تنها راه عزت و پیشرفت
"متأسفانه برخی از کسانی که در مقام و جایگاه قوه مجریه قرار میگیرند دچار توهم گردیده و خود را در جایگاه رهبری نظام میبینند."
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجتالاسلام والمسلین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «تنها راه عزت و پیشرفت، پرهیز از دوگانگی و اتحاد نیروهای مؤمن به انقلاب» را در ذیل از نظر میگذزانید:
«و وثقوا بالقائد فاتبعوه»(نهجالبلاغه، خطبه 182)
وثوق و اعتماد به پیشوا و رهبر و به تبع آن تبعیت محض از فرامین و منویات ولی امر ازجمله ویژگیهای اساسی اهل ایمان و وفاداران به ولایت اسلامی و ارزشهای مکتبی است که حضرت امیر(علیهالسلام) در ضمن خلوت با سرداران شهیدش، همچون «عمار» بهخوبی آنرا ترسیم میفرمایند.
اعتماد به رهبری نظام در ردیف برترین سرمایههای اجتماعی و پشتوانه وحدت و انسجام ملی تعریف میگردد که البته ثمره و محصول ایمان و التزام عملی صادقانه و خالصانه به ولایت و امامت امت است و به عبارتی وثوق و اعتماد به اندیشهها و مواضع امام و پیشوای جامعه، وسیله محک ایمانها و التزامهای ادعایی نیز در این خصوص میباشد چه آنکه مدعیان اعتقاد به ولایت به ویژه ولایت فقیه و رهبری دینی در عصر غیبت و حتی اقرارکنندگان به التزام عملی به فرامین و رهنمودهای ولی امر، کم نبوده و نیستند که بیشتر روی ملاحظات سیاسی و یا به تناسب موقعیتهای اجتماعی رسمی و یا غیررسمی آنرا ادعا کرده و بلکه پای التزام به آن، قسمها نیز خوردهاند ولی به محض عبور از فیلتر جایگاه و موقعیت، بهطورکلی از ادعا و التزام و قسمهای خوردهشده غفلت کرده و یا عملاً بیراهه و کجروی خود را از سر تمسخر و ریشخند پی میگیرند که بدا به حال چنین عناصری! اما از آنسو فراوانند خادمان بیمدعایی که از سر صدق و وفا، مطیع امر مولا بوده و از موقعیتهای اجتماعی، فرصتی برای خدمت بیمنت میسازند که نمونه بارز آن رویشهای مدیریتی و فرماندهی در بستر دفاع مقدس بود که هنوز که هنوز است، منشاء خیر و عزت و سربلندی برای ملت شریف ایران اسلامی میباشند.
اگرچه هفته دفاع مقدس سپری گردید ولی جا دارد ضمن تجلیل مجدد از حماسهآفرینان عرصه خون و شهادت، یک بار دیگر همگان را به اساسیترین ویژگی مردان مرد عرصه پیکار که برای اولینبار طی 8 سال جنگ نابرابر و تحمیلی، جانانه ایستادند و اجازه نداند حتی یک وجب از خاک میهن اسلامی زیر چکمههای متجاوزان تا دندان مسلح بعثی که از حمایت همهجانبه غرب، اروپا، آمریکا و برخی کشورهای مرتجع و بعضاً وهابی منطقه برخوردار بودند، باقی بماند و چه عزتمندانه، متجاوزان بعثی را از خاک میهن بیرون راندند که اگر نبود آن حماسهها و مجاهدتها، اکنون معلوم نبود چه بر سر کشورمان ایران و آحاد مردم آن آمده بود.
از میان همه ویژگیها، آنچه بیش از همه کارساز بوده و هست، اعتماد صددرصدی به امام و مقتدای جامعه است، کافی بود امامخمینی(ره) اشارهای میفرمودند که جبههها نیاز به نیروی انسانی و یا کمکهای مردمی دارد، بدون کمترین تعلل و یا فوت وقتی، بلادرنگ لبیک یا خمینی بود که از همهجا به گوش میرسید.
حال باید توجه داشت که نیاز مبرم جامعه انقلابی و اسلامی ما در شرایط امروز و پیش روی نیز همین امر خطیر میباشد و در این نیاز هیچ فرقی بین توده مردم و مدیران ریز و درشت کشور به نظر نمیرسد، به ویژه در میان دولتمردان و قوه مجریه که شأن اساسی آنها طبق قانون اساسی، شأن اجرا میباشد.
اما آنچه تاکنون متأسفانه شاهد آن بودهایم، چیزی فراتر از چارچوبهای قانونی و بلکه ورود در عرصههای راهبردی و وظایف رهبری نظام و یا نهادهای قانونگذار و ناظر بر اجرای قوانین بوده است و لذا چالشهایی را نیز بر سر راه نظام به وجود آورده است.
متأسفانه برخی از کسانی که در مقام و جایگاه قوه مجریه قرار میگیرند، دچار توهم گردیده و خود را در جایگاه رهبری نظام میبینند و لذا با جسارت در مقابل منویات و سیاستهای ابلاغی از جانب رهبری زاویه گرفته و یا حداقل ساکت ماندند و هیچ اقدام مؤثری از خود نشان ندادند، گویا اعتقاد و التزام به ولایت، جز شعاری برای گذر از پل قدرت برای بعضیها نبوده است که نه تنها در رویکردها و مواضع بلکه در مقام بیان نیز جایگاه رفیع ولایت فقیه را تا حد رهبری سیاسی و مقام ارشادی پایین میآورند.
در این خصوص نیز هیچ فرقی نیست بین عناصری که با انفعال و خودباختگی در برابر غرب به ویژه آمریکا، همواره نبض و قلبشان برای ایجاد ارتباط و قرار دادن کشور در دهان گرگان گرسنه میطپد و کسانیکه معتقدند با وجود عقل و استعدادهای انسانی، دیگر نیازی به فقاهت و مرجعیت و رجوع به روحانیت نیست و در صورت بروز مشکلات، به کسانی مراجعه میکنیم که ارتباط مستقیم با امام زمان(عج) دارند! چه آنکه صاحبان هر دو دیدگاه در توهم و اشتباه محضی گرفتار آمدهاند و لذا هیچگاه جوهره و حقیقت نظام سیاسی اسلام را فهم ننموده و چه بسا با روح ولایت فقیه و نیز اصول مکتب امامخمینی(ره) و ماهیت نظام اسلامی بیگانه بوده و هستند. طبیعی است چنین عناصری با هر پیشینه و ژست اتوکشیده روشنفکری، ظرفیت در تراز نظام مبتنی بر آموزههای وحیانی و اسلامی و مکتبی را نخواهند داشت.
حال با این ذهنیت میتوان به خوبی پی به عمق دغدغههای و دلنگرانیهای بزرگ دیدهبان انقلاب امام خامنهای(مدظلهالعالی) برد، او که از طرفی ایجاد شکاف و دوگانگی بین نیروهای مؤمن و انقلابی را سمی مهلک میداند و لذا از باب «النصیحة للمؤمنین»، خیرخواهانه به رئیسجمهور سابق میفرمایند: «من از سفرهای شما مطلع هستم، سعی کنید شائبه انتخاباتی نداشته باشد، ورود شما دوقطبی ایجاد میکند و بهتر این است که شما وارد نشوید و این را هم خودتان اعلام بکنید.»
در این بیان حکیمانه و مرشدانه اگرچه سربسته به فلسفه عدم مصلحت ورود ایشان در این دوره از انتخابات اشارتی رفته است اما شرایط داخلی گویای این مهم است که در نگاه معظمله از دوگانگی انقلابی و غیرانقلابی توسط وابستگان به اردوگاه فتنه 88 که همواره در جهت اهداف شوم دشمنان بهدنبال شکستن وحدت و انسجام ملی و یا ایجاد شکاف بین مردم و رهبری و ارزشهای نظام میباشند که بگذریم، مهمتر ایجاد شکاف و دوگانگی بین عناصر متدین و پایبند به آرمانهای نظام و انقلاب است که متأسفانه ظرفیت این آسیب در جریانها و عناصر پیرامون جناب ایشان وجود دارد، کسانیکه بارها گفته و در مواضعشان نیز نشان دادهاند که در عصر غیبت و انتظار، ولایت مطلقه فقیه و بلکه مرجعیت علما و حوزههای دینی را برنمیتابند و با توهم اینکه دوران فقه و فقاهت تمام شده و چون انسان خود دارای عقل است، با مرجعیت عقل، خوب و بد را تشخیص میدهد و در صورت بروز مشکلات، با مراجعه به امام زمان(ارواحنافداه) و یا کسانی که با حضرتش در ارتباط هستند، رفع مشکل خواهند نمود! نگرشی انحرافی که نه تنها با مبانی و اندیشه دینی بلکه با مکتب امام و روح حاکم بر نظام و جامعه انقلابی ما سازگاری ندارد و ترجمان دیگری است از فلسفه غرب و نوعی التقاط که ریشه در تفکرات اومانیستی و لیبرالی دارد.
و البته در کنار این دغدغه مهم، نگرانی دیگری توده مردم هوشمند و انقلابی ما را رنج میدهد و آن جریانهای انفعالی و ارتجاعی هستند که متأسفانه از رهگذر رویکرد به اصطلاح اعتدالی و فراجناحی برخی دولتمردان مدد جسته و توانستهاند در بخشهایی از گلوگاههای تصمیمساز کشور نفوذ کنند و با ایجاد فضایی پیچیده در صدد قرار دادن نظام و جامعه ایران اسلامی در دامن غرب و تسلیم ذلتبار در مقابل اردوگاه استکبار به ویژه آمریکای جهانخوار میباشند.
کسانی که بر طبل ایجاد دوگانگی ساختگی و بیمبنای خشونت و تندروی و جنگ و ناامنی از طرفی و رفاه و آزادی و ارتباط و مذاکره و گفتگوی عاطفی با دنیای غرب در فضای پسابرجام از طرفی دیگر میکوبند به گمان آنکه شاید معجزهای بشود و رابطه گرگ و میش و یا مستکبر و مستضعف بالاخره هموار و هموارتر گردد.
کسانی که بیمهابا به امید گشایش پسابرجامی زیر بار قراردادهای تعهدآور مهم در عرصههای بانکی و نفتی میروند و یا در مقابل جرائم به ناحق و ظالمانه کرسنت حاضرند معامله سیاسی کنند تا شاید در قبال آزادی سرپلهای اصلی جاسوسی آمریکا در ایران، بشود کمی از حجم و فشار جریمههای کرسنتی کم کنند.
به راستی که عنصر مدیریت در نظام ولایی و مکتبی و انقلابی، چه عنصر سخت و فوقالعاده حساس و مهمی است که متأسفانه به جای رویکردهای جهادی و مقاومتی برای روانسازی آن از رویکردهای انفعالی و ارتجاعی که به جز ذلت و شرمندگی به دنبال ندارد، برخی عناصر غیرمؤمن به انقلاب بهره میجویند و البته که آب در هاونگ کوبیدنی بیش نیست زیرا چنانکه از اندیشههای متحجرانه و منحرفانه، عایداتی بهدست نمیآید، از تفکرات و گرایشهای لیبرالی و سکولاری و انفعالی نیز چیزی عاید ملت ایران نخواهد شد که هر چه عزت و استقلال و امنیت و سربلندی و پیشرفت است، در گرو پایبندی به اصول مکتب امامخمینی(ره) و پرهیز از دوگانگی و تبعیت یکپارچه و وحدتآفرین از امام خامنهای(مدظلهالعالی) و در نهایت ایثار و مجاهدت و مقاومت توده مردم بهویژه مردان مردی است که در دیروز هشت سال دفاع مقدس، برادر رزمندهاش میشناختیم و امروز مدافع حرمش مینامیم. به امید سربلندی و عزت بیشترشان، انشاءالله.
انتهای پیام/