اطیابی: سینمای مقاومت به سراغ جنگ‌افروزی‌های آمریکا برود/عباسیان: جشنواره، برای حفظ میز مدیر چیز خوبی است

اطیابی: سینمای مقاومت به سراغ جنگ‌افروزی‌های آمریکا برود/عباسیان: جشنواره، برای حفظ میز مدیر چیز خوبی است

اطیابی در میزگرد «جهاد کبیر و سینمای مقاومت» گفت: جشنواره مقاومت باید به سمت نقد جنگ‌افروزی‌های آمریکا برود. عباسیان درباره آثار ضد جنگ صحبت کرد و خاطره‌ای از خواندن یک کتاب بایرامی توسط رهبر انقلاب تعریف کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا»، هفته گذشته میزگرد «جهاد کبیر و سینمای مقاومت» با حضور محمدرضا عباسیان و مسعود اطیابی برگزار شد.

«مقاومت» گفتمانی است که گرچه از روز‌های آغازین انقلاب و جنگ تحمیلی در چارچوب ایثار، شهادت و ایستادگی در دوران جنگ سرد معنا شده بود؛ اما در عصر حاضر که مقام معظم رهبری آن را عصر «جهاد کبیر» نامیده‌اند معنایی ورای معنای گذشته خود گرفته است و نیاز به تعریف ابعاد دیگری از آن احساس می‌شود. مقاومتی که  باید در خدمت عدم تبعیت از دشمنان اسلام باشد، دشمنانی که شبانه روز در پی آن هستند که اسلامی نباشد؛ که ایرانی نباشد.زمانی که شکل مواجهه دشمن پیچیده تر از گذشته شده است پس مقاومت نیز ابعاد پیچیده‌تر و لایه‌های بیشتری به خود می‌گیرد.

چندین سال است که جشنواره‌ای با محوریت سینمای مقاومت در کشور برگزار می‌شود.فیلمسازان بسیاری از زمان آغاز انقلاب اسلامی تا به حال در زمینه دفاع مقدس تلاش کرده‌اند و با ساخت آثارشان زوایایی از مقاومت 8 ساله ایران در سال‌های جنگ تحمیلی را به تصویر کشیده‌اند. اما به نظر می‌رسد این روزها ورود به عرصه‌های مغفول و لایه‌های درونی بیشتر از هر چیز دیگری می‌تواند در روزآمدی این جشنواره کارآمد باشد. بخش اول از میزگردی که با محوریت همین نگاه در تسنیم برگزار شد را در ادامه می‌خوانید:

تسنیم:سؤال اول ما راجع به یکسری ابهاماتی است که درباره جشنواره مقاومت شکل گرفته است؛ چه  در ذهن دلبستگان جبهه مقاومت و چه آنهایی که مخالفش هستند نظری شکل گرفته که در چند سال اخیر جشنواره‌های مقاومت، رنگ و بوی کلیشه‌ دارد و ورود به این عرصه یک ورود صرفاً نوستالژیک و کم کارکرد است.  در محتوا روزآمدی‌ای که به فراخور مسائل امروز باشد و ابعاد دیگری از گفتمان مقاومت به زبان امروزی را متجلی کند، دیده نمی‌شود. یاد و خاطر دوران دفاع مقدس را زنده‌ نگه داریم، که صرفاً وجدان درد نداشته باشیم. به عنوان دو فیلمساز که آثاری در حوزه سینما مقاومت داشته‌اید نظرتان در این باره چیست؟ این قضاوت را قبول دارید؟

عباسیان: از چند سو  می‌توان این موضوع را بررسی کرد، یک نگاه از منظر جشنواره دیدن ماجراست. اصلاً جشنواره‌ها در دنیا برای چه راه افتاداند؟ مثالی که من بارها زدم و بار دیگر تکرار می‌کنم این است که موشک را اروپایی‌ها اختراع کرده‌‌اند، اما ما باید برویم تکنولوژی آن موشک را یاد بگیریم، تولید کنیم و بعد هدفمان را انتخاب کنیم. تفاوت ما با آن‌ها در این انتخاب هدف مشخص می‌شود. سینما هم همینطور است. سینما را هم غربی‌ها اختراع کردند ما باید برویم سینما را یاد بگیریم و بعد فرهنگ ایرانی و اسلامی خودمان را درونش بریزیم. جشنواره فیلم هم برای اروپاییان است، حتی برای آمریکایی‌ها هم نیست، ما باید برویم یاد بگیریم که چگونه جشنواره برگزار کنیم و نحوه برگزاری جشنواره را از آنها یاد بگیریم و بعد بیاییم محتوای ایرانی- اسلامیمان را درون آن بریزم.

تب برگزاری جشنواره داریم/برگزاری جشنواره از منظر حفظ میز مدیران چیز خوبی است

جشنواره در غرب برای این برگزار می‌شود که فیمسازان را به نگاه برگزار کنندگان جشنواره گرایش بدهند، یعنی جشنواره کن  با یک استمرار در سیاستگذاری و اجرا می‌آید، یک نگاه را تشویق می‌کند و آن فیلمی که با نگاه او ساخته شده است را برگزیده می‌کند برای همین کعبه فیلمسازان می‌شود.

متأسفانه ما در جمهوری اسلامی تب برگزاری جشنواره داریم و این تب همه جشنواره‌هایمان در برگرفته است، هر کسی در هر نهادی می‌گوید برویم یک جشنواره برگزار کنیم، در صورتی که هیچ کارکردی هم ندارد به جز اینکه صرفاً برای یک دورهمی 10 میلیارد تومان خرج می‌کنیم. برگزاری جشنواره از منظر روزمرگی و استراتژی حفظ میز مدیران چیز خوبی است. منِ مدیر می‌گویم برویم یک فیلم 2 میلیاردی بسازیم. یک گروه 30 نفره را راضی می‌کنم و نهایتاً یک سناریو، تهیه‌کننده و کارگردان خوب هم جور می‌شود. ولی الآن همه می‌خواهند یک جشنواره برگزار کنند و یک سفره‌ای پهن کنند که یک عده فیلمساز را به عنوان صاحبان آثار، یک عده به عنوان داور، هیئت انتخاب و غیره  را  جمع کنند تا همه راضی شوند.

بیشتر از جشنواره مقاومت به تولید فیلم مقاومت نیاز است

متأسفانه برگزاری جشنواره، فرهنگ ما شده است. در صورتی که هیچکدام از این جشنواره‌ها سر و شکل و برنامه مشخصی ندارند، در هیچکدام از این جشنواره‌ها هم هیچ فیلمسازی به عنوان فیلمساز شاخص معرفی نمی‌شود و هیچ شیوه فیلمسازی هم به عنوان شیوه فیلمسازی برجسته معرفی نمی‌شود. حتی در جشنواره‌های مرجع خودمان هم این اتفاق نمی‌افتد. جشنواره فجر هیچ نگاه استراتژیکی ندارد. با همین نگاه به جشنواره مقاومت فارغ از تمام تعاریف که برای مقاومت داریم این انتقاد وارد است. همین جا بگویم به من دیگر نمی‌توانند انگ بزنند که ضد مقاومت یا ضد نظام هستم، چرا که کسی به اندازه من کار مستند در منطقه‌های جنگی نکرده است. با همان سابقه که دارم به شما می‌گویم که ما واقعاً در حال حاضر به آن اندازه که به فیلمهای عرصه مقاومت نیازمند هستیم، به برگزاری جشنواره مقاومت نیازی نداریم.

به نظرم اگر این هزینه صرف ساخت فیلم‌های مناسب در زمینه دفاع مقدس شود تاثیر بیشتری دارد، جشنواره برگزار کردن خوب است؛ اما زمانی که آنقدر تولید ما در این زمینه بالا رفته باشد که بخواهیم این تولیدات را عرضه کنیم و فیلمسازان برجسته را معرفی کنیم، نه در حال حاضر که تولیدات ما در عرصه مقاومت پایین است.

ما در حال حاضر که داریم جشنواره مقاومت را برگزار می‌کنیم، بدیهی‌ترین چیزی که باید داشته باشد قانونمندی است. مثلاً می‌گوییم که در این جشنواره فیلمهایی را به نمایش در می‌آوریم که تا به حال اکران نشده است، یا جشنواره ما برآیند است. به هر حال یک قانونی باید وضع شود. این دیگر بدیهی‌ترین قانون یک جشنواره است، ولی ما نمی‌توانیم فیلمی که هنوز اکران نشده را در یک بخش مسابقه داشته باشیم و بعد فیلمی که در حال حاضر دی وی دی  آن هم درآمده را مجدداً در همان بخش مسابقه داشته باشیم.

این موضوع حتی در جشنواره فیلم فجر که مادر همه جشنواره‌های کشور است هم لحاظ نمی‌شود، در بخش مستند این جشنواره دیده‌ می‌شود تمام فیلمهایی که چند ماه قبل در سینما حقیقت اکران شده‌اند هم در بین برگزیده‌ها وجود دارند. نظر من این است که نهاد برگزار کننده جشنواره مقاومت تمام تلاش خود را به جای برگزاری جشنواره روی تولید آثار و حمایت از یک اثر بگذارد تا آن یک اثر در عرصه بین الملل موفق باشد.

تسنیم:آقای اطیابی، حرف‌های جناب عباسیان را شنیدیم. تمایل داریم نظر شما را هم بدانیم.به نظر شما  آیا برگزاری جشنواره کارکرد خود را از دست داده است؟ نظر شما درباره اینکه سرمایه‌ها روی تولید متمرکز شود، چیست؟

اطیابی: جشنواره نمی‌تواند کارآمد نباشد به خصوص جشنواره با موضوعاتی مثل مقاومت که هم ریشه دارد و جوامع مختلف در آینده با آن درگیر هستند. چون فعالیت استثماری و جریانات استعمارگر هنوز فعال هستند و هنوز دارند کار می‌کنند، هنوز قوی هستندو هنوز سعی می‌کنند بیشتر جوامع اجتماعی را به چالش در بیاورند.

برگزاری جشنواره سینمایی هم برای معرفی آثار و هم برای نقد آثار و هم برای این که فیلمسازان بتواند یک مکانی داشته باشند تا آثارشان بیشتر دیده شود بسیار خوب است، قطعاً جشنواره‌ها می‌توانند مؤثر باشند. ما باید موفقیتشان را مورد سنجش قرار دهیم نه اینکه کلاً برگزارشان نکنیم.

سینمای مقاومت باید به سمت نقد جنگ‌افروزی‌های آمریکا برود

چند سالی است کمی  موفقیت و تاثیرگذاری جشنواره‌های ما کم شده است، این کم شدنِ تاثیرگذاری دلایلی دارد که باید آنها را بررسی کنیم، که چرا جشنواره فجر، مقاومت و کودک به عنوان جشنواره‌هایی که به صورت  بین المللی برگزارشان می‌کنیم در برابر جشنواره کن که اتفاقاً جشنواره بزرگی در جهان نیست، بزرگ اداره‌اش می‌کنند، مهم اداره‌اش می‌کنند و مهم آثارش را عرضه می‌کنند، چرا ما نمی‌توانیم این چنین جشنواره‌هایی برگزار کنیم، صدای طبل ما از آنها کمتر نیست، ما پرچم مقاومت را در دست گرفته‌ایم پس اگر جشنواره‌ای برگزار می‌کنیم باید به وسیله این پرچم محکمی که در دست داریم همه دنیا را مجذوب خود کنیم.

در حال حاضر ما از ظرفیت‌هایی که در اختیارمان است استفاده چندانی نمی‌کنیم، چند سال است که رئیس جنبش عدم تعهد بودیم، جمهوری اسلامی چه استفاده‌ای از این موضوع در عرصه سینما کرد؟، در همان سالهای اول من برنامه‌ای تقدیم کردم ولی کسی توجهی نکرد. جشنواره‌ای مثل مقاومت فقط نوستالژی ما نیست و ما باید سال به سال در شیوه برگزاری‌اش تنوع ایجاد کنیم.

تسنیم:آقای عباسیان گفتند که سرمایه‌گذاری‌ها در این زمینه بیشتر به سمت تولید برود؛ اما تلقی عمومی این است که وقتی حرف از مقاوت می‌شود تصور عامه این است که  دیگر همه ابعادش را می‌دانیم و حرف جدیدی برای گفتن وجود ندارد. ببینید ما هم این را می‌پذیریم که جمهوری اسلامی به صورت مبنایی و بنیادین با جنگ مخالف است و ما به این معنا مخالف هر گونه جنگ و تجاوز هستیم. اما بحث مقاومت و دفاع از خود با این مسأله دوتاست و نمی‌توان دفاع را با این حرف‌ها زیر سؤال برد. با این توصیف دیده شده که وقتی بناست حرف جدید از حفظ روحیه مقاومت و درباره گفتمان مقاومت زده شود برخی آگاهانه ا ناآگانه به صورت خلط شده به موضوع ورود می‌کنند و ژست‌های ضد جنگ وضد تجاوز را درباره دفاعی که از خود کردیم هم بیان می‌کنند و آن را زیر سؤال می‌برند و جالب اینکه از آن به عنوان حرفهای جدید در فضای مقاومت یاد می‌کنند در حالی که تنافر آن با روح مقاومت احساس می‌شود.

اطیابی: این واژه «ضد جنگ» خیلی حساس است، برخی فکر می‌کنند ما طرفدار جنگ هستیم، نه، اصلاً واژه ضد جنگ غلط است، اگر فیلم ضد جنگ ساخته شود که بد نیست. به نظرم اتفاقاً جشنواره مقاومت باید بیشتر به این سمت برود. وقتی یک فیلمی می‌آید بدی‌های جنگ را به نمایش می‌کشد خیلی خوب است. دفاع اصلاً به معنی جنگ نیست. وقتی کسی به خانه‌تان تجاوز می‌کند با او درگیر می‌شوید، مجبور هستید که درگیر شوید. شما ببینید در قضیه برجام چه اتفاقی افتاد، دولت ما برای این که دنیا بفهمند که ما دوستار جنگ نیستیم همه کار کردند؛ اما آیا یک قدم جلوتر رفتند؟ امروز با بخش دیگری از فعالیت‌های ما مشکل دارند، فردا با مرز ما مشکل دارند و پس فردا با ایرانی بودن ما هم مشکل دارند. یعنی این گستاخی را هر روز بیشتر می‌کنند و انتها ندارد. مقاومت یعنی اینکه ما به اصول و خط مشی خود پایبند باشیم، مقاومت یعنی اگر مرزی داریم، حالا چه اعتقادی، چه فکری و چه جغرافیایی باید پایند به آن باشیم.

تسنیم:شما خودتان هم فیلم ضد جنگ ساخته‌اید، «خاک و مرجان» اساساً یک فیلم ضد جنگ و ضد تجاوز است. «برلین منفی 7» آقای عباسیان هم همین است. مخالف جنگ‌افروزی آمریکایی‌ها در عراق است و به آن از منظر نقض حقوق زن و کودک معترض است.

اطیابی: بله «خاک و مرجان» ضد جنگ و ضد تجاوز است. اصلاً در تاریخ جمهوری اسلامی، در دوره‌ای یا جایی در تاریخ  داریم که ایران به سرزمینی تجاوز کرده باشد؟ یا اینکه در کشوری حرکت تروریستی انجام داده باشد؟ چنین چیزی پیدا نمی‌کنید. اتهامات دروغ می‌زنند و پرونده سازی می‌کنند و ایران را در دنیا تروریست و حامی تروریسم معرفی کنند، در حالی که ایران تا به حال هیچ سابقه تروریستی نداشته است و همیشه از ملت‌های مظلوم که مورد تجاوز قرار گرفتند، حمایت کرده است.

چیزی که در این آثار مغایر با روحیه انقلاب اسلامی و گفتمان مقاومت است، آن است که روحیه مقاومت مردم را معکوس نشان می‌دهند. یعنی شما تصویری نشان دهید که مثلاً دشمن به ایران حمله کرده و جوانان تمایلی ندارند که از کشورشان دفاع کنند و می‌خواهند کشورشان را تحویل دشمن بدهند.این تصویر مغایر روحیه انقلاب اسلامی و گفتمان مقاومت است. اینکه بگوییم جنگ بد است، خوب است. همین جنگ تحمیلی هم برای ما آسیب داشته است، ما جوانان بسیار با استعدادی را از دست دادیم که اگر امروز بودند شاید بهترین مدیران این کشور بودند و جایگزین بسیاری از مدیرانی که لایق نیستند، می‌شدند، بهترین ذخایر مالی‌مان را در جنگ از دست دادیم؛ بیان این خسارت‌ها و زخمی که دشمن بر ما وارد آورد بد نیست، اما اینکه دفاع خودمان را زیر سؤال ببرند و حق را به متجاوز بدهند، این جفاست. مقاومت به معنی این است که با تمام این موضوعات جلوی دشمن بایستی و از آرمان‌هایت و سرزمین‌ات دفاع کنی.

تسنیم:آقای عباسیان سر همین موضوعی که حرف جدید باید زده شود، این موضوع خیلی از سینمای ما انرژی گرفته و چالش‌های زیادی به دلیل تزاحماتی که مثلاً در همین موضوع ضد جنگ و ضد دفاع شکل گرفت، ایجاد کرد. طبق صحیت‌های جناب اطیابی سینمای ضد جنگ می‌تواند به عنوان بخشی از سینمای مقاومت مد نظر قرار گیرد و اتفاقاً حرف‌هایی ضد تجاوز خارجی و در محکومیت آن بیان کند. اما وقتی ورود به ماجرا دقیق نباشد و ظرافت‌ها موضوع لحاظ نشود و زمین طرح این مسأله درتس فهم نشود، به نتایجی معکوس می‌رسیم. از شما هم می‌خواهیم این موضوع را تبیین کنید. اینکه این ظرافت چه چیزی است که اگر رعایت نشود، محصول تولید شده در یک جا مغایر گفتمان مقاومت و اگر رعایت شود در جای دیگر در چارچوب گفتمان مقاومت است.

اطیابی: قبل از صحبت آقای عباسیان من این نکته را هم بگویم؛ بحثی که ما در فضای فیلمهای ضد جنگ داریم این است که متجاوز را با مدافع برابر هم می‌کنند، یعنی انگار دونفر سر یک دلیل واهی با هم دعوایشان شده است، در برخی از فیلمها جنگ ایران و عراق به این شکل نشان داده شده است، یعنی دو ضد قهرمان دارند باهم می‌جنگند، این جا است که دفاع مقدس ما را به یک نزاع شخصی و بی دلیل تقلیل می‌دهند. بخشی از ماجرا را حذف کرده و صحنه‌آرایی کرده‌اند.

عباسیان: محتوا وقتی تولید می‌شود، مهمترین سوال باید این باشد که ما برای چه مخاطبی این محصول را تولید می‌کنیم، درباره هر چیزی که تولید می‌شود مثل کالا، غذا، محصول فرهنگی، طراحی و... در زمان پیش از تولید ما باید مشخص کنیم که برای چه کسی این محصول را تولید می‌کنیم؟ در تولید فیلم هم این سؤال مطرح هست و فیلمساز باید به آن پاسخ دهد؛ اما متأسفانه در بسیاری از فیلمهایی که ساخته می‌شود اصلاً به این موضوع فکر نشده است که فیلم برای چه مخاطبی تهیه می‌شود؟ مشخصاً در فیلمهایی با موضوع مقاومت، اعم از هشت سال دفاع مقدس و همه شاخه‌ها مانند مقاومت تاریخی ما چه از رئیسعلی دلواری تا میرزا کوچک خان جنگلی و... مهمترین سؤال این است که ما این فیلم را برای چه مخاطبی می‌سازیم و این مخاطبی که این فیلم را می‌بیند می‌خواهد از چه نقطه‌‌ای به چه نقطه‌ای برسد؟ این سؤال کلیدی متأسفانه قبل از تولید برنامه‌ها مطرح نمی‌شود.

از دفاع مقدس، تصویرهای اتوکشیده نشان دادیم/جنگ، وحشت دارد

مثالی بزنم، اولین کاری که من ساختم در افغانستان بود. خیلی هم به نظر خودم خوب درآمده بود، اولین قسمتش را که نشان داد من در خانه بودم. برنامه که تمام شد منتظر بودم ببنیم پدرم راجع به این فیلم چه می‌گوید، تمام شد و گفت«خب که چی؟» خیلی سؤال مهمی بود، یعنی اگر این «خب که چی؟» را ما قبل از کارهایمان از خودمان بپرسیم بسیاری از کارها را انجام نمی‌دهیم، در مورد بسیاری از فیلمهایی که در زمینه مقاومت در کشورمان ساخته شده است، این «خب که چی» در نظر نگرفته شده است. ما فیلم مقاومت می‌سازیم«خب که چی؟» اش باید این باشد که ما برای مخاطب نسل آینده فیلم می‌سازیم و او باید بعد از دیدن فیلم چه احساسی داشته باشد.

اگر خدایی نکرده جنگی در کشورمان صورت بگیرد، با این تصورهای اتو کشیده‌ای که ما از جبهه‌ها به جوانان نشان داده‌ایم در روز اول وحشت می‌کنند. در فضایی که هر لحظه موشک روی سرش می‌آید، یک ثانیه می‌ماند؟  باید مردانگی بسیار داشته باشید تا بتوانید در این شرایط دوام بیاورید؛ غیر از آن فیزیکی که در دفاع هست، ما هیچ وقت نتوانستیم آن معنویت دفاع مقدس را خوب و دقیق و درخور نشان دهیم. در مورد حزب الله لبنان فیلم ساخته‌ایم که نه در لبنان مخاطب داشته و نه در ایران.مخاطب بین المللی را هم نتوانسته مجذوب خود کند.

روایتی از ماجرای خواندن یک کتاب بایرامی توسط رهبر انقلاب

سال 70 یا 71 وقتی دیپلم گرفتم مدت کوتاهی کارمند دفتر ادبیات مقاومت حوزه هنری بودم، چند ماهی خدمت آقای سرهنگی کار می‌کردم و بعد رفتم سوره با شهید آوینی شروع به کار کردم. در این مدت کوتاه خداوند به ما نظر کرد و یک دیدار خصوصی با حضرت آقا محقق شد. یک جمع 15 نفره از حوزه هنری بودیم، جلسه‌ای بود که شهید آوینی برای اولین بار به عنوان راوی روایت فتح به حضرت آقا معرفی شد، در دوره‌ای بود که گروه روایت فتح تعطیل شده بود. آخر جلسه همه برای خداحافظی خدمت حضرت آقا می‌رسیدند، من یک جعبه در دستم گرفته بودم که داخل آن کتابهای دفتر ادبیات مقاومت بود که تازه منتشر شده بود، به حضرت آقا گفتم که این کتابها را آقای سرهنگی گفته‌اند که خدمتتان تقدیم کنیم، حضرت آقا بسیار خوش حالش شدند و گفتند بنشینید این‌ها را با هم بررسی کنیم، از آنجا دوباره جلسه ادامه پیدا کرد، کتابها را از داخل جعبه در آوردم و یک به یک تقدیم آقا کردم. برایم جالب بود که اکثر این کتابها را خوانده بودند و روی بیشتر آنها تسلط داشتند، کتابها را دیدند و در نهایت به کتاب «هفت روز آخر» محمدرضا بایرامی رسیدند، گفتند آقای بایرامی نیامده‌اند گفتم نه، فرموند یک شب بخاطر مشغله‌ای که داشتم خوابم نمی‌برد، رفتم کتابخانه یک کتاب باریک نظرم را جلب کرد که قطر کمی داشت، آن را برداشتم یک ضرب تا آخر خواندم، تا آخر کتاب انقدر گریه کردم که بیهوش شدم، خب آیا «هفت روز آخر» می‌تواند فیلم بشود؟

ژانر کودک به شدت روی افکار مخاطبان بین الملل اثر می‌گذارد/ذائقه مخاطب جهانی را نشناختیم

تسنیم: فکر کنم منتقد زیاد پیدا کند.

به نظر من می‌تواند. آن وجه جنگ را هم باید مردم ببینند. در بخش مخاطب داخلی باید هدف گذاری کنیم، مردم باید آن وجه سخت جنگ را هم ببینند، چون سؤال می‌کنند، اگر جنگ این فضای گل و بلبلی که ما نشان می‌دهیم بود پس چرا هشت سال طول کشید؟ ما در این حوزه برآیند عملکردمان صفر است. فیلمی ساخته باشیم که به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کند و تلویزیون‌های خارجی آن‌ را بخرد، نداریم.

وقتی می‌خواهید چیزی را تولید کنید باید ذائقه آن کسی که می‌خواند از آن استفاده کند را در نظر بگیرید. شما کباب ترکی را در استانبول با یک طعم می‌خورید، در برلین با طعم دیگری می‌خورید. بهترین راه برای اینکه بتوانید احساسات بین الملل را سمت خودتان جلب کنید استفاده از فاکتور خانواده و کودک است. ما تقریباً اثری که برود در سطح بین الملل مؤثر باشد، نداشته‌ایم. ژانر کودک بسیار روی افکار مخاطبان بین الملل تاثیرگذار است.

برخی از جشنواره‌ها هستند که به صورت سیاسی برگزار می‌شود، مثل کن، برلین و غیره، اما می‌توان جشنواره‌هایی بزرگی در دنیا پیدا کرد که فیلمهای دفاع مقدسمان در آن به نمایش درآید. به علاوه این که شبکه‌های تلویزیونی بسیاری وجود دارد که می‌توانند این فیلم‌ها را به نمایش درآورند.

در این چندساله در عرصه بین المللی بسیار ناموافق بودیم. خود ما «برلین منهای 7» را با همین هدف تولید کردیم که فاکتورهایی در آن باشد که بتواند در جشنواره‌‌های بین المللی موفقیت کسب کند، البته بعد از آن هم به نکاتی رسیدم. یکی از آن نکات این بود که موضوع غیر ایرانی را یک ایرانی تولید کرده بود این چیزی بود که درباره‌اش گارد می‌گرفتند.

ادامه دارد ...

------------------------------------
گفت‌وگو از امید سهرابی و مهدی طوسی
-----------------------
-------------

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران