«زعفرانی»، نماد خانواده ایرانی

«زعفرانی»، نماد خانواده ایرانی

«زعفرانی» جدیدترین محصول شبکه دوم سیماست که به تولیدات خانواده‌محور و اخلاق‌گرا علاقه و گرایش دارد و تلاش دارد که به سلیقه ایرانی نگاه ویژه‌ای داشته باشد.

خبرگزاری تسنیم: رامین سفری

اصولاً مخاطب ایرانی همیشه نشان داده آن دسته از آثار نمایشی را که با روح و مفهوم وطنی و منطبق با معیارها و مناسبات ایرانی ساخته می‌شوند بیشتر می‌پسندد و با آنها همذات‌پنداری نزدیکتری پیدا می‌کند. سریالهایی هم که به این مهم التفات بیشتری نشان می‌دهند و کاراکترهایشان را به این جنس از سلیقه نزدیک می‌کنند اغلب در جلب رضایت بینندگان توفیق بهتری می‌یابند.

«زعفرانی» جدیدترین محصول شبکه دوم سیما که به تولیدات خانواده‌محور و اخلاق‌گرا علاقه و گرایش دارد، در رده آثاری قرار می‌گیرد که هم به موارد اشاره شده نگاه ویژه‌ای داشته و هم در راستای اهداف شبکه مذکور گام برداشته است.

هرچند در نگاهی کوتاه به کارنامه تهیه کننده و کارگردان این سریال نیز می‌توان همین امتیازها را دریافت. ایرج محمدی تهیه کننده «زعفرانی» سالهاست در تولید پربیننده‌ترین سریالهای تلویزیون از «نرگس» گرفته تا «دردسرهای عظیم» (همراه با مهران مهام) مشارکت داشته است. حامد محمدی نیز با یک درام اجتماعی شیرین و جسورانه به‌نام «فرشته‌ها با هم می‌آیند» در سینما خود را تثبیت کرد تا امروز که «زعفرانی» را برای شبکه دوم تلویزیون جلوی دوربین برده است.

«زعفرانی» در وهله نخست و پیش از آنکه صرفاً در بند سرگرم سازی و تفنن آفرینی باشد، تلاش داشته تا در لایه‌های زیرین خود فرهنگ و منش ایرانی را در قالب یک قصه ظاهرا سرراست، اما دارای وجوه پنهان و کنجکاوی برانگیز به نمایش بگذارد. جوهره اصلی این فرهنگ و اخلاق را هم ابتدا می‌توان در ذات زوج‌محوری روایت یعنی ناصر زعفرانی و همسرش با بازی مهدی هاشمی و ستاره اسکندری دریافت. این دو، ضمن عشق زناشویی خاصی که زندگی‌شان را شیرینی دلنشینی بخشیده، با گسترش مرزهای عاطفه و انسانیت به افراد خانواده، اطرافیان و حتی مشتریان رستوران در صدد رواج گونه‌ای از انسان دوستی ایرانی هستند. در همان قسمت اول شاهد بودیم که ناصر زعفرونی چه عاشقانه همسرش را حتی پس از سالها زندگی می‌نگرد و شرم زن ایرانی را نیز به‌دنبال این نگاه از سوی همسرش مشاهده می‌کنیم، یا جایی که ناصر زعفرانی برای یک نیازمند وام جور می‌کند یا از برخی مشتریان مغازه‌اش به‌تناسب برداشت خود از وسع مالی آنان پولی نمی‌گیرد، نکات به‌ظاهر ریزی که شاید امروز مردم متأسفانه کمتر در بند رعایت آنها باشند، یا همچنین حمایت همه‌جانبه و در عین حال عاقلانه‌ای که این زوج در قبال فرزندانشان دارند و به‌اصطلاح مرسوم آنان را همچنان زیر بال و پر خود گرفته‌اند. البته با توجه به کدهایی که سازندگان در برخی از رفتارهای این زوج تعبیه کرده‌اند، می‌توان پیش‌بینی کرد به‌زودی حقایق غافلگیر کننده‌ای پیش چشم تماشاگر قرار خواهد گرفت، از جمله اینکه این دو پس از اطلاع از قضیه بارداری زن، واکنش‌های بیش از اندازه عجیبی دارند که ابتدا شبهه شرم کردنشان از فرزندانشان می‌آید ولی حتی پس از افشای ماجرای بارداری باز هم این زوج در قبال طرح این مسئله با هول و حذر خاصی رفتار می‌کنند.

مهدی هاشمی در نقش خود کوشیده مشخصات مردم دوستی و پهلوان گرایی را که جزو شاخصه‌های کاراکتر است، پررنگ کند. او در مواجهه با همسر و اعضای خانواده‌اش هم به‌عنوان مردی خانواده‌دوست ظاهر می‌شود، ولی می‌بینیم در جایی که اتهام بیجا از سوی رقیب او (مهران احمدی) وارد می‌شود و امکان حق‌خوری و تضییع پیش می‌آید با قاطعیت عمل می‌کند. این اقتدار عمل به‌عنوان وجوهی مثبت از یک مرد ایرانی را در موارد مشابه نیز در بازی هاشمی می‌توان لمس کرد.

ستاره اسکندری نیز با گریمی که به چهره او نشسته زوج متناسبی برای هاشمی شده و دوشادوش او چرخ زندگی را بی‌منت می‌چرخاند. قصه تلاش دارد این همبستگی را که در نهایت به گره‌گشایی‌های داستان کمک شایانی می‌کند، نمود بارزی در زندگی این زوج نشان دهد و از تأثیر غیر قابل انکار آن بر زندگی اطرافیانشان نیز غافل نشود.

سایر بازیگران نیز به‌نسبت بازیهای متفاوتی را به نمایش گذاشته‌اند، از نرگس محمدی گرفته که به‌کل تصویر کاراکتر معروف او در سریال «ستایش» را با هوشمندی در رفتارهای سرخوشانه و ساده‌دلانه‌اش از ذهن مخاطبان پاک کرده گرفته تا مهران احمدی که با گریم، تکیه کلامها و خلق و خوی تازه‌ای نشان داده در هر سریالی چیزهای غافلگیر کننده‌ای را برای عرضه در چنته بازیگری‌اش دارد.

حامد محمدی در مقام کارگردان نیز با انتخاب یک میزانسن و دکوپاژ ساده و بی‌تکلف قصه‌اش را در یک مسیر هموار و غیرپیچیده و غامض به تصویر کشیده است. او با درک صحیحی که از چارچوب روایت داشته، جنسی از کارگردانی و قاب‌بندی‌ها را برای نخستین مجموعه‌اش برگزیده که باب طبع بیننده ایرانی است و آن را پس نمی‌زند.

هرچند در زمینه خرده‌روایت‌ها نویسندگان می‌توانستند در هر قسمت داستانهای بیشتری را وارد کنند تا ضرباهنگ درونی داستان نیز همچون ریتم ساختاری مناسب داشته باشد و از میزان لحظه‌های خنثی و تکرار شونده کاسته شود. از سویی با عنایت به اینکه داستان در یک رستوران روایت می‌شود، بهتر بود مکث بیشتری روی بحث غذا و آشپزی ایرانی شود تا بر ظرافتهای تصویری سریال نیز افزوده شود.

در هر حال «زعفرانی» به‌دلیل ارزشگذاری بر اصول و نمادهای خانواده ایرانی سریالی قابل اهمیت و محترم است.

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران