگی مواجه کرده است. در آینده نزدیک ما با یک بحران اقتصادی دیگر مواجه خواهیم شد.»
وی میافزاید: «من از آن میترسم که یک ناآرامی داخلی روی دهد، کاهش قیمت سهام، فروپاشی صندوقهای بازنشستگی، تغییرات گسترده در تامین اجتماعی و مراقبتهای پزشکی، از بین رفتن آزادیهای شخصی، تعطیلی بانکها و کمیسیونها و در نهایت وقوع یک بحران اساسی را شاهد باشیم.»
همه این ها از علل و عواملی است که شرکتهای اقتصادی و به دنبال آن مردم و جامعه آمریکا، تسهیل ارتباطات اقتصادی با ایران را خواستارند به طوری که نظرسنجی "سی ان ان/ او آر اس" نشان میدهد 53 درصد آمریکاییها با تفاهم ایران و آمریکا به طوری که در قبال تسهیل تحریمهای اقتصادی، برنامه هسته ای ایران محدود گردد و نظارت بین المللی بر تسهیلات هسته ای ایران بیشتر شود، موافق هستند. اما در مقابل سردمداران آمریکایی با قمار در رقابت بر سر محبوبیت بین لابیها و کسب منافع حزبی با تحریم ایران سعی در عمیقتر کردن چالش عدم اعتماد و بحران اقصادی در آینده ایالات متحده را دارند و با ارائه طرحها و ممنوعیتها خواستار فشار بیشتر اقتصادی بر بازارهای ایران با هدف شکست در پروژه نظامی سازی فعالیتهای هسته ای هستند.
زیان شرکتهای آمریکایی از سه دهه تحریم اقتصادی ایران
در سال2011 کنگره آمریکا طرحی را ارائه کرد که بر اساس آن قانون مصوب شده در سال 1996 مربوط به تحریم ایران 1996 توسعه داده شود. شرکتهای آمریکایی با آنکه روابط بسیار محدودی با ایران داشتند اما نگران بودند با تصویب تحریمهای جدید در کنگره به روابط آنها با شرکت های خارجی که با ایران همکاری دارند صدمه وارد آید.
سرانجام با اعلام ضرر 25 میلیارد دلاری از تحریم ایران، بیش از 20 شرکت آمریکایی از جمله "بوئینگ"، "اکسون موبیل"، "هالیبرتون"، "زمینس"، "کونوکوفیلیپس" و "هانوور" دچار مشکل و آسیب جدی شدند.
در این رابطه، سخنگوی شرکت هواپیماسازی بوئینگ که دومین شرکت هواپیماسازی در جهان است گفت: «این شرکت خواهان حذف بندی از این طرح است که شرکتهای آمریکایی را از دریافت وام از شرکتهای خارجی تضمین کننده صادرات به ایران منع میکند.» همچنین شرکت اکسون موبیل نیز که بزرگترین شرکت نفتی آمریکاست خواهان حذف بندی در این طرح بود که شرکتهای امریکایی را از همکاری با شرکت های نفتی خارجی در ایران منع میکند. شرکت آکسون همچنین اعلام داشته، تحریمهای شدیدی که علیه ایران در حال اعمال است، نزدیک به 25 میلیارد دلار هزینه برای صادرات آمریکا در پی داشته است.
همچنین مواردی دیگر نشان دهنده این است که شرکتهاى آمریکایى با وجود تحریمهاى یکجانبه، حدود یک چهارم نفت خام مورد نیاز خود جهت فروش به سایر کشورها رابه مبلغ 4 میلیارد دلار را از ایران خریدارى می کردند و در مقابل تجهیزاتى به مبلغ 3 میلیارد دلار به ایران می فروختند. حال با وجود گسترش تحریمها، کل منافع از دست رفته در این زمینه برای آمریکا، سالانه صدها میلیون دلار برآورد شده است. ضمن آنکه ایران توانسته است به آن دسته از کالاهاى مورد نیاز خود که منحصراً در آمریکا تولید مى شوند، از طریق صادرات مجدد به سایر کشورها دسترسى داشته باشد.
"فارین پالیسی" با انتشار گزارشی در این زمینه، طرح تحریم نفت ایران را لطف کنگره آمریکا به ایران ارزیابی کرد و نوشت: «سه دهه تحریم علیه ایران بیش از 500 میلیارد دلار به آمریکا زیان زده است چرا که ایران نقش عمده ای را در قیمت نفت دارد و تحریم این کشور میتواند باعث افزایش چشمگیر قیمت نفت شود.»
شاید بتوان انعکاس اشتیاق و میل و حتما نیاز بیش از تصور اقتصاد امریکا به بازار ایران را در روزنامه انگلیسی "فایننشال تایمز" مشاهده کرد. آن چنان که این منبع در گزارشی تحت عنوان جشن سرمایه گذاران آمریکایی در ایران با وجود عدم قطعیت در رفع تحریمها نوشت: «مشاوران و سرمایهگذاران اقتصادی آمریکا به ایران آمده اند تا امکان تجارت خود را در این کشور، در صورت دستیابی به توافق هسته ای در ماه ژوئن، تسهیل کنند.»
فایننشال تایمز به ورود آرام و با احتیاط سرمایه گذاران اقصی نقاط جهان به ایران برای مراودات تجاری و توسعه همکاری با این کشور به محض رفع تحریم ها اشاره کرد و نوشت: «گفته میشود هیئتهای ارشد تجاری آمریکا از شرکتهای هوانوردی و نفتی گرفته تا شرکتهای صنایع غذایی در سال گذشته محتاطانه به ایران سفر کردهاند، یا در کشورهای منطقه و کشورهای اروپایی با تجار و صاحبان صنایع ایران ملاقات داشته اند تا برای تجارت با یکی از بکرترین بازارهای جهان آماده شوند.»
هم چنین در مورد دیگری از نیاز بازار تجاری ایالات متحده به ایران هفته گذشته روزنامه "نیویورک تایمز" در باره سفر یک هیات از بازرگانان و سرمایه گذاران آمریکایی به ایران در قالب یک گروه توریستی نوشت: «"نِد لامونت"سناتور پیشین در واقع سخنگوی این گروه بوده و با سرمایه گذاران ایرانی هم دیدار داشته است در این هیات مدیران شرکت های خودروسازی، بیمه ، و صنایعی که زمانی در ایران بازار را در اختیار داشتند، حضور داشته اند. »
پس همانطور که انتظار میرود، ضررهایی که متوجه آمریکا شده است و میشود از لحاظ شکل و فرم با آنچه متوجه ایران میشود، متفاوت هستند. آمریکا از تحریمهای اعمال شده زیان های زیادی دیده است وطبق برآورد ها، تحریمهای یکجانبه اعمال شده از سوی آمریکا بنابر آنچه تخمین زده میشود و گمان میرود معادل 3/0 تا 4/2 میلیارد دلار صادرات کالاهای آمریکا به ایران را کاهش داده است، اما با وجود این بزرگترین ضرر آمریکا در زمینه تبادلات خارجی ست.
نتیجه بحث اینکه ضرر حقیقی تحریمها علیه ایران ناشی از عدم سرمایهگذاری مستقیم خارجی و یا عدم ارتباطات مالی برای هر دو طرف پدید میآید و این طور نیست که تنها دولت و حکومت ایران از این امر آسیب ببیند. حال آنکه غرب و آمریکا علاوه بر اینکه از تحریمهای یکجانبه دچار ضرر مالی و خسارتهای روانی در جامعه خود شده، در طرف دیگر نتوانسته اند خواسته اولیه خود مبنی بر جلوگیری ایران بر دستیابی به انرژی هسته ای را محقق کنند چرا که ایران با پافشاری بر حق خود و با وجود زیان و آسیب ناشی از تحریمها، حداکثر امتیاز را از این بازی نابرابر یعنی استقلال و شرف اقتصادی کسب نموده است.
منابع:
http://www.asipress.ir/vdcirva3.t1apy2bcct.html
http://www.reuters.com/article/us-usa-iran-sanctions-idUSBRE
http://www.reuters.com/article/markets-oil-idUSLNBMMI
http://www.rand.org/content/dam/rand/pubs/testimonies/RAND_CT.pdf337
Gallup economic confidence index at18- best since february2011 /http://www.gallup.com/March13, 2012
منبع: ایران اسلامی
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.