جنگ سرد مسکو و ناتو در قاره سبز


تشدید تنش میان روسیه و ناتو باعث قربانی شدن اروپا و ایجاد فضایی مشابه با جنگ سرد خواهد شد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، مقامات ناتو همچنان رویکرد تهدید محور خود را نسبت به روسیه حفظ کرده اند. این روند پس از وقوع حوادث اوکراین تشدید شده است. استقرار نیروهای ناتو در خاک اروپا، گارد بسته مسکو در قبال ناتو را تقویت کرده است. از سوی دیگر، استراتژی گسترش ناتو به شرق نیز در تقابل مستقیم با استراتژی های سیاست خارجی مسکو قرار دارد. محصول این منازعات، ایجاد فضایی مشابه جنگ سرد در مناسبات مسکو و ناتو است.علی رغم اینکه برخی مذاکرات میان روسیه و ناتو با هدف عادی سازی روابط طرفین و جلوگیری از تشدید تنشها میان کاخ کرملین و ناتو برگزار شده است، اما خروجی این جلسات کاهش تنش میان طرفین نبوده است. رفتار و گفتار مقامات رسمی و فرماندهان ناتو ، حاکی از افزایش تنش ما بین دو طرف می باشد. حتی برخی تحلیلگران معتقدند در صورت ادامه وضعیت فعلی و اصرار ناتو مبنی بر استراتژی گسترش ناتو به شرق، مجادله میان روسیه و ناتو تبدیل به منازعه خواهد شد. در این صورت ممکن است پای تهدیدات نظامی به صورتی جدی تر در این معادله پیچیده به میان بیاید. اما سوال اصلی اینجاست که تکلیف برخی بازیگران اروپایی در این منازعه چه خواهد بود؟

در این خصوص ملاحظاتی وجود دارد که باید در تجزیه و تحلیل اوضاع جاری آنها را مدنظر قرار داد:

مهم ترین نکته در خصوص مناسبات روسیه و ناتو در برهه زمانی فعلی، وحشت برخی از اعضای اروپایی ناتو از تشدید تقابل با مسکو است. واقعیت امر این است که در صورت تشدید تنش میان روسیه و ناتو، بازیگران اروپایی به مراتب نسبت به ایالات متحده آمریکا آسیب پذیر تر خواهند بود. در سال 2015 میلادی و پس از تشدید منازعات روسیه و ناتو بر سر اوکراین، مقامات پیمان آتلانتیک شمالی سخن از گسترش ناتو به میان آوردند. در مقابل، سرگی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه صراحتا هشدار داد که گسترش ناتو به شرق می تواند منجر به تغییر نقشه ژئو استراتژیک اروپا شود. این تهدید به تنهایی نشان دهنده حساسیت مسکو نسبت به خطوط قرمز استراتژیک و امنیتی و جغرافیایی خود محسوب می شود. اظهارات سرگی لاوروف پیام مشخصی را برای کشورهای اروپایی به دنبال داشته و دارد : اینکه در صورت تقابل با ناتو، اروپا قربانی اصلی روسیه خواهد بود.

کشورهای اروپایی در قبال این اظهارات دو رویکرد متفاوت را در پیش گرفته اند.برخی کشورها مانند مونته نگرو راه تعامل بیشتر با ناتو و برخی کشورها و احزاب اروپایی در صدد رفع موانع موجود در ارتباط با روسیه و عادی سازی روابط با مسکو هستند. نمونه بارز این مسئله را باید در درون ساختار سیاسی آلمان جست و جو کرد ، جایی که آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان و فرانک والتر اشتاین مایر وزیر امور خارجه این کشور سیگنالهای متفاوت را با مسکو مخابره می کنند.

در حالی که مرکل پیام آور استمرار تحریمهای اروپا علیه روسیه می باشد، اشتاین مایر بر لزوم لغو تحریمهای روسیه تاکید می کند. این دوگانکی فراتر از آنکه محصول تعلق خاطر حزبی اشتاین مایر به سوسیال دموکراتها باشد، محصول نوعی منازعه و دیالکتیک سیاسی در اروپای واحد بود. بر اساس این دیالکتیک، عده ای از سران اروپایی خواستار حل مسئله با استناد به عادی سازی روابط با روسیه بوده و عده ای دیگر، تشدید تهدیدات و تحریمها علیه مسکو را تنها راهکار مقابله با وضعیت موجود می دانند.

مقامات ناتو در بیانیه اخیر خود در تیرانا( پایتخت آلبانی) بر مقابله با تهدیدات بالقوه روسیه تاکید کرده اند اما سخنی از تهدیدات بالفعل خود علیه روسیه به میان نیاورده اند! در این خصوص مقامات  ناتو در صدد هستند  4 هزار سرباز را در بالتیک مستقر کنند تا قدرت دفاعی و حضور نظامی خود را در شرق اروپا تقویت کنند. این نیروها قرار است در کشورهای لهستان، لیتوانی، لتونی و استونی مستقر شوند.

افزایش حضور ناتو در شرق اروپا به معنای اعلام تقابل مستقیم با روسیه است. با این حال دستان بازیگران اروپایی ناتو در این تقابل بیش از هر زمان دیگری بسته است. کشورهای اروپایی عضو ناتو نسبت به هزینه ها و تبعات تقابل با مسکو ( در هر سطحی) آگاه هستند. بنابراین ناتو هم اکنون در نقطه صفر( نقطه ای که در آن امکان اقدام عملی علیه روسیه وجود ندارد) قرار دارند.موضوعی که ایالات متحده آمریکا به عنوان بازیگراصلی غیر اروپایی ناتو را بیش از پیش نگران ساخته است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط