آمریکا و غرب پذیرفته‌اند توانایی مهار تروریسم را ندارند

آمریکا و غرب پذیرفته‌اند توانایی مهار تروریسم را ندارند

استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه کالیفرنیا معتقد است که غرب و ایالات‌متحده آمریکا پذیرفته‌اند قدرت آن‌ها برای از بین بردن تروریسم ناکافی است و اوباما در تلاش برای تفهیم این موضوع برای مردم آمریکا است.

پروفسور «جیمز گلوین» (James Gelvin) استاد تاریخ معاصر خاورمیانه دانشگاه UCLA آمریکا در مصاحبه با خبرنگار بین‌الملل خبرگزاری تسنیم بابیان اینکه اوباما به‌خوبی دریافته که تروریسم مهارنشدنی است، گفت: اگرچه اوباما هنوز هم دستور «عملیات نظامی خارج از کشور» مانند حملات هواپیماهای بدون سرنشین را علیه اهداف نظامی صادر می‌کند، اما مدت‌زمان کوتاهی است که تلاش‌هایش را آغاز کرده تا به مردم آمریکا بفهماند که تروریسم هرگز نمی‌تواند به‌طور کامل حذف شود و آمریکاییان نمی‌توانند انتظار ایمنی صد درصدی را داشته باشند. به‌عبارت‌دیگر، اوباما تلاش دارد تا به‌آرامی تعریف جدیدی از مسئله تروریسم ارائه دهد تا با این کار از اشتباهات پرهزینه‌تر، مانند حمله به افغانستان و عراق، جلوگیری کند.

او به تحلیل سیاست‌های کاخ سفید در زمان اوباما در برابر تروریسم پرداخت و گفت: اوباما در دوران ریاست جمهوری خود تلاش کرد تا بازتعریفی از «جنگ جهانی علیه تروریسم» ارائه دهد. درواقع اعلام جنگ یک تاکتیک بود، اما بیش از اینکه یک تاکتیک مطلوب باشد، یک اشتباه بود. چنین جنگی تعهد دائمی در پیش دارد و غیرقابل پیروزی است. چراکه از ترور باید به‌عنوان یک جرم و جنایت یادکرد و جرم و جنایت را تنها می‌توان کاهش داد و نباید سیاست نابودی و حذف آن را در پیش گرفت؛ اما نباید اوباما را به‌طورجدی مقصر دانست چراکه به دلایل سیاسی، اوباما از زمان ورودش به کاخ سفید تابه‌حال تلاش کرده است تا به‌آرامی پرونده جنگی را که جورج دبلیو بوش آغاز کرد را ببندد.

نویسنده کتاب «خاورمیانه جدید» با مصمم خواندن غرب در مبارزه با تروریسم گفت: غرب و ایالات‌متحده آمریکا در مورد مبارزه با تروریسم جدی هستند؛ اما شیوه انتخاب اهداف و تاکتیک‌ها از سوی آن‌ها به گونه‌ای است که وانمود می‌کنند آن‌ها به دنبال مبارزه با تروریسم نیستند. به‌عنوان‌مثال، ایالات‌متحده متعهد به مبارزه با تروریسمی به نام گروه‌های جهادی است، اما این کار را با همکاری عربستان سعودی انجام می‌دهد؛ بنابراین این همکاری ایالات‌متحده را مجبور ساخته است تا زمانی که عربستان سعودی به گروه‌های مخالف مذاکرات «ژنو 3» کمک می‌کند، سیاست تغافل را در پیش گیرد و خود را نسبت به این موضوع ناآگاه جلوه دهد. چراکه عربستان سعودی یکی از حامیان بزرگ گروه‌های جهادی است که این کار را با پشتیبانی مالی و ارسال سلاح انجام می‌دهد. گروه‌هایی که شاید بهتر از جبهه النصره نباشند.

او در خصوص شیوه‌ غرب در مبارزه با تروریسم توضیح داد: ایالات‌متحده مبارزه خود با داعش را علنی اعلام کرده است و استراتژی خود را در مقابل این گروه، استفاده از متحدان منطقه‌ای برای اعمال فشار علیه آن تعریف کرده است. شاید بعد از این بود که داعش شروع به اجرای حملات خود علیه اهداف غربی کرد. همین موضوع باعث شد تا این احتمال که آمریکا و غرب در برابر داعش سازشی از خود نشان دهند غیرممکن شود و به‌سادگی از این موضوع عبور نکنند. البته ناگفته نماند که نباید فشار افکار عمومی را در این موضوع نادیده گرفت چراکه آن‌ها خواستار شدت عمل از سوی ایالات‌متحده و غرب هستند.

وی ادامه داد: به‌این‌ترتیب، ایالات‌متحده حملات هوایی خود علیه این گروه را با مشارکت گروه‌های محلی، ازجمله کردها و شبه‌نظامیان شیعه در کنار ایران گسترش داد. تنها مشکل این است که پس از جنگ عراق، مردم آمریکا به‌هیچ‌وجه دوست ندارند تا دولتشان در جنگی دیگر در خاورمیانه شرکت داشته باشد. همین امر باعث شده است تا ایالات‌متحده سیاست محتاطانه‌تری را در پیش گیرد.

گلوین در توضیح عدم جدیت ایالات‌متحده در مبارزه با جریان‌های تروریستی خاورمیانه گفت: هنگامی‌که اوباما، کمپینی در مبارزه با داعش ایجاد کرد، به این نکاتی از جمله قساوت اعمال‌شده بر ایزدی‌ها، حفاظت از کارکنان دیپلماتیک آمریکا و سد موصل اشاره داشت؛ اما دلیل واقعی ایالات‌متحده آمریکا از مداخله در برابر داعش ایجاد سدی در برابر سیستم دولت خاورمیانه، یعنی تهدیدی به نام «خلافت» است. این را فراموش نکنیم که اختلال در سیستم دولتی می‌تواند انواع و اقسام مشکلات را برای اسرائیل، عراق، ترکیه و البته سوریه به همراه داشته باشد و این به معنای ایجاد اختلال برای ایالات‌متحده است چراکه خواستار و مطلوب آمریکا حفظ وضع موجود در خاورمیانه است.

او بابیان اینکه انتخابات آینده احتمالاً تأثیر بسیار کمی در توافق هسته‌ای ایران دارد، توضیح داد: اگر ایران همچنان به تعهدات خود پایبند باشد به سه دلیل نتیجه این انتخابات تأثیر بسیار کمی در توافق هسته‌ای ایران خواهد داشت: نخست اینکه اکثر تحریم‌ها هم‌اکنون در حال برداشته‌شده شدن است و بسیاری از کشورهای اروپایی (و شرکت‌های آمریکایی) نمی‌خواهند تا این تحریم‌ها دوباره به اجرا درآیند. دوم اینکه جای تردید است که جمهوری خواهان بتوانند هم کاخ سفید و هم اکثریت‌قریب به اتفاق اعضای کنگره را به دست آورند. یک‌بار دیگر باید تأکید کنم که احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری بسیار بسیار کم است. مهم نیست که چگونه ممکن است همه‌چیز از خارج آمریکا به نظر می‌رسد؛ اما سومین دلیل که شاید مهم‌ترین دلیل هم باشد این است که توافق با ایران بهترین گزینه برای غرب بود.

وی در توضیح اینکه چرا توافق با ایران بهترین گزینه پیش روی آمریکا بود، گفت: توافق هسته‌ای ایران با غرب، یخ دیپلماتیک میان ایالات‌متحده و ایران را ذوب کرد. به همین دلیل است که ایران برای شرکت در مذاکرات ژنو 3 دعوت‌شده است. اوباما به‌خوبی می‌داند که اگر ایالات‌متحده و ایران رابطه خصمانه‌ای داشتند، غرب نمی‌توانست از ظرفیت‌های ایران به‌خوبی بهره‌مند شود. درهرصورت ایران یک «بازیگر» اصلی محسوب می‌شود و بنابراین نقش سازنده و تأثیرگذاری در داخل مذاکرات یا مُخِلِ خارج از مذاکرات دارد. این را هم فراموش نکنیم که ایالات‌متحده با اتحاد جماهیر شوروی به‌رغم رقابت خود، رابطه تنش‌زایی را داشت که البته ممکن است همین کار را با ایران هم انجام دهد.

استاد دانشگاه کالیفرنیا در توضیح سفر پیش روی ترامپ به فلسطین اشغالی گفت: برای نامزدهای ریاست جمهوری حادثه‌ای غیرمعمول نیست که قبل از انتخابات به اسرائیل مراجعه کنند. هرچند اغلب آن‌ها برای سفر خود به اسرائیل دلایلی را ذکر می‌کنند اما سفر به اسرائیل به آن‌ها کمک می‌کند تا از حمایت یهودیان (انتخاباتی و مالی) در انتخابات اطمینان حاصل کنند. البته گفته می‌شود که این سفر به کسب بیشتر آزادی، مغلوب ساختن و پیشی جستن او در میان یهودیان آمریکایی کمکی نمی‌کند؛ زیرا آن‌ها تمایل دارند تا به لیبرال‌ها و دموکرات‌ها رأی بدهند؛ بنابراین بازدید او نمی‌تواند نتایج بسیاری را به همراه داشته باشد. از طرفی این تردید همچنان وجود دارد که آیا ترامپ می‌تواند رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا شود یا خیر. در این میان چیز جالب‌توجه دیگری هم وجود دارد و آن اینکه دو نامزد مهم یعنی ترامپ و برنی ساندرز از سوگند وفاداری به دولت نتانیاهو خودداری کرده‌اند.

گلوین سیاست‌های پیشنهادی ساندرز را در خصوص اسرائیل غیرمعمول دانست و ادامه داد: ترامپ می‌گوید اگر بتواند به کاخ سفید راه یابد، به‌عنوان یک «کارگزار صادق» در مذاکرات بین اسرائیل و فلسطین عمل خواهد کرد. ساندرز در اقدامی عجیب از دولت اسرائیل انتقاد کرده و گفت که باید با فلسطینی‌ها با عزت رفتار شود و آن‌ها کشور خود را داشته باشند؛ اما درباره هیلاری کلینتون باید گفت او نه‌تنها قاطعانه طرفدار اسرائیل است، بلکه می‌توان او را به‌طورکلی «جنگ‌طلب» عنوان کرد که قصد دارد این نوع سیاست را وارد خاورمیانه کند. او همان کسی بود که در دولت، اوباما را برای تغییر رژیم در لیبی و دخالت مستقیم آمریکا در سوریه تحت‌فشار قرار داد.

او تنها راه پایان بحران یمن را مذاکرات صادقانه عنوان کرد و ادامه داد: بحران یمن را تنها می‌توان از طریق مذاکره حل‌وفصل کرد، اما برخلاف تلاش‌های قبلی در مذاکرات، این بار این مذاکرات صادقانه انجام شود. در تلاش‌های قبلی در مسیر میانجیگری و مذاکره، رژیم و مخالفان وفادار بیش‌ از حد مجال را به دست گرفتند. به عبارتی سیاستمدارانی که نمی‌خواستند از شر رژیم فاسد خلاص شوند بلکه به دنبال قدرت بیشتری در درون آن می‌گشتند. این در حالی بود که دیگر عناصر سیاسی شامل جنبش جدایی جنوبی و حوثی‌ها یا کمتر توانسته بودند حضور یابند یا اصلاً دعوت نشده بودند.

وی با اشاره به اینکه یمن به یک نظام سیاسی جدید نیاز دارد، تأکید کرد: نظام سیاسی در یمن به یک‌ خانه‌تکانی اساسی نیاز دارد تا به وضعیتی باثبات دست یابد. این بدان معنی است که علی عبدالله صالح و عبد ربه منصور هادی باید از جریان مذاکرات خارج شوند. در غیر این صورت نباید انتظار این را داشته باشیم که مذاکرات به نتایج رضایت بخشی منتهی شود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
triboon
طبیعت