روایت دلدادگی نخستین شهید بسیجی مدافع حرم گیلان از زبان خانواده‌اش


شهید "حسینعلی پورابراهیمی" نخستین شهید بسیجی گیلانی مدافع حرم است که روایت زندگی او از زبان همسر و فرزندش بیانگر دلدادگی عجیب او به ایثار و شهادت است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، شهید "حسینعلی پورابراهیمی" نخستین شهید بسیجی مدافع حرم استان گیلان است که روایت زندگی او از زبان همسر و فرزندش بیانگر دلدادگی عجیب او به مسیر ایثار و شهادت است و ما به‌مناسبت ایام شهادت این شهید والامقام پای صحبت‌های نزدیکانش نشستیم.

تسنیم: لطفاً در ابتدا از چگونگی آشنایی‌تان با شهید و ازدواجتان با ایشان برای ما بفرمایید.

همسر شهید پورابراهیمی: ازدواج من با شهید در سال 75 اتفاق افتاد و همچنین ازدواج ما یک ازدواج سنتی بود زیرا در یک محله زندگی می‌کردیم و خانواده‌ها از هم شناخت مناسبی داشتند.

یکی از معیارهای من برای تشکیل زندگی مشترک این بود که همسرم جبهه، جنگ و جهاد را درک کرده باشد؛ البته شاید چنین خواسته‌ای با شرایط سنی ما تناسب نداشت اما خدا خواست و بعد از چند جلسه صحبت با شهید پورابراهیمی و شناخت بیشترش متوجه شدم که 2 سال در دوران دفاع مقدس در جبهه حضور داشتند.

سابقه شهید پورابراهیمی در عرصه جهاد و جنگ باعث شد تا نظرم بیشتر نسبت به او جلب شود و به مرور زمان و با صحبت کردن با یکدیگر متوجه شدیم که تفکرات و آرمان‌های یکسان و مشابهی داریم.

ازدواج ما به شکلی بود که عشق بین ما بعد از ازدواج ایجاد شد و این عشق بسیار پایدار و ماندگار بود و باعث شد یک خانواده منسجم و استوار را تشکیل دهیم.

تسنیم: چه خصوصیات و ویژگی‌های بارزی در شهید پورابراهیمی وجود داشت که باعث شد شما با ایشان ازدواج کنید؟

همسر شهید پورابراهیمی: خب معمولاً هر دختری در زمان ازدواج به دنبال فردی است که بتواند به او تکیه کند یعنی به او اعتماد داشته باشد و بداند که واقعاً مرد زندگی او هست و در پیچ و خم‌های زندگی می‌تواند به او اعتماد کند‌.

شهید پورابراهیمی این خصوصیات را داشت یعنی من طی صحبت‌هایی که پیش از مراسم نامزدی با او داشتم به این نتیجه رسیده بودم که او می‌تواند مرد زندگی من باشد و به او اعتماد کنم.

جنگ و جهاد برای شهید پورابراهیمی بسیار مهم بود و همانطور که گفتم این مسئله یکی از معیارهای من نیز بود؛ سادگی و ایمان شهید از جمله دیگر خصوصیاتی بود که سبب شد تا من به ازدواج با او تمایل پیدا کنم.

شهید پورابراهیمی در کنار تمام حساسیت‌ها و غیرت‌هایی که داشت بسیار به روز بود؛ به طور مثال زمان ازدواج من دانش‌آموز بودم و علاقه به ادامه تحصیل داشتم و او نیز با این مسئله مخالفتی نداشت بلکه من را تشویق نیز می‌کرد.

اوایل هر زندگی اختلاف نظراتی وجود دارد اما 20 سال زندگی مشترک در کنار یکدیگر باعث شد به خصوصیات اخلاقی همدیگر علاقه پیدا کرده و در بسیاری از موارد شبیه یکدیگر شویم‌.

ما 9 سال با یکدیگر تفاوت سنی داشتیم اما این مسئله در رفتار و ظاهر ما اصلاً مشخص نبود و انعطاف او در زندگی باعث شده بود تا من علاقه زیادی به نسبت به او پیدا کنم.

تسنیم: رابطه شهید با فرزندانشان چطور بود؟

همسر شهید پورابراهیمی: تکریم خانواده و حفظ چهارچوب خانواده برای شهید اهمیت بسیار بالایی داشت و بر این عقیده بود که اگر خانواده سالمی ایجاد کند می‌تواند اجتماع سالمی نیز داشته باشد‌‌.

شهید پورابراهیمی همیشه می‌گفت که اگر ما بتوانیم روی فرزندان خودمان تاثیر بگذاریم آن زمان است که می‌توانیم بر جامعه و جوانان دیگر نیز تاثیر بگذاریم.

شهید پورابراهیمی به‌دلیل موقعیت شغلی مدت زیادی را در ماموریت‌ها حضور داشت اما به قدری به زندگی و خانواده‌اش توجه می‌کرد که هر لحظه از ما و اتفاقات خانواده خبر داشت.

توجه شهید با خانواده به گونه‌ای بود که حتی زمانی که از سوریه تماس می‌گرفت با دقت از وضعیت خانه و وضعیت درس بچه‌ها سئوال می‌پرسید و اگر نکته‌ای داشت بیان می‌کرد.

شهید پورابراهیمی به مسئله تحصیل بچه‌ها توجه زیادی داشتند و فارغ از اینکه نقش پدری داشتند با بچه‌ها مانند یک دوست رفتار می‌کردند؛ ممکن بود برخی کارها باب میلش نباشد اما به‌خاطر فرزندانمان انجام می‌داد.

تسنیم: لطفاً از نوع رابطه خود و برادرتان با پدر شهیدتان برای ما بفرمایید‌.

فرزند شهید پورابراهیمی: هر شهیدی به دلیل داشتن ویژگی‌هایی به مقام شهادت می‌رسد که مهم‌ترین این ویژگی‌ها در خانواده و نوع ارتباط با نزدیکانش رقم می‌خورد.

رابطه بین من، برادر و پدرمان به شکلی نبود که او صرفاً به عنوان یک پدر باشد بلکه ما مثل سه دوست بودیم که از هم درس می‌گرفتیم که البته ایشان بیشتر درس می‌دادند و ما درس می‌گرفتیم.

ما همواره با یکدیگر همراه بودیم و حتی به‌خاطر یکدیگر در مکان‌هایی که تمایل نداشتیم نیز حضور پیدا می‌کردیم؛ الان که فکر می‌کنم می‌بینیم که خیلی عجیب است که چگونه یک پدر به این شکل در قالب یک دوست به فرزندانش نزدیک شده بود.

ادامه دارد...

انتهای پیام/م