وضعیت اسفبار مقابر شهیدگاه و حیرت گردشگران خارجی/ توجهی به این میراث بینظیر جهانی نمیشود+تصاویر و فیلم
سنگ مزارهای تراش خورده و بینظیر شهدای جنگ چالدران که از زیبایی و قداست و ویژگیهای خاصی برخوردار است در مقابل گزند عوامل طبیعی و انسانی در امان نیستند و توجهی به حال ناخوش آنها نمیشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، محوطه شهیدگاه یکی از مهمترین مکانهای گردشگران داخلی و حتی توریستهای خارجی است که در ضلع شرقى و جنوبى مجموعه تاریخی بقعه شیخ صفىالدین اردبیلی واقع در مرکز شهر اردبیل واقع شده است.
براساس شواهد و مدارک مستند تاریخى این محوطه قبرستان وسیعى بوده که در دوره شیخ صفیالدین برای دفن مریدان و همچنین پس از تشکیل سلسله صفویه برای تدفین شهداى جنگ شروان و چالدران و شخصیتهاى مذهبى و سیاسى مورد استفاده قرار گرفته است.
به طور کلى سنگ قبرهاى محوطه شهیدگاه از نظر نقوش تزیینى به 6 گروه عمده گیاهى، هندسى، حیوانى، انسانى، نمادین و خط نگارهها دستهبندى میشوند بر اساس مستندات تاریخی و نیز بررسیهای به عمل آمده با توجه به اهمیتی که شاه اسماعیل صفوی برای کشتهشدگان و سربازان خود در جنگ چالدران که با دولت عثمانی روی داده بود قائل بود دستور داد تا پیکرهای این شهدا جمعآوری و در محوطه بقعه شیخ صفیالدین دفن شوند که این قبرستان به شهیدگاه معروف شد.
در جنب مقبره شیخ صفی دو مقبره متعلق به سلطان حیدر و سلطان جنید وجود دارد که به دستور شاه اسماعیل صفوی در این مکان دفن شدهاند، در سال 905 هجری شاه اسماعیل تصمیم گرفت که جنازه پدرش سلطان حیدر و جدش سلطان جنید را که در جنگ شروان کشته شده بودند و در آنجا دفن بودند به اردبیل منتقل کند که پس از دفن مجدد آنان در جنب مقبره شیخ صفی آن محل به شهیدگاه معروف شد.
بنا به گفته مرحوم باباصفری در کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ تعدادی از سنگ قبرهای محوطه شهیدگاه توسط دولت روسیه در زمان اشغال این منطقه غارت شده است.
حال و روز این گنجینه تاریخی خوش نیست
سنگهای تراش خورده این مجموعه امروز در مقابل باد و آب و اختلاف دمای شدید اردبیل بعد از قرنها انتظار دیگر توان استقامت ندارند و چشم انتظار توجه و رسیدگی مسئولان است.
عدم توجه و رسیدگی به مرمت و نگهداری این آثار گنجینه تاریخی سبب شده شهیدگاه دیگر آن شکوه و عظمت سابق را نداشته باشد و سیری رو به زوال را پیش بگیرد در سالهای اخیر برخی از سنگها به سکوهای مجاور دیوارها که طاق شکل هستند منتقل شده و این انتقال تغییراتی شگرف در وضع ظاهری آنها به وجود آورده است.
بیشتر سنگها دیگر در محوطه نیستند و سرنوشت مشخصی ندارند، آنهایی هم که باقی ماندهاند شکسته و ترک خورده و متلاشی شدهاند، برخی از سنگها را با سیمان به هم اتصال دادهاند و تکههای برخی دیگر در کل محوطه پخش شده است.
پای سخن چند گردشگر که در محوطه حیران مانده بودند
گردشگر روسی: این سنگها آنقدر ارزش دارند که هر کدام را باید در یکی از موزههای دنیا قرار داد و در تحت شرایط خاصی نگهداری کرد این شکل نگهداری سنگها را از بین میبرد و دیگر چیزی از اینها باقی نمیماند.
جهانگرد ترک: کاش این سنگها را این گونه نگهداری نمیکردید این سنگها را هر جای دنیا ببرید روی چشمانشان نگهداری خواهند کرد.
سخنان و نظرات و انتقادهای دیگر مردم را هم شنیدیم حرف همه مشترک بود و مضمونی هماهنگ داشت.
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی با توجه به ثبت آن به عنوان یک میراث جهانی نه تنها فقط برای مردم ایران نیست بلکه به یک مجموعهای تبدیل شده که برای تمام مردم دنیاست و سهل انگاری در نگهداری و مرمت صحیح آن چهرهای زشت و بیمسئولیت از ایران را به دنیا نشان میدهد.
گزارش از بهرام آدشیرین پور
انتهای پیام/