به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، سلوک را میتوان سیر صعودی انسان به سوی حق دانست، سیری که در آن مراحلی است که باید با شناخت و فهم و درک، پشت سر گذاشت؛ در واقع سیری است عرفانی که راز پس پرده عالم الوهیت برای عارف نمایان میشود.

در قلمرو عرفان، افرادی که به وصال رسیدهاند، رسالتی یافتهاند تا سخن حق گفته و عمل کنند و این موافق میل ذاتی آنهاست، به نوعی عارف خلوتگزین میشود زیرا آنها عافیت را در خلوت خود با حق تعالی می یابند.
به قول مولانا :
هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
7 شهر عشق را میتوانید در این مسیر ببینید، مسیری سخت که کار هر شخصی نیست. 7 وادی عشق رابه صورت دورانی چرخشی در این مسیر نظاره کن که مسیرحرکت صحیح دنیا و آخرت در درک این هفت وادی است، اگرچه ما انسانها در درک بهتر محیط پیرامون خود تلاش نکردهایم، اما بزرگانی بوده و هستند که سعی در درک عمیق و بایسته از زندگی و سعادت داشته و دارند.
منطقالطیر عطار نیز داستان انسانهایی را روایت می کند که با نقاب مرغها برای رسیدن به سرمنزل مقصود، 7 وادی سیرو سلوک را میپیمایند؛ نقش و نگاری که حالا روبرویمان ایستاده 30 مرغی که برایمان سیمرغ را روایت میکند.
نقاشی سیمرغ سعید عباسی، نقشی است که بخشی از ادبیات ما را بازگو میکند؛ اثری به ابعاد 15 مترمربع که در سرای عطار اصفهان اجرا شده، نقاشی داستان سیمرغ، اثری بدیع است که با دستان هنرمند جوان اصفهانی به نقش درآمده تا بار دیگر اثبات کند که ادبیات غنی و کهن ما ظرفیت بازنمایی و خلق آثار هنری را در اشکال و ابعاد مختلف دارد. گفتوگو با این هنرمند را در ادامه میخوانید:
تسنیم: لطفا به عنوان نخستین سئوال، بفرمائید که خلق نقاشی سیمرغ چقدر زمان برد؟
سعید عباسی: از ابتدای پروسه تحقیق و مطالعات راجع به موضوع سیمرغ تا پایان اجرای آن بر روی دیوار به ابعاد 15 متر مربع حدود 3 ماه زمان برد.

تسنیم: پیش از اجرای طرح، چقدر درباره این موضوع مطالعه کرده و از چه منابعی بهره بردید؟
سعید عباسی: بهترین منبع برای من، اشعار شیخ عطار در منطقالطیر بود و تفسیرهای مربوط به آن و کتاب "سیمرغ در قلمرو فرهنگ ایران" نوشته دکتر علی سلطانی گرُد فرامرزی که به درک مفهوم سیمرغ به من خیلی کمک کرد.
تسنیم: داستان سیمرغ در این اثر چه چیزی را بیان میکند؟
سعید عباسی: اسطوره سیمرغ در پهنه ادبیات و تاریخ و فرهنگ کهن ایران، مانند رنگینکمانی است که هر زمان رنگی دلنواز از خود نشان داده و در هر دوره چهرهای گوناگون از خود در ادبیات و آیینهای ایرانی به نمایش گذاشته است. در اوستا و یشتهای آن سیمرغ یکی از پرندگان مقدس و آسمانی است که به دیدار اهورامزدا میرود و مانند آدمیان دین میپذیرد و پرهایش جادوی دشمنان را باطل میکند.
در شاهنامه فردوسی، سیمرغ نقش یک نگهبان و پرورش دهنده را دارد و از زال و خاندان او، رستم، نگهبانی میکند در لحظات دشوار نقش یک راهنما را ایفا میکند و در کتاب فرامرز نامه، سیمرغ راهنمای گم کردهگان است.
ولی سیمرغ در پهنه فلسفه و عرفان اسلامی، کاملا معنا و مفهوم دیگری پیدا میکند و در منطقالطیر به اوج شکوه و جاودانگی میرسد. داستان رسیدن پرندگان به سیمرغ در منطق الطیرعطار، به یک حرکت جوهری و یک جوشش درونی تعبیر شده است.
حرکتی از ظاهر به باطن، از صورت به معنا، از پنهان به آشکار از تیرگی به روشنی و در یک کلام از واقیعت به حقیقت، در منطقالطیر این حرکت و سلوک در هفت وادی وهفت مرتبه به دنبال هم بیان شده از پله اول ، طلب، آغاز میگردد و در پله هفتم به فقر و فنا ختم میشود.

تسنیم: چه ارتباط معنایی بین عدد 7 و داستان سیمرغ وجود دارد؟
سعید عباسی: عدد 7 عدد مقدسی است در واقع به معنا 7 بار تحول و تغییرو 7 مرتبه حرکت برای رسیدن به عکس ناب درون است، عدد 7 نشانه دهنده، 7 مرتبه خود آگاهی و هفت مرتبه تکامل است.
7 نماد، طبقات زیگورات، 7 آسمان ،هفت سیاره،7 فلز،7 گنبد و 7 رنگ است و در داستان سیمرغ این 7 مرحلهی رسیدن به حقیقت کاملا نمایان است.

تسنیم: در تصویری که شما ساختهاید، در نهایت داستان سیمرغ به کجا ختم میشود؟
سعید عباسی: شیخ عطار نیشابوری در نهایت این مراحل رسیدن از واقیعت به حقیقت را که حقیقت همان ذات مقدس الوهیت است را بیان کرده در منطق الطیردرواقع، آدمیان، مرغانی هستند که پوشش و چهره ای مرغسان بر خود دارند و این مراحل را با فراز و نشیب و سختیهای فراوان پشت سر میگذارند تا به هدف ونهایت وجودی خویش که همان یکی شدن با ذات بیهمتای خداوند است، برسند.
تسنیم: در این اثر هفت مرتبه حرکت و سلوک را چگونه به تصویر کشیدهاید؟
سعید عباسی: در این اثر سعی کردهام که هفت مرتبه حرکت و سلوک را به صورت دورانی و پیچدار و حرکتوار به تصویر بکشم که تمامی این دوایر با هم در ارتباط هستند و هر یک دیگری را دنبال و تکمیل میکند تا اوج این حرکت که مرحله فقر و فنا است که در مرتبه نور بر روی قله قاف قرار دارد.

تسنیم: در این اثر پرندگان چه نقشی دارند؟
سعید عباسی: همان طور که در داستان سیمرغ با آن مواجهه هستیم، با راهنمایی هُدهُد که در واقع مُرشد راه است، برای رسیدن پرندگان به مقصد نهایی که سیمرغ پشت کوه قاف بوده، این هفت مرحله طی میگردد و در طی این مسیر پر فراز و نشیب، پرندگانی مانند طاووس، بلبل، طوطی، خروس، جغد، مرغابی، باز شکاری و کپک که هر کدام نماد انسانهایی هستند که به شکلهای مختلف درگیر وابستگیهایی مانند خودبینی، کبر و غرور وزیبایی های ناچیز مادی هستند به تصویر کشیده شده و عشق مجازی را کیمیای سعادت شمردهاند و به جای کعبه مقصود راه ترکستان را در پیش گرفتهاند و در این اثر بر اساس شعر از ادامه مسیر باز میمانند و توفیق رسیدن به سیمرغ را از دست میدهند؛ در نهایت سی مرغ رنجور و خسته درعین عظمت و بزرگی به حقیقت وجودی خود میرسند.

تسنیم: در این اثر معنویت را چگونه به تصویر کشیدهاید؟
سعید عباسی: در داستان سیمرغ در واقع سی مرغ، مرغانی هستند که سبکبال به مرتبه نور مطلق رسیدهاند و دریچه نور به سمت دلهایشان گشوده شده و از مرتبه حیوانی به شخصیت حقیقی خود رسیدهاند و من نیز سعی کردهام تا آنجا که امکان تصویرگری این معانی وجود داشته است، مراتب و پرندگان جا مانده ازمسیروتصویر سی مرغی که خود تشکیل دهنده سیمرغ هستند را به تصویر بکشم.
تسنیم: چگونه شد که این کار را قبول کردید؟
سعید عباسی: موضوع و داستان سیمرغ را درگذشته و زمانیکه هنرجو دردوران هنرستان در سال 74 بودم روی دیوار هنرستان به تصویر کشیدهام و از طرفی با توجه به اینکه به ادبیات و فرهنگ ایران بسیار علاقهمند بوده و هستم و در زمانهای مختلف به تصویرگری این آثار پرداختهام این بار نیز با انجام این موضوع موافقت کردم.

تسنیم: چطور با مضمون این اثر ارتباط برقرار کردید؟
سعید عباسی: ارتباط با این اثر یک ارتباط معنایی و کیفی است و در رابطههای درونی و کیفی نمیتوان میزان اثر و تاثر آن را مشخص کرد این مضامین غنی معنایی در کل ادبیات و عرفان و فلسفه کشورمان و در درون همه ما وجود و جریان دارد.
تسنیم: این اثر چقدراز نظر درونی وعرفانی روی شما تاثیر گذاشت؟
سعید عباسی: ببینید بزرگان ما چه در حوزه دینی یا چهارچوب ادبیات به حرکت و جوشش درونی تاکید داشتهاند و این را با مضامین مختلف یادآور شدهاند که آدمی در زندگیاش باید به سمت حقیقت برود و آن را دریابد و این واقعیات و تجلیات راهنمای حقیقت هستند و ما باید معنا و مفهوم زندگی را در حقایق بدانیم، من هم سعی کردهام این نکته را در زندگی خود جاری کنم.

تسنیم: با توجه به اینکه ادبیات ما غنی است، فکر میکنید چرا هنرمندان ما برای خلق آثار هنری از این ظرفیت استفاده نمیکنند ؟
سعید عباسی: قضاوت و پاسخ در اینباره با کسانی است که در جایگاه بالاتری از مرتبه هنری قرار دارند، اما تاثیروتاثر از ادبیات برای خلق آثار همیشه وجود داشته و دارد، شاید به نوعی شکل بیانی و بیرونی این تاثیرات در زمانهای مختلف متفاوت بوده است.
در زمانی با نقاشی به تصویرگری ادبیات مانند شاهنامه با شکل و رنگ به صورت نگارگری پرداخته شده و در زمانی دیگر استفاده از ادبیات به صورت حجمی و فرمهای سادهتر و انتزاعی به تصویر کشیده شده و وجه بیانی متفاوتتری پیدا کرده است.
باید سعی کنیم با هر شکل بیرونی و بیانی اثر، ریشهها را حفظ کنیم، حال شاخهها به هر سمتی با توجه به سلیقه و کارکرد هر اثر هنری میتواند چرخش داشته باشد؛ در واقع ریشه همان هویت اثر هنری است که باید به آن پرداخته شود و نبود آن بیهویتی را به دنبال دارد و در اینجا یک پرسش وجود دارد و آن این است که چرا ما با دیدن اثر هنری یک هنرمند چینی و یا مکزیکی پی به هویت آن میبریم ولی شاید کمتر این خصوصیت در اثر هنرمند ایرانی معاصر کمتر دیده میشود؟
گفتوگو از نگین فروغی
عکس از علیرضا وثیق انصاری
انتهای پیام/