یادداشت ویژه به‌قلم جلال چراغپور| فدراسیون دنبال یک مربی جوان‌تر با ایده فوتبال همه جانبه‌تر باشد/عصبانیت بازیکنان از کی‌روش نشأت می‌گیرد

جلال چراغپور، کارشناس کشورمان اعتقاد دارد فوتبالی که کی‌روش در هشت سال به فوتبال ایران آموخت، فوتبال همه جانبه‌ای نبود و شکل خاصی از فوتبال دفاعی و هجومی را به نمایش می‌گذاشت.

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم،‌ تیم ملی فوتبال ایران شب گذشته (دوشنبه) در مرحله نیمه نهایی مسابقات جام ملت‌های آسیا با نتیجه 3 بر صفر مقابل ژاپن شکست خورد، شکستی که با انتقادهای فراوان از سوی کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال کشورمان همراه شد.

جلال چراغپور، کارشناس فوتبال کشورمان پس از حذف تیم ملی ایران از آسیا، نگاه متفاوتی به دلایل شکست ایران مقابل ژاپن داشته و یادداشتی در این خصوص در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داد که این یادداشت و تحلیل را در زیر می‌خوانید:

در مواجهه با ژاپن وضعیت عجیبی پیش آمد. بدون اینکه خودمان متوجه باشیم، مسیر بازی، سرنوشت تیم ملی و حتی ثمره هشت سال کار کی‌روش، در گرو تیمی بود که سرنوشت ایران در جام ملت‌های آسیا را رقم می‌زد. ما با هر تیمی خارج از آسیا بازی می‌کردیم، می‌توانستیم کارمان را توجیه کنیم. مثلاً مقابل پرتغال و اسپانیا برای هر شکل بازی، باخت یا برد، توجیه داشتیم، اما در آسیا دیگر توجیهی وجود ندارد.

باید در جام ملت‌ها همه جنبه‌های فوتبال را بازی می‌کردیم. فوتبالی که کی‌روش در این هشت سال به تیم ایران آموخت، فوتبال همه جانبه‌ای نیست. این را همه قبول دارند،‌ هم مخالفان و هم موافقان او. تیم کی‌روش در همه نقاط زمین و به همه شکل‌های مختلف بازی نمی‌کرد. همه شکل‌های دفاعی را دفاع نمی‌کرد و همه امکانات حمله‌ای را هم حمله نمی‌کرد. کی‌روش در بین شکل‌های دفاعی و هجومی، فقط شکل‌های خاصی را انتخاب و برای همان شکل هم بازیکن دعوت می‌کرد. در این شرایط کسانی در فوتبال ما بودند که به درد تیم‌ ملی می‌خوردند، ولی دعوت نمی‌شدند! در این هشت سال دیدیم کسانی می‌توانستند در تیم ملی باشند، اما نبودند. آن هم به این دلیل است که کی‌روش شکل خاصی از بازی را پسندیده بود و برای آن شکل هم بازیکن انتخاب می‌کرد و تیم ملی تشکیل می‌داد، اما در جام ملت‌ها تمام اینها در یک جلسه کنکور و رودررو مقابل یک فوتبال همه جانبه قرار گرفت.

حال سوال اینجاست؛ آیا فوتبالی همه جانبه مثل ژاپن،‌ قطر و کره جنوبی باید بازی شود یا فوتبالی مانند تفکر کی‌روش؟ این مربی حتی تفکر خود را به عنوان یک سبک تعریف کرده بود. وقتی مقابل ژاپن قرار گرفتیم،‌ پنج بازی آسان را پشت سر گذاشته بودیم. به جز بازی با عراق که از لحاظ کیفیت و شکل فوتبالی بسیار سطح پایین بود، سایر مسابقات در حدی نبود که تیم ملی را محک بزند. در نتیجه همه اینها جمع شد و رودرروی ژاپنی قرار گرفتیم که می‌گفتند جوان شده است،‌ اما اینطور هم نبود. تمام صحنه‌هایی که در این بازی اتفاق افتاد، از بازی اول به بعد خودش را نشان می‌داد. ما هم گفته بودیم،‌ تیم ایران هشت مدافع دارد و همه آنها را چندین‌بار در مسابقات مختلف و به شکل‌های گوناگون تغییر داده است. گفتیم شاید کادرفنی به دنبال این است تا اشکالات را برطرف کند، اما دقیقاً همین اشکالات را با خودمان تا بازی با ژاپن آوردیم و هیچ وقت هم رفع نشد.

 

ترکیب رامین رضاییان و مرتضی پورعلی‌گنجی در سمت راست دفاع ایران، هیچ وقت با یکدیگر هماهنگ نشدند. گل‌هایی هم که دریافت کردیم حاصل همین  اشتباهات بود. تکلی که مرتضی پورعلی‌گنجی روی خطای پنالتی انجام داد، اصلاً در فوتبال وجود خارجی ندارد! اینکه دستت را روی زمین بگذاری و با پا به سمت توپ بروی دیگر منسوخ شده، باید دست به سمت بالا باشد. بین رضاییان و پورعلی‌گنجی حفره‌ای ایجاد شده بود که در بازی با یمن و حتی عمان هم دیده بودیم. پیش‌بینی هم کرده بودیم که اگر دفاع سه نفره شود،‌ این حفره بسته خواهد شد. می‌توانستیم با ترکیب دفاع سه نفره پورعلی‌گنجی،‌ کنعانی‌زادگان و حسینی این حفره را بپوشانیم، اما متأسفانه این اتفاق رقم نخورد.

اشکال دیگری که در تیم ملی دیده می‌شد، عصبانی بودن بیش از اندازه بازیکنان بود. معلوم نیست در کلاس توجیهی چه پروسه‌ای طی شده که این تیم اینقدر بد اخلاق و عصبی بود. سردار آزمون به صورت بازیکن حریف زد و رضاییان هم آن برخورد را با بازیکن ژاپن کرد. چرا در صحنه گل اول شش بازیکن به سمت داور می‌روند که باید به او کارت بدهی؟ این بیش از اندازه به هیجان آمدن بازیکنان، ممکن است برگرفته از شخصیت خود کی‌روش باشد، چون این مربی هم در برخوردهای خود بسیار هجومی و عصبی ظاهر می‌شود. همه اینها دست به دست هم داد تا پایان یک دوره هشت ساله ایران رقم بخورد. دوره هشت ساله‌ای که کل افتخارش این بود که یک بازی زودتر به جام جهانی صعود کردیم و در بازی‌ها هم کمتر گل خوردیم، پس باید خوشحالی کنیم!

واقعیت این است قسمتی از فوتبال را کی‌روش به کشور ما آورد، اما خیلی از قسمت‌ها را نیاورد. هر چه بود تمام شد، از این لحظه به بعد جام جهانی 2022 آغاز شد و از امروز یک روز به این مسابقات نزدیک شدیم. باید از الان به فکر مربی بعد باشیم. هشت بازیکن تیم ملی دیگر در این تیم جایی نخواهند داشت. این هشت سال کی‌روش هم به فراموشی سپرده خواهد شد،‌ اما تاریخ و زندگی ادامه دارد. دیگر از انتقاد و چه شدها، بیرون بیاییم. باید به دنبال این باشیم در آینده چه کنیم. مدیریت فدراسیون فوتبال هم تاکنون هر چه بود صبر کرد و از الان به بعد باید به فکر یک مربی جوان‌تر با ایده فوتبال همه جانبه‌تر باشد.

 

 ما یک ضربه هم از برنامه‌های فوتبالی تلویزیون می‌خوریم. آنچنان تلویزیون برای پُر کردن ساعت خود از کاه، کوه می‌سازد و از تیمی مانند یمن که همه وضعیت آن را دیدیم تعریف می‌کند که تأثیر خود را بر روی تیم ملی می‌گذارد. مربی تیم ملی‌ ما در بازی اول گفت «بازی یمن برای من فینال است». این مصاحبه‌ها سیاست و خط مشی تیم ملی را نشان می‌دهد. در مصاحبه آخر هم شما دیدید کی‌روش در خصوص ژاپن چه گفت. حتی او با این حرف‌ها به دنبال فراهم کردن یک بستر کاری برای خودش بود، اما بعد از او مربی ژاپن گفت ما تیم خوبی نیستم و تلاش می‌کنیم کم کم بهتر شویم و بازی بهتری انجام دهیم. شما دقت کنید، سرمربی ژاپن بعد از هر گلی که تیمش به ایران می‌زد، فقط سه مرتبه دست می‌زد! نه مشتش را گره می‌کرد، نه کسی روی گردن او می‌پرید و نه صورتش را روی چمن می‌گذاشت. نه فیلمی بازی کرد و نه کار دیگری انجام داد. حتی بعد گل اول که سرنوشت بازی را رقم زد، بازهم فقط سه بار دست زد. اینها همه یعنی کنترل احساسات، یعنی هیجانی نشدن. شما می‌دانید وقتی بدن بیشتر از حد آدرنالین ترشح کند، فرد به حالت هیجانی می‌رسد و در نتیجه آن اتفاق می‌افتد که شش نفر به خاطر یک کارت روی داور می‌ریزند و ما گل اول را دریافت می‌کنیم.

اگر یک بررسی، فرهنگی، اجتماعی و شخصیتی داشته باشیم، می‌فهمیم که باید در تمام این موارد یک تجدید نظر اساسی کنیم. از برنامه‌های تلویزیونی گرفته تا سایر موارد. این همه مجری، این همه آدم و این هم حرف یکنواخت! در آخر هم آب سردی می‌ریزند روی همه فوتبال و خاموش می‌شوند. 15 دقیقه از بازی نگذشته بود که همه افراد تغییر موضع دادند! اینها چیزهایی است که باید آسیب‌شناسی شود. در کنار اینکه می‌گوییم دفاع وسط تیم ملی ایراد داشت، باید بگوییم برنامه‌های تلویزیونی ما هم ایراد داشتند. جامعه را بیش از حد هیجان زده و دو قطبی کردیم. این وظیفه ما است که بگوییم تا شاید گوش شنوایی بیاید و اگر می‌خواهد اصلاحاتی انجام شود، همه جانبه باشد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط