بلای سیستان این‌بار گریبان‌گیر خوزستان شد/ مسئولان با نفوذ تا کی چشم به کارون دوخته‌اند؟


اظهارنظرهای برخی افراد ذی‌نفوذ در فشار به دولت برای افزایش میزان انتقال آب کارون برای منافع منطقه‌ای موضوعی است که به اذعان اغلب کارشناسان تیشه‌ای است بر ریشه منافع ملی در حوزه آب و اقتصاد کشور.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، رودخانه کارون این شریان حیاتی استان خوزستان از دل کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد و به استانی سرازیر می‌شود که مناسب‌ترین محل برای کشاورزی است. وجود رودخانه های خروشان، زمین‌های مسطح و حاصلخیز و نیز شرایط آب و هوایی اراضی جلگه خوزستان را برای کشاورزی در 4 فصل آماده و مهیا کرده است.

بررسی‌ها درباره دیگر نقاط کشور نشان می‌دهد وجود عللی از جمله کوهستانی بودن،  نامسطح بودن زمین ها و کمی آب به دلیل عدم وجود رودخانه های بزرگ و یا حتی آب و هوای سرد امکان کشاورزی متواری در چهارفصل سال را محدود کرده است.

استان سیستان و بلوچستان  زمانی منطقه‌ای مناسب برای کشاورزی بود چرا که علاوه بر زمین‌های وسیع حاصلخیز از میزان آب کافی و مناسبی برخوردار بود ولی مدیریت نادرست منابع آبی در این استانی که روزگاری انبار غله و گندم بود سبب شد که آب رودخانه‌های سیستان به افغانستان اعطا شود و در نتیجه سیستان به علت انتقال و مدیریت نادرست در زمینه منابع آبی امروزه به سرزمینی تبدیل شده که منبع و کانون ریزگردهای شرق کشور است.

بلای سیستان این‌بار گریبان گیر خوزستان شد

مثالی که در زمینه استان سیستان زده شد این سوال را در ذهن ایجاد می‌کند که آیا قرار است خوزستان نیز عاقبتی مثل سیستان پیدا کند و بلای شومی که بر سر سیستان و رودخانه هیرمند به دلیل مدیریت نادرست مسئولان نازل شد بار دیگر برای خوزستان و رودخانه کارون تکرار شود؟!

سال‌ها تحت عنوان نگاه ملی به کارون و به بهانه‌های غلط توسعه اقتصادی، آب سرشاخه‌های رودخانه کارون به فلات مرکزی با اهداف گوناگون از جمله مصارف کشاورزی و صنعت منتقل می‌شود ولی باید توجه کرد که نگاه ملی به منابع آبی از جمله رودخانه کارون به معنای جلوگیری از اتلاف آب توسط اجرای طرح‌های انتقال آب از سرشاخه‌ها است؛ به طور مثال انتقال آب رودخانه کارون علاوه بر زیان‌های محیط زیستی، اجتماعی و نیز زیان‌های بزرگ اقتصادی بر خلاف اقتصاد مقاومتی است.

انتقال‌های آب از سرشاخه‌های کارون در شرایطی انجام می‌شود که می‌توان در مسیر طبیعی این رودخانه به علت شرایط ویژه‌ در 4فصل سال در دشت‌های شمال و بخش جلگه‎ای خوزستان کشاورزی را با آب غیر انتقالی و با شبکه‌های آبیاری رودخانه کارون انجام داد بنابراین برای مبحث کشاورزی که بیشترین میزان مصرف آب در کشور را به خود اختصاص می‌دهد نباید در مناطقی غیر از مسیر طبیعی رودخانه کارون به دلایل متفاوت که یکی از آنها هزینه زیاد انتقال آب است، کشاورزی را پیاده سازی کرد.

کشاورزی با آب گران انتقالی تنها با یارانه‌های دولتی به نظر سودده است ولی در اصل تیشه به ریشه اقتصاد و منابع اندک آب کشور است. موضوع اینجاست که مگر در کشور چقدر منابع آبی وجود دارد که با اجرای طرح‌های پرهزینه انتقال آب و کشاورزی گران آن‌هم در غیر مسیر رودخانه ها به ویژه رودخانه کارون آن را را هدر داد؟

جانمایی نامناسب صنایع آب‌بر در سطح کشور

بعد از کشاورزی گران موضوع دیگری که در زمینه انتقال آب از سرشاخه‌های رودخانه‌ها به ویژه رودخانه کارون مطرح می‌شود مبحث صنایع آب‌بر است. صنایعی از جمله فولاد، پتروشیمی و پالایشگاه که علاوه بر آلاینده بودن و نیز اینکه برخی از این صنایع مانند فولاد که گاهی با انباشت محصولات و عدم فروش مواجه هستند و به نوعی بازار جهانی ندارند، صنایعی آب‌بر به شمار می‌روند.

نگاهی به اظهارات کارشناسان نشان می‌دهد که ساخت کارخانه‌های فولاد آب‌بر که اکنون با انباشت محصولات و نبود بازار جهانی روبه‌رو شده‌اند در مناطق کم آب اصفهان، یزد و کرمان خسارت بار و اتلاف سرمایه‌های کشور است، حال آنکه حتی اگر این کارخانه‌ها بازار جهانی داشتند می‌توانستند این کارخانه‌ها را در سواحل بوشهر، هرمزگان و سیستان احداث کنند و نه در زادگاه برخی مسئولان با نفوذ!

اینکه گفته شود اصلأ این صنایع ساخته نشوند منطقی نبوده چرا که یکی از پایه‌های اقتصادی کشور به شمار می‌روند ولی مسئله اینجاست که این صنایع باید در سواحل ساخته شوند و نه در مناطق کم‌آب و کویری که نیازمند اجرای طرح‌های انتقال آب باشند که در نتیجه سبب نابودی رودخانه و تلف شدن آب‌های کم شیرین کشور شود.

در پاسخ به این سوال که برخی می‌گویند به دلیل جنگ صنایع به کویر منتقل شدند باید گفت عموم این صنایع آب‌بر پس از جنگ و در دهه هفتاد و هشتاد و تا به امروز در حال تاسیس هستند؛ ضمن اینکه در کشور صنایع پتروشیمی و هسته‌ای نیز در سواحل وجود دارد.

آب رودخانه کارون پاسخ همه پرسش‌های افراد بانفوذ

عموم توسعه فولاد در اصفهان بعد از جنگ بوده، فولاد هرمزگان با نفوذ مسئولان تبدیل به فولاد مبارکه شده است. فولاد و پتروشیمی در بافق، زرند، رفسنجان، کرمان، اصفهان، اردکان و... با کدام آب ؟؟؟ پاسخ آب کارون؛ گسترش مزارع پسته رفسنجان و کرمان با کدام آب؟ پاسخ آب کارون.

جالب است بدانیم که در زمان جنگ تحمیلی، نیروی دریایی رژیم بعث عراق در ابتدای جنگ و در عملیات مروارید نابود شد؛ اگر جنگ را همچنان به یکی از دلایل مکان ساخت صنایع ربط بدهیم باید گفت که دیگر و با توجه به پیشرفت تکنولوژی ساخت صنایع جنگی، جنگ‌ها به مرزها ختم نخواهد شد و همه صنایع در سراسر جهان به دلیل وجود نیروهای هوایی و دیگر سلاح‌های دورکاربرد مورد تهدید نظامی قرار خواهند گرفت.

موضوع دیگر دست‌های پشت پرده‌ای هستند که امروزه حجاب را کنار زده و رخ نمایان می‌کنند؛ اینکه امروزه مقصد اجرای طرح‌های انتقال آب‌ زادگاه روسای جمهور و یا وزاری نیرو و نیز معاونان آنها است جای بسی تامل دارد، به طور مثال استان‌هایی مثل یزد و کرمان که از منابع آبی اندکی برخوردارند چرا صنایع آب‌بر در این استان‌ها احداث می‌شوند؟!

احداث صنایع در هر منطقه‌ای اگر با پیروی از اصول و قواعد علمی و تجربی باشد بنابراین برای مناطق کم آب، صنایع غیر آب‌بر، دامپروری، صنایع دستی و نیز صنایع دانش بنیان توصیه می‌شود و نه احداث صنایعی که نیازمند اجرای طرح‌های انتقال آب‌گران هستند.

چند زاینده رود از دل کارون گرفته شود کافیست؟!

با یک حساب سرانگشتی و دو 2 تا 4 تا می‌توان گفت که: رودخانه زاینده رود به طور طبیعی سالانه 800 میلیون متر مکعب آب دارد، اما مصرف آب در استان اصفهان دو برابر است چرا که به اندازه یک زاینده رود آب از کارون به این استان منتقل می‌شود، در حالیکه نیاز آب شرب اصفهان حدود 300 میلیون متر مکعب است و از خود زاینده رود تامین می‌شود و اما مصرف کشاورزی اصفهان حدود یک میلیارد و دویست میلیون متر مکعب و مصرف صنعت اصفهان حدود 100 میلیون متر مکعب است، یعنی کشاورزی و اقداماتی که با آب گران انتقالی انجام می‌شوند که به ضرر کشور است.

علاوه بر اینکه سالانه حدود 800 میلیون متر مکعب آبی که ازکارون به اصفهان منتقل می‌شود همچنان هم بر انتقال میزان آب بیشتر تاکید دارند؛ البته حدود 60 میلیون متر مکعب از این آب برای صنایع یزد منتقل می‌شود.

قرار است به زودی از تونل بیرگان(تونل سوم کوهرنگ) و تونل بهشت آباد که سرشاخه کارون هستند سالانه به اندازه یک زاینده رود دیگر از کارون آب منتقل شود( یعنی به اندازه یک زاینده رود که هم اکنون در حال انتقال است) با این حال و با توجه به اینکه همه کارشناسان و مسئولان وضع وخیم کارون را می‌دانند اما همچنان بر انتقال آب اصرار دارند و می‌خواهند به اندازه دو زاینده رود و حتی بیشتر از آن برای کشاورزی در اصفهان(کشاورزی ‌آب‌بر یکبار کشت)رفسنجان و یزد و همچنین برای صنایع آب‌بر طرح‌های انتقال آبی که با وجود آنها زیان‌های فراوانی به کارون وارد شده، اجرایی کنند.

صنعت کشتیرانی کارون و صنعت آبزیان کارون نابود شده، غلظت فاضلاب این رودخانه به دلیل انتقال آب، افزایش یافته به طوری که و بوی تعفن می‌دهد و به نوعی می‌توان گفت به یک سیال مسموم و فاضلابی بزرگ تبدیل شده ؛ ورود آب شور دریا در انتهای رودخانه کارون به علت کاهش آورد آب سبب نابودی مزارع و نخیلات اروندکنار، آبادان و خرمشهر شده است.

همچنین ریزگردهای داخلی خوزستان که وابسته به این رودخانه هستند افزایش یافته به گونه‌ای که بیماری‌های تنفسی در افرادی که سابقه بیماری تنفسی نداشته‌اند، ایجاد شده است؛ کشاورزی اراضی وابسته به رودخانه کارون کاهش یافته و زمین‌های کشاورزی در حال تبدیل شدن به کانون ریزگردهای داخلی هستند.

پسته‌های خندانی که اشک کارون را درآورده‌اند/ بعضی مسئولان خود را به بی‌خبری زده‌اند!

با این تفاسیر انتقال آب نه تنها سبب آبادانی دیگر نقاط نشد بلکه نقطه آباد خدادادی را نیز ویران کرد، امروزه شاهدیم که طرح‌های انتقال آب که گفته می‌شد برای شرب انجام می‌شود نیاز آبی مناطق کویری و کم آب را زیاد تر کرده به طوری که بزرگترین فضاهای سبز مصنوعی با گیاهان آبدوست و یا بزرگترین آکواریوم خاورمیانه در اصفهان ساخته شد که این موضوع علاوه بر ایجاد یک علامت سوال بسیار بزرگ در ذهن مخاطبان این موضوع را مطرح می‌کند آیا مسئولانی که در شورای عالی آب انتقال آب به جز برای شرب را ممنوع کرده‌اند از این اتفاقات بی‌خبرند و یا خود را به بی‌خبری زده‌اند؟!

بنا به اظهارات اتاق بازرگانی با نگاهی به درآمد پسته رفسنجان مشاهده می‌شود که در سالیان گذشته درآمد ناشی از فروش پسته 30 میلیارد دلار بوده و هزینه آب این پسته‌ها 80 میلیارد دلار شده است که همگی خسارت بار و فاجعه ملی هستند، در حالی که کشاورزی چهارفصل در خوزستان آن هم در مسیر خلقت حکیمانه رودخانه کارون سراسر سود است و حتی سبب تثبیت خاک و کنترل ریزگردهای داخلی خوزستان می‌شود.

سالیان سال نگاه منطقه گرایانه باعث دریغ سرشاخه‌های کارون شده گواه این مطلب سخن وزیر نیرو است که می‌گوید «به اندازه تراز زاینده رود از رودخانه کارون به زاینده‌رود آب منتقل شده است» حالا این آب چه می‌شود و صرف چه صنایع آب‌بری می‌شود که همیشه مسئولان اصفهان داد از بی‌آبی می‌زنند و آب سد زاینده رود را می‌بندند باید در برنج کاری‌ها و کشاورزی‌های غرقابی، عدم رعایت اصول بهره‌وری، افزایش و گسترش کارخانه‌های فولاد و پتروشیمی و نیز در آجرپزی استان اصفهان جست‌وجو کرد.

طبق آماری که در استان اصفهان منتشر شده، اصفهان در حال حاضر بزرگترین صنایع آب‌بر فولاد، بزرگترین فضاهای سبز شهری با گیاهان آبدوست، بزرگترین کارخانه‌های آجر پزی آب‌بر، بزرگترین آکواریوم خاورمیانه و نیز دارای رتبه‌های بالای بزرگترین پالایشگاه‌های نفت و پتروشیمی آب‌بر است.

کوزه‌گر از کوزه شکسته آب می‌خورد

اگر انتقال آب برای شرب را در نظر بگیریم باید گفت که بهترین روش در این زمینه آب شیرین‌کن‌هایی از خلیج فارس است که عوارض آن از انتقال آب کارون کمتر است؛ هر چند که هم اکنون مردم خوزستان آب شرب مناسبی ندارند و اکثرأ آب شرب مورد

نیازشان را بصورت جداگانه از آب تصفیه‌کن‌ها و یا خرید آب معدنی تهیه می‌کنند بنابراین انتقال آب حتی برای شرب از رودخانه کارون به قیمت نابودی آب مصرف شرب خوزستان کاری بس اشتباه و غلط است.

به هر حال طرح‌های انتقال آب تاکنون به نام شرب و به کام کشاورزی غرق‌آبی گران قیمت و صنایع آب‌بر کویر بوده است؛ همه این موارد نشان می‌دهد که انتقال آب کارون برخلاف اقتصاد مقاومتی و منافع ملی است.

گزارش از کرامت حافظی

انتهای پیام/