اروپا در آزمون جدید «گفت و گوهای سطح بالا»

همه قرائن از تغییر ماهوی روابط ایران و اروپا حکایت می کند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، دیدارهای پرشمار دیپلماتیک مقامات ایرانی و اروپایی که حالا به سطح سران رسیده، از عباراتی مانند «فصل جدید روابط»، «تمایل شدید به تقویت روابط» و «تلاش برای گسترش هر چه بیشتر روابط» مملو شده و شاید در آینده ای نزدیک عباراتی مانند «روابط راهبردی و روابط بلندمدت» هم از سوی سیاستمداران قاره سبز به این دایره واژگان روابط دیپلماتیک با ایران اضافه شود، کاری که روسیه و چین زودتر آغاز کرده اند. مجموع رفتار اروپا با جمهوری اسلامی نه تنها با 3 سال قبل که با دوازده سال پیش، یعنی اوج صمیمیت میان اروپا و ایران هم تفاوت جدی کرده است. در این میان شناخت خاستگاه و زمینه های شکل گیری این شرایط بسیار مهم است، اگر چه توافق هسته ای بر سرعت تحولات افزود اما این که بهبود تعامل اروپا با ایران را صرفاً معلول توافق هسته ای بدانیم، اشتباه است. برای درک علل شرایط جدید باید به عقب برگشت.


تأثیر جابجایی های داخلی نظام بر نگاه کشورهای اروپایی
جهت گیری های دولت پیشین در سیاست خارجی فارغ از هرگونه ارزش گذاری مثبت یا منفی، در شکل گیری یک ذهنیت غلط از سوی اروپایی ها علیه ایران نقش داشت. ذهنیتی که هدف انزوای هر چه بیشتر ایران را که توسط رؤسای جمهوری آمریکا دنبال می شد، تقویت می کرد. اما با روی کار آمدن دولت جدید و تغییر ادبیات سیاسی، زمزمه های بهبود روابط اروپا با ایران مطرح شد. همزمان با مطرح شدن راهبردهای جدید از سوی ایران، در موضوع هسته ای این پیام به طرف اروپایی داده شد که ایران هم مانند سایر کشورها حاضر است برای رسیدن به منافعش مذاکره کند. البته مذاکراتی که با اصول کلی اش تعارضی نداشته باشد، در چارچوب برد - برد بوده و نهایتاً تا مرز نرمش قهرمانانه بیشتر نرود.


همزمان با این تحولات راهبرد قدیمی تر نظام اسلامی در مذاکره با همه کشورها به جز آمریکا به شکل صریح تری توسط مسئولان کشورمان شناسایی شد. از جمله رهبر انقلاب امسال پیش از تصویب نهایی برجام، دو مرتبه به صراحت از آمادگی ایران برای مذاکره با همه کشورهای دنیا به غیر از آمریکا خبر دادند. ایشان در تاریخ 18 شهریور ماه در دیدار اقشار مختلف مردم، تصریح کردند: «با همه دنیا ما مذاکره می کنیم،[اما ] با آمریکا نمی کنیم. . . ما اهل مذاکره ایم، اهل تفاهمیم؛ هم مذاکرات در سطح دولت ها، هم مذاکرات در سطح اقوام، هم مذاکرات در سطح ادیان؛ ما اهل مذاکره ایم و با همه مذاکره می کنیم جز با آمریکا».


یک وجه دیگر از زمینه های روی آوردن اروپا به مذاکرات با ایران، آن هم در گستره ای وسیع از تنوع موضوعات را باید در تاریخچه خصومت با جمهوری اسلامی جست و جو کرد. همراهی بیش از 3 دهه  برخی کشورهای اروپایی با آمریکا در سیاست های خصمانه علیه ایران و نتیجه نگرفتن از این سیاست ها و در عوض عبور موفق ایران از بحران های منطقه ای و داخلی، آن ها را مجاب کرده است ایران را به عنوان یک کشور قدرتمند منطقه ای بپذیرند و در برخی اهداف و مواضعی که در مورد نظام اسلامی داشتند، تجدید نظر کنند.


از بحران اقتصادی تا بحران امنیت
از همین جا می توان به زمینه بعدی شکل گیری این گفت و گو ها پی برد. اروپا در حال حاضر با مشکل بزرگ تری دست و پنجه نرم می کند که مسئله بحران اقتصادی را هم تا حد زیادی به حاشیه برده است؛ مسئله ای به نام «احساس ناامنی». بادی که برخی سیاست مداران این کشورها مدت ها پیش در خاورمیانه کاشتند، اکنون تبدیل به توفانی شده که آنها را بیش از آمریکا تهدید می کند. مسئله مهاجرت و حوادث تروریستی در اروپا تنها دو اثر از آثار شرایط خاورمیانه است. برای حل به هم ریختگی منطقه ای در خاورمیانه باید دست به دامان کشورهایی شد که قادر به حل این مشکلات باشند. در این مسیر چه کشوری بهتر از ایران که هم توانایی خود را در مهار هیولای تروریسم در منطقه نشان داده و هم عزم خود را برای مبارزه با این معضل تاریخی به اثبات رسانده است. کشوری که برای رسیدن به این هدف حتی از خون جوانانش نیز دریغ نمی کند.


در کنار همه این عوامل نباید فراموش کرد که بازار جذاب ایران در دوران پسابرجام به شدت برای اقتصادهای بحران زده و در حال خروج از رکود اروپایی دلربایی می کند. بحران اقتصادی کشورهای اروپایی را مجاب کرده تا به فکر مناسبات اقتصادی با ایران در گستره ای وسیع باشند. نمونه آن هم حضور همزمان نخست وزیر یونان که امروز در تهران است و هیئت 310 نفره اقتصادی ایتالیا و همچنین سفرهای قبلی هیئت های اروپایی به تهران را می توان برشمرد.


به هر روی به جز سیپراس، معاون موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم به تهران می آید تا با معاون وزیر خارجه کشورمان گفت و گو های موسوم به «گفت و گوهای سطح بالا» را وارد فاز اجرایی کند. گفت و گو هایی که می تواند زمینه روابط بلندمدت تر ایران و اروپا را در سال های آینده مخصوصاً سال های آغازین برجام فراهم کند. ایران اما در این میان باید به دنبال منافع اقتصادی، منطقه ای و بین المللی خود باشد، امری که تشریح آن فرصتی دیگر می طلبد.


ایران و اروپا تاکنون 2 دوره مذاکرات «انتقادی» در 2 دولت سازندگی و «گفت و گوهای سازنده و فراگیر» را در دولت اصلاحات تجربه کرده اند که «گفت و گوهای انتقادی» پس از ماجرای مشکوک رستوران میکونوس و «گفت و گوهای سازنده و فراگیر» نیز با اوج گیری بحران سیاسی و ساختگی هسته ای متوقف شد. حال سوال این است آیا اروپا در دور جدید گفت و گو با ایران نشان خواهد داد که تحت تأثیر جوسازی های سیاسی و القائات کانون های تنش آفرینی در منطقه و به ویژه آمریکا در مناسبات خود با ایران قرار نخواهد گرفت و «گفت و گوهای سطح بالا» به زمینه ای برای روابط پایدار 2 طرف مبدل خواهد شد یا این که با تکرار پیروی از سیاست های طیف های تندرو در واشنگتن و برخی دولت های منطقه منافع خود را به پای آن ها قربانی خواهد کرد؟

انتهای پیام/