فرم جدید روایی در آثار دفاع‌مقدس جشنواره تئاتر فجر

فرم جدید روایی در آثار دفاع‌مقدس جشنواره تئاتر فجر

فرم جدید روایی در آثار دفاع‌مقدسی جشنواره فجر نمود پیدا کرده است که خبر از یک حرکت مینمالیستی در نوشتار و نمایش این گونه نمایشی است. این متن قصد دارد تلنگری به این شکل جدید روایی زده باشد.

خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم

جشنواره 34ام فجر مجال مناسبی بوده است برای نمایش‌های عرصه دفاع مقدس. اگر نگاهی به جدول جشنواره انداخته شود عناوینی چون «جان گز»، «اروند خون»،‌ «هتلی‌ها» یا «قرار» در قسمت بالایی، نشان دهنده حضور آثار این گونه نمایشی است. نکته قابل تامل آن است که این آثار محصول گرئه‌های جوان - روال چند ساله اخیر - نیست؛ بلکه این بار شخصیت‌های نام آشنایی عاملیت این آثار را به عهده داشتند. در این میان، دو نمایش «اروند خون» و «جان گز» به دلایلی برای این مجال انتخاب شده‌اند. آنچه این دو نمایش را به یکدیگر نزدیک می‌کند؛ علاوه بر زمینه و بستر موضوع - دفاع‌مقدس - جنس و نوع روایتی است که نویسندگان و توامان، کارگردانان آثار برگزیده‌اند.

«اروند خون» به نویسندگی ایوب آقاخانی و کارگردانی کوروش زارعی، روایتی از سرگشتگی یک ماهی در بحبوحه عملیات کربلای 4 است. ماهی، در نقش راوی، شاهد عینی وقایعی است که در صحنه رخ می‌دهد و در کنار او شخصیت‌های اصلی به روایت داستان خود می‌پردازند. بخش عمده‌ای از «اروند خون» مونولوگ‌هایی است که افراد نقل می‌کنند. این افراد از قشرها و شهرهای متفاوتی آمده‌ند. در میان مربی ارتش تهران، پسرک جوان مازنی، مرد آذری و فرمانده مشهدی حضور دارند. در واقع جهان نمایش، یک ایران را به تصویر می‌کشد. این پراکندگی رویداد به نام کربلای 4 را در قبضه یک قشر یا یک شخصیت مشخص نمی‌کند.

«اروند خون» نمایشی است در رثای 175 شهید غواص، از همین رو نویسنده به جای آنکه روایت را به عهده شهدا بگذارد، آن را از زبان بازماندگان روایت می‌کند. در این میان ماهی حکم میانجی را دارد. او کسی است که روایت‌ها را به یکدیگر وصل می‌کند و البته موقعیتی است برای مقدمه و موخره نمایش. در کل باید گفت نمایش «اروند خون» مجموعه داستان‌هایی است در یک اثر. گویی چند نفر یک واقعه را به یک تصویر؛‌ ولی به زبان‌های متفاوت نقل می‌کنند. این نثل نیز براساس شخصیت‌پردازی و سابقه شخصیت شکل گرفته است.

اما در آن سو، نمایش «جان گز» مجموعه داستان‌هایی است از افراد مختلف که به نحوی با یک شهید در ارتباطند. ممکن است شخصیت‌ها از بستگان یک شهید باشند یا در همسایگی او؛ مهم این است که وجود شهید بر زندگی او تاثیر می‌گذارد. «جان گز» را هاله مشتاقی‌نیا نوشته و نیما دهقان کارگردانی آن را به عهده داشته است. برخلاف «اروند خون» بار عمده نمایش دهقان بر محور دیالوگ دنبال می‌شود. شخصیت‌ها دو به دو - به جز صحنه آرایشگاه - با هم در گفتگو هستند و مدام پای یک شهید را به میان می‌آورند. شهید که در کل صحنه‌ها حضور دارد، بدون گفتن کلامی شاهد عینی این رخدادهاست. شخصیت شهید هر بار یک نفر است؛‌ گویی دهقان خواسته است با این کار کلیت مفهوم شهید را بر اثرش تعمیم دهد.

«جان گز» نیز مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که در یک اثر به نمایش در می‌آید. این رویه و شباهتش با «اروند خون» می‌تواند حساسیت مخاطب را برانگیزد که چرا در یک برهه زمانی کوتاه مدت، فضای ادبیات نمایشی برای خلق این فرم روایی مهیا باشد. در واقع چرا باید نویسنده نمایشنامه به جای روایت یک رویداد به شکل کلاسیک، به سمت تکثیر رویداد در ابعاد کوچک روی آورد؟ آیا این فرم رویکردی تازه است و آیا چنین نوشتنی قابل تعمیم است؟

بی‌گمان با دو اثر نمی‌شود قضاوت کرد که با یک حرکت هنری در عرصه نمایشنامه‌نویسی دفاع‌مقدس روبرو هستیم یا اینکه تمایل و گرایش نویسندگان به سمتی است که به جای روایت یک داستان بلند، چند داستان کوتاه نقل کنند. نمایش «قرار» نیز در همین برهه خلق شده است؛ ولی این نمایش متکثر نیست. لذا آنچه «قرار» را به این دو اثر نزدیک می‌کند نگرش مینیمالیستی است. به نظر می‌رسد تمایل هر سه نویسنده به جریان مینیمالیسم پررنگ است. در واقع نمایشنامه‌نویس تمایل پیدا کرده به جای نقل یک روایت در بازه طولانی آن را بشکند و با تکثیر شخصیت‌ها، واقعه را از چند دریچه روایت کند.

این رویه در اثری همانند «خون و ماتیک» یا «سبز،‌سرخ،‌سفید» نیز تکرار شده است؛ آثاری که در جشنواره مقاومت روی صحنه رفتند و جایزه گرفتند. در این آثار نیز یک شخصیت مرکزی حلق واصل روایت‌هاست. شاید این حلقه واصل خود نویسنده یا کارگردان باشند که می‌خواهند در نمایش حضور داشته و خود را یک شاهد عینی معرفی کنند یا اینکه همزمان با مخاطب به کنکاش واقعیت بپردازند. این مورد درباره «اروند خون» جذاب‌تر است که این حلقه واصل -ایوب آقاخانی - خود نویسنده اثر است. شوریده حالی این ماهی جنوبی در بازی آقاخانی، گویا مختص به خود اوست.

باید صبر کرد و دید این رویه ادامه خواه داشت یا نه. شاید سادگی در روایت در این قالب دیگر نویسندگان را مجاب کند دست به خلق آثار اپیزودیک زنند و یا حتی رپرتواری از چند نمایشک در یک نمایش با حضور چند نویسنده باشیم. اگر زمانی علیرضا نادری یک داستان تک پرده‌ای را در 120 دقیقه نقل می‌کرد، این بار 12 نمایش در 120 دقیقه را داریم. نگارنده نمی‌خواهد کم شدن صبر مخاطب را دلیلی بر چنین رویکردی بداند؛ چرا که «هتلی‌ها» اثر حمیدرضا آذرنگ از از مینیمالیسم مبراست و به سنت کلاسیک وفادار است. ولی این فرم جدید واجد جذابیت‌هایی است که می‌تواند خلاقیت‌ها را بروز دهد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران