آیا تلویزیون برای سینما دیوار شیشه‌ای می‌سازد؟!

باری‌به‌هر‌جهت بودن تهیه‌کننده یا خودنمایی مجری یک معضلی است که گریبان برنامه‌های تلویزیونی را گرفته خصوصاً برنامه‌هایی که در ساحت سینما ساخته شده و می‌شوند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یکی از نکات مهم مغفول‌مانده در تولیدات، توجه به تحقیق و پژوهش است، همان دغدغه‌ای که چند روز گذشته در همایش پیمایشی و مطالعاتی سازمان صداوسیما هم رئیس افکارسنجی رسانه ملی به این موضوع اشاره کرد که "تولید و پژوهش هم‌سن‌وسال هستند، یعنی نفس به نفس قد کشیدند و شانه‌ به شانه هم راه افتادند، هرچه بیشتر دویدند متأسفانه بیشتر از هم دور شدند، چرا که در فرآیند تولید بعضاً در رسانه ملی با یک عجله‌ای کار جلو می‌رود و یا به‌معنای واقعی تولیدی مزین به تحقیق نیست بیشتر اینکه تقصیر حوزه پژوهش باشد تقصیر بخش تولید است". نداشتن طراحی، استراتژی و تحقیق و پژوهش همان معضلی است که گریبان برنامه‌ها و مضامین سریال‌های تلویزیونی را گرفته است.

این مسیر باری‌به‌هرجهت در تولید نه‌تنها جذابیت‌ها را قربانی کرده بلکه این فرآیند را به جایی رسانده که کمتر این روزها برنامه‌ و سریال می‌تواند برای مخاطب نوستالژی ایجاد کند یا از مفاهیم و اندوخته‌های علمی و دانشی‌اش بهره ببرند. روزگاری برنامه‌سازی و سریال‌سازی مسیری را طی می‌کرد که هدف و استراتژی در اختیار حوزه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری قرار می‌داد، مثلاً در حوزه‌هایی چون سینما، صداوسیما به میدان آمد تا یک مسیر توسعه‌ای را ایجاد کند و جلوی پیشروی مضامین غلط و انحرافات در این حوزه را بگیرد، یا به‌تعبیر برنامه‌سازان گذشته حوزه سینمایی تلویزیون می‌خواستند همچون برخی از برنامه‌های ورزشی، یک دیوار شیشه‌ای برای مافیا، رانت و باندبازی‌ها درست کنند.

کاری که برخی از برنامه‌های ورزشی انجام داده‌اند هم جذابیت را چاشنی کار کرده‌اند و هم گفتگوهای چالشی و هم مسئولین، مدیران و متخلفین حوزه مربوطه را روی آنتن آورده‌اند. در رفع معضل مافیا، رانت و فساد در فوتبال به جایی نرسیده‌اند که ریشه‌کن شود اما حداقل برای مسئولین دغدغه‌مند این حوزه و مخاطبین، بودن این معضل و راهکار برون‌رفت از این فساد را فریاد کرده‌اند. چون تلویزیون بایستی یک نسخه اندیشمندانه و هوشمندانه برای جامعه تجویز کند اما برای سینما نتوانسته هیچ نقش‌آفرینی داشته باشد. رسانه ملی جای بحث‌های کاربردی علمی تأثیرگذار است نه ایجاد جنجال و گفتمان‌های بی‌پرده بی‌ملاحظه! مخاطب ما نیاز به چالش‌های فکرشده و اندیشمندانه دارد. باری‌به‌هرجهت بودن تهیه‌کننده یا خودنمایی مجری یک معضلی است که گریبان برنامه‌های تلویزیونی را گرفته خصوصاً برنامه‌هایی که در ساحت سینما ساخته شده و می‌شوند.

علی طلوعی رئیس مرکز تحقیقات و افکارسنجی صداوسیما هم معتقد است برخی از تولیدات تلویزیونی به روزمرگی و یک نوع شتاب‌زدگی افتاده‌اند، وی به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: چرا روزمرگی و شتاب‌زدگی شامل حال برخی از تولیدات ما می‌شود،؟ چون آنتن باید پر شود برای همین تولید خیلی نمی‌تواند مقید به حوزه محتوا و پژوهش باشد. باید به مدلی برسیم که چگونه پژوهش به‌کمک برنامه‌ها برود. چرا که اکثر تولیدات بین‌المللی حتی در ساختارهای ترکیبی درجات متوسط و پایین هم غنی هستند و آن غنی‌بودن به‌خاطر پژوهش است. مخاطب ما چون مخاطب طراز بالایی است از تولیدات نازل استقبال نمی‌کند.

یکی از برنامه‌هایی که برای مردم دنیا جذاب بوده و هست، اتفاقات سینمایی است که در تلویزیون‌های دنیا روی آنتن می‌روند، چون مخاطب پای تلویزیون می‌نشیند تا از محتوای جامع‌تری بهره ببرد. رسالت برنامه‌سازی باید در مسیری قرار بگیرد که به مردم شناخت و آگاهی لازم را در آن حوزه مربوطه بدهد، مثلاً اگر برای سینما برنامه‌ای می‌سازیم باید بتواند جامعه را در برابر پدیده‌های فرهنگی توانمند کند، سطح سلیقه و نگاه مردم را ارتقاء دهد؛ در واقع «هفت»، «کیوسک»، «سینمادو» و «شب‌های هنر» رسالت‌شان را مشخص کنند که در کدام‌یک از این ارائه مضامین و دغدغه‌ها قرار گرفته‌اند و بدان توجه دارند،

این‌که با تک منتقد و یک نوع سلیقه غالب روی آنتن بروند، تبلیغ فیلم سینمایی و یا گرایش خاصی را در تلویزیون انجام دهند، انتقاد بی‌جا و ناآگاهانه و حتی نازل نسبت به سینما را مخاطب ببیند، یا هیچ طرح و ایده نوآورانه‌ای را برای تولید برنامه سینمایی ندارد که مخاطب با آن همراه شود. آن‌قدر به برنامه سینمایی در تلویزیون هم یک کنداکتور ضعیف و غیراصولی می‌دهند که مخاطب رغبت نداشته باشد گیرنده خود را از فلان سریال و برنامه دیگر به تماشای سینمای تلویزیون تغییر دهد، چون مجری جز خودنمایی حرفی برای گفتن ندارد یا تهیه‌کننده بدون هیچ طرح و راهبردی پذیرفته یک تولیدی به‌جهت همان روزمرگی و شتاب‌زدگی آنتن تلویزیون انجام دهد، در واقع هیچ شاخص‌سازی برنامه‌ای صورت نمی‌گیرد چون نه مجری و نه برنامه‌ساز، شأن و جایگاهی در سینما ندارند که سینماگران این برنامه را بپذیرند و در واقع به آن اعتنا کنند.

البته شاید در گذشته افرادی می‌خواستند سینمای بدنه را احیاء کنند و یک طرح و راهبردی برای حضور در یک برنامه سینمایی تلویزیون داشتند یا بهروز افخمی سینما را برای مردم و جامعه جذاب کند و حتی به نقصان ژانرهای پرداختی فیلمسازان هم اشاره می‌کرد که برای نوجوانان حرفی ندارند، این‌ها راهبرد و استراتژی است یا «شب‌های هنر» مسعود فراستی درباره جامعه‌شناسی و روانشناختی و حوزه‌های نظری و علمی دیگر سینما بحث می‌کنند. اما چه بر سر برنامه‌های دیگر سینمایی ما آمده که نه تهیه‌کننده هیچ شاخص‌گذاری و هدف‌گذاری و دورنمایی ندارد و نه مجری جز خودنمایی و فاصله از حوزه‌های نظری و کاربردی سینما، حرفی برای گفتن.

مدیران و دست‌اندرکاران امر باید استراتژی داشته باشند برای مفهوم و گرایش بزرگی چون هنر سینما یک اتفاق بزرگی است و این ارتقاء سواد بصری می‌تواند توسط تلویزیون به‌وجود بیاید. یا برای معضلات، مافیا و فساد در سینمای ایران چه پول‌های میلیاردی که به برخی‌ها اختصاص پیدا می‌کند، چه موقعیت‌هایی که فقط برخی می‌توانند به‌دست بیاورند و حق و حقوق‌هایی که از برخی‌ها ضایع می‌شود برنامه‌های سینمایی در تلویزیون موظف به بررسی این معضلات و دفاع از حقوق سینماگر حقیقی ما هستند. اما این دیوار شیشه‌ای درست نمی‌شود، چون هیچ راهبرد و طراحی برای پیشبرد این هدف وجود ندارد. تلویزیون رسانه‌ای نیست که یک عده خاص مخاطب برنامه‌اش باشند. شاید پاسخ به این سؤال بتواند دامنه معضل تولید نادرست برنامه‌های سینمایی تلویزیون را به حداقل برساند؛ معیارهای انتخاب مجری و تهیه‌کننده برای یک برنامه تخصصی سینما در صداوسیما چیست؟ و کارنامه‌های این افراد برای گزینش انتخاب مجری و برنامه‌ساز توسط چه‌کسانی و چگونه مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌گیرند؟

 

انتهای پیام/*

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط