اعتقاداتی که "علی‌اکبر" را بهشتی کرد/ منتقد "کتاب سبز قذافی" بهانه‌ای دست ساواک نمی‌داد

اعتقاداتی که "علی‌اکبر" را بهشتی کرد/ منتقد "کتاب سبز قذافی" بهانه‌ای دست ساواک نمی‌داد

کودکان، نوجوانان دیروز مسجد امام علی (ع) هرکدام، برای خود مدیری منحصربه‌فرد شده‌اند، حالا فرقی نمی‌کند حوزه مدیریتشان یک اداره دولتی باشد یا جایی دیگر، همین‌که اصول مدیریتی را آن‌گونه که هست پیاده می‌کنند، یعنی درسشان را خوب فراگرفته‌اند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، مردانی که اعتقادات دینی و توانایی مدیریتی‌شان را مدیون مجموعه مسجد امام علی (ع) و شهید علی‌اکبر اژه‌ای هستند، هنوز بعد از گذشت 35 سال از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، وقتی صحبت از واقعه ناگوار 7 ‌تیر سال 1360 می‌شود، اشک‌هایشان را نمی‌توانند پنهان کنند.

کودکان و نوجوان دیروز، امروز در منصب مدیریت قرار گرفته‌اند، بعضی در اداره شهر مشغول‌اند و بعضی در سنگر ورزش خدمت می‌کنند و عده‌ای هم کرسی دانشگاه را انتخاب کرده‌اند. کودکان و نوجوانان دیروز مکتب مسجد امام علی (ع)، امروز مردانی شده‌اند که هنوز مأوایشان کتاب «آرامش در بی‌کرانگی» و سنگ مزار شهید علی‌اکبر اژه‌ای است.

ابتدا تحصیلات دانشگاهی را تمام کنید و سپس به حوزه بیایید

شهید علی‌اکبر اژه‌ای در سال 1331 در یک خانواده روحانی در اصفهان به دنیا آمد. پدر او حضرت آیت‌الله علی‌محمد اژه‌ای از مجتهدین عالی‌قدر و روحانیون «به‌نام» اصفهان بود.

علی‌اکبر، پس از سپری کردن تحصیلات سیکل اول دبیرستان، به تحصیل علوم دینی در مدارس علمیه صدر، بازار صدر، خواجه ملاعبدالله پرداخت و هم‌زمان دیپلم دبیرستان را نیز گرفت. در پایان تحصیلات دبیرستانی با حضرت آیت‌الله گلپایگانی برای ادامه تحصیل در حوزه علمیه یا دانشگاه مشورت کرد؛ نظر ایشان مبنی بر تحصیل در علوم جدید بود و آیت‌الله گلپایگانی با استخاره با قرآن فرمودند «شما اول باید تحصیلات دانشگاهی را تمام کنید و سپس به حوزه بیایید.»

شهید اژه‌ای، مبارزات سیاسی مذهبی را در سال 44 با ورود به کانون تربیتی جهان اسلام که یک پایگاه فعال و مرکز سیاسی ـ مذهبی بود شروع کرد. با کمک دیگر برادران جزواتی پرمحتوا به نام «فرصت در غروب» را منتشر کرد؛ و در راه روشنگری نسل جوان و دانشجو سختی‌ها و مشقات فراوانی را متحمل شد.

در واقع بعد از تعطیلی حسینیه ارشاد و چند کانون فرهنگی دیگر «کانون علمی تربیتی جهان اسلام» در خیابان آمادگاه اصفهان فعالیت خود را افزایش داد و در چند بخش اقدام به تحرکات فرهنگی نمود.

حجت‌الاسلام مهدی اژه‌ای برادر شهید می‌گوید: سال آخر دبیرستان بودم که کانون جهان اسلام تعطیل شد؛ اما کانون یک صندوق پستی داشت که تعطیل نشد. کلیدش را من داشتم و علی‌اکبر که برای کارهای نشریه فرصت در غروب از همین صندوق استفاده می‌کردیم. ساواک فهمیده بود که بسته‌های زیادی به این صندوق ارسال می‌شود، شک کرده بود. احضارمان کردند برویم ساواک.

وی ادامه می‌دهد: بازپرسمان نادری بود، کسی که شکنجه‌هایش معروف بود، یک پرونده قطور گذاشت روی میز و شروع کرد به ورق زدن، هنوز سؤالات شروع نشده بود که سربازی آمد داخل و گفت: قربان! تلفن دارید. همین‌که نادری برای جواب دادن به اتاق بغل رفت، علی‌اکبر به سراغ پرونده رفت، همه‌اش کاغذ سفید بود، او ذهن تیزی داشت، خیالمان که راحت شد هر چه نادری پرسید ربطش دادیم به تعالیم پدر و مادر و احترام به خویشان.

آخر کار هم نادری گفت: بچه‌های خوبی باشید و به حرف پدر و مادرتان گوش دهید. «توی دلمان مرده بودیم از خنده.»

روحانی هم می‌تواند در چهارباغ قدم بزند

جلوانی، از شاگردان شهید اژه‌ای می‌گوید:‌ آن زمان خیلی از افراد بنی‌صدر را تائید می‌کردند، اما علی‌اکبر از همان زمان، مواضعش را نسبت به بنی‌صدر روشن کرده بود. کلاس‌های پر جنب‌وجوشی داشت. نیم ساعت حضور در کلاس درس شهید اژه‌ای برابر ده‌ها ساعت کلاس دیگر اساتید بود.

مجید کلانتری همدرس و مدرسه شهید اژه‌ای نیز، بینش قوی و مردم‌شناسی او را خاص خودش می‌داند و می‌گوید: ‌در شناخت گروهک‌ها، بینش قوی داشت شاید 6- 7 ‌ساعتی با افراد مخالف جلسه می‌گذاشت آن‌هم یکسره تا آن را به مسائل روز آگاه کند.

آن زمان هیچ‌یک از آقایان روحانی پارک نمی‌رفتند، آن‌هایی هم که می‌رفتند انگشت‌نما بودند. برای علی‌اکبر مهم نبود، در همه مکان‌ها حضور داشت. از سی‌وسه‌پل تا پل فلزی را با آقای مطهری قدم می‌زدند. می‌گفت: «خیلی مهم است مردم بفهمند روحانی هم می‌تواند در چهارباغ قدم بزند، پارک برود، هتل برود و بستنی بخورد...»

نخستین ابلاغ مدیریتی‌اش را از شهید اژه‌ای گرفت

«از هفت‌سالگی علی‌اکبر را می‌شناختم» این نخستین جمله مردی است که اعتقادات دینی و توانایی‌های مدیریتی‌اش را مدیون مجموعه مسجد علی می‌داند. علاقه و ارادت بسیارش را به علی‌اکبر و دیگر اعضای خانواده اژه‌ای می‌توان به‌راحتی از جنس کلامش فهمید.

محمدرضا ساکت، یکی از مدیران اصفهانی نیز پرورش‌یافته مکتب شهید بهشتی است و نخستین ابلاغ مدیریتی‌اش را از شهید اژه‌ای گرفته است، آن زمان که «مسئول کتابخانه مسجد علی» شد.

ساکت اشاره به روزهای خوش اما پر تنش آن سال‌ها می‌کند و می‌گوید: علی‌اکبر، نظام حوزه را پیاده می‌کرد. ما هم‌درس می‌خواندیم و هم‌درس می‌دادیم. من مربی رده سنی چهارم و پنجم دبستان بودم وبعد از کلاس خودمان به کلاس شهید اژه‌ای می‌رفتیم. سال‌ها بعد فهمیدم؛ علی‌اکبر در حال پرورش مدیران حکومت اسلامی بود.

محمدرضا ساکت، حالا بعد از گذشت 35 سال از حادثه هفتم تیر سال 1360 هنوز هم ارتباطش با علی‌اکبر را حفظ کرده و می‌گوید: حالا هر وقت در کارهایم مشکلی پیدا می‌کنم یا کار سختی دارم به مزار شهید اژه‌ای می‌روم و حرف‌هایم را می‌زنم.

شهید اژه‌ای بهانه‌ای دست ساواک نمی‌داد

حجت‌الاسلام اژه‌ای می‌گوید: یکی از اقدامات دیگری که مورد توجه شهید علی‌اکبر اژه‌ای بود ایجاد رابطه و تعامل با تبعیدی‌ها بود. آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مبارزین حوزه علمیه قم به منطقه محروم انارک تبعید شده بود، شهید علی‌اکبر اژه‌ای‌ برای دیدار با تبعیدی‌ها و تعامل و کسب نظر از ایشان به منطقه انارک می‌رفت و در آنجا با اشخاص دیگر نیز به گفت‌وگو می‌کرد، دیدار با آیت‌الله مشکینی در گلپایگان و دیدار با آیت‌الله مدنی در جهرم نیز، از این ‌دست سفرها بود.

او در مبارزات به‌گونه‌ای عمل می‌کرد که بهانه‌ای دست ساواک ندهد تا بتواند کارهای زیربنایی را انجام دهد. به اعتراف بسیاری از اشخاصی که با او سروکار داشتند مثل مرحوم پرورش، سالک و ... در نوع خودش؛ در خصوصیات فکری و اخلاقی و رفتاری منحصربه‌فرد بود.

علی اکبر اژه‌ای سرانجام در شامگاه یکشنبه 7 تیر درحالی‌که در جلسه هفتگی بررسی مسائل سیاسی، مذهبی، اجتماعـــــــی و… حزب جمهوری اسلامی شرکت کرده بود و از بیانات شهید بهشتی، استفاده می‌کرد، توســـط منافقین وابسته به آمریکا همراه با دکتر بهشتی و دیگر دوستانش به شهادت رسید.

از آثار شهید اژه‌ای می‌توان به: سلسله انتشارات فرصت در غروب، سلسله انتشارات مخصوص دانش‌پژوهان، صبر، دومین رمضان راجع به جنگ اعراب و اسرائیل،‌ جزوه شب قدر،‌ فقر از دیدگاه اسلام،‌ آرامش در بی‌کرانگی،‌ ایمان از دیدگاه قرآن،‌ جزوه روانشناسی و فلسفه،‌ نقد و بررسی جنبش مسلمانان مبارز، تقوی (استاد شهید مطهـــــری)، نقش عینی وحی (استاد پرورش)، توکل (استاد شهید دکتر بهشتی)، نقش شخصیت‌ها در تاریخ (استاد جعفری)، شب قدر (شهید اژه‌ای) و ده‌ها نوار سخنرانی اشاره کرد.

علی‌اکبر اژه‌ای با همراهی آیت‌الله دکتر بهشتی، توانست از لحاظ نظری خود را تقویت کند. کتاب‌های کوچک اما پرتیراژ او محصولات همان تقویت نظری بود؛ کتاب‌هایی که توانست در برهه‌ای از زمان در دسترسی مردم به متون اسلامی نقش مهمی ایفا کند.

او اعتقاد داشت؛ انقلاب زمانی می‌تواند تداوم داشته باشد که دارای تشکیلات منسجم باشد و همین اعتقاد او را به‌مثابه استادش «آیت‌الله محمد حسینی بهشتی»، بهشتی ساخت.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon