" وقتی مهتاب گم شد" و " گلستان یازدهم" ۲ اثر ستارگان بخت و اقبال همدان را بیشتر بشناسید


کتابهای " وقتی مهتاب گم شد" و " گلستان یازدهم" دو اثر ستارگان بخت و اقبال همدان یعنی حمید حسام و بهناز ضرابی‌زاده است که توانسته‌اند مخاطبان خود را با ابعاد دیگری از جنگ آشنا سازند، آثاری که مطالعه آن لذتی فراموش نشدنی را به انسان هدیه می‌دهند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، کتاب ارزشمند "گلستان یازدهم" اثر "بهناز ضرابی زاده" نثری ارزشمند در عرصه ثبت خاطرات همسران شهدای 8 سال دفاع مقدس است. زنانی همچون زهرا پناهی‌روا که جوانی مؤمنانه خود را به جوانی رزمندگانی از جنس سردار شهید"علی چیت‌سازیان" گره زدند تا در این معرکه عشق و جنون سهمی داشته باشند.

 کتاب "گلستان یازدهم" که به‌واقع می‌توان گفت نثری قوی، پخته، شیوا و گیرا دارد به‌گونه‌ای است که از همان ابتدا شما را درگیر خودکرده و اجازه نفس تازه کردن را از شما می‌گیرد.

این اثر تحسین شده به خوبی توانسته حال و هوای مردم مؤمن و انقلابی همدان را در روزهای دفاع مقدس به تصویر بکشد علاوه بر این زهرا پناهی‌روا همسر سردار شهید علی چیت‌سازیان نیز آن‌چنان صادقانه به بیان خاطرات و عواطف خود از زندگی مشترک و کوتاه با این شهید معزز پرداخته است که هنگام مطالعه این کتاب نمی‌توانید مانع از اشک ریختن چشمان خود شوید.

همسر فداکار شهید علی چیت سازیان معصومانه، شمای خواننده را به تماشای زندگی خود می‌برد شما با او از مدرسه می‌آیید، در خانه قدم می‌زنید، با زنانی که در خانه جمع شده‌اند و مایحتاج رزمندگان در جبهه را آماده می‌کنند، حرف می‌زنید، وقتی حرف از خواستگاری می‌شود مانند راوی داستان گونه‌هایتان گل می‌اندازد و همراه او خود را در اتاق  پنهان می‌کنید، دلتان همراه راوی داستان راهی قم می‌شود، با خنده‌های آن‌ها می‌خندید، با گریه‌هایشان گریه می‌کنید، از اندوه علی آقا برای "شهید مصیب مجیدی" اندوهگین می‌شوید. وقتی علی آقا زخمی و در بیمارستان تهران بستری می‌شود خدا خدا می‌کنید زهرا کنار همسرش بماند. در دزفول از ذوق زن‌ها برای پاک کردن خانه و خرید پرده‌های  نو  ذوق می‌کنید و.....

این همزادپنداری قوی در کتاب "گلستان یازدهم" حتی سبب می‌شود هنگامی‌که به فصل جدایی می‌رسید، آن زمان که نویسنده توانسته با قلم شیوای خود تنهایی، اندوه و دل‌تنگی یک زن برای همسر شهیدش را به تصویر بکشد، آن زمان که فرزندش را بغل می‌گیرد، آن زمان که قرار است به‌تنهایی از پله‌های خانه بالا رود و با جای خالی همسرش روبه‌رو شود، آنجا که غریبانه در گلزار شهدای همدان با خود نجوا می‌کند و از همسر شهیدش استمداد می‌طلبد و در همه جای کتاب خود را زهرا پناهی روا بینید، یعنی به همان اندازه دل‌تنگ می‌شوید، به همان اندازه می‌لرزید، به همان اندازه احساس درماندگی می‌کنید و به همان اندازه دلتان می‌خواهد ضجه بزنید.

"گلستان یازدهم" روایت عاشقانه‌هایی است که در طول سال‌های جنگ‌دیده نشده و در سال‌های پس از جنگ نیز با بی مهری، به دست فراموشی سپرده شد. روایت لیلی و مجنون‌هایی که عاشقی را به‌صورت عینی تجربه کردند و نشان دادند که مرد میدان‌های جهاد اکبر و اصغرند چراکه در این معرکه آتش و خون حاضر شدند از همه زندگی خود بگذرند.

کتاب ارزشمند "وقتی مهتاب گم شد" اثر "حمید حسام"  نیز یک اثر تحسین شده دیگر در عرصه ثبت تاریخ شفاهی جنگ است.کتابی که سطر، سطر آن خاطرات مردی است که جوانی و نوجوانی خود را در بحبوحه جنگ و در خط مقدم سپری کرد و با حضور در جبهه غرب و جنوب تجربیات ارزشمندی را به دست آورد.

"علی آقای خوش‌لفظ" یا به تعبیر رزمندگان و دوستان شهیدش علی آقای "خوش زخم" یا "خوش خواب"  با نقل خاطرات خود از لحظه‌های بودن در جبهه میانی غرب تا حضور در لشگر 27 محمد رسول‌الله(ص) تهران، واحد اطلاعات عملیات لشگر 32 انصارالحسین(ع) همدان و بسیاری جاهای دیگر، دین خود را به دوستان شهیدش و بهتر به نسل جوان و نسل‌های فردای این کشور که فهم درستی از دفاع مقدس ندارند و نمی‌دانند در معرکه عاشقی مردن چه لذتی دارد، ادا کرد.

لحظه‌های زیبای عاشقی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد" حدیث نفس‌های رزمنده جوانی است که هر لحظه میدان جهاد اصغر را برای خود تبدیل به میدان جهاد اکبر می‌کند و در این رزمگاه، گاهی نفس اماره او را به زمین می‌زند.

آنچه بیش از همه سبب خواندنی‌تر شدن این کتاب ارزشمند شده، روایت خالصانه و صادقانه شهید خوش لفظ است که در زمان حیاتش و بیان این خاطرات گویی هنوز همانند شب‌هایی که همراه معلم نهج‌البلاغه "محمود شهبازی" و یا حبیب حرم شهید "حسین همدانی" راهی شناسایی می‌شدند تا دروازه فتح خرمشهر را بگشایند و یا نوید فتحی بزرگتر را به گوش "حسن باقری" این نابغه جنگ برسانند، روزها و لحظه‌ها را سپری می‌کند.

از بین روایت‌های راوی خوش بیان می‌شود فهمید او هنوز هم با وجود گذشت بیش از 30 سال از دفاع مقدس هنوز که هنوز است دوشادوش "حسن ترک"، "علی آقای چیت‌ساز"، "مصیب مجیدی" و بسیاری دیگر از شهدا و رزمندگان اسلحه به دست راه می‌رود و آسفالت کف خیابان برای او همان خاک‌های نرم جبهه‌های جنوب است.

روایتی که با قلم جادویی "حمید حسام" که خود از جنس و تبار ایثارگران است لحظاتی را رقم می‌زند تا وقتی برای نخستین‌بار کتاب را به دست می‌گیرید دیگر نتوانید آن را زمین بگذارید چرا که این کتاب آدمی را به دنیایی می‌برد که همه چیزش با دنیای کنونی ما فرق دارد، دنیای خون و حماسه، ایثار و گذشت، دلیری و جوانمردی، دنیایی که دوست دارید همراه راوی کتاب در آن شب مهتابی گم شوی، ضجه بزنی، بخندی، زخمی شوی و بهتر آنکه در کنار افرادی که حالا گویی هزاران سال است آن ها را می شناسی بمیری، آن‌هم مردنی از جنس شهادت.

انتهای پیام/ش