مرگ کودکانه‌ها زیر آسمان شهر یاسوج/کودکان کار یاسوج در بی‌پناهی قد می‌کشند

مرگ کودکانه‌ها زیر آسمان شهر یاسوج/کودکان کار یاسوج در بی‌پناهی قد می‌کشند

زیر آسمان شهر یاسوج در هیاهوی زندگی شهرنشینی و در دل پیاده‌روهای سخت و زمخت کودکانی مردانه کار می‌کنند کودکانی که تصویری ملموس از نابرابری را در قرن مدرنیته به نمایش می‌گذارند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از یاسوج، دوران کودکی پر‌خاطره‌ترین و زیباترین دوران زندگی است، دورانی که هر چند ساله هم که باشید باز هم بدجور دلتان می‌خواهد به آن روزها برگردید و به بازی‌ها و هم‌بازی‌هایش، به فیلم‌ها و کارتون‌های بی‌تکلفش، به خوراکی‌های خوشمزه‌ و به شیطنت‌هایش فکر کنید.

اما دنیای نابرابر و روزگار ناکوک از فقر قصه تلخی به نام کودکان خیابانی و کودکان کار آفریده است، کودکانی که وقتی بزرگ شوند هیچگاه آرزوی بازگشت به تلخ‌ترین دوران زندگیشان را نخواهند داشت.

حکایت کودکان کار یاسوج روایتی تلخ از مرگ تدریجی زیباترین سال‌های زندگی یک انسان‌ در پیچ و خم ناسازگاری‌های روزگار است، قاصدک‌های بی‌پناهی که به گفته مسئولان این استان هر روز بر آمارشان افزوده می‌شود.

عصرها اگر به مرکز شهر یاسوج بروی پس از طی هر چند قدم کودکی را می‌بینی که بر روی زمین سخت و زمخت نشسته، با نگاه ملتمسانه‌اش عابران را به سوی خود می‌خواند، مانند قاصدکی که روی سنگ‌فرش خیابان در انتظار دستی سخاوتمند باشد.

کودکان میدان استانداری یاسوج هم که صبح و عصر نمی‌شناسند گویی دردهایشان از همه بیشتر است. کسانی که از میدان استانداری عبور می‌کنند هرگز خاطره تلخ این کودکان و نوجوانان که با بسته‌های دستمال کاغذی پشت چراغ‌قرمزها ایستاده، مردانه کار می‌کنند را از یاد نخواهند برد.

علی یکی از این کودکان است، کودک 8 ساله‌ای که فلکه ساعت شهر یاسوج را برای کار و کاسبی روزانه‌اش انتخاب کرده است.

این کودک یاسوجی در حالی که در کنار ترازوی کوچکی نشسته، با لبخند تلخی که در گوشه لب‌هایش یخ زده است می‌گوید "خاله بیا خودتو وزن کن". و هرچند ترازوی علی 60 کیلو را 67 نشان می‌دهد از او می‌خواهم چند دقیقه‌ای را با من صحبت کند.

مثل آدم بزرگ‌ها حرف می‌زند درد و رنج روزگار از او یک مرد ساخته، مردی 8 ساله با کوله‌باری از مشکلات که نان به خانه می‌برد تا مرهمی بر زخم‌های پدر علیل و زمین‌گیرش باشد و کمی از خستگی‌های مادر بکاهد، تا مجبور نباشد برای لقمه‌ای نان دستش را جلوی این و آن بلند کند.

این کودک یاسوجی به خبرنگار تسنیم می‌گوید: پدرم زمین‌گیر است و نمی‌تواند کار کند، من و مادرم مخارج خانه را تأمین می‌کنیم مادرم در خانه‌های مردم و من در خیابان کار می‌کنم.

علی از اینکه ترک تحصیل نکرده خوشحال است و اظهار می‌کند: صبح‌ها به مدرسه می‌روم و عصرها کار می‌کنم.

از درآمد روزانه‌اش می پرسم و او می‌گوید: خدا را شکر، اگر کار و کاسبی خوب باشد روزی 8 تا 10 هزارتومان درآمد دارم.

از آرزوهایش می‌پرسم، نگاه معصومش را از من دور کرده چند دقیقه‌ای را به گوشه‌ای دیگر خیره می‌شود، دوباره نگاهم می‌کند و می‌گوید "خاله من آرزو زیاد دارم، دوس دارم برای بابام ویلچر بخرم و اونقد پولدار بشیم که دیگه مامانم تو خونه کسی کار نکنه".

مردانگی نگاه پرهیبت کودکانه‌اش طعنه به روزگار ناکوکش می‌زند، چهره معصوم کودکی که با مردانه حرف زدنش زمین تا آسمان تضاد دارد کودکی که در 8 سالگی مجبور است مانند یک مرد رفتار کند پارادوکسی تلخ که تا ابد بر تارک تاریخ خواهد ماند.

از علی دور می‌شوم و در مسیرم تا خانه ده‌ها علی دیگر را می‌بینم، بزرگ‌مردان کوچکی که آینده‌ای مبهم را یدک می‌کشند.

اما به گفته مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از 271 کودک کار در این استان شناسایی شده و این آمار از رشد فزاینده‌ای برخوردار است.

رشد فزاینده آمار کودکان کار در کهگیلویه‌وبویراحمد

مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری کهگیلویه و بویراحمد در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم می‌گوید: کودکان خیابانی کسانی هستند که در خیابان و اماکن پرتردد به صورت دائمی یا موقت مشغول کسب درآمد یا وقت‌گذرانی هستند.

حجت‌الاسلام سیدعلی‌فتح میرمحمدی با بیان اینکه تاکنون حدود 271 کودک کار در این استان شناسایی و برای آنها پرونده تشکیل شده است، می‌افزاید: آمار این کودکان در استان رشد فزاینده‌ای دارد.

وی بیان می‌کند: اکثر این کودکان در کنار کار، به تحصیل هم مشغولند، اما بعضی آنها ترک تحصیل کرده‌اند.

میرمحمدی تصریح می‌کند: بعضی از این کودکان بدون سرپرست بوده و بخشی از هزینه‌های زندگی خود را از طریق کارکردن در چهاراه‌ها، پشت چراغ قرمزها، واکس‌زنی در معابر و یا به روش‌های دیگر تأمین می‌کنند.

بیشترین آمار کودکان کار استان متعلق به یاسوج است

مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به روند رو به رشد مهاجرت به شهر یاسوج و با بیان اینکه در  5 سال گذشته حدود 40 هزار نفر به این شهر مهاجرت کردند، می‌گوید: بیشترین آمار کودکان کار استان متعلق به شهر یاسوج است.

میرمحمدی با بیان اینکه اورژانس 123 معمولا این کودکان را زیرنظر دارد و از آنها تست روانشناسی می‌گیرد، اظهار می‌کند: علاوه بر این، خانواده‌های این کودکان احضار شده و آموزش‌های لازم به آنها داده می‌شود.

آسیب‌های اجتماعی در کمین کودکان کار

وی بیان می‌کند: بعضی از این خانواده‌ها از آسیب‌هایی که در کمین این کودکان است آگاه نیستند، و در برخی موارد این خانواده‌ها با توجه به آموزش‌هایی که به آنها داده می‌شود از کار کردن کودکان خود در خیابان‌ها ممانعت می‌کنند.

مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری کهگیلویه و بویراحمد با بیان اینکه کودکان کار در معرض آسیب‌ها و سوء‌استفاده‌های بسیاری هستند، سرقت و حمل مواد مخدر را از مهم‌ترین این آسیب‌ها نام برد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از یاسوج، سرقت، اعتیاد و تجاوز تنها گوشه‌ای از آسیب‌های بی‌شماری است که در کمین کودکان کار کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد.کودکانی که مسئولان این استان از رشد فزاینده تعداد آنها در این استان خبر می‌دهند بدون آنکه راهکاری برای جلوگیری از این معضل ارائه دهند.

اما حکایت پرغصه کودکان کار را شاید نیما یوشیج در شعر زیبای داروگ بهتر بیان می‌کند آنجا که می‌گوید: خشک آمد کشتگاه من، در جوار کشت همسایه. گرچه می‌گویند: "می‌گریند روی ساحل نزدیک، سوگواران در میان سوگواران." قاصد روزان ابری، داروگ ! کی می‌رسد باران؟ بر بساطی که بساطی نیست، در درون کومه‌ی تاریک من که ذره‌ای با آن نشاطی نیست، و جدار دنده‌های نی به دیوار اتاقم دارد از خشکیش می‌ترکد، چون دل یاران که در هجران یاران، قاصد روزان ابری ، داروگ ! کی می‌رسد باران؟

گزارش از مرضیه جوشن

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon