یک روز در خطخوان: ما «کتاببازیم»
اعضای گروه خطخوان میگویند که ما نمیخواهیم از کتاب، آن فضای خوب کاغذیاش را بگیریم؛ یعنی ما اصلا مخالف کتاب کاغذی نیستیم. در واقع کتاب باز هستیم و همان نسخه کاغذی را دوست داریم، اما در کنارش میخواهیم از مزایای دیجیتال استفاده کنیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، لذت کتابخوانی دیجیتال فارسی در ایران رواج یافته است. مشکلات نشر کاغذی در دنیای دیجیتال هم تا حد بسیار بالایی تنزل پیدا کرده. تکنولوژی احتمالاً بتواند بازار نشر و سرانه مطالعه را تغییر دهد. حالا کتابخوانهای الکترونیک ایرانی پیشتاز شدهاند.
نشر الکترونیک کتاب (Electronic Publishing) به فرایند تولید و انتشار کتاب از طریق ابزارهای الکترونیکی (موبایل، تبلت، رایانه و...) گفته میشود. طی چند سال گذشته بحث رجوع و استفاده مخاطبان کتابها از کتب الکترونیک شکل تازهای به خود گرفته است و در این بین گروهها و شرکتهایی نیز وارد این عرصه شده و کتابها را به این شکل به مخاطبان عرضه میکنند چرا که شاید بسیاری از نبودن ebookهای فارسیزبان در اپلیکیشنهای معروف دنیا ناراضی باشند و دلشان بخواهد به زبان فارسی کتاب الکترونیک بخوانند.
از ابتدای ایجاد فروشگاههای بزرگ عرضه کتاب به شکل الکترونیک تا امروز، آمار رو به رشد این عرصه نشانههایی از توجه عموم مردم به این عرصه دارد. در سالهای اخیر میزان درآمد انتشاراتهای بزرگ دنیا در عرصه کتابهای الکترونیک گاهی نیز از عرضه کتابها به شکل سنتی و کاغذی پیشی گرفته است. این آمار نشان از آن دارد که تغییر بزرگی در راه است.
در ایران هم چند سالی است که برخی از مجموعههای دولتی یا خصوصی کار خود را در این عرصه آغاز کردهاند و به دنبال ایجاد این تغییر بزرگ در ایران نیز هستند. تغییری که با وجود مزایای گسترده این شیوه عرضه کتاب دوری ما از این روش را اشتباهی بزرگ نشان میدهد. مزایایی مانند حذف هزینه کاغذ و چاپ، حذف هزینه توزیع کتاب، توزیع گسترده و سراسری، سرعت انتشار و توزیع بالا، سازگاری با محیط زیست، قابلیت مطالعه روی رایانه، تبلت، موبایل و در کل دسترسی راحتتر به محتوا.
یکی از نرمافزارهایی که به تازگی به جمع کتابخوانهای الکترونیک پیوسته است، خطخوان نام دارد.
این نرمافزار با همراهی و پشتیبانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی کار خود را آغاز کرده و با طراحیای متفاوت نسبت به دیگر نرمافزارها خود را نمایش داده است. به گفته وبسایت این نرمافزار جدید، «گروه راهبردی خاک» وظیفه آمادهسازی و برنامهنویسی این محصول را داشته و هماکنون نسخه آزمایشی آن به نام «خط» را تهیه و تولید کرده است. گروه خاک تاکنون محصولاتی را مانند نرمافزار «نبض کتاب»، «خط» و برخی دیگر از برنامهها و وبسایتها را ایجاد کرده است.
به نظر میرسد با توجه به قدرت و دسترسی بالای مجمع ناشران انقلاب اسلامی، بانک کتاب «خط» از دیگر نرمافزارهای کتابخوان گستردهتر به نظر برسد و بازار خوب و جدیدی را برای ناشران عضو این مجمع و همین طور دسترسی راحتتری برای خوانندگان آنان فراهم آورد.
چندی پیش به دفتر و محل کار این گروه رفتیم تا هم با روند کار آنها آشنا شده و هم با جمعی از مسئولان آن به گفتوگو بنشینیم. دفتر کوچک گروه خط، در طبقه چهارم یک ساختمان اداری قرار گرفته و آنچیزی که در بدو ورود به این دفتر خودنمایی میکند جوانانی هستند که همه سر در مانیتورهای خود فروبرده و در سکوت کامل کار خود را انجام میدهند.
سعید سیسختی و سجاد پورخسروانی از اعضا و مدیران این گروه جوان هستند که در این بازدید ما را همراهی کرده و به سوالهای ما پاسخ دادهاند.
تسنیم: به عنوان سوال اول، روند شکل گیری کار شما چطور بود؟ پیشنهاد آغاز کار از کجا بود که شما به دست گرفتید؟ پیشنهاد کار از مجمع ناشران انقلاب اسلامی بود یا خودتان؟
سیسختی: به شکل درستتر اینجا بخشی از مجمع ناشران انقلاب اسلامی است. یک سری کمبودهایی در حوزه نشر دیجیتال وجود دارد. پیشنهاد اولیهای شکل گرفت که به جای اقدامات تکراری و شعاری، فضایی را ایجاد کنیم و سعی کنیم که کار عملی انجام دهیم. استارت کار زده شد و یک سری دوستان همکاری کردند و کار شروع شد و الان در خدمت شما هستیم.
تسنیم: حقیقتا اگر به فضای کتابخوانی دیجیتال در دنیا توجه کنیم؛ آمازون در واقع شروع کننده این ماجرا بود. آمازون همین که شروع کرد، "کیندل" را وارد کرد و به ترتیب گروههای دیگری هم وارد شد. در دوران ابتدایی بیشتر کتابخوانها الکترونیکی «Eink» بود اما امروزه بیشتر مردم با یک تبلت یا گوشیهای آندروید، برنامه کتابخوان گوگل را دارند. آغاز کننده اینها بودند و اقدامات آنها و بازخوردها نشان داد که کارهایی که آنها انجام دادند به شدت بازگشت سرمایه و سود مالی فراوانی داشت و مخاطب هم بسیار به این کتابها رجوع میکند. اما متاسفانه در ایران همواره این مشکل وجود داشته است که مخاطب کتاب را نمیشناسد و این یعنی مخاطب نمی داند که چه کتابی را باید بخواند. حالا سوال این است که جایگاه کتابخوانهای دیجیتال در ایران چگونه است و در اصلاح این روند شناخت مخاطب چه جایگاهی دارد؟ بنظر شما آیا کتابخوانهای الکترونیکی میتوانند به این که مردم ما کتابخوان شوند، کمک کنند؟
سیسختی: سوال جالبی پرسیدید. یکی از اهدافی که ما به شدت دنبال میکنیم همین امر است؛ یعنی ما حس میکنیم که یک ارتباط یک طرفهای وجود دارد و این ارتباط از سمت منتشر کننده آن اپلیکیشن و ناشر به سمت کاربرها است.
ما اصلا مخالف کتاب کاغذی نیستیم اتفاقاً کتاب بازیم/به یک مجموعه اجتماعی کتاب تبدیل میشویم
ما میخواهیم این را به هم بزنیم و یک ارتباط دو طرفه داشته باشیم. می پرسید چطور؟ ما بزودی در کنار یک مارکت کتاب به یک مجموعه اجتماعی کتاب تبدیل خواهیم شد. این به این معنی است که ما شروع به شناخت سلایق کاربر میکنیم؛ شما کتاب «من زندهام» را خواندید و علاقه نشان دادید و نرمافزار بعد از آن یک کتاب دیگر با تم دفاعمقدس را به شما معرفی میکند. این کتاب فقط به شما پیشنهاد میشود. ما یک لیست از کتابها را برای شما نمیچینیم که مثلا اینها را الان ناشرها به ما دادند و مثلا 20 کتاب اضافه شود و بگوییم اینها تازه است. هر یوزر وقتی اپلیکیشن را باز میکند، صفحه مخصوص خودش را میبیند؛ یعنی کتابهایی که شما در صفحه اول میبینید با کتاب هایی که من می بینم، فرق میکند. یک درصدی ثابت هستند و جزو تازه ها هستند و یک بخشی هم بر اساس شناخت ما هست. این اتفاقی است که در هیچ کتابخانهای نمیافتد و یک لیست ساده از کتاب است.
ما البته نمی خواهیم از کتاب، آن فضای خوب کاغذیاش را بگیریم؛ یعنی ما اصلا مخالف کتاب کاغذی نیستیم بلکه همه ما طرفدار کتاب کاغذی هستیم و اتفاقاً کتاب باز هستیم، اما در کنارش می خواهیم از مزایای دیجیتال استفاده کنیم؛ یعنی ممکن است من یک کتاب فیزیکی را می خوانم و یک نسخه دیجیتال از همان کتاب را هم می خرم.
در دنیای جدید، هر کس با اطلاعتر است، قدرتمندتر است
پورخسروانی: اولین ایدهای که نشر الکترونیک را ابداع کرد و کار به شکلگیری آمازون رسید، "ایده گوتنبرگ" سال 1976-1977 بود. آن فردی که این کار را انجام داد، اولین بار ایدهاش به این بر میگشت که در حال شکلدادن جهان بود. تملک و دارایی و اینگونه واژهها در حال تغییر بودند. اگر پیش از آن درباره ماشین و ملک صحبت می کردیم و می گفتیم که مثلا اینها دارایی یک فرد است، الان درباره اطلاعات صحبت می کنیم. هر کس که با اطلاع تر باشد، در دنیا ابر قدرت می شود؛ هر کس با اطلاعتر باشد، می تواند پول بیشتری در بیاورد.مفاهیمی مثل وال استریت و امثال اینها به وجود آمد و در همین حوزه هست که کتاب و کتابخوانی تغییری در حد اطلاعات پیدا می کند؛ یعنی شما می بینید که کتاب در کنار عکس و فیلم و در کنار دیگر انواع خودش، یک محتوا است و تئوری گوتنبرگ با این ایده شروع شد.
آمار مطالعه ما با غرب قابل مقایسه نیست
با این ایده که کتاب را با دستگاه هایی که امروز از طریق آن اطلاعات را جذب و هضم می کنیم، همراه کنیم. کارها را شروع کرد و کارهای کلاسیک را به پی دی اف تبدیل کرد؛ یک سری مسائل فنی درمورد فونت و فرمت ها وجود داشت، اینکه چطورمی توانیم بیشترین استفاده را ببریم و بیشترین مزایا را از آن بیرون بکشیم تا اینکه به کیندل رسید. کیندل و آمازون را بازاری کرد و توانست این را در قالب عمده خودش ارائه کند. به نظرم اینگونه نگاه کردن به کتاب الکترونیک مقداری کمک میکند؛ چون آن زمان می توانیم غرب و شرق را تشخیص بدهیم و میفهمیم که تکلیف غرب کتابخوان با کتاب الکترونیکی و شرق چیست؟ و ما در کجا هستیم؟
خب ما نباید انتظار داشته باشیم که وقتی آمار مطالعه در کشور ما به این شکل است؛ (مثلا یکی می گوید 2 دقیقه و دیگری می گوید 14 دقیقه و یا یکی می گوید اصلا کتاب نمیخوانم ) این را با غرب مقایسه کنیم؛ این شدنی نیست.
تسنیم: یک نکتهای به ذهن من آمد؛ شما درمورد یکسری از مزایای کتابخوانهای الکترونیکی صحبت کردید. شاید ابتدایی ترین مزایای آن حذف هزینه کاغذ و چاپ و یا حذف شبکه پیاده توزیع و سرعت بالای توزیع دیجیتال و دسترسی گسترده و مزایایی از این دست باشد. مجموعه شما یعنی خطخوان چه هدف و مزایای خاصی برای خود یا مخاطب در نظر گرفته است؟
سیسختی: این چیزهایی که مطرح کردید نهایتا یک بخشی از آن به یوزر میرسد؛ مثل کاهش هزینه ها و کاهش قیمتی که یوزر پرداخت میکند. ولی من فکر میکنم که این یک بخش کوچکی از آن چیزی هست که ما به دنبالش هستیم. آنچه که ما به دنبالش هستیم، ترویج فرهنگ کتابخوانی است؛ چون داریم فضایی را ایجاد میکنیم که هر کسی در هر جایی به کتاب دسترسی داشته باشد.
مورد دیگر پیرو صحبت قبلی ام، این است که ما می خواهیم فضایی را بسازیم که افراد بتوانند آن چیزی را که می خواهند پیدا کنند؛ یعنی شما ممکن است خیلی از آدمهایی که دور و بر ما هستند را به شکل یک کتاب فروشی بزرگ ببینید؛ این فرد گم می شود؛ نمی داند کدام کتاب را انتخاب کند؛ مثلا بپرسید چه کتابی دوست دارید و می گوید نمیدانم.
ما داریم یک فضایی ایجاد می کنیم که چه آنهایی که یک بار می خواهند، کتاب بخوانند و چه آنهایی که 10 بار، بتوانند کتاب های خوبی پیدا کنند و با هم تعامل داشته باشند و یک فضایی ایجاد شود که افراد تشویق به خواندن کتاب شوند؛ خب قیمت پایین هم یکی از فاکتورهای است که می تواند افراد را تشویق کند.
مشکل اصلی نشر الکترونیک، عناوین کتابهای تولیدی است، نه مخاطب
تسنیم: پس با این وجود میتوان گفت آن فردی که پیش از این هم از از کتاب خواندن لذت میبرد؛ حالا میگذاریم لذت کتابخوانی دیجیتال را به دست بیاورد و با توجه به این شرایطی که الان بوجود آمد، مجموعه هایی مثل شما ایجاد شد؛ شرکتهای خارجی حتی این توانایی را داشتند که در ایران هم نفوذ کرده و کتابهای ایرانی را هم به نسخههای خود اضافه کنند. اما با این وجود کتابخوانهای ایرانی پیشتاز هستند و مردم به آنها اعتماد دارند. به نظر شما آینده کتابخوانهای دیجیتال ایرانی چگونه است؟
پورخسروانی: باید ببینیم فاکتورهایی که ما را موفق میکند کدام است. ما از نظر بازاریابی سه حوزه داریم؛ یکی حوزه ناشر است؛ یعنی کسی که کتاب را از او میگیریم؛ یکی حوزه خواننده کتاب است یعنی کسی که کتاب را به او می فروشیم و دیگری هم بحث نرمافزاری است.
شما از رقابت جهانی میگویید؛ ما از نظر فنی هیچ مشکلی دربرابر کیندل و کوبو و امثال اینها نداریم. ما مشکل عناوین داریم؛ تعدد عناوین داریم؛ یعنی کارهایی که دارد تولید می شود نه مشکل خواننده کتاب.اگر کاربردهای خاص کتاب الکترونیکی را الان کشف کنیم؛ مثلا بگوییم این برای مدرسه کاربرد دارد یا برای تحقیق؛ الان اگر اکثر تحقیقات دانشگاه ها را ببینیم؛ اکثرا اینترنتی شده است؛ یعنی چون تحقیق اینترنتی راحتتر است. در عموم تحقیقات صرفا از منابعی استفاده میشود که در اینترنت وجود دارد. پس اگر کتابی باشد که آن موضوع را داشته باشد و ممکن است خیلی بهتر از اینترنت هم موضوع را پوشش دهد؛ ولی اگر در اینترنت نباشد؛ عملا نادیده گرفته می شود. اگر این را حل کنیم یک بخشی از کاربری دانشگاهی را بدست می آوریم؛ یعنی یک بخشی از کتابخوانی را به دست می آوریم؛ یا مثلا فرض کنید که فردی به شعر خوانی علاقه دارد ولی کارمند است و نمی تواند کتاب شعر را با خودش ببرد؛ و او به راحتی با گوشی خود میتواند به محتوای یک دفتر شعر دست پیدا کند.
اگر این فضاها را کشف کنیم و این خلاءها را پرکنیم؛ می توانیم به یک بخش از خواننده هایی دست پیدا کنیم که اتفاقا اقبالی به کتاب کاغذی ندارند. آنهایی که اقبال به کتاب کاغذی دارند که جای خود دارد؛ مثلا آن اوایل که قیدار آمد، تقریبا یک ماه طول کشید که به شهرستان برسد و ما آن زمان خیلی به دنبالش بودیم.
کاری که کردیم این بود که خیلی از کتاب فروشها را به تهران و نمایشگاه کتاب فرستادیم تا کتاب را تهیه کنند و سریع این را به ما برسانند. حالا فرض کنید که همان موقع نسخه الکترونیکی این کتاب بیرون می آمد؛ چه اتفاقی میافتاد؟
نشر الکترونیک قاتل کاغذ نیست
تسنیم: نکات جالبی را گفتید. اگر یک کتاب یا یک نویسنده بسیار شناخته شده باشد هم دیگر نیازی به صف کشیدن نیست. مخاطب کتاب را سریع به دست میآورد و سریع هم میخواند.
پورخسروانی: یک سری مسائلی وجود دارد. برخورد با امثال این موارد، باعث می شود که ما "Paper killer" (قاتل کاغذ) نباشیم؛ دوست کتاب باشیم؛ کنارش باشیم و مزایایی را که کتاب الکترونیکی دارد؛ به مزایایی که کتاب چاپی دارد؛ اضافه کنیم. فکر می کنم که آینده، آینده خوبی است.
این نکته را هم درباره آمار بگویم که در سال گذشته، آمار فروش کتاب دیجیتال از کتاب چاپی بیشتر شد و این نکته مهمتر است که آمار فروش کتاب چاپی کم نشد؛ یعنی آمار فروش کتاب چاپی ثابت بود و آمار فروش کتاب دیجیتال بالا رفت؛ یعنی یک بخشی از آدمهایی که کتاب نمیخواندند، الان دارند کتاب می خوانند و یک بخشی از آدم هایی که کتاب چاپی می خواندند، دیجیتال آن کتاب را هم تهیه کردند.
تسنیم: خیلی جالب است با وجود اینکه رسانههای مختلف اضافه شد؛ یعنی ما هرروز با محصولات الکترونیکی جدید مواجه شدیم؛ این آماردر دنیا بالا رفته است. حال در ایران هم آیا این اتفاق افتاده است؟
پورخسروانی: در ایران مسلما آمار دقیقی وجود ندارد؛ ما می توانیم به عنوان گمانه صحبت کنیم.
تسنیم: خب برداشت شخصی خودتان را بگویید.
پورخسروانی: به نظر من اگر جا بیفتد؛ این اتفاق خواهد افتاد. خیلی ها کتاب الکترونیکی را نمی شناسند؛ الان آن دوستانی که در جلسه معارفه ما هم هستند وقتی ما از "خطخوان" اسم میبریم؛ نمی دانند خط خوان چیست. ولی به نظرمن تا یک سال یا یک سال و نیم آینده و نهایتا دو سال، خیلی از مسائل حل میشود.
حداقل اینکه خطخوان به گوش همه میرسد و حتی اگر به این مجموعه اقبال هم نشان ندهند، بالاخره یک جایی و یک زمانی به این نیاز پیدا میکند. به نظر من این اقدام، یک نوع استارت است، آنها را نگه می دارد و به شخصه من را نگه داشت؛ من خودم طرفدار کتاب کاغذی هستم، ولی نیاز شد که کتاب الکترونیکی بخوانم و خب می بینم که خیلی هم راحت است.
تسنیم: به نظر شما مدیران فرهنگی ما هم به این سمت میروند؟ بنظر میرسد بخش زیادی از آنها کتاب نمیخوانند چه برسد به نوع دیجیتالش.
پورخسروانی: بله نمی خوانند.
سیسختی: من این را تایید نمیکنم که کتابی نمی خوانند، ولی من فکر میکنم که نیاز به تبلیغات و فرهنگ سازی دارد. اگر ما بتوانیم این فرهنگ را جا بیندازیم که شما با خواندن کتاب دیجیتال، این مزایا را به دست می آورید و این فرصت های مرده را زنده میکنید و این استفاده ها را می برید و حتی این روش، جذابیتهای خاصی دارد؛ فکر میکنم که افراد به سمت این کتاب الکترونیکی کشیده میشوند.
آینده کتابخوانی الکترونیک بیش از نیاز مادی به حمایت فرهنگی نیاز دارد
مثلا چند مورد پیش آمده بود که افرادی بودند که خیلی اهل کتاب کاغذی بودند و برایشان از کتاب دیجیتال گفتیم؛ به ما گفتند که از کجا دانلود کنیم. این خیلی مهم است؛ یعنی ما اول این کتابخوانهایی که کتاب های چاپی را میخوانند بتوانیم بیاوریم پای کار خیلی خوب است.
در کنارش سعی کنیم کسانی که کتاب نمیخوانند را هم جذب کنیم؛ چه بسا آن کسی که دو کتاب دیجیتال میخرد، کتاب سومش را کاغذی هم بخرد؛ یعنی یک بازی "برد – برد" است؛ اینطور نیست که ما دشمن صنعت نشر کاغذی باشیم.
پورخسروانی: این کار دو جاذبه دارد؛ یکی همان جاذبه کتابخوانی است که آنهایی که طرفدار کتاب هستند؛ جذب میشوند و دیگری جاذبه تکنولوژیاش است؛ یعنی یک حوزه دیگر به این جذب میشود؛ دو دسته که قبل از این از هم جدا بودند و هیچ قرابتی با هم نداشتند.
سی سختی: آینده این کار به شدت نیاز به (نه حمایت دولتی یا بودجه )حمایت فرهنگی دارد؛ یعنی یک شرایطی ایجاد کنند که شرکتها و موسسات اینچنینی بتوانند خودشان را نشان دهند و در کنارش یک فرهنگ سازی برای مطالعه کتاب بکنند.
تسنیم: تبلیغات هم باید باشد؟
سیسختی: وقتی من خط خوان را به عنوان یک عنصر تبلیغ میکنم در واقع فرهنگ کتابخوانی را تبلیغ میکنم. این به معنی کار اقتصادیای است که در کنار آن کار فرهنگی اتفاق میافتد. چون اگر بیزینس نباشد این کار فرهنگی دوامی ندارد و بیشتر حالت شعاری پیدا میکند. اما اگرکنار کار فرهنگی بیزینس باشد که هست، وقتی بیزینسم را تبلیغ میکنم درواقع فرهنگ را هم تبلیغ میکنم و این اتفاق خوبی است.
تسنیم: شما قطعا پیش از این بررسیهایی را داشتهاید و مثلا کتابخوانهای دیگر را هم بررسی کردهاید. به نظر شما در حال حاضر مخاطب بیشتر به سمت کتابهای رایگان میرود یا خرید کتابهای جدید و قیمتدار؟
پورخسروانی: به نظر من فروش کتابهای الکترونیکی به چهار دسته اصلی تقسیم می شود؛ یکی کتابهای مرجع که کتابهایی قطور و سنگین هستند اما در اکثر مکانها به کار می آید؛ مثل دیکشنریها، دانشنامهها، تفاسیر قرآن و امثال اینها. دسته دوم شعر و داستان کوتاه است که چون به صورت موقتا خوانده میشود، میتوانید همراه خودتان داشته باشید. دسته سوم هم کتابهای درسی است؛ چه کسی دوست دارد کتابهای درسی را بخرد وقتی قرار است فقط در یک ترم استفاده شود؟ دسته بعدی هم مجموعه مقالات است.
رمانخوانها کاغذباز هستند
تسنیم: رمانها هم جزو این دستهها قرار میگیرد یا خیر؟
پورخسروانی: رمان هم چیزی نیست که نشود در کتابهای الکترونیکی فروخت؛ ولی فروشهای اصلی با همان 4 مورد است.
سیسختی: رمان بیشتر کاغذباز است.
پورخسروانی: البته رمان اگر مقطع باشد، میشود؛ مثلا رمانی که هر فصلش 10 صفحه باشد.
تسنیم: بله من هم این تجربهای که شما از آن یاد میکنید را داشتهام. نسخه چاپی کتابی را داشتم اما نسخه الکترونیکی را خریدم و از آن استفاده کردم. طرحی برای کتابهای درسی دارید؟ بالاخره بسیاری از مخاطبان کتابهای الکترونیک، دانشگاهیها هستند.
سیسختی: ما به شکل جدی برای این کتابها برنامه داریم و فکر میکنم داریم آخرین مذاکرات را انجام میدهیم که حجم عظیمی از کتابهای دانشگاهی را بتوانیم عرضه کنیم.
پورخسروانی: ما با چند نشر کار میکنیم و با چند نشر دیگر هم در مراحل پایانی قرارداد هستیم.
هنوز فرصت نشده است که نشر الترونیک را به دانشگاهها برسانیم
تسنیم: دانشگاه منبع تاثیرگذار جامعه ماست؛ تشکلهای دانشجویی هم در این فضا حضور و فعالیت دارند. پس فضای خوبی وجود دارد که بتوانید این فرهنگ را ترویج کنید. شما برای دانشگاهها چه برنامهای دارید؟ اگر قشر دانشگاهی به سمت مصرف این چنین کتاب برود، مطمئنا جامعه را هم به همان سمت میکشد.
پورخسروانی: الان حدود یک سال و اندی است که کار جدی شده و ما با یک استراتژی کامل آمدهایم؛ یعنی سرعت رشدی که از ما میبینید، برای این است که ما شرایط سخت، از لحاظ فنی و خیلی از مسائل دیگر را پشت سر گذاشتیم و از بقیه رقبا پیشی گرفتیم. نکته اصلی حجم کاری است که اینجا وجود دارد؛ یعنی ما یک سال و نیم، یک کاری کردیم که مثلا وقتی خودمان به آن فکر میکنیم؛ میترسیم از اینکه توانستیم این کارها را بکنیم و همین هم، مشکلاتی مثل تبلیغات، برای ما ایجاد میکند و بسیاری از کارها وجود دارد که که ما میبینیم و نمیرسیم که به سراغ آنها برویم. یک مورد همین دانشگاهها است.
ما این را در نظر گرفتیم که به دانشگاه برویم و کار را تبلیغ کنیم؛ با اساتید وارد مذاکره شویم و بگوییم که کتابهایشان را مستقیم به ما بدهند؛ ما بسیاری از کتاب ها را می توانیم مستقیم بگیریم؛ لازم نیست که از ناشر بگیریم. ما با بسیاری از ناشران صحبت میکنیم؛ اساتید مثلا 130 یا 140 کتاب در صف دارند؛ کتاب 141 دیگر برای چاپ نمیرسد؛ خب باید چه کاری کرد؟ می تواند نزد ما بیاید؛ کتابش را درون سایت بگذارد و ما برای آن مجوز میگیریم.
این در واقع برای آنها یک رزومه است؛ وقتی یک کتابی 6000 بار یا 600 بار خریده شود؛ میتوان به ناشر گفت که این کتاب مثلا اینقدر فروش رفته است؛ شما نمیخواهید این را چاپ کنید؟ برای همین است که میگویم دانشگاه جای بسیار مهمی است؛ ولی ما هنوز فرصت نکردیم که به دانشگاه برسیم.
ضمن اینکه خود دوستان دانشگاهی هم یک مقداری کم لطف هستند؛ خب ما که نمی توانیم همه کارها را انجام دهیم. ما 20 نفر هستیم و هر کداممان سه یا چهار کار را همزمان انجام میدهیم؛ خب آنها هم باید یک حرکتی بکنند؛ از انجمنهای اسلامی، از انجمنهای علمی و فرهنگی دانشگاه بیایند و از ما بخواهند؛ ما هم در اختیارشان قرار میدهیم؛ نیرو می فرستیم که برایشان پرزنت کنند؛ از طرف ما مشکلی نیست.
برای همه نوع تغییر فنی در نسخههای بعدی خطخوان آمادهایم
سیسختی: فکر میکنم نسبت به بقیه، از نظر تبلیغات و حضور کم نداریم؛ یعنی ما الان در روزنامه ها، مجله ها، مترو و جاهای این شکلی، تبلیغات داریم؛ ولی نسبت به آن چیزی که علاقه ما هست و فکر می کنیم که می تواند بهینه باشد، خیلی فاصله داریم. چیزی که وجود دارد این است که الان درگیری فنی ما بیشتر است و می خواهیم که ورژن بعدی ما چیزی باشد که حرف برای گفتن داشته باشد و از بقیه رقبا خودمان را مجزا کنیم و بیشتر توجه ما روی همین است.
یعنی این روند تغییرات را که مشاهده می کنید، می بینید که یک چیزی که امروز جواب می دهد ممکن است فردا جواب ندهد؛ ما برای همه نوع تغییراتی آماده شدهایم؛ ما برای نسخههای بعدی، خودمان را آماده کردهایم.
انتهای پیام/