حسین منزوی؛ دو نگاه در یک شاعر
حسین منزوی نه تنها در غزل فارسی امضای خاص خود را دارد، در سرودههای ترکی نیز ویژگیهای خاص خود را دارد؛ ویژگیهایی که حکایت از آن دارد که منزوی در این دسته از سرودهها، شاعر دیگری است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، منوچهر آتشی، حسین منزوی را پرنده بیقرار غزل و قربانی فرشته بیرحم شعر معرفی میکرد و او را بهنوعی، بنیانگذار شیوه دیگر از تغزل میدانست که تغزلی بدیع و چشمگیر در غزل داشت. منزوی در غزل امضای خاص خود را داشت. بسیاری از شاعران و سخنوران معاصر او را از نوآوران غزل معاصر میدانند که سهم بزرگی در غزل امروز ایفا کرده و با استفاده از مایههای شعر نو، طرحی جدید بر پیکره یک قالب کلاسیک انداخته است.
آنچه که منزوی را از شاعران همقطار، متمایز و ممتاز میکند، نوع نگاه او به غزل به عنوان یک قالب چند بعدی است که هم میتواند احساسات و لحظات تغزل را در خود جای دهد و هم ظرفی باشد برای مظروفی بزرگتر با بنمایههای اجتماعی و عرفانی؛ به قول سهیل محمودی، او گذشته را به خوبی از نگاه امروز میدید. از این رو، از منزوی میتوان به عنوان یکی از برجستهترین قریحههای شعری به ویژه در غزل یاد کرد.
اردیبهشتماه امسال وجه دیگری از توانایی شاعری منزوی در قالب کتابی با عنوان «دومان» منتشر شد. «دومان» دربردارنده مجموعهای از سرودههای ترکی این شاعر است که برای نخستینبار به چاپ رسیده و انتشار آن را فصل پنجم برعهده داشته است.
این کتاب از دو بخش ترکی و فارسی تشکیل شده است که «غزللر»، «قوشمالار/ دؤردولوک/ مخمسلر»، «سربستلر»، «بایاتیلار» و «باشقا شعرلر» 5 سرفصل بخش ترکی و «غزلها»، «شعرهای هجایی/ چارپارهها/ مخمسها»، «شعرهای آزاد»، «بایاتیها» و «سایر شعرها» 5 سرفصل بخش فارسی کتاب است. شعرهای ترکی این مجموعه را بهروز منزوی ترجمه کرده است.
بهروز منزوی در مقدمه این کتاب آورده است: «شاید وقتی دیگر از گرههایی که این همه سال در کار چاپ اشعار ترکی حسین منزوی افتاده بود سخن به میان آورم ولی از آنجا که شرح و بسط مشکلات – که البته در گذشته و حال، هیچ مرجع رسمی نداشتهاند – جز یادآوری تلخیها و آلودن شیرینی انتشار این دفتر، هیچ سود و ثمری ندارد، درمیگذرم؛ اما در عین حال، از آن روی که خود را موظف به توضیح در مقابل مخاطبان شعر آن بزرگ میدانم، تنها به این نکته بسنده میکنم که این اشعار – طبق قراردادی که خود شاعر منعقد کرده بود – در اختیار ناشری بود که بالاخره پس از 10 سال، آن قرارداد فسخ شد و شعرها قانوناً در اختیار این حقیر قرار گرفت.»
به اعتبار مقدمه، شعرهای ترکی این دفتر از منزوی، به لهجه زنجانی است. در نوشتن کلمات تلاش شده چنان که تلفظ میشوند، نوشته شوند و آن دسته از اسامی که ترکی نبودهاند، به رسم الخط فارسی نوشته و کلماتی که تلفظ عربی و فارسی و ترکیشان یکیست به همان صورت که در فارسی نوشته میشوند، آورده شدهاند.
منزوی خود شعرهای ترکیاش را «سیاهمشق»هایی تعبیر کرده است که از شاعری تازهآزموده در این راه سروده شده است: «اینک هم که این دفتر کوچک را بهسوی شما میفرستم و تعدادی از شعرهای ترکیام را به آن میسپارم تا به حضور بیاوردشان، بازهم به زبان مادری- ترکی عزیز محبوب و پر امکان و روان- سرودهام. البته اعتراف میکنم که در شعر ترکی من هنوز چندان کهنهکار نیستم. میشود گفت اینها در اصطلاح فارسیاش- «سیاه مشق»های شاعر کوچک شما در زبان ترکی است که اگر بپذیرید، به شما دوستان عزیز شعر، پیشکش میشود».
اما شاعران و منتقدان شعری نظری متفاوت با نظر منزوی درباره سرودههای ترکیاش دارند. صمیمت در زبان سرودههای ترکی منزوی از جمله ویژگیهایی است که برای ابیات آن برشمردهاند. او با استفاده از گویش زنجانی و با آگاهی از فرهنگ مردم عامه و اطلاع از تشبیهات و تعبیرات رایج در میان مردم، توانسته چنین ظرفیتی برای اشعار ترکیاش ایجاد کند و به اصطلاح خودمانی بگوید.
در روزگار منزوی، شاعران دو زبانهای بودند که هم در ترکی تلاش کردهاند و هم در فارسی اشعاری سرودهاند، اما عمده توفیق آنها در فارسی بوده است. قصه منزوی گویا متفاوت است. ویژگیهای شعری او در «دومان» مانند استفاده از خیال و صنایع شعری سبب شده تا اشعاری متفاوت بسراید. شاید در شناختن هرچه بیشتر «دومان» همین تعبیر اسماعیل امینی کافی باشد که گفت: منزوی در اشعار ترکی خود گویا منزوی دیگری است که فضاهای عاشقانه و ادبیات خاص خود را دارد.
انتهای پیام/