اقتصاد غرب اسلامیزه نمی‌شود

برخی مراکز علمی حوزوی و دانشگاهی در تلاشند، اقتصاد متعارف را با احکام اسلام ویرایش و تنظیم کنند و نسخه جدیدی به نام «اقتصاد اسلامی» ارائه کنند. این یادداشت کوتاه به این می پردازد که آیا اسلامی کردن اقتصاد غرب میسر است یا خیر.

«اقتصاد اسلامی» یک مفهوم ناقص و نارساست. اگر اقتصاد را ترجمه شده واژه‌های economy یا bussines یا معادل فارسی «کدآمایی» در نظر بگیریم، از نظر مفهومی، از دیدگاه اسلام چنین چیزی نداریم. یعنی اینطور بگوییم: نظامهای مراودات اجتماعی اسلامی ذیل «توحید» و با رویکرد «هدایت» تعریف می‌شوند؛ اگر شاخص «هدایت» را از احکام اسلام به‌صورت عام - و آن روابط اجتماعی، به‌صورت خاص - برداریم اسلام را تهی کرده‌ایم. «اسلامیزه کردن اقتصاد» این ایراد را دارد.

حال نظامهای اجتماعی ما را تمدن غرب و فلسفه آن به نفع اومانیسم، بازتعریف و مصادره کرده است. از زاویه دید فلسفه economy یا با فلسفه اقتصاد متعارف، مفاهیمی مانند ایثار، وقف، برکت، زکات، انصاف و مفاهیم الهی مرتبط با حوزه اقتصاد متعارف - که با هدف «هدایت»، همه تعاملات فردی و اجتماعی بشر، از جمله روابط مصطلح اقتصادی، را به‌سمت توحید تنظیم می‌کنند - کارهای مسخره‌ای به نظر می‌رسند.

به همین دلیل به اقتصاد - با مبانی اومانیستی - نمی‌توان رنگ و لعاب اسلامی داد؛ مبانیشان کاملاً فرق می‌کند و عموماً متضاد است.

به نظر می‌رسد برای رسیدن به مدل اقتصاد اسلامی، اساساً باید مبانی دیدگاهها و مدلهایمان را از مدلهای توسعه‌گرا، غربی و اومانیستی به «الگوی اسلامی و ایرانی» تغییر دهیم؛ تا بعد به تعریف شاخصهای درست منجر شود و بعدتر روابط بین افراد ذیل آن قابلیت بازتعریف داشته باشد. اگر غیر از این باشد مطمئناً بیراهه رفته‌ایم. اقتصاد متعارف، لباس اسلام بر تن نمی‌کند و اسلامی نمی‌شود.

انتهای پیام/*