امارات به عقلانیت احتیاج دارد
عبدالله بن زائد وزیر خارجه شیخ نشین امارات طی سخنانی در مجمع عمومی سازمان ملل ادعا کرد جمهوری اسلامی ایران برخلاف انتظار همواره موجب ناامنی در منطقه است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، عبدالله بن زائد وزیر خارجه شیخ نشین امارات طی سخنانی در مجمع عمومی سازمان ملل ادعا کرد جمهوری اسلامی ایران برخلاف انتظار همواره موجب ناامنی در منطقه است. نامبرده افزود: منطقه با درگیریهای عدیدهای روبرو است بدون آنکه چشم انداز روشنی برای حل مسئله فلسطین وجود داشته باشد. وی گفت: باید به دنبال راهحلی برای همه بحرانها از جمله مقابله با تحرکات تروریستی بود و به چیزی بیش از مدیریت بحرانها یعنی راهحل بحرانها اندیشید. وی در پایان از ایران خواست داوطلبانه جزایر سهگانه ایران را به امارات باز گرداند چرا که در غیر اینصورت شیخنشین امارات به دادگاه بینالمللی مراجعه خواهد کرد!
این نخستین بار نیست که وزیر خارجه تازه کار امارات این چنین بیمنطق درباره مسائل منطقه سخن میگوید و برای بزرگترها خط و نشان میکشد. در این باره به صورتهای مختلفی میتوان پاسخهای شایسته و در خور ارائه نمود. جدیترین پاسخ به این ادبیات کودکانه را ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان داد که خطاب به حکام شیخنشین امارات گفت: بزرگترین دشمن فردابله، خود اوست که بیشترین لطمه و آسیب را متوجه خودش میکند.
نوع دیگری از پاسخ، به محتوای اظهارات عبدالله بن زائد بر میگردد که ایران را که به اعتراف دوست و دشمن، لنگر ثبات منطقه است، موجب ناامنی منطقه مینامد. در اینصورت شاید منظور نامبرده اینست که گویا ائتلاف کاغذی طوفان قاطعیت با شرارتهایش در یمن، موجبات ثبات و آرامش و امنیت در منطقه را فراهم آورده است که سرزمین عرب همسایهاش را به خاک و خون کشیده و دیگر جای سالمی برای فرو ریختن بمبهای آمریکائی و اسرائیلی باقی نمانده است. وی با ژستی عوامفریبانه از این نکته اظهار نگرانی میکند که چرا چشمانداز روشنی برای حل مسئله فلسطین وجود ندارد؟ اما نامبرده قاعدتاً در جریان تفاهمات ارتجاع عرب با اشغالگران صهیونیست قرار دارد و کاملاً واقف است که امروزه صهیونیستها در تاروپود حاکمیت رژیمهای مرعوب و منفعل عربی نفوذ کرده و شرایطی را به ارتجاع عرب دیکته میکند که نه تنها شورای همکاری خلیج فارس بلکه اتحادیه عرب هم علیه مفاخر دنیای عرب و در راس آنها حزبالله قهرمان لبنان موضعگیری کنند وآنها را تروریست معرفی نمایند درحالی که حزبالله لبنان تنها گروه عربی و اسلامی در تاریخ معاصر است که به تنهائی پوزه اشغالگران صهیونیست را به خاک مالیده است. در مورد جزایر ایرانی هم با آنکه سن وزیر نوجوان اماراتی مناسب این موضعگیریها نیست ولی لازم است فرصت بیشتری برای مطالعه تاریخ و جغرافیای سیاسی منطقه اختصاص دهد تا دریابد قدمت و سابقه ایرانی بودن جزایر سهگانه و همچنین بسیاری از سرزمینهای جنوبی خلیج فارس به قرنها پیش باز میگردد که اساساً اماراتی وجود نداشت تا بتواند ادعای ارضی در مورد آنها داشته باشد و ادعایش مسموع باشد. اگرچه طرح موضوع جزایر سهگانه ایرانی نزد مجامع بینالمللی گستاخی بزرگی است ولی نتیجه و سرانجام چنان ادعائی از هم اکنون روشن است و به خاطر حفظ حیثیت امارات با قدمت 45 ساله هم که شده، شاید مصلحت شیوخ امارات نباشد که شانس خود را در این مقوله امتحان کنند، چرا که وقتی حتی نطفه اجدادشان منعقد نشده بود، تمامی این سرزمینها جزو خاک و سرزمین ایران بوده است. صرفنظر از این مسائل که در جایگاه خود از اهمیت خاصی برخوردار است، جای تاسف دارد که امارات بخواهد همان راهی را بپیماید که پیش از آن آل سعود پیموده ولی به شکست و ناکامی و رسوائی ختم گردیده است. شتابزدگی در پیمودن این راه و گرفتار شدن در بنبست آن قبلاً هم تجربه شده و اگر شیوخ امارات بتوانند از تجربه ناموفق دیگران درس عبرت بگیرند، قاعدتاً از یک شکست بزرگ نجات یافتهاند.
آل سعود این اواخر تمامی حیثیت، آبرو، اعتبار و ظرفیتهای خود را در یک قمار بدفرجام برباد داده و دیگر چیزی برای از دست دادن به جز تخت پادشاهی ندارد. امروزه حتی حامیان آل سعود هم از این خاندان فاصله گرفتهاند و سعی دارند به هر طریق ممکن حساب خود را از حساب آل سعود جدا کنند تا از پیامدهای بدفرجام سقوط آل سعود درامان بمانند. اکنون حتی از ریخت و پاشهای متداول آل سعود در قلمرو مسائل مذهبی و غیرمذهبی در سراسر جهان هم دیگر معجزهای ساخته نیست و در اجلاس جهانی گروزنی، مشایخ اهل سنت از آل سعود و وهابیت اعلام برائت کردند و تروریسم را از اسلام جدا دانستند. همین اقدامات و موضعگیریهای آمریکا در قبال آل سعود طی دوره یکسال اخیر به اندازه کافی گویاست و جای کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که آل سعود، ماشه تیر خلاص حاکمیت سیاسی خود را پیشاپیش چکانده و کمترین شانسی برای خود باقی نگذاشته است.
ایکاش عقلای قوم در شیخ نشین امارات از این پدیدههای تکان دهنده که به طور تقریباً روزمره تکرار میشود، درسهای لازم را بیاموزند و یقین حاصل کنند به مصلحت امارات نیست راه عربستان را برود و سرنوشت خود را به سرنوشت آل سعود گره بزند. امروزه امارات بیش از هر زمان دیگری به عقلانیت، ثبات، استقلال رای و عمل نیاز دارد. تجربههای تلخ و تاسفبار امارات در دنبالهروی کورکورانه حکام نادان ریاض در جنگ یمن، بهترین شاهد مثال برای اثبات عدم کارآئی این اطاعت بدفرجام است و نشان میدهد کاخهای شیشهای امارات، جای مناسبی برای زورآزمائی با ایران نیست.
انتهای پیام/