رسانه، آن ۳۷ نفر و قانون جنگل!
وقتی «جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد و هوادار! سعودی به قتل رسید، واکنشها زیاد بود. خیلی زیاد. در پرونده خاشقجی فشارها علیه این رژیم از سراسر دنیا آنقدر زیاد شد که زمزمه برکناری «بن سلمان» ولیعهد سعودی بر سر زبانها افتاد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، «وحشتناک بود». هم نحوه قتل دستهجمعی آن ؛ 37 شهروند مظلوم عربستانی توسط رژیم عصر حجری سعودی، هم نحوه واکنشها به این قتلعام. وقتی «جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد و هوادار! سعودی به قتل رسید، واکنشها زیاد بود. خیلی زیاد. در پرونده خاشقجی فشارها علیه این رژیم از سراسر دنیا آنقدر زیاد شد که زمزمه برکناری «بن سلمان» ولیعهد سعودی بر سر زبانها افتاد. کنگره آمریکا برای حفظ ظاهر هم که شده جلساتی را علیه سعودی تشکیل داد. اتحادیه اروپا وارد میدان شد و از آب گلآلود، ماهی خود را گرفت. بحث خروج آمریکا از جنگ یمن مطرح شد و عدهای حتی گفتند، بن سلمان با این حماقت گور خود را کند. پرونده خاشقجی آنقدر برجسته شد که در تاکسی و اتوبوس هم میشد، بحث میان مردم در این باره را شنید! و برخی از کارشناسان بینالمللی در روزنامههای شناختهشده نوشتند، قتل خاشقجی برای آلسعود گرانتر از جنگ یمن تمام میشود! (نقل به مضمون)
اگرچه غرب با نیمنگاهی به دلارهای سعودی و کارکردی که این رژیم برای طرح مقابله با ایرانِشان دارد، ضمن «فرسایشی کردن» برخورد با سعودی، پرونده خاشقجی را مشمول «مرور زمان» کرد و از میزان حساسیتها کاست تا بن سلمان موقتا نجات پیدا کند اما، این فشارها و افشاگریها به اندازهای که باید، کار خود را کرد و دستکم، اصلاحات نمایشی او را که برخی اصلاحطلبان در کشور خودمان آن را بر سر جمهوری اسلامی میکوبیدند «هوا» و بن سلمان و اصلاحطلبان را با هم «رسوا» کرد، اما درباره این 37 نفر، واکنشها آنقدر ضعیف بود که، مظلومیت آنها را دوچندان کرد. چه در داخل چه در خارج!
در مظلومیت این 37 نفر همین بس که تنها، چند رسانه و جریان شیعه در عراق، لبنان، بحرین و... علیه آن موضع گرفتند. حتی موضع دولت خودمان علیه این جنایت «متناسب» نبود. انگار نه انگار 37 انسان در سال 2019 بلاتشبیه مثل گوسفند ردیف و ذبح شده و برخی نیز بدون سر به صلیب کشیده شدهاند. 33 نفر از آنها شیعه بودند. از طلبه بگیر تا دانشآموز در میانشان بود. آنطور که بررسیهای سیانان نشان میدهد، محاکمه نمایشی 25 نفر از این شهدا که سال 2016 برگزار شده، بیش از 3 روز طول نکشیده است. 11 نفرشان را به ایران چسباندهاند، 14 نفرشان را به گروههای تروریستی آن هم صرفا به این دلیل که در شهر شیعهنشین عوامیه در راهپیمایی شرکت کرده بودند. بله درست شنیدید، در عربستان، متحد استراتژیک غرب به خاطر شرکت در راهپیمایی، سر میبرند! اما همین عربستان در سازمان ملل میشود، رئیسیکی از کرسیهای مهم حقوق بشر!
سیانان حتی میگوید، اسنادی به دست آورده که نشان میدهد، این عده بلااستثناء شکنجه شده و وادار به انگشت زدن پای برگهای شدهاند که نمیدانستند در آن چه نوشته شده است! اعترافات را هم خود شکنجهکنندهها نوشته بودند! به گفته مفسر سیاسی این شبکه تلویزیونی«این اقدامات وحشتآور، قرون وسطایی و وحشیانه است، ما درباره فرقه مرگ داعش صحبت میکنیم، اعدامهایی که ما در عربستان میبینیم هیچ فرقی با اعدامهای داعش ندارد.»
چرا واکنشها به قتل خاشقجی بیش از حد گسترده میشود اما قتل این 37 نفر پررنگ نمیشود؟ چرا وقتی یک دختر نوجوان ِخام در ایران پس از احضار شدن به خاطر یک حماقتگریه میکند، این همه سر و صدا میشود و کنگره آمریکا برای بررسی آن جلسه تشکیل میدهد اما وقتی مثلا مصر در یک شب حکم اعدام 3000 نفر را صادر میکند، آب از آب تکان نمیخورد؟ راستی این همه مراکز حقوق بشر کجا هستند؟ چرا هیچ کس برای بررسی جنایت سعودیها تشکیل جلسه نمیدهد؟ پاسخ روشن است. بخوانید:
قانون حاکم بر دنیا، قانون جنگل است. در چنین دنیایی هر کس قویتر بود یا نه قوی نبود اما پول داشت، با قدرتها ارتباط داشت، برای قدرتها نوکری کرد، برای ارتکاب هر جنایتی آزاد است! ولو بریدن سر 37 انسان بیگناه، اعلام رسمی خبر آن و انتشار تصاویر بدن بدون سر و به صلیب کشیده شده آنها!
قدرتها که نویسندگان این قانون هستند انگار، دو جور قانون نوشتهاند. بسته به اینکه چه کسی مرتکب جنایت میشود، یکی از این قانونها به کار گرفته میشود. به این شکل که پس از وقوع اتفاق (اینجا قتل 37 نفر) ابتدا نگاه میکنند، عامل جنایت کیست؟ بعد تصمیم میگیرند نوع قانون را انتخاب میکنند. اگر متهم متحدشان بود، با یک موضع شفاهی به غائله خاتمه میدهند. مگر ترامپ نگفت بن سلمان گاو شیرده اوست؟! اروپا هم همینطور است. به قراردادهای تجاری که با این گاو شیرده بسته نگاه میکند. مگر وزیر دفاع مستعفی انگلیس سال گذشته در جلسه پارلمان این کشور نگفت، از وضعیت حقوق بشر عربستان انتقاد نکنید، ما به پول این کشور نیاز داریم!
حال تصورش را بکنید، در چنین دنیایی عدهای تازه یادشان میافتد، باید بر اساس قوانین و چارچوبهایی حرکت کرد که آنها نوشتهاند. اسم آن را هم گذاشتهاند «عقلانیت» و «چارچوبهای بینالملل». مخالفان را هم «بیسواد» مینامند. آیا دشمن با شنیدن چنین مواضعی، به ریش آنها نمیخندد؟ البته اگر عوامل آنها نباشند!
پاسخ دیگر در «رسانه» است. رسانه قدرتمند است و میتواند جریانسازی کرده و رژیمی در مختصات سعودی را از تکرار چنین جنایاتی پشیمان کند. غرب با استفاده از همین ابزار قدرتمند است که، بزرگترین جنایتها را مرتکب میشود، میلیونها انسان را در یمن، سوریه، افغانستان به خاک و خون میکشند اما طوری القاء میکند که انگار، این مردم و کودکان یمنی هستند که در حال کشتن نظامیان سعودی هستند! اگر لازم باشد علیه جنایتکارها هم وارد شده پس از گرفتن حق حساب، با همین ابزار رسانه موضوع را فیصله میدهند.
چه خوشمان بیاید چه نه، رسانه امروز در دست دشمن است. به وضعیت رسانهها در داخل کشور دقت کنید که چگونه شبکههای اجتماعی خارجی در کشور جولان میدهند. چگونه از برخی تریبونها همان صدای دشمن بیرون میآید. عدهای سادهلوح یا مغرض هم با حمله به رسانههای خودی یا به طرحهای بومیسازی اینترنت و شبکههای پیامرسان داخلی، آب به آسیاب دشمن میریزند. بگذریم....
غرض اینکه درباره جنایت جدید سعودیها از کشورهای غربی و شرقی غیرمسلمان انتظاری نیست اما از رسانههای داخلی چرا. واکنش رسانههای داخلی به چنین جنایتی «متناسب» نبود، همینطور واکنش مسئولین کشور.
یادداشت:جعفر بلوری
منبع:کیهان
انتهای پیام/