نامه رهبر انقلاب دریچه‌ای نو برای فهم تحولات جهانی/ دعوت به حقیقت و نویدبخشی برای افول امپراطوری غرب

نامه رهبر انقلاب دریچه‌ای نو برای فهم تحولات جهانی/ دعوت به حقیقت و نویدبخشی برای افول امپراطوری غرب

رئیس ستاد نشر و تبلیغ نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب در کنگره بین‌المللی هم‌اندیشی مهمانان خارجی سی و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران تأکید کرد انقلاب اسلامی نه ظلم می‌کند و نه ظلم می‌پذیرد و از مظلوم در هر نقطه عالم که باشد دفاع می‌کند.

به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، حمیدرضا مقدم‌فر رئیس ستاد نشر و تبلیغ نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب در کنگره بین‌المللی هم‌اندیشی مهمانان خارجی سی و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به ایراد سخنرانی پرداخت، آن سخنان به‌شرح زیر است:

بسمه تعالی

سیر حوادث و تحولات جهانی نویدبخش آشتی مجدد «انسان» با خداست.

بشریت که در سایه قهر تحمیلی با خدا و حاکمیت ماده‌گرایی شاهد جنگهای خونین بوده است، امیدوارانه رو به آینده روشن دارد که در آن «صلح»، «امنیت»، «عدالت»، در سایه عشق و معنویت بر پایه تعالیم پیامبران، سرنوشت دیگری را برای انسان رقم خواهد زد.

ما این حقیقت را در انقلاب اسلامی خود تجربه کردیم.

انقلابی را به نام خدا آغاز کردیم و با هدایت‌های رهبری از جنس پیامبران الهی به پیروزی رسیدیم و هرچه بیشتر از عمر انقلاب اسلامی گذشت حضور خدا را بیشتر و بیشتر احساس کردیم.

این تجربه اکنون پیش پای ملتهاست و آنها را به بیداری فرا می‌خواند. هنوز از فوران آتشفشان بیداری اسلامی در کشورهای تحت سلطه آمریکا در منطقه فاصله نگرفته‌ایم، آتشفشانی که به‌اذعان تحلیل‌گران غربی متأثر از زلزله انقلاب اسلامی در ایران است و شعارهای آن از زبان انقلابیون مسلمان در این کشورها با فریاد شنیده می‌شود. البته این موج  فرو نخواهد نشست و در آینده ارمغان‌های بهتری بیش از سرنگونی دیکتاتورهای دست‌نشانده غرب، به‌همراه خواهد آورد.

ریشه‌های این بیداری را باید در فطرت حقیقت طلب انسانها جستجو کرد. برای همین است که انقلاب اسلامی الهام‌بخش انقلابیون و آزادگان عالم است.
انقلاب اسلامی بر اساس تعالیم قرآن با نظام سلطه جهانی در ستیز است، نه ظلم می‌کند و نه ظلم می‌پذیرد و از مظلوم در هر نقطه عالم که باشد دفاع می‌کند.

فطرتهای حقیقت‌طلب شهادت می‌دهند که انقلاب اسلامی لحظه‌ای در حمایت از ملت مظلوم فلسطین تردید نکرده است و در سخت‌ترین شرایط برای دفاع از آنان و احقاق حقشان تلاش کرده است. فلسفه حمایت انقلاب اسلامی از استقلال و تمامیت ارضی عراق، مبارزات انقلابیون یمن، دولت قانونی و مستقل و برآمده از آرای مردم در سوریه و... همه و همه ریشه در این حقیقت دارد. اکنون قریب به چهار دهه از عمر پربرکت این شجره طیبه می‌گذرد و انقلاب اسلامی توانسته است علی‌رغم توطئه‌ها و فشارهای گوناگون از جمله جنگ تحمیلی و تحریم‌های ظالمانه اقتصادی به‌عنوان یک موجود زنده و پویا در قبال حوادث مختلف حساسیت نشان داده و هوشیارانه موضع گیری نماید.

واکنش به‌‌هنگام رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه‌ای مد ظله العالی نسبت به حوادث تروریستی در پاریس حاکی از نشاط و پویایی انقلاب اسلامی است.

ایشان در واکنش به این نوع حوادث، نامه‌هایی به جوانان در کشورهای غربی نوشتند و در این نامه‌ها تلاش کردند تا از حقایق پنهان نگاه داشته شده از آنان پرده بردارند.

ایشان جوانان را مورد خطاب قرار دادند چرا که فردای روشن تاریخ را آنان خواهند ساخت و دلهایشان زودتر به نور حقیقت، روشن و گرم خواهد شد.

ایشان در این نامه‌ها به‌عنوان یک رهبر دینی از جنس پیامبران الهی برای دردهایی که از ناحیه سیاستمداران غربی بر جان‌ و تن خسته انسانها وارد می‌آید و بشریت را در زیر سایه خشونت هرروز بیش از قبل رنجور می‌سازد، غمگساری نمودند.

از تروریسم که زخم آن دیرزمانی است پیکر مسلمانان را آزرده است و اکنون چهره زشت خود را در جوامع اروپایی با کشتار بی‌رحمانه بی‌گناهان، زنان و کودکان نشان می‌دهد به‌عنوان «درد مشترک» نام بردند و به یاد آوردند که حجم و عمق این زخم میان مسلمانان بیشتر و آزار دهنده‌تر است.

پرده از توطئه اسلام هراسی و اسلام ستیزی سیاستمداران غربی بالا زدند و از حمایت آنان و کشورهای تحت نفوذشان از تروریستهایی که با اعمال غیرانسانی چهره اسلام را مشوش می‌کنند خبر دادند و حساب اسلام واقعی را از اسلام آمریکایی که مروج خشونت و تروریست است، جدا کردند.

جوانان را به حقیقت‌جویی دعوت کردند و از آنان خواستند با رهاندن خود از سلطه رسانه‌های غربی، اسلام را بی‌واسطه از منابع اصیل بشناسند و تعامل شرافتمندانه با مسلمانان داشته باشند و ریشه‌های خشونت را در فرهنگی جستجو کنند که سیاستمداران غربی قصد تحمیل آن را بر سایر فرهنگ‌ها دارند، فرهنگی که علی‌رغم تعالیم پیامبران الهی مروج خشونت و ابتذال است.

اکنون در جمع گرامی شما میهمانان عزیز که پیامبران انقلاب اسلامی در سرزمینهای دیگر هستید مواردی را متذکر می‌شویم:

1. ظرفیتهای تحول‌آفرین در نامه‌های امام خامنه‌ای را باید به‌خوبی درک و مورد ملاحظه قرار داد.
در این نامه‌ها گفتمان انقلاب اسلامی به‌عنوان گفتمان رقیب لیبرال دموکراسی را به چالش می‌کشاند که علی‌رغم شعارهای فریبنده،‌ شرمساری تاریخی سیاستمداران غربی از ظلم و جنایت علیه بشریت را پنهان و انسان‌ها را در حصار تنگ رسانه‌های نظام سلطه گرفتار و از درک حقایق مسلم محروم ساخته است.

در این نامه‌ها نظام لیبرال دموکراسی به تحمیل فرهنگ غربی در سایر جوامع متهم می‌شود، فرهنگی که با دو شاخصه خشونت و ابتذال نه‌تنها شایستگی جایگزینی سایر فرهنگ‌ها را ندارد بلکه خود زایشگر خطراتی است که صلح و امنیت جهانی را تهدید می‌کند. این نامه دعوتی برای ایجاد نهضت پرسشگری از سیاستمداران غربی است و از روشنفکرانی که اعمال خشونت آمیز آنان را علیه انسان تئوریزه می‌کنند. رهبران این نهضت، نخبگان و اندیشمندان و صاحبان نظران هستند که با آزاد اندیشی و جهاد زبانی و قلمی باید چالشهای گفتمان لیبرال دموکراسی را مطرح کنند و سردمداران خشونت خاموش را نزد افکار عمومی جهان به محاکمه بکشانند.

2. نباید چنین پنداشت که نامه‌نگاری رهبر انقلاب اسلامی به جوانان غربی صرفاً یک اقدام مقطعی و واکنشی در پاسخ به حوادث تروریستی فرانسه بوده است، بلکه این اقدام را می‌توان به‌منزله گشایش منظر و دریچه‌ای نوین به‌سوی فهم تحولات جهانی قلمداد کرد، آن هم در شرایطی که فرهنگ و اندیشه غربی در سراشیبی افول تدریجی قرار گرفته و مکاتب الحادیِ اومانیستی علی‌رغم تمامی شعارها و ادعاهایشان، به‌وضوح در تدبیر کار بشر و گره‌گشایی از مشکلات و تسکین آلام او وامانده‌اند و دیگر هیچ نسخه شفابخش و هیچ افق روشنی برای عرضه به پیروان سرگشته خود ندارند، به‌عبارت دیگر در دورانی که اکثریت ساکنان جامعه جهانی از مدیریت ظالمانه و ناعادلانه حاکم ناراضی هستند و تغییر و رهایی‌بخشی را مطالبه می‌کنند، نامه رهبر انقلاب اسلامی به‌مثابه یک دعوت است، دعوت به مسیری نو که سازگار با فطرت حقیقت‌جوی تمامی ابنای بشر باشد. کارکرد این نامه از حیث مقطع زمانی مشابه نامه مشهور امام خمینی به گورباچف در روزگار افول اتحاد شوروی و مکتب کمونیسم است، با این تفاوت که امروز شاهد نشانه‌های افول لیبرال دموکراسیِ غربی هستیم و نیز مخاطبان دعوت انقلاب اسلامی نیز نه‌فقط یک سیاستمدار یا حزب سیاسی بلکه عموم جوانان آینده‌ساز جوامع غربی هستند.

3. سیاستمداران غربی پیشبرد پروژه اسلام هراسی و اسلام ستیزی و سوق دادن آن به پروژه مسلمان هراسی و مسلمان ستیزی را در دستور کار قرار داده‌اند.
آنچه به آنان در این پروژه بیشترین کمک را می‌کند اقدامات گروه‌های تروریستی همچون داعش است که به‌دروغ می‌خواهند خود را نماینده اسلام معرفی کنند. در این شرایط آزادی‌خواهان عالم فارغ از هر دین و گرایش مذهبی باید برای ناکام گذاشتن دولتمردان غربی در این پروژه تلاش کنند.

هرگونه تلاشی که امروز در راستای تبیین مرزهای اسلام واقعی از اسلام دروغین داعشی و اسلام آمریکایی و تحت حمایت ارتجاع عرب انجام شود خدمت به بشریت محسوب می‌شود و سایه جنگ و ترور را از جوامع انسانی دور خواهد ساخت. اسلام واقعی در انقلاب اسلامی تجلی دارد،

اسلامی که با ظالمان در ستیز و کنار مظلومان است،

اسلامی که «تروریسم» را «درد مشترک» انسانها در همه جوامع اعم از مسلمان و یا غیرمسلمان می‌داند و مقابل آن صف‌آرایی کرده است،

اسلامی که همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان کنار یکدیگر را توصیه کرده و در عمل آن را نشان داده و نویدبخش صلح و عدالت در جهان است.

امروز همه آزادگان عالم باید به دفاع از این حقیقت برخیزند، حقیقتی که فطرت حق‌جوی انسانها به آن آشناست.

4. در طول یک سال گذشته پس از صدور اولین نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی شاهد تلاش‌های خودجوش و سازمان یافته برخی اندیشمندان در تبیین ابعاد و پیام‌های نامه‌ها بوده‌ایم.

برگزاری نشست‌ها، گفتگو‌ها و مناظره‌های علمی در محافل و مجامع عمومی و آکادمیک، نوشتن یادداشت و مقاله، مصاحبه با رسانه‌های مختلف، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، تولید محصولات هنری خصوصاً در فضای مجازی و حتی توزیع نامه به‌صورت چهره به چهره در زمره این تلاش‌های ارزشمند بوده است که در راستای ابلاغ و تبیین نامه انجام شده است و انتظار می‌رود این حرکت روشنگرانه با سعی و تلاش شما شایستگان استمرار و عمق بیشتری یابد.

5. اگرچه خطاب نامه‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامه‌ای مد ظله العالی به عموم جوانان در کشورهای غربی است اما در عین حال فراخوانی خطاب به همه فطرتهای حق‌جو به‌ویژه جوانان در اقصا نقاط جهان است تا با درک هوشمندانه از سیاستورزی حاکمان غربی نگذارند چهره تابناک حقیقت از دید آنها پنهان بماند و امپریالیسم رسانه‌ای، دشمن را در لباس دوست و دوست را در لباس دشمن به آنها معرفی کند.

6. بایکوت رسانه‌ای نامه‌ها توسط رسانه‌های غربی و انتشار گزینشی بخش‌هایی از نامه و سانسور پیام‌های تأثیرگذار از جمله اقدامات زشت دستگاه‌ رسانه‌ای نظام سلطه بوده است که همچنان استمرار دارد.

اما در عین حال علاقمندان به انقلاب اسلامی و جوانان جویای حقیقت توانستند در اقصا نقاط عالم با استفاده از فرصت فضای مجازی پیام‌های نامه‌ها را به گوش مشتاقان حقیقت برسانند اگرچه وقتی نظام سلطه هژمونی رسانه‌ای با موج رو به گسترش اقبال جوانان به پیام‌های نامه‌ها مواجه شد با زیر پا گذاشتن تمام ادعاهای خود در زمینه آزادی بیان با نشر نامه و مطالب مرتبط با آن در فضای مجازی نیز مقابله کرد.

7. یکی از رسالتهای نخبگان در تمامی جوامع دفاع از استقلال فرهنگی خود است.
بن‌بستی که امروز سیاستمداران غربی در آن گرفتار شده‌اند که باعث شده است اندیشمندان افول امپراطوری غرب را با جدیت بیشتری مورد توجه و بحث قرار دهند تنها با نقد فرهنگی غرب در جوامع دیگر خواهد شکست. مقاومت در برابر تحمیل فرهنگ و سبک زندگی غربی و هویت‌بخشی به فرهنگهای بومی و دفاع از استقلال فرهنگی جوامع مختلف، گام به گام امپراطوری ظالمانه غرب را به سرنوشت محتوم فروپاشی نزدیک خواهد ساخت.

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان