جهان عرب رو در روی هم؛ سلاح عربها خودی را نشانه رفته است
از آخرین رویارویی عربها با دشمن اصلی یعنی اسرائیل حدود نیم قرن میگذرد و از آن پس، عربها پیش از اینکه علیه رژیم اشغالگر قدس متحد شوند، گلولههای خود را بهسمت ملتهای عرب نشانه رفتهاند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، برخی کشورهای عربی چنان علیه برخی دیگر وارد صف بندی و حتی عملیات نظامی و اشغالگری شده اند که نه تنها از اتحاد بین آنان علیه دشمن اصلی نشانی دیده نمی شود بلکه در چند سال اخیر نام هایی نظیرسپر جزیره و توفان قاطعیت بیش از هر چیز دیگری از درون کشورهای عربی به گوش رسیده است.
صدام آغازگر رویارویی اعراب
جنگ یک کشور عرب علیه یک کشور دیگر عربی زمانی کلید خورد که صدام در سال 1990 به کویت حمله کرد در نتیجه جنگ بهمعنی واقعی بین کشورهای عربی شعلهور شد بهگونهای که صدام خاک کویت را به اشغال در آورد و آمریکا برای باز پس گیری آن ائتلاف گستردهای تشکیل داد.
کویت کانون وحدت عربها علیه صدام
علاوه بر مشارکت چند کشور اروپایی از جمله انگلیس، فرانسه، کانادا و اسپانیا کشورهای عربی شامل عربستان، مصر، سوریه، امارات متحده عربی ، بحرین و عمان نیز وارد جنگ کویت شدند بهگونهای که این تعداد کشور عربی هیچگاه یکجا در هیچ جنگی علیه اسرائیل حضور نداشتند.
این در حالی بود که از آخرین باری که عربها بهشکل جدی و یکصدا علیه اسرائیل قد علم کرده بودند، حدود 20 سال میگذشت به این معنی که در سال 1973 اعضای پارلمان کویت از تمام کشورهای عربی خواست از نفت بهعنوان سلاح سیاسی علیه اسرائیل استفاده کنند.
اعلام آمادگی کویت برای بستن شیرهای نفت و تحریم اسرائیل
درخواست کویت در حالی مطرح شد که کشورهای عربی در سال 1948 و پس از آن در سال 1967 جنگ با اسرائیل را تجربه کرده بودند، در آن زمان و بهعبارت دقیقتر در مارس 1973 شیخ صباح امیر کویت اعلام کرد هر زمان که جنگ بین عربها و اسرائیل آغاز شود، شیرهای نفت را میبندد.
نگرانی غرب از موضع یکپارچه عربها علیه اسرائیل
در اکتبر همان سال انور سادات و حافظ اسد رؤسای جمهور وقت مصر و سوریه اسرائیل را هدف حمله قرار دادند اما تغییر ناگهانی موضع انور سادات موجب شد این جنگ به شکست منتهی شود.
این پیشنهاد کویت موجب شد عربها حامیان اسرائیل را مورد تحریم نفتی قرار دهند تا جایی که موضع یکپارچه عربها موجب نگرانی جدی کشورهای صنعتی غرب شد.
از آن زمان به بعد دیگر ارتشهای عربی هیچ جنگی را علیه اسرائیل تجربه نکردند و هیچگاه هیچ تحریم نفتی از سوی سران عرب علیه اسرائیل اعمال نشد و سالهاست که عربها بهجای جنگ با اسرائیل به جان یکدیگر افتادهاند بهگونهای که اسرائیل هدف حمله هیچ یک از ارتشهای عربی نیست و از این بدتر اینکه در جنگ عربها علیه یکدیگر همواره در صف یکی از طرفهای درگیر قرار گرفته است.
عرض اندام نیروهای سپر جزیره در بحرین
در تاریخ 14 مارس 2011 نیروهای سپر جزیره بهمنظور سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز در بحرین وارد این کشور شدند و عربستان در صف مقدم این نیروها بود به این معنی که نیروهای نظامی سعودی با عبور از پل حدفاصل بین عربستان و بحرین وارد خاک این کشور شدند و عملاً دست به اشغالگری زدند.
به این ترتیب پس از اشغال کویت و صفبندی عربها علیه صدام، بار دیگر آتش جنگ عربی ــ عربی برافروخته شد با این تفاوت که این بار عربها در کنار نظام ظالم آل خلیفه قرار گرفته و در برابر ملت بحرین قد علم کرده به سرکوب آنان برخاستند.
اشغال خاک بحرین با چهمجوزی؟
سپر جزیره نام نیروهای نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است به این ترتیب که اعضای این شورا شامل عربستان، امارات، کویت، قطر، بحرین و عمان بهمنظور تشکیل یک قدرت نظامی خلیجی برای دفاع از امنیت خود و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی نیرویی را تشکیل دادند که سپر جزیره نام گرفت.
هسته اولیه تشکیل این نیروها در نوامبر 1982 بنا گذاشته شد به این معنی که وزیران دفاع کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در سومین نشست این شورا در منامه پایتخت بحرین، پیشنهاد کردند که یک نیروی دفاعی مشترک تحت عنوان سپر جزیره تشکیل شود.
عربستان مقر استقرار نیروهای سپر جزیره
اولین تکاپوی سپر جزیره در سال 1983 در رزمایش مشترک با نیروهای مسلح کشورهای عضو در امارات کلید خورد و چند سال بعد یعنی در سال 1986 مقر این نیروها شامل پنج هزار نیروی نظامی در منطقه «حفر باطن» واقع در شمال شرق عربستان تعیین شد.
در سال 2000 رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در صدد افزایش تعداد نیروهای سپر جزیره و بهروز کردن تجهیزات نظامی آن برآمدند و پس از آن نیز در اکتبر 2002 اعضای این کشورها در مسقط پایتخت عمان تشکیل جلسه دادند تا در مورد راهبردهای جدید برای گسترش این نیروها بحث و تبادل نظر کنند، در آن زمان این کشورها از آمادگی برای افزایش تعداد نیروهای سپر جزیره به 22 هزار نیرو خبر دادند.
در سال 2003 و زمانی که آمریکا در تکاپوی حمله به عراق بود، کویت اعلام کرد که رضایت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را برای استقرار یگانهای نظامی سپر جزیره در خاک خود به دست آورده است.
مواضع متزلزل عربستان در قبال سپر جزیره
دو سال بعد یعنی در سال 2005، «یوسف بن علوی» وزیر خارجه عمان اعلام کرد که با سرنگونی رژیم صدام دیگر نیازی به وجود سپر جزیره نیست در نتیجه پیشنهاد منحل شدن این نیروها را مطرح کرد و عربستان یک ماه بعد در واکنش به این اظهارات، با پیشنهاد بن علوی موافقت و در عین حال اعلام کرد که هر کشوری ناظر نیروهای نظامیاش باشد و جالب اینکه یک سال بعد یعنی در نوامبر 2006 بار دیگر تغییر نظر داده و این بار پیشنهاد کرد که توانمندیهای بازدارندگی نیروهای سپر جزیره توسعه پیدا کند و یک سیستم فرماندهی مشترک برای آن در نظر گرفته شود.
بهدنبال این تحولات در سال 2008 «عبدالرحمن العطیه» دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس اعلام کرد که نیروهای نظامی سپر جزیره در کشورهای خود مستقر شوند.
همزمان با آغاز اعتراضات مسالمت آمیز مردم بحرین، پادشاه این کشور بهبهانه دفاع از منافع راهبردی و در واقع بهمنظور سرکوب اعتراضات مردمی که از 14 فوریه 2011 در این کشور شکل گرفته بود، ورود نیروهای سپر جزیره به خاک بحرین را خواستار شد و این بهترین بهانه برای نیروهای نظامی عربستان بود تا در قالب نیروهای سپر جزیره وارد خاک بحرین شوند و بهمحض ورود به این کشور دهها نفر از بحرینیها را به شهادت رساندند و عدهای را نیز مجروح کردند.
جنگ عربی ــ عربی این بار در سوریه و عراق
اما جنگ عربی ــ عربی به استقرار نیروهای سپر جزیره به بحرین محدود نماند بلکه با شعلهور شدن آتش ناآرامیها و بحران در سوریه و عراق روی دیگری از جنگ عربی نمود پیدا کرد و گروههای متعدد تروریستی که از سوی کشورهای عربی از جمله عربستان و قطر حمایت میشوند، سوریه و عراق را به صحنه ناامنی و کشتار تبدیل کردند.
در سوریه، عربستان و قطر از هیچ توطئهای برای سرنگونی دولت بشار اسد دریغ نکردند و عادل جبیر وزیر خارجه عربستان بهعنوان بلندگوی این کشور در مناسبتهای مختلف همواره برکناری بشار اسد را شرط حل و فصل بحران سوریه مطرح کرد.
ریاض در این راستا همچنین میزبان مخالفان سوریه بوده است؛ کسانی که به مخالفان ریاضنشین معروف هستند و بارها در مسیر حل و فصل بحران سوریه کارشکنی کردهاند.
همدستی عربستان و قطر برای براندازی بشار اسد
عربستان، قطر و ترکیه در سال 2012 بر اساس یک پیمان محرمانه سعی کردند بشار اسد رئیس جمهور سوریه را از حکومت برکنار کنند البته آمریکا، فرانسه و انگلیس نیز در امضای این پیمان محرمانه دخالت داشتند.
در آن زمان «جولیان آسانژ» بنیانگذار سایت افشاگر «ویکیلیکس» از پیمان محرمانه قطر، ترکیه و عربستان سعودی برای براندازی دولت سوریه خبر داد.
بهگفته آسانژ عربستان در دشمنی با سوریه حتی بهخلاف دستورالعملهای آمریکا عمل کرد.
اقدامات خصمانه عربستان و قطر علیه شیعیان و اهلتسنن در لبنان
هنگامی که دشمنی عربها بهرهبری عربستان و قطر در سوریه به درهای بسته خورد و ریاض و دوحه در تحقق اهداف شوم خود در سوریه ناکام ماندند، سر پیکان اقدامات خصمانه خود را بهسمت لبنان نشانه رفتند و بر شعلهور کردن آتش جنگ طایفهای در این کشور متمرکز شدند.
عربستان و قطر برای تحقق اهداف مورد نظر خود در لبنان به گروههای تندرو و سلفی متوسل شدند در نتیجه شیخ الاسیر را گزینه مناسبی برای عملی کردن توطئههای خود یافتند به این معنی که او را به ابزار اختلاف افکنی بین شیعیان و اهل تسنن لبنان تبدیل کردند.
شیخ فتنه در لبنان
شیخ اسیر در جهان اسلام و حتی در میان اهل تسنن لبنان شخصیت مطرح و سرشناسی نبود و در واقع زمانی به میدان آمد که با دستاویز قرار دادن دفاع از اهل تسنن لبنان مواضع بهشدت منفی را علیه حزبالله و سایر شخصیتهای سرشناس شیعیان لبنان اتخاذ کرد.
وی برای اعتصاب در میدان شهدای بیروت و محکوم کردن اقدامات نظام سوریه فراخوان داد و پس از آن نیز به اعتصاب در شهر صیدا و در مسیر اتوبان بیروت بهسمت جنوب که محل گذر شیعیان از بیروت به مناطق شیعهنشین بود، دست زد و اعلام کرد تا وقتی حزبالله سلاح خود را زمین نگذارد، این اعتصاب را ادامه میدهد.
بهدنبال این اقدامات در سال 2013 صیدا به صحنه درگیریها بین همدستان احمد الاسیر و ارتش لبنان تبدیل شد که بر اثر آن 18 نظامی لبنان کشته شده و 11 تن از همدستان الاسیر نیز به هلاکت رسیدند.
اعتراف الاسیر به حمایت عربستان و قطر از اقدامات ضدلبنانی او
الاسیر پس از دستگیری به دست نیروهای امنیتی لبنان، اعتراف کرد که هدف او ضربه زدن به حزبالله بود و در این راه از کمک قطر و عربستان برخوردار بود و البته ناگفته پیداست که از حمایت مالی گسترده قطر بهرهمند بود و تلاش داشت امنیت و ثبات لبنان را متزلزل سازد.
ناگفته نماند که اقدامات عربستان و سایر عربها علیه حزبالله به اینجا ختم نشد زیرا چند ماه پیش شاهد بودیم که ریاض دسسیه دیگری را طراحی کرده و عربها را با خود همراه ساخت و حزبالله را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد.
جنگ مطبوعاتی عربستان علیه لبنان
یکی دیگر از اقدامات خصمانه عربستان در قبال لبنان در صحنه رسانهای بروز یافت به این معنی که شرکت ماهوارهای عربست با دیکته گرفتن از عربستان سعودی، دولت لبنان را برای تعطیلی شبکه تلویزیونی المیادین تحت فشار قرار داد.
دلیل این اقدام، مخالفت المیادین با تجاوز سعودی به یمن و سایر اقدامات خصمانه آن علیه کشورهای منطقه بود و در این راستا عربست از تصمیم خود برای فسخ قرارداد با دولت لبنان و انتقال ایستگاه پخش خود از منطقه جوره البلوط در لبنان به امان پایتخت اردن خبر داد.
پرواضح بود که این اقدام عربست در راستای دست و پا زدن عربستان برای خاموش کردن صداهای مخالف جنگ علیه یمن صورت گرفت.
حمله نظامی عربستان به یمن
عربستان در تاریخ 25 مارس 2015 میلادی برابربا ششم فروردین 1394 در چارچوب رهبری ائتلاف عربی و عملیات موسوم به توفان قاطعیت یمن را هدف حمله نظامی قرار داد. در چارچوب این عملیات جنگندههای پنج کشور عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس شامل عربستان، امارات، قطر، کویت و بحرین مناطق مختلف یمن را زیر آتش خود گرفتند.
هدف از آغاز این عملیات حمایت از دولت عبدربه منصور هادی و دشمنی با انصارالله و حامیان علی عبدالله صالح بود و جالب اینکه همه کشورهای عضو شورای همکاری خیلج فارس بهجز عمان در این عملیات شرکت کرده و به درخواست منصور هادی برای مبارزه با انصارالله پاسخ مثبت دادند و اتحادیه عرب نیز حمایت خود را از این عملیات اعلام کرد.
در این شرایط «عبدالملک الحوثی» رهبر جنبش انصارالله یمن در یک سخنرانی تأکید کرد که آمریکا و اسرائیل، قطر و عربستان عامل توطئهها علیه مردم یمن هستند.
وی از منصور هادی تحت عنوان عروسک خیمه شب بازی در دست عوامل توطئه علیه یمن یاد کرد.
عمیقتر شدن اختلافات عربها و فرصتطلبی اسرائیل
با در نظر گرفتن این وضعیت و هرچه عمیقتر شدن اختلافات بین کشورهای عربی باید پرسید چرا کشورهای عربی رو در روی هم قرار گرفتهاند؟
سؤال دیگر و البته مهمتر اینکه چرا هیچ اثری از دشمنی عربها با اسرائیل دیده نمیشود و هرچه آتش جنگ و اختلاف بین عربها بیشتر میشود، جنگ و دشمنی با اسرائیل بیش از پیش به فراموشی سپرده میشود؟
چرا اسرائیل از جنگهای عربی ــ عربی از جمله عملیات توفان قاطعیت در یمن حمایت میکند؟
نکته قابل توجه اینکه هیچ کشور عربی بهاندازه عربستان دشمن شاد کن نشده است تا جایی که اسرائیل در خصوص پروندههای مختلف منطقهای از جمله ایران، سوریه، بحرین، لبنان، عراق و نیز یمن از عملکرد عربستان خرسند است و در این شرایط پرتنش به متحد راهبردی عربها تبدیل شده است.
بیدلیل نیست که اسرائیل بهصراحت از تمایل به همکاری با بسیاری از دولتهای عرب از جمله عربستان سخن میگوید و همینجاست که باید مرگ اسطوره جنگ عربها با اسرائیل را اعلام کرد بهویژه اینکه بسیاری از عربهای منطقه و پیش از همه عربستان و امارات متحده عربی در صف اسرائیل و همپیمانی با آن قرار گرفتهاند.
انتهای پیام/*