به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، چندی پیش مصادف بود با سالروز تولد سردار شهیدی که بعد از شهادتش سردار دلها شد، سرلشگر شهید حاج حسین همدانی در چنین روزی (24 آذرماه) در سال 1329 در آبادان متولد شد، پدرش کارمند شرکت ملی نفت بود که به دلیل بیماری وقتی حسین 3 ساله بود دار فانی را وداع گفت و مادر به همراه 4 فرزند به زادگاه خود در همدان بازگشت.
سرلشگر شهید حاج حسین همدانی در ادامه فعالیتهای مستشاری خود در 16 مهر ماه 94 به دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش در حومه شهر حلب به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید همدانی با آغاز دفاع مقدس، لحظهای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا گروهکهای ضدانقلاب را میشناخت، دیری نپایید که به صف دشمنستیزان پیوست و در این ایام مسئولیتهای زیادی از جمله؛ فرمانده لشکر 32 انصارالحسین استان همدان، فرمانده لشکر 16 قدس استان گیلان و معاونت عملیات قرارگاه قدس را برعهده داشت.
این شهید گرانقدر مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است.
در این گفتوگو که به یاد سردار دلها و سردار بسیجیان به منظور آشنایی بیشتر با شخصیت و اقداماتی که سردار همدانی در طول دوران دفاع مقدس داشت با همرزم و دوست شهید سردار جانباز رضا میرزایی به گفتوگو نشستیم:
مدیریت بحران شهید همدانی در قائله کردستان و هجوم دشمن به سرپل ذهاب
سردار سرتیپ دوم پاسدار، حاج رضا میرزایی متولد خردادماه سال 1335 است که 20 اسفند ماه سال 57 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و به مدت 142 ماه در جبهههای غرب و جنوب کشور حضور یافت، سردار میرزایی جانباز 75 درصد سپاه و 70 درصد بنیاد جانبازان است که در مأموریتهای مختلف در دوران دفاع مقدس در کنار سردار شهید همدانی حضور داشت.
میرزایی در مورد نحوه آشنایی خود با شهید همدانی اظهار داشت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی در فروردین ماه سال 58 با شهید همدانی در مناطق پاسگاههای مرزی کشور که ناامن شده بود و من نیز از سوی سپاه تهران اعزام شده بودم آشنا شدم. در همان سال انتقالی خود را به سپاه همدان گرفتم و در اکثر مأموریتها و عملیاتها همراه با سردار همدانی اعزام میشدیم.
وی بیان کرد: 19ماه قبل از آغاز جنگ توفیق همراهی سردار همدانی را در بحرانهای داخلی، سرکوب ضد انقلاب و دستگیری منافقین در قائله کردستان کسب کردم و در مدیریت بحران کردستان ایشان را همراهی کردم.
در ابتدای هجوم عراق در روز 31 شهریور ماه سال 59 در کنار سردار در جبهه سرپل ذهاب بودیم که تمام نیروهای رزمنده همدان با مدیریت ایشان در مقابل دشمن ایستادند و اگر در آن زمان که آغاز جنگ بود نیروهای همدان و مدیریت سردار همدانی نبود سرپل ذهاب به طور قطع سقوط میکرد.
سپاه دوم ارتش عراق با لشکرهای 6 زرهی و 8 پیاده مأموریت داشت شهرهای قصر شیرین، سرپل ذهاب و پادگان ابوذر را تصرف کند در ابتدا شهر قصر شیرین اشغال شد و سپس عراقیها از سمت دشت ذهاب و جاده قصر شیرین به پیشروی خود ادامه دادند و وارد شمال شهر سرپل ذهاب شدند شهر در حال سقوط بود که رزمندگان همدان و کرمانشاه با کمک مردم محلی سد راه دشمن شدند و عراقیها زمانی که موفق به تصرف شهر نشدند به ارتفاعات کوره موش، قراویز و بازی دراز که مشرف به شهر بود هدایت شدند.

دشمن در ارتفاعات مشرف شهر مستقر شده بود که در این راستا مسئولیت آزادسازی ارتفاعات قراویز را بر عهده نیروهای سپاه همدان گذاشتند.
سردار همدانی عملیاتی را طراحی کرد و این مأموریت را نیز سردار محمدرضا فراهانی به ایشان سپرد و در آن عملیات 3ارتفاع بلند را آزاد کردیم، در آن زمان به 3 گروه تقسیم شدیم و لازم به ذکر است که بگویم نخستین شهید همدان نیز که از فرماندهان گمنام و شجاع دفاع مقدس است در این زمان به شهادت رسید.
در این زمان من و سردار همدانی در یک گروه در تنگه قراویز که گلوگاه سرپل ذهاب محسوب میشود حضور داشتیم و سد راه عرافقیها شدیم و کمین گاهی به نام کمین مجاهد را در تنگه ایجاد کردیم که در سمت چپ تنگه دشمن نفوذ نیافته بود که به عقب رانده شد، گروهی در ارتفاعات قراویز مستقر گروهی در تنگه و گروه دیگری نیز در شهرک قرار گرفتند.
نخستین فرمانده محور قراویز و سرپل ذهاب شهید همدانی بود
پس از این عملیات، عملیات دیگری در تاریخ 11 شهریور سال 60 به نام عملیات شهیدان رجایی و باهنر با فرماندهی، کنترل و هدایت سردار همدانی آغاز شد که عملیات ساعت یک بامداد شروع شد، غافل از اینکه عملیات به وسیله وحید حاجیلو لو رفته و دشمن از همه طرحها و راهکارها و نحوهی حرکت و نقطه هجوم ما با خبر بود و پیش از آغاز عملیات نیروهای تقویتی خود را به خط آورده و به صورت آماده باش در انتظار ما بودند و قبل از شروع عملیات توسط ما آتش دشمن بر سر نیروهای ما ریخته شد و به یکباره صحنه عاشورا تکرار شد.
وی با بیان اینکه اولین فرمانده محور قراویز و سرپل ذهاب سردار شهید همدانی بود، گفت: فرماندهی 3 محور تقسیم شد که سردار همدانی فرمانده محورهای عملیاتی قراویز و در 11 شهریور 60، سردار علیرضا حاجی بابایی فرمانده محور میانی قراویز و سردار حبیب الله مظاهری فرمانده محور راست قراویز بود بعد از سردار همدانی شردار شادمانی به عنوان فرمانده واحد عملیات سپاه استان همدان نیروهای این جبهه را تأمین میکرد .
در این عملیات 62 نفر از بهترین رزمندگان همدان به شهادت رسیدند که بسیاری از آنها در ارتفاعات ماندند تا تیرماه به دشن عقبنشینی کرد و پیکرها را به عقب آوردیم.
در گیلان غرب قرار نبود همدان عملیات داشته باشد ولی در آذرماه همدان در این محل نیز عملیاتی داشت.
از دو محور در عملیات مطلع الفجر که 5 هزار نفر در محاصره دشمن بودند و دیگر نیرویی برای مقابله نداشتند که این مورد به همدان اعلام شد تا تنگ کودک را آزاد کنند و دشمن مجبور به عقب نشینی شود و محاصره را رها کند.
این عملیات در 3 بامداد 20 آذرماه سال 60 با هدف آزادسازی دشت گیلان غرب، ارتفاعات شیاکوه، تنگ کورک، چرمیان، برآفتاب، قاسم آباد، حاجیان و خارج کردن آتش توپخانهه دشمن از شهر آغاز شد.
این عملیات یکی از حماسیترین عملیاتها بود که سردار همدانی در آن مجروح شد، یک روز قبل از عملیات من و سردار همدانی برای انجام هماهنگیهای لازم با خودرو از روستای نثاردیره تا مقر ارتش رفتیم، نزدیک غروب بود به منطقه رفتیم چون منطقه از پیچیدگی خاصی برخوردار بود مجبور شدیم در آنجا بمانیم تا بعد از تاریکی هوا بلدچی بیاید و ما را به دره مورد نظر ببرد، حدود دو ساعت در بیابان و در یک شیار دراز کشیدیم تا قدری رفع خستگی کرده باشیم.
هوا در حال تاریک شدن بود سردار همدانی به دلیل خستگی زیاد به خواب رفته بود در همین حین صدای ناله توجه من را به خود جلب کرد دیدم یک بلدچی با گروهی از امداد گران تعدادی مجروح را از منطقه میآورند همدانی را بیدار کردم و به همراه بلدچی ساعتها در شیار پیاده رفتیم تا به دره عمیقی رسیدیم و متوجه شدیم آنجا زیر پای دشمن است عراقی ها به وسیله تیربار منطقه را زیر بار آتش گرفته بودند و صدای گلوله و خمپاره قطع نمیشد که وحشت آن شب را فراموش نمیکنم.
شهید حسن باقری عملیات فتح المبین را بر اساس اطلاعات شهید همدانی طراحی کرد
عملیات دیگری که شهید همدانی و من در آن حضور داشتی فتح المبین بود که فروردین ماه سال 61 انجام شد و گسترده ترین عملیات در شمال خوزستان بود که مسئولیت گشت و شناسایی در محور بلتا (تپه بلتا یکی از عوارض حساس غرب رود کرخه است که در شمال غربی دهکده بلتا و در جنوب ارتفاعات شاوریه و دهلیز و در شمال جاده اندیمشک- دهلران قرار دارد و مرکز دیده بانی دشمن بود) به شهید همدانی واگذار شد.
ایشان به عقبههای دشمن نفوذ یافت و حسن باقری در آن زمان عملیات را با شناسایی سردار همدانی طراحی کرد چرا که سردار همدانی به کار خود به خوبی واقف بود و وقتی به عقبه دشمن میرفت جان خود را به خطر میانداخت.
نیروهای واحد اطلاعات و عملیات تیپ 27 محمد رسوال الله تحت کنترل محمود شهبازی و با فرماندهی سردار همدانی برای شناسایی منطقه عملیاتی فتح المبین، محور بلتا را که شامل 4سنگر اجتماعی بود در آن منطقه راهاندازی کرده و گروه شناسایی این تیپ در آن مستقر شدند و کار شناسایی را از تپههای بلتا شروع کردند، تخریبچیان این تیپ برای نخستین بار با مین والمر مواجه شدند و با نحوه خنثی سازی آن آشنا شدند.
دشمن در پشت تپههای بلتا حدود 25 دستگاه تانک مستقر کرده بود که سرانجام رزمندگان قرارگاه نصر در مرحله اول عملیات فتح المبین این مناطق را آزاد کردند.
شهید همدانی اطلاعات ارزندهای را از عقبه دشمن در اختیار حسن باقری گذاشت
در آن مقطع سردار همدانی جانشین محور عملیاتی سلمان بود و با مدیریت سردار حسن باقری در امر اطلاعات و عملیات فعالیت گستردهای داشت، نقش شهید همدانی در بیت المقدس به گونهای بود که اگر نیروها توانستند به راحتی از بین موانع عبور کنند و به عمق عقبههای دشمن و به جاده اهواز- خرمشهر برسند، مرهون فداکاریهای سردار همدانی و همراهانش بود.
او با گروههای اطلاعات و عملیات بارها به عمق عقبه دشمن نفوذ و اطلاعات ارزندهای را در اختیار سردار حسن باقری قرار دادند.
فرماندهی همدانی در آزادسازی ارتفاعات مشرف به چنگوله
در عملیات والفجر 5 نیز در چنگوله ارتفاعات مشرف به چنگوله و ایران با اقدامات شهید همدانی آزاد شد، در منطقه حاجی عمران عراق در ارتفاعات بلند عراق موفق شد ارتفاعات را تصرف کند.
در این عملیات تیپ 32 انصارالحسین(ع) همدان با توان 5 گردان پیاده و 5 گردان از لشکر حضرت حجت (عج) طرح لبیک یا خمینی استان همدان که به کمک تیپ انصارالحسین آمده بودند در خط مستقر شدند که فرماندهی 5 گردان از همدان برعهده سردار همدانی بود.

لشکر انصارالحسین(ع) را سردار همدانی تاسیس کرد و در آن زمان سپاه امکانات و پشتیبانی نداشت و وزارتخانهای شکل نگرفته بود و با ابتداییترین امکانات جنگ را پذیرش کردند و با وضعیت آن زمان لشکر انصارالحسین(ع) را شکل داد در حالی که امروزه فرمانده بودن آسان است ولی هنر آن بود که آن زمان شخصی مثل سردار همدانی از هیچ لشگر تشکیل داد.
شهید همدانی 60 هزار نفر از مردم سوریه را در قالب بسیج سازماندهی کرد
وی با بیان اینکه سردار همدانی در طول 8 سال در جبهههای مختلف حضور داشت و بعد از جنگ نیز از ستاد کل سپاه ایشان را فرا خواستند و مدتی را به عنوان معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی سپاه بود و مدت طولانی را نیز در جایگاه فرمانده سپاه حضرت رسول خدمت کرد.
بعد از جنگ دشمنان میخواستند تا سوریه را تصاحب کنند و پایگاههای مختلفی را در منطقه ایجاد کرده بودند که سردار همدانی به آنجا رفت و فرماندهی نیروهای سوریه را برعهده گرفت و در گام نخست 60 هزار نفر از مردم سوریه را در قالب بسیج ساماندهی کرد که اگر اقدامات وی نبود به طور قطع سوریه سقوط میکرد.
شهید همدانی قبل از اینکه وارد مجموعه سپاه شود و سردار باشد و با دشمنان انقلاب اسلامی و کشور مقابله کند راننده اتوبوس بود که وقتی مبارزات انقلابی آغاز شد از پیشگامان مبارزات بود و وقتی سپاه در حال شکلگیری بود از پاسداران اولیه سپاه بود و با توجه به تواناییهایی که داشت و در هر وظیفهای که به او سپرده میشد موفق بود به سرعت رشد کرد.
بعد از دوران دفاع مقدس از هم فاصله گرفتیم ولی در دوران جنگ در اکثر عملیاتها در کنارهم بودیم و به خاطر دارم 3 مرتبه به محاصره دشمن در آمدیم که با تدبیر سردار همدانی از محاصره خارج شدیم.
رزم و خوراک شهید همدانی همیشه در کنار بسیجیان بود/ کمک به نیازمندان در پشت جبهه از ویژگیهای اخلاقی شهید همدانی بود
شهید همدانی در هر مسئولیتی که قرار داشت متواضع بود و با نیروها به گونهای برخورد نمیکرد که مسئول آنها است بلکه در کنار آنها قرار میگرفت و در واقع ایشان فرمانده دلها بود و عملا فرمان به دلها میداد و در کنار بسیجیان به سردار بسیجی معروف بود و با این نام او را میشناختند که در کتاب مهتاب خین نیز به آن اشاره شده، همیشه رزم و خوراک ایشان در کنار بسیجیان در سنگرها بود.
اخلاص، محبت و خودمانی بودن سردار به عنوان فرمانده در رفتار با مردم موجب محبوبیت ایشان در بین مردم بود، ضمن اینکه به یاد دارم ایشان در پشت جبههها به فقرا و نیازمندان کمک میکرد.
شهادت ایشان بهعنوان شهید مدافع حرم باعث تغییری در فضای معنوی کشور شد و به سبب خلوصی که سردار دلها داشت جمعیت زیاد و کم نظیری به خاطر علاقه به ایشان در مراسم تشییع و خاکسپاری شهید شرکت کردند و در این زمینه نیز مردم همدانبه سبب حضورشان 3 مرتبه مورد صحبت مقام معظم رهبری قرار گرفتند.
*گفتوگو از مریم رحیمیان انور
انتهای پیام/