«رحمانپور» در غمکده روزگار زندگی را فریاد میزند/ نامِ منظمی با «معلم» گره خورده است
برنامه «خنیاگران سرزمین مادری» شب گذشته به تجلیل از دو چهره سرشناس موسیقی ایران اختصاص داشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «خنیاگران سرزمین مادری» عنوان ویژهبرنامهای است که به موسیقی شناسی اقوام مختلف ایران میپردازد. این ویژهبرنامه در دو شب گذشته به موسیقی شناسی لرستان پرداخت و زوایایی پنهان از موسیقی این استان را معرفی کرد.
سهشنبه، 6 مهر 1395 دومین شبِ «خنیاگران سرزمین مادری» در فرهنگسرای ارسباران در حالی برگزار شد که ازدحام جمعیت مسئولان فرهنگسرا را سراسیمه کرده بود و حاشیههایی را هم به وجود آورد. بالاخره با 50 دقیقه تاخیر برنامه آغاز شد.تمام صندلیهای سالن پُر بود و جمع زیادی از علاقهمندان ایستاده مراسم را میدیدند. احسان عبدیپور با سُرنا و امیر عبدیپور با دُهُل قطعههایی در ریتم های سنگین سما، دوپا و سه پا نواختند.
دو روایت از مقام «یاری» و اجرای قطعهای براساس تلفیق چند مقام، بخش دیگر برنامه بود که سلیمان میری با تنبور و آواز آن را اجرا کرد. کمانچهنوازی حسن سالم با همراهیِ بابک پیمانی که تنبک مینواخت، حاضران در سالن را وادار کرد تا چند دقیقهای ایستاده و صلابتِ کمانچه نوازی حسن سالم را تشویق کنند. سالم در این اجرا تسلطِ خود بر تکنیکهای کمانچه نوازی را به رخ کشید.
بخش بعدی این برنامه یادی از زندهیاد سعید سپهوندی آهنگساز و سازنده سرودهای انقلابی بود. فریدون شهبازیان طی سخنرانی 20 دقیقهای خود به معرفی بخشهای مختلف موسیقی لرستان پرداخت.
قدردانی از محمد میرزاوندی خواننده سرودهای حماسی دوران انقلاب اسلامی بخش دیگر برنامه بود. میرزاوندی پس از دریافت لوح و هدیه خود، گفت: هر چه بود از وجودم استفاده کردم سال 60 آنچ خواندم با وجودم بود. سال 56 سه ماه مانده به انقلاب «ای برار ای رفیق» را خوندم. در حالی که میرزاوندی این جملهها را با لکنت زبان(میرزاوندی چندین سال پیش بر اثر سکته، دچار لکنت زبان شد) میگفت، فریدون شهبازیان پشت میکروفن آمد و بخشی از آواز «بیبراری» را زمزمه کرد. این زمزمه کردنِ شهبازیان موجب شد که حاضران در سالن از میرزاوندی بخواهند برایشان بخواند. میرزاوندی هم با صدایی که همچنان در اوج بود، خواند:
«هر حکیمی بکنه علاج دردم
جون شیرین وش میم آزا بگردم»
در ادامه نوبت به اجرای ایرج رحمانپور و گروهش رسید. این اجرا شاید دلیل حضورِ بسیاری از حاضران در سالن بود. فرشاد سیفی با کمانچه و شهاب خوانسار با تنبک، آوازِ ایرج رحمانپور را همراهی کردند.
اجرای رحمانپور با نغمههایی از هوره و مور آغاز شد و در ادامه برخی از قطعههای ماندگار خود را اجرا کرد. استقبالِ حاضران در سالن به حدی بود که رحمانپور مجبور شد برای بار دوم به روی صحنه باز گردد و این بار با همراهیِ حاضران «توزسرِره» را خواند.
تجلیل از دو هنرمندِ سرشناس موسیقی لرستان به پاس یک عمر فعالیت هنری بخش پایانی این برنامه بود. پیش از این تقدیر، سیدفرید قاسمی پدر تاریخنویسی مطبوعات ایران به بیان توضیحهایی درباره تاثیر درویش رضا منظمی و ایرج رحمانپور بر موسیقی لرستان پرداخت.
قاسمی درباره درویشرضا منظمی گفت: ولین واژهای که درباره استاد منظمی به ذهن میرسد؛ «معلم» است. استاد منظمی همنفس زندهیادان پرویز یاحقی، حسین یاحقی، نورعلی برومند، علیاصغر بهاری و از بنیانگذاران گروه «شیدا» و سرپرست گروه «درویش» بودند. تدریس در آموزشگاهها و دانشگاهها و راهنمایی دانشجویان و حضور در گروههای ماندگار موسیقی و همکاری با رادیو تلویزیون در کارنامهی ایشان دیده میشود.
وی ادامه داد: منظمی حس معلمی را با خود داشته و دارد. شهرام و شهریار یادگارانی هستند که وی تربیت کرده است. اگر زندگی استاد منظمی را به دو بخش پیدا و پنهان تقسیم کنیم؛ بخش پیدایش همین آثار و اجراهای ایشان است که منتشر شده و بخش پنهانِ زندگی ایشان حضورشان در شوراها و تلاششان برای پیشبرد موسیقی بوده است.
قاسمی افزود: برخی از آوردن نام منظمی غفلت میکنند که از روی دشمنی نیست و علتش تنها فراموشکاری آنهاست، اما برخی هم از روی غرض میخواهند نامی از او نباشد؛ که در هر دو شرایط منظمی نباید دلگیر شود چرا که ما به خوبی جایگاه و منزلت او را میشناسیم و قدرشناس او هستیم:
در حقیقت قُرب و بُعد مردم دنیا غلط
آشناییها غلط، نا آشناییها غلط
دفتر اوراق گیتی را سراسر دیدهای
خط غلط، املا غلط، انشا غلط معنا غلط
فرید قاسمی دقایقی هم درباره جایگاه و تاثیر ایرج رحمانپور بر موسیقی لرستان سخن گفت. وی در این رابطه گفت: در ترانه سُرایی و خدمتی که ایشان با آوا و صدای خودشان به ما ارزانی داشتند. امیدوارم روزی مجالی باشد درباره ترانههای ایشان مفصل صحبت کنیم. محمدکاظم علیپور زمانی لقب «هنجره زخمی» را به استاد رحمانپور داد. اما من علاقهمندم بگویم «زخمه زخمی»؛ چون زخمه ضربهای است که با مضراب به ساز وارد میشود و این صدای شکوهمند آسیبدیده، زخمهی زخمیِ ماست. صدایی است که محتوا محور است.
قاسمی یادآور شد: مجموع اشعار رحمانپور با عنوان «تورامینویسم سرزمینم» از سوی انتشارات سیفا منتشر شده است. استاد رحمانپور راوی رنجهای تاریخی انسان است. آزردگی و آسیبهای انسانی را به ما یادآور میشود. ما را به بازاندیشی پیرامون خودمان وادار میکند. ترانهسُرایی متفنن ما را به سمت ترانه سُرایی متفکر برد. مضمونها و سرودهای رحمانپور هویت سازند. ترانههای رحمانپور گرانیگاه دو زبان شکوهمند لری و لکی و پیوند آفرین این دو زبان است. پس از این پیوند درون استانی این پیوند را برون استانی میکند و از قلمرو لُر نشین و لک نشین فراتر میرود. در آثار رحمانپور جنبههای انسانی از خودسوزی زنان تا جنبههای دیگر وضعیت معیشت و روزگار مردمان دیارمان را میشنوید و در ترانههای ایشان میخوانید. بعد از گذر کردن از حوزه لُر نشین و لک گزین گذر کرد در زلزله رودبار و بم و قتلعام هلبچه حضور دارد. قابلیت دو زبان لری و لکی را وسیلهای برای وحدت مردمان ایرانی قرار داده است.
وی ادامه داد: مویههای استاد رحمانپور بیانکننده ظلمی تاریخی است و این بیان او را تا سخنگویی مردمان بیشماری برمیکشد. در آمیختگی عشق و سلوک را در ترانههایش میشنویم. استاد رحمانپور در غمکدهی روزگار زندگی را فریاد میزند. این هنر را دارد که غمسرودههای ما را به شادیانههایمان بدل کند. صدا، سیما و سرودهی او شبیه کسی نیست؛ اگر چه امروز گاهی صداهای مشابهی میشونیم که مقلدان اویند. گریهی در خلوت و خندهی در جلوت او رامیفهمیم؛ گریستن در پیداها و تبسم در پیداها. مردی که مسعود سعدسلمان را بهتر از ما درک میکند. هنر او را ستایش میکنیم. شعرهایش پر از کنایه و تشبیه است. نمادها در سرودههای رحمانپور میتواند موضوع یک رساله باشد؛ برخی از نمادها در ترانه «دسمه بیر» عبارتند از: «دار درد»، «میل زنده منن»، «چی خین دِ رگیام بگرد»، «باریَ برف»، «بادِ بیرحم طوفانی»، «رهیا سرگردونی» یا تشبیه دست گرم به تژگاههای قدیم. امروز باید بدانیم که ترانه از ارکان توسعه لرستان است و از دهها وعظ و خطابه هم نفوذ بیشتری دارد.
قاسمی اضافه کرد: برنامه نویسان و بودجه نویسان لرستان باید سهمی برای ترانه قائل باشند. وظیفهی ما گفتن است و تکلیف مسئولان هم اجرا کردن است؛ البته میدانیم به این حرفها توجه ندارند. چرا که ما سالهاست مینویسیم اگر خیابانی که قرار است از وسط دو محله «پشتبازار» و «دلاکان خرمآباد» رد شود؛ از ساختنش منصرف شوید، یونسکو پول بیشتری به شما میدهد. چون اولویت یونسکو موزه محله است. ولی این خیابان را دارند میکشند و توجهی ندارند. اگر این خیابان را نکشند قطعا اعتبار جهانی میگیرند. درباره ضرورت توجه به موسیقی ما باید یادآور شویم که امروز نیاز جامعه ما ترانه سرایی و موسیقی است. اگر این توجه تحقق پیدا کند، یقین بدانید استاد رحمانپور نقش بیمانندی در این زمینه میتواند ایفا کند. استاد رحمانپور پایدار باشید.
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
شب را چه کنم، حدیث ما بود دراز
پایان بخش این مراسم تجلیل از یک عمر فعالیت هنریِ درویشرضا منظمی و ایرج رحمانپور بود. درویش رضا منظمی، فرج علیپور، ایرج رحمانپور، فرقد قاسمی، فریدون شهبازیان، شهرام گیل آبادی، محمد میرزاوندی، جواد بختیاری و کیوان ساکت از چهرههای حاضر در این مراسم بودند.
مراسم شب گذشته خالی از حاشیه هم نبود. در حالی که صندلیهای باکن خالی بود، مردم پشت درها مانده بودند و حتی در لحظاتی تعدادی از مسئولان فرهنگسرا تصمیم گرفتند که جلوی ورود مردم به داخل سالن را بگیرند.
انتهای پیام/