شباهتهاى بازیگران فتنه 18 تیر 1378 با فتنه 1388
- اخبار سیاسی
- 19 تير 1394 - 10:44
به گزارش خبرگزاری تسنیم، نظام جمهورى اسلامى ایران در طول تاریخ 36 ساله خود، موانع و بحرانهاى هولناکى را پشت سر گذاشته است که این بحرانها با حضور هوشمندانه و غیرتمندانه مردم و تدابیر بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران و همچنین رهبر معظم انقلاب که بهمثابه ستون فقرات نظام اسلامى هستند، خنثى شده است.
یکى از این بحرانها، واقعه 18 تیر 1378 است که معاندان نظام اسلامى درصدد بودند در لباس جنبش دانشجویى و با شعار مطالبات دانشجویان، اصول اساسى نظام جمهورى اسلامى را مورد هدف قرار دهند. با پیروزى «اصلاحطلبان» در انتخابات دوم خرداد 1376 و تأکید سران این جناح بر ایجاد فضاى باز فرهنگى و رسانهاى، تهاجم لگامگسیختهاى از سوى مدعیان آزادیخواهى و روشنفکرى که همصدا با غرب پوپولیسم، نظام مردمسالار دینى را برنمىتافتند، بر پیکره نظام جمهورى اسلامى وارد شد.
در حوادث سال 78 برخى عوامل، نقش مؤثرى ایفا کردند و در آن روزها نام آنها در رسانههاى مختلف منتشر شد و تعدادى از آنها بازداشت و محاکمه شدند. در این فتنه، سربازان و پیادهنظامهایى از دشمن نقشآفرینى کردند که اکثر آنها هماکنون در دامان غرب آرمیدهاند.
بازیگران و نقشآفرینان غائله 18 تیر 1378، مشابهتهاى فراوانى با بازیگران فتنه 88 در میزان وابستگى و نقشآفرینى براى بیگانگان دارند. اگر مرورى بر اسامى افرادى که این روزها در کشورهایى چون انگلیس، فرانسه، آمریکا، بلژیک، ایتالیا و هلند پناهنده شدهاند، داشته باشیم، یک طومار ننگین براى مدعیان اصلاحطلبى بهحساب خواهد آمد که روزگارى این افراد از سینهچاکان این جریان آلوده و وابسته بودهاند.
کافى است نیم نگاهى به برخى از اسامى آرمیده در دامان بیگانه داشته باشیم تا لااقل پردهاى از عمق وابستگى و دلدادگى این چهرههاى بهاصطلاح سیاسى به دنیاى لیبرال- دمکراسى و دشمنان این مرز و بوم افشا و آشکار شود. اسامى افرادى چون 1- عبدالکریم سروش؛ 2- عطاءالله مهاجرانى؛ 3- محسن کدیور؛ 4- اکبر گنجى؛ 5- مسعود بهنود؛ 6- حسن یوسفى اشکورى؛ 7- محسن سازگارا؛ 8- اردشیر امیر ارجمند؛ 9- ابراهیم نبوى؛10- مرتضى کاظمیان؛ 11- تقى کروبى؛ 12- محسن مخملباف؛ 13- رجبعلى مزروعى؛ 14- مجتبى واحدى؛ 15- حمزه غالبى؛ 16- شیرین عبادى؛ 17- رضا علیجانى؛ 18- مازیار بهارى؛ 19- حسین باستانى؛ 20- على اکبر موسوى خوئینىها؛ 21- اسماعیل گرامى مقدم؛ 22- احمد باطبى؛ 23- امیر عباس فخرآور؛ 24- فریباداودى مهاجر؛ 25- على افشارى؛ 26- محمد جواد اکبرین؛ 27- سیامک پورزند؛ 28- کیان تاج بخش؛ 29- نیک آهنگ کوثر؛ 30- سراج الدین میردامادى؛ 31- حنیف مزروعى؛ 32- امیرحسین جهانشاهى؛ 33- مجید محمدى و...
نقش این افراد در تحصن مجلس ششم، تبدیل تعدادى از روزنامههاى جبهه دوم خرداد به پایگاه دشمن، غائله 18 تیر، دینستیزى و توهین به مقدسات، جاسوسى براى بیگانگان، اقدام علیه امنیت ملى و تشکیل اتاق فکرهاى رسانهاى براى براندازى جمهورى اسلامى، غیر قابل انکار است. چهرههایى که در سالهاى نه چندان دور بهعنوان وزیر، نماینده مجلس، معاون وزیر، معاون رئیس جمهور، روزنامهنگار، کاریکاتوریست، طنزنویس، فعال دانشجویى و... بهعنوان چهرههاى بهاصطلاح اصلاحطلب مدعى رفرم و تغییر و اصلاح در کشور بودند و جریان اصلاحطلب به داشتن چنین نیروهایى به خود مىبالید. اما اینک کوس رسوایى این چهرههاى جیرهخوار بیگانه آنچنان به صدا درآمده که مدعیان داخلى اصلاحات هم کمتر حاضر به دفاع و یا انتساب این چهرههاى آلوده به خود هستند.
آیا مىتوان فتنه 88 را در راستاى شبه کودتاى 18 تیر 1378 ارزیابى کرد؟
مقام معظم رهبرى در بیست و دومین سالگرد ارتحال ملکوتى امام راحل(ره) به ارائه تحلیلى پرداخته و از نقشه بیستساله دشمن بر براندازى نظام جمهورى اسلامى ایران پس از ارتحال امام(ره) رمزگشایى نمودند و فرمودند: «دشمنان ما تصور مىکردند با رحلت امام، آغاز فروپاشى این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال مىکردند امام که رفت، بهتدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازهى امام، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کارى که خبرگان کردند، اینها را مأیوس کرد. یک برنامهریزى دهساله کردند،... ده سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد. سال 78 که آن حوادث پیش آمد، آن کسىکه این حوادث را خنثى کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال 78 مردم آمدند در خیابانها، توطئهى دشمن را که سالها برایش برنامهریزى کرده بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامهریزى دهساله بود تا سال 88»
از این منظر مىتوان ریشه بسیارى از راهبردها و راهکنشهاى کنونى دشمن در تقابل با نظام جمهورى اسلامى ایران را در حوادث گذشته خصوصاً تحولات تیرماه سال 1378 جستوجو کرد.
یکى از ویژگىهاى بارز دورهاى که از آن بهعنوان دورهى اصلاحات یا دوم خرداد یاد مىشود، چالش «بحرانها» است. اصلاحطلبان از آغازین روزهاى دستیابى به دولت، تلاش خود را براى کسب حداکثرى قدرت و تصاحب کرسىهاى بیشتر از حاکمیت شروع کرده و حرص و طمع چهرههاى افراطى آنان به چانهزنى براى دستیابى به بخشهاى گوناگون نظام باعث مىشد از بحرانها حداکثر استفاده را بنمایند. بهطورکلى پروژه براندازى نرم در نقاب دوم خرداد بهگونهاى نضج گرفته بود که در بستر «بحرانزایى» و «بحرانزى بودن» رشد مىیافت. چرایى این موضع را باید در عقبه راهبردى و تئوریک جریان برانداز جستوجو کرد که در قالب گزارههایى چون «فشار از پایین، چانهزنى در بالا» و «فتح سنگر به سنگر» دنبال مىشد.
با گذشت کمتر از یک سال از تسلط مدعیان اصلاحطلبى بر قوه مجریه، سعید حجاریان، تئوریسین این جریان در گفتوگویى با روزنامه دولت، رسماً «فتح سنگر به سنگر» را بهعنوان راهبرد جبهه دوم خرداد اعلام کرد. حجاریان با بیان اینکه دوم خرداد سنگر و جبهه مردمسالارى را تا حدود زیادى در خاک حریف به پیش برده است و در افق بسیار بالایى خط جبهه را ترسیم کرده است، گفت: «نخستین وظیفه ما مثل هر استراتژیست نظامى این است که با ایجاد سنگرهاى مستحکم، مانع تک و پیشروى حریف شویم و همچنین خطوط تدارکاتى، لجستیک و مواصلاتى را تقویت کنیم تا اجازه ندهیم به سنگرهایمان حمله شود. تنها سلاح در نبرد سیاسى، گرفتن کرسى در مجلس و دولت است.»
وى پس از بیان لزوم ایجاد دوقطبى شدید در فضاى کشور، راهبرد اصلى جبهه دوم خرداد، قرار دادن خط جبهه در آن سوى قوه مجریه و حرکت به سمت قوه مقننه اعلام کرد. در راستاى ایجاد این دوقطبى شدید در جامعه، مرعوب و منفعل کردن قواى مدافع اساس نظام یعنى دستگاههاى اطلاعاتى، امنیتى و انتظامى، در دستور کار قرار گرفت.
اولین پرده این سناریو، فتنه قتلهاى زنجیرهاى بود که در آن اقتدار و جایگاه وزارت اطلاعات بهعنوان دستگاه اطلاعاتى کشور مورد هجمه قرار گرفت و ضربه وارده بر این نهاد حساس و استراتژیک، خیال بازیگردانان جریان برانداز را تا حدودى آسوده ساخت. گام بعدى نیروى انتظامى بود که سناریوى «کوى دانشگاه و حوادث پس از آن» با محوریت فلج نمودن آن طرحریزى و اجرا گردید.
تدابیر سکاندار نظام جمهورى اسلامى ایران در واکنش به واقعهى 18 تیر 78 و حضور حماسى ملت در جریان راهپیمایى 23 تیر همان سال، که در پاسخ به نداى ایشان براى حضور هوشیارانهى مردم در صحنه شکل گرفت، مانع گسترش شرارههاى این شبهکودتاى سیاسى شد. تفکیک دشمنان خارجى و عوامل داخلى آنان، که هدفى جز براندازى نظام نداشتند، از دانشجویان و مردم عادى (حتى اگر اعتراضات و انتقاداتى نیز به شرایط ادارهى کشور داشته باشند)، از ظرایف شیوهى تدابیر ایشان بود که همواره بر رعایت آن توسط مسؤولین و نیروهاى امنیتى تأکید داشتهاند.
در عین حال، حمایت ایشان از نهادهاى قانونى مسؤول حفظ امنیت و برخورد با غارتگران و اغتشاشگران فریبخورده نیز مورد توجه ویژه رهبرى نظام بود. همچنین لزوم هوشیارى هرچه بیشتر جناحها، فعالین و خواص سیاسى نیز نکتهى دیگرى بود که در این جریان اهمیت وافرى داشت. اینگونه بود که ملت ایران بار دیگر در آزمونى دشوار و پیچیده، سربلند بیرون آمده و میراث گرانقدر امام راحل و شهداى انقلاب را از شبهکودتاى 18 تیر سال 1378 به سلامت عبور دادند.
انتهای پیام/