روایت کتاب «وینسنس و گرگ خندان» از مظلومیت قربانیان ظلم در جهان
خبرگزاری تسنیم: نویسنده شیرازی در رمان خود با عنوان «وینسنس و گرگ خندان» مظلومیت قربانیان حادثه ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷ را که در واقع قربانی ظلم و ستم نظام سلطه هستند روایت میکند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، پرواز مسافربری شماره 655 شرکت هواپیمایی ایرانایر با شناسه «IR655» از بندرعباس به مقصد دبی در تاریخ 12 تیر 1367 مقارن با 3 ژوئیه 1988 میلادی در حرکت بود که با شلیک موشک هدایتشونده از ناو یواساس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی 290 سرنشین آن که شامل 46 مسافر غیرایرانی با ملیتهای اماراتی، یوگسلاوی، پاکستانی، هندی و ایتالیایی و 66 کودک بودند جان باختند.
این جنایت از نظر میزان تلفات انسانی هفتمین جنایت مرگبار هوایی تاریخ است.
دولت آمریکا مبلغ 61.8 میلیون دلار به خانوادههای قربانیان و 70 میلیون دلار برای خسارت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت کرد و این مبالغ به صورت بلاعوض و بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخت شد. آمریکا هرگز عذرخواهی نکرد و هیچکدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند و حتی ویلیام راجرز، فرمانده ناو جنگی آمریکا، در پایان خدمت از دولت خود مدال شجاعت دریافت کرد.
کاپیتان محسن رضائیان، خلبان با سابقه پرواز 655 هواپیمای ایرباس آ300 بود که بیش از 7 هزار ساعت پرواز را در کارنامه خود داشت. این هواپیما با 15 دقیقه تأخیر در ساعت 10:17 صبح به وقت ساعت رسمی ایران از فرودگاه بینالمللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بینالمللی دبی برخاست. مدت پرواز تا دبی 28 دقیقه و حداکثر ارتفاع تا 14 هزار پا تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع 12 هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان بهطور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات متحده در تماس بود.
ناو جنگی وینسنس آمریکا در تاریخ هفتم خرداد از بندر سندییگو وارد خلیج فارس شده بود. «ایچنرمارک» قلب این رزمناو به شمار میرفت. وظیفه اصلی این رزمناو که به موشک زمینبههوا با برد 408 کیلومتر نیز مجهز بود کشف هدفهای پرنده اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود.
در ساعت 10:22 ناو جنگی وینسنس آمریکا که به حریم آبّهای ایران وارد شده بود به دستور ناخدا ویلیامراجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک استاندارد 2 را به سوی پرواز 655 شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در آبهای خلیج فارس سقوط کرد. برج مراقبت فرودگاه بندرعباس به دلیل عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما در تماس با دبی پیگیر سرنوشت پرواز 655 شد اما آنها اظهار بیاطلاعی کردند. بلافاصله ستاد تأمین امنیت استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها در موقعیت حاضر شدند.
بلافاصله پس از این واقعه مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف 14 جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده است اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود کرد. مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایران در خارج از مسیر هوایی پرواز کرده و رزمناو آمریکایی نیز 7 بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده اما جوابی دریافت نکرده است.
بیژن کیا، متولد 1347 در شیراز که کارشناسی فرهنگی دانشگاه شیراز را بر عهده دارد برای اثبات مظلومیت قربانیان این حادثه بزرگ انسانی اقدام به نگارش رمانی برگرفته از این حادثه دلخراش کرده و آن را «وینسنس و گرگ خندان» نام گذاشته است.
کیا در این کتاب خود بیشتر با فضای تخیل مخاطبان را تا پایان داستان و روشن شدن حقیقت حادثه تروریستی 12 تیرماه پیش میبرد در حالی که در کتاب «آدمخوار» خود که سال گذشته به چاپ رسید و منتشر شد به صورت مستند به این حادثه پرداخته است.
همین موضوع بهانهای شد که به صحبت با این نویسنده بزرگ کشورمان که جوایز ادبی بسیاری در کارنامه 30 ساله نویسندگی و فیلمسازی خود دارد بنشینیم.
تسنیم: چرا قالب رمان را برای کتاب خود با موضوع حادثه تروریستی 12 تیرماه انتخاب کردید؟
کیا: این حادثه تلخ و دلخراش از جمله مسائلی است که نشان میدهد حق ما و حقوق انسانی ما از سوی جهانیان مورد توجه قرار نگرفته است، این مطلب قابل قبول نیست که یک ناو فوقپیشرفته در زمان خودش نتوانسته تشخیص دهد که هواپیمای مورد هدفش مسافربری بوده است یا نه؟!
در این کتاب مخاطب به تفکر واداشته شده است، هرچند میشد با خانوادههای قربانیان و بازماندگان این حادثه صحبت کرد اما نگاه به سمت داخلی و مستندگرایی میرفت که مربوط به پژوهش برای این عرصه است تا منابعی داشته باشیم و در تاریخ به نسل بعدی انتقال دهیم.
با توجه به اینکه تمام قربانیان این حادثه ایرانی نبودند و از ملیتهای مختلف نیز در این هواپیما حضور داشتند باید بتوانیم اثری خلق کنیم که مواد رمان، توان جذب مخاطب جهانی و قابلیت ترجمه و برد زیاد داشته باشد که بتواند حقیقت این حادثه را معرفی و عیان کند به همین دلیل برای کتاب «وینسنس و گرگ خندان» قالب رمان را انتخاب کردم.
تسنیم: رمان «وینسنس و گرگ خندان» چگونه پردازش شده است؟
کیا: سعی کردم برای این رمان یک ضدژانر انتخاب کنم به این شکل که در آن از قواعد خاصی پیروی نمیشود اما از عناصر استفاده میشود. بیشترین تلاش من در این داستان تلاش برای معرفی و بازکردن اتفاقی ناخوشایند و دلخراش در تاریخ است و در نگارش آن از عناصر رمان پلیسی استفاده شده اما از قواعد آن استفاده نشده است.
تسنیم: تاکنون چقدر به این حادثه در کشورمان پرداخته شده است؟
کیا: متأسفانه این حادثه در تاریخ معاصر کشورمان جزء مواردی است که کم به آن بها داده شده و کم به آن پرداخته شده است شاید در حد یک فیلم داستانی یا داستان کوتاه و یا فیلمی کوتاه در جشنواره طلوع که مخاطبان آنها همه داخلی بودند.
اگر اعتقاد ما این است که حرفی در جهان برای گفتن داریم و از دین جهانی اسلام الگو گرفتیم باید هنر ما نیز این قابلیت و توانایی را داشته باشد و بتواند حقانیت اسلام را به جهانیان معرفی کند و در این رمان من چنین ابعادی را در نظر گرفتم و سعی در جذب مخاطب جهانی دارم.
تسنیم: چرا درباره حادثه 12 تیرماه 1367 رمان نوشتید و سوژه و موضوع این رمان چطور در ذهن شما شکل گرفت؟
کیا: نزدیک به چهار سال پیش بود که تصمیم گرفتم در مورد این حادثه رمان بنویسم، دومین رمان من در مورد یکی از فرماندهان رادار هوایی ایران بود و وقتی با ایشان صحبت میکردم سخن از سیستم راداری ناو پیشرفته وینسنس مطرح شد و ایشان گفتند این حادثه نمیتواند اتفاقی باشد زیرا فرکانس هواپیماهای مسافربری با فرکانس هواپیماهای نظامی متفاوت است و همان موقع که درباره کتاب «پرواز ناتمام» کار میکردم روی این موضوع نیز فکر کردم و پس از انجام تحقیقات سعی کردم کتاب «وینسنس و گرگ خندان» را در قالب رمان و با برد جهانی بنویسم.
در تحقیقات خود درباره حادثه بزرگ انسانی 12 تیرماه 1367 به این موضوع رسیدم که یکی از بهترین نویسندگان ایران آقای حبیب احمدزاده نامهای سرگشاده که در انتهای کتاب «داستانهای شهر جنگی» چاپ شده به کاپیتان ناو وینسنس ایمیل کرده و کپی آن را به دیگر فرماندهان ارشد آمریکا ارسال کرده است و از آنها خواسته توضیح دهند که چطور این تراژدی را رقم زدند و برخی از آن فرماندهان نیز این کار را تقبیح کردند.
تسنیم: چقدر طول کشید که این کتاب نگاشته شود و به مرحله چاپ برسد؟
کیا: سه سال طول کشید تا ساختار کتاب بسته شود، با توجه به اینکه در آموزشهای آکادمیک مطرح میشود که هنر دو بعد دارد که یک بعد فرم و بعد دیگر محتواست اما به نظر من هنر بعد سومی هم دارد که هستیشناسی است و باید هستیشناسی ملتها را شناخت تا بتوان در مورد یک موضوع مطلب نوشت.
پس از اینکه ایده نوشتن این رمان در ذهن من شکل گفت در فاز بعد اقدام به تحقیق و پژوهش درباره این حادثه کردم و به منابع مختلف سر زدم و در این فاصله با افراد زیادی نیز آشنا شدم که بسیاری از آنها غیرایرانی هستند.
تسنیم: چرا به بعد جهانی بودن کتاب و دربرگیری مخاطبان در حد جهانی فکر کردید؟
کیا: تراژدیای که سیستم آمریکا برای ما در این حادثه رقم زد لایه دیگری دارد که در این رمان به آن توجه شده است. باید توجه داشت که سیستم نظام سلطه آمریکا حتی به بومیهای ساکن در آن سرزمین نیز ضربه زده است و در طول سالهای مختلف این بخش از جوامع توسعه یافته نیز به دلیل آسیبهای ناشی از این نظام و سیستم دچار رنج بسیاری شدند و ظلم زیادی نیز به آنها شده که در این کتاب به این نکته توجه شده است و حتی شخصیتهای اصلی در این رمان در فضای خارج از ایران شکل میگیرند.
سال گذشته مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای، نامهای خطاب به جوانان اروپایی و آمریکا نوشتند و در بخشی از آن بیان کردند چرا وجدان غربیها برای کشف حقیقت خیلی دیر به تکاپو میافتد، چرا بردهداری، چرا جنگ ویتنام و غیره و سعی کردند در این نامه جوانان را به تفکر واردارند تا خود حقیقت را بیابند.
حتی خود سیاهپوستان آمریکا نیز برای احقاق حقوق خود دیر اقدام کردند که در رمان «وینسنس و گرگ خندان» بخشی از افرادی که به اثبات حقانیت ظلمی که به آنها روا شده پرداخته میشود این دسته از جامعه و نظام سلطه هستند و بخشی هم ملتهای دیگری هستند که توسط نظام سلطه و استکبار به آنها ظلم شده است و نباید انتظار داشت سیستمی که خود ظلم کرده ماهیت واقعی خود را معرفی کند.
در حال حاضر نیز در بحث هستهای زیادهخواهیهای آمریکا و تمامیتخواهی آنها دیده میشود که ریشه در تفکر آنها دارد.
در این رمان لایههای مختلفی مطرح میشود و نباید فراموش کرد که سیستم سلطه و استکبار به دلیل هستیشناسی حتی به مردم خود نیز ظلم میکند و در طول تاریخ ظلم به سیاهپوستان و حتی حمله به کلیسا توسط این سیستم قابل تعمق است و این به دلیل نوع تفکر حاکم بر این نظام سلطه است به همین دلایل این کتاب در بعد جهانی نیز تنها به دنبال حقخواهی یک ملت نیست، این کل بشریت است که از این سیستم میخواهد که به حقوق تمام جوامع احترام بگذارد.
هرچند نظام استکبار در حال حاضر منطقه را بیثبات کرده است اما تجربه نشان داده شاید در کوتاهمدت این اقدام برای آنها نتیجه داشته باشد اما در درازمدت منجر به تشکیل هستههای مردمی به منظور انزجار از ظلم میشود همانند اتفاقی که در الجزایر، عراق، یمن، بحرین، سوریه، پاکستان، افغانستان و حتی در عربستان افتاده است و میبینیم که ظلم به مردم این کشورها هنوز با بمبگذاری، ترور و غیره ادامه دارد اما آنها سعی دارند از اسلام و مسلمانان چهره دیگری به جهان نشان دهند و مسلمانان را عامل این ترورها و بمبگذاریها معرفی و به بهانه ایجاد ثبات در منطقه اقدامات غیرانسانی خود را دنبال میکنند.
بخشی از این رمان میگوید نظام سلطه همانطور که نتوانسته به فریب افراد بومی خود ادامه دهد در منطقه نیز به نتیجه دلخواه خود نمیرسد زیرا اگر یک عقلانیت فرهنگی داشته باشند میفهمند که به نتیجه نمیرسند.
تسنیم: شما در بخشی از سخنان خود گفتید استکبار در حال معرفی چهره نامناسبی از اسلام و مسلمانان به جهانیان است، برای مقابله با این اقدام استکبار چه باید کرد؟
کیا: استکبار همواره به دنبال تضییع حقوق جوامعی است که زیر چتر نظام سلطه آنها نمیروند و ایران اسلامی کشوری مستقل است که همواره حقوقش از سوی این نظام تضییع شده است و حال که آنها دارند ما را شکل دیگری معرفی میکنند باید ما خودمان را به شکلی که هستیم و چهره واقعی خود را به جهانیان معرفی کنیم و با قدرت و دقت وارد فضای بروکراسی فرهنگی شویم و فرصت را نسوزانیم.
متأسفانه در این زمینه کمکاری میشود و بهترین کار این است که در جبهه فرهنگی فیلم، داستان و محصولات فرهنگی تولید شود زیرا تولید را باید با تولید پاسخ داد و فرهنگ را با فرهنگ و وقتی با تولیداتی که به فرهنگ ما هجمه وارد میکند روبهرو میشویم این هجمه باید در قالب فرهنگ پاسخ داده شود.
جالب است بدانید کاپیتان راجرز یا افرادی مانند او طوری از سوی دولت خود حفاظت میشوند که حتی دسترسی به سوابق آنها برای افراد عادی جامعه سخت میشود و خود این فرد کتابی نوشته است و در قالب کتاب از این جنایتی که مرتکب شده دفاع کرده است و این اقدام او قدرت محصولات فرهنگی را اثبات میکند به همین دلیل کشورهای پیشرفته و نظام سلطه خیلی سریع به تولید فرهنگی می پردازند و این کارشان مرا به یاد حدیثی از حضرت علی(ع) میاندازد که فرمودند کفار به قدری در کفر خود ثبات دارند که مسلمانان در اسلام خود ندارند.
خانم هیلاری کلینتون در کتاب «انتخابهای سخت» خود از شکلگیری گروههای تکفیری دفاع میکند و ما باید به این نکته توجه کنیم که آنها این دفاع را نه در قالب بیانیه بلکه در قالب رمان و کار فرهنگی ارائه میدهند و حتی از ظلمی که روا میکنند در قالب تولیدات فرهنگی دفاع میکنند اما ما در بحث دفاع از حق خودمان در سطح جهانی تلاش نداریم.
آیا کتابی همانند «دا» قابلیت بازنویسی و ترجمه ندارد و یا فیلمی مانند «شیار 143» قابلیت ترجمه ندارد تا مظلومیت مردم ایران در زمان هشت سال جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس را به گوش جهانیان برساند؟!! مسائل فرهنگی برای ما مسائلی راهبردی است اما مسئولان فرهنگی ما چرا به این نکات ظریف و مهم کمتر توجه میکنند.
تسنیم: کتاب «وینسنس و گرگ خندان» چه زمانی چاپ میشود؟
کیا: برای چاپ و نگارش این کتاب زمان زیادی صرف شد و بخشی از زمان به دلیل انجام تحقیقات گذشت از طرفی بنا به دلایلی سازمانی که وعده داده بود این کتاب را چاپ کند خلف وعده کرد، هرچند خیلی دوست داشتم در تاریخ 12 تیرماه امسال کتابم از زیر چاپ بیرون بیاید با وقفهای که ایجاد شد این کتاب تا شهریور ماه امسال چاپ میشود.
از مسئولان فرهنگی کشور تقاضا دارم نه به خاطر خودم به خاطر تقویت فرهنگی کشور این امانتی را که در اختیار دارند با وقتشناسی و زمانشناسی مورد توجه و بهرهبرداری قرار دهند.
تسنیم: در مورد رمان «وینسنس و گرگ خندان» و شخصیتهای شکل گرفته در آن بیشتر توضیح دهید.
کیا: این رمان یک رمان چند صدایی است و با توجه به اینکه از ملیتهای مختلف در پرواز مسافربری شماره 655 شرکت هواپیمایی ایرانایر حضور داشتند سعی کردم شخصیتهای رمان نیز از ملیت غیرایرانی باشند. یکی از مسافران این پرواز مهندسی ایتالیایی است که برای فروش ابزار و ماشینآلات کشاورزی به ایران آمده است و در تصور من با خبرنگاری دورگه ازدواج میکند و قربانی ناو وینسنس میشود. در مسیر شکلگیری رمان بازماندگان وی به دنبال کشف حقیقت میروند و ادامه رمان در ایران دنبال میشود زیرا بخشی از اطلاعات این حادثه در ایران است.
تخیلی که در کتاب وجود دارد برای مخاطبان جذاب است و داستان با شخصیتهایی آغاز میشود که کمکم حذف میشوند و تنها حقیقت است که برجای میماند.
تسنیم: آیا با بازماندگان این حادثه برای نگارش داستان خود مصاحبه کردید؟
کیا: خیر اگر وارد بخش مستند میشدم داستان از تخیل دور میشد اما مصاحبههایی که در گذشته انجام شده بود به ویژه مصاحبه با فرزند شهید رضائیان و برخی مصاحبههای دیگر از این قبیل را خواندم تا با فضای کلی حادثه آشنا شوم. من معتقدم در این کتاب پرداختن به جزئیات و مستندات سبب میشود رمان از نفس بیفتد زیرا در این رمان ما به سمت یافتن حقیقت میرویم نه روایت داستان و در این کتاب ظلمی که اتفاق افتاده است و بحث دادخواهی مطرح میشود.
این رمان میتواند با جذابیت خود وارد این بحث شود که حقیقت ظلمی که از سوی نظام سلطه به جوامع حتی بخشی از جوامع خودشان شده است را عیان کند.
از نظر ظاهری در حال حاضر حقیقت این است که ترور را به کشور ما نسبت میدهند و در سطح جهان بحث ایرانهراسی را به راه انداختهاند و ما نیز باید به قدری خود را در زمینه رسانه، کتاب و فیلم تقویت کنیم که بتوانیم در فضای موجود از حق خودمان دفاع کنیم و بگوئیم ما نهتنها تروریست نیستیم بلکه قربانی ترور هستیم.
مخاطبان ما حوصله پژوهش ندارند و در این رمان نیز فرصت نیست مستندات بیان شود حقیقت این است که بخشی از جامعه بومی آن کشورها نیز خود قربانی ستم حاکم بر نظام خود هستند و مخاطب به واسطه شخصیتهای غیرایرانی این رمان میتواند به حقیقت دست یابد از طرفی در این داستان دو کاراکتر خلق شدند که کاملاً متفاوت هستند و زمانی که در رمان درباره این حادثه تحقیق میشود یکی از کاراکترها به طور کامل با روند پیشرفت تحقیقات مخالفت میکند که این بخش از رمان برگرفته از قصص قرآن است که در آن عناصر متضاد در کنار هم قرار دارند مانند فرعون و حضرت موسی(ع) اما تمام این قصص به نتیجهگیری میرسند و واقعیت را به مخاطبان نشان میدهند.
تسنیم: آیا مخاطبان غیرهمسو با تفکر شما درباره حادثه 12 تیرماه 1367 جذب این داستان میشوند؟
کیا: بله، همانطور که گفتم این رمان با کاراکترهای متضاد شخصیتپردازی و نگارش شده است و هر چند در آن دیدگاههای مخالف مطرح میشود در نهایت تلاش برای نشان دادن حقیقت است و دیدگاههای مخالف موجود در این داستان مخاطبان غیرهمسو را هم با فضای تخیلی داستان به پیش میبرد زیرا مخاطب به دلیل زیباشناسی و کشف حقیقت داستان را دنبال میکند.
اگر کتاب در قالب خاطره و داستان باشد مخاطبی که همسو نباشد تا بخشی از کتاب پیش میرود و در جایی متوقف میشود اما در این رمان این قدرت وجود دارد که تمام مخاطبان جذب آن شوند و بحث فطرت به جذب مخاطب برای آثار فرهنگی کمک میکند زیرا فطرت انسانها به دنبال روشن کردن حقیقت است.
ویژگی هنر اسلامی، دینی و مذهبی این است که به دلیل فطری بودن حتی برخی ضعفهای تکنیکی هنر را میپوشاند و این فضای مثبت به تأثیر بیشتر اثر بر مخاطبان کمک میکند.
انتهای پیام/ ب