تحلیلی برخطبه امام سجاد(ع) در مقابل مردم کوفه

متن یادداشت اختصاصی تسنیم به قلم محمد علی تقوی راد مدرس دانشگاه با عنوان «تحلیلی برخطبه امام سجاد(ع) در مقابل مردم کوفه» را در ذیل از نظر می گذرانید: 
شرایط اجتماعی شهر :
1-  ابن زیادحاکم کوفه قبل از ورود اسراء دستور داد تمام شهر را آذین بستند و اعلام پیروزی بر خارجیان نمود .
2-  اعلام کردند امروزهیچکس حق ندارد با سلاح از خانه خارج شود و شهرحالت حکومت نظامی داشت .
3-  امام سجاد(ع) در حالی این سخنرانی را ایراد نمودند که در وضعیت سختی از نظر استراحت و خستگی و گرسنگی بسر می بردند و جراحات حاصل ازغل و زنجیری که بر دست و گردن مبارکشان بود همچنان ایشان را آزار می داد .
این خطبه شامل یک مقدمه و سه بخش اصلی و یک قسمت پایانی می باشد .
مقدمه خطبه؛
در این قسمت امام (ع) پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) به معرفی خود می پردازد، این معرفی بدوگونه صورت می گیرد .
الف: معرفی نسبت خود که فرزند حسین بن علی بن ابیطالب است .
ب: بیان پاره ای از ویژگی های پدرش که مرتبط با حادثه کربلاست .
- من پسر کسی هستم که او را درکنار دریایی از آب تشنه لب به قتل رساندند .
- او کسی را نکشته بود و خونی را نریخته بود .
- ارثی و مالی از او طلب نداشتند .
- من پسر کسی هستم که :
- حرمت والای او را دریدند .
- نعمت های او را ربودند .
- اموالش را غارت کردند .
- خانواده اش را اسیر کردند .
من فرزند کسی هستم که :
- در اوج مقاومت و در زمانی طولانی کشته شد .
و این برای من افتخار بزرگ است که:
- فرزند مظلومم نه فرزند ظالم .
- فرزند شهیدم .
- فرزند استقامتم .
- از اعضای خانواده اسرا هستم .
و اینکه پدرم به آسانی تن به دشمن نداد و پس از سرسختی و مقاومت فراوان به شهادت رسید و...
بخش اول خطبه:
  مناظره درحضور خدا :
در این قسمت امام سجاد (ع) مردم را به آگاه نمودن وجدانشان می طلبد و با آنان به محاجه می پردازند و شش موضوع را مورد سئوال  قرار می دهند :
1- آیا قبول دارید که شما برای پدرم نامه نوشتید ؟
2- آیا می پذیرید با خدعه ونیرنگ با او برحورد کردید ! ؟
3- آیا اقرار می نمایید با اوبیعت نمودید؟ وآ ن را شکستید ! ؟
4- آیا قبول دارید که عهد وپیمان محکم بر سر اطاعت با او بستید ؟
5- آیا می پذیرید که او را با آن شکوه وعظمت الهی در چشمان مردمان خوار وذلیل جلوه دادید ؟
و آخرین سئوال اینکه آیا انکار می کنید که او را به وضع فجیعی به قتل رساندید ؟
در این موقعیت افراد همه شرمنده و سرها همه پایین بود و پاسخی از هیچکس شنیده نمی شد با حالتی که حاکی از تایید فرمایشات آن حضرت بود، امام(ع) خطاب به سکوت مرگبار آن مردم فرمود:
پس هر چه بدی است بر شما باد . . . !
چه بد ذخیره ای برای آخرت خود فرستادید !
صاحب چه افکار و عقاید زشتی گردیده اید !
با چه رویی می خواهید به دیدار پیامبرتان نایل آیید ! ؟
اگر آن حضرت سئوال کند آیا شما خانواده مرا کشتید؟ چه جوابی دارید ؟
اگر آن حضرت سئوال کند چه شد که او را هتک حرمت کردید؟ چه می گویید ؟
اما چون جوابی ندارید ! خواهد گفت، از امت من نیستید ! ! !
چون سخن بدین جا رسید بغض فرو رفته مردم ترکید، آه و فغان از همگان برخاست و براحوال بد خود همی گریستند و بیکدیگر می گفتند هلاک شدیم، نابود شدید، مفتضح شدیم، چه بلایی بسرمان آمد و. . .
بخش دوم خطبه:
خواست های امام(ع)
مردم که منتظر بودند تا امام (ع) خواسته هایی از آنها داشته باشد و از آنها بخواهد که قیام کنند و انتقام گیرند، اما برخلاف تصور آنها امام (ع) پس از ساکت کردن مردم به تبیین مسئولیت امامت پرداخت و فرمود:
مورد رحمت خدا قرار گیرد کسی که نصایح مرا بپذیرد .
کسی که سفارشات مرا در باره عمل کردن به دستورات الهی محفوظ بدارد .
خدا رحمت کند کسی را که توصیه های مرا در باره پیامبراکرم(ص) وخاندان مطهرش پذیرا باشد .
پس بدانید وآگاه باشید که رسول الله (ص) بهترین الگو برای همه ما می باشد .
در این موقع مردم در عکس العمل به سخنان امام (ع) فریاد بر آوردند :
ما از شما حمایت می کنیم .
ما آماده جنگ هستیم با هر کس که شما بجنگید .
ما آماده انتقام خون شما هستیم .
ما پشتیبان شما هستیم .
ما گوش به فرمان شما هستیم .
ما حافظ خون شماییم .
اکنون در مقابل این پشیمانی مردم واعلام آمادگی آنها برای هر گونه قیام و اقدامی امام چه کند ؟
آیا پیشنهادات آنها را بپذیرد ؟
آیا با آنها شرط کند ؟
آیا وعده آینده به آنها بدهد ؟ و آیا . . .
امام که خود تاریخ مجسم اسلام است و رفتار این مردم را با پدر و برادر و جد خودش دیده و به لحاظ رفتار شناسی و اصول جامعه شناختی، این مردم را بهتر از خودشان می شناسد، پس از لحظاتی تامل با توجه به سوابق بسیار بد آنها در گذشته نه تنها از این اعلام پشتیبانی و حمایت آنها استقبال ننمود بلکه با قاطعیت با آنها برخورد می نماید .
بخش سوم خطبه :
پاسخ مناسب به تقاضای دروغین مردم
هرگز، هرگز محال است بپذیرم .
ای فریبندگان حیله محور که جز فریب و خدعه خصلتی ندارید !
ای کسانی که به خود واقعی و رفتار شما انواع شهوات فاصله انداخته آیا می خواهید همان بلایی را که بر سر پدران من آوردید بر سر من هم بیاورید؟
هنوز ما از آنچه بر سر پدرم و خانواده اش در روز گذشته آوردید مجروحیم .
هنوز ما از آنچه بارها بر سر جدم آوردید خون جگریم .
بدانید و آگاه باشید تنها از شما یک چیز می خواهم .
نه برای ما قیام کنید نه علیه ما اقدام .
بخش پایانی:
در بین مردم اغتشاش گرانی بودند که سخن امام را رد کردند و یکسره شعار انتقام ، انتقام، سر می دادند تا به یزید کمک کنند که باقی ماندگان نهضت کربلا را هم به قتل برساند .
امام(ع) که از توطئه آنها آگاه بود ، فرمودند :
آنچه از شما کشته شد در مقابل آنچه از ما کشته شد کافیست، پس دیگر جنگی نخواهد بود .
در پایان خطبه با بیان اشعار حزن آور روضه جدش حضرت علی (ع) و پدرش امام حسین (ع) را خواند .
منابع:
1- محمدی ری شهری ، شهادت نامه امام حسین(ع) ص 744
2- عماد زاده ، زندگی امام حسین (ع) ص 576
3- دانشیار ، از کربلا تا شام

انتهای پیام/