نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه| هرگز به برکناری امام اوغلو فکر نکن!
اصلاً در خیال و تصوراتت هم به برکنار کردن امام اوغلو فکر نکن. اگر چنین اقدامی صورت بگیرد٬ بهترین کمک و بالاترین میزان مساعدت و هموارسازی برای رشد امام اوغلو خواهد بود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستوننویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشهنویس" یاد میشود٬ بخشی از فعالان رسانهای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشتهایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه میگذارد.
تسنیم تلاش میکند تا با انتخاب گزینههای قابل توجهی از نوشتههای ستوننویسهای ترکیه تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیتهای رسانهای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد.
هرگز به برکناری امام اوغلو فکر نکن!
احمد هاکان/ روزنامه حریت
این روزها که برکنار کردن شهرداران سه شهر دیاربکر٬ وان و ماردین٬ هنوز هم موضوع داغ محافل سیاسی ترکیه است٬ بعضیها میگویند: احتمالاً به زودی اکرم امام اوغلو را هم برکنار میکنند و یک قیم به جای او٬ اختیارات شهرداری استانبول را در دست خواهد گرفت. اما من میخواهم بگویم٬ به این قضیه حتی فکر هم نکن! اصلاً در خیال و تصوراتت هم به برکنار کردن امام اوغلو فکر نکن. اگر چنین اقدامی صورت بگیرد٬ بهترین کمک و بالاترین میزان مساعدت و هموارسازی برای رشد امام اوغلو خواهد بود.
نمیدانم٬ واقعاً لازم است توضیح دهم که قبلاً با همین کارها چه کمکهایی به او صورت گرفت؟
من به خوبی میتوانم تصور و تجسم کنم که یک وقتهایی٬ اکرم امام اوغلو٬ در خلوت خودش میگوید: کاش مرا هم برکنار میکردند و حسابی کیف میکردم!
ببینید! برکنار کردن شهرداران سه شهر دیاربکر٬ وان و ماردین٬ بالاخره یک جورهایی قابل توجیه است. اما برای برکنار کردن امام اوغلو٬ هیچ توجیهی نمیتواند قانع کننده باشد.
بگذارید شفاف بگویم٬ اگر امام اوغلو را برکنار و به جای او یک قیم معرفی کنند٬ چنین چیزی اولین و مهمترین خطا در لیست 10 خطای تاریخ سیاسی ترک خواهد بود. چنین خطای بزرگی٬ نه تنها یک ضربه سهمگین به دموکراسی ترکیه خواهد بود٬ بلکه فرصتی در اختیار امام اوغلو میگذارد که قطعاً برای او بینظیر خواهد بود.
مادران٬ ه.د.پ٬ دولت٬ کوه
احمد تاش گتیرن / روزنامه قرار
هزاران تن از جوانانی که در آغاز راه آنان٬ آنارشیست و بعدها تروریست نامیده شدند٬ بر خاک افتادند و جگر مادرانشان سوخت.
اول آتش درگیری راست و چپ در میان بود و جوانان به جان هم افتادند و همدیگر را کشتند تا مادرانشان همچنان گریه و زاری سر دهند. بعدها٬ معضل کُرد بر سر زبانها افتاد و ترور شکل گرفت.
جوانان به کوه زدند و سلاح در دست گرفتند و سربازان هم به دنبال آنها افتادند و جنگ و درگیری سالیان سال ادامه پیدا کرد و آن چه بر جای ماند٬ مرگ بود و مرگ و ماتم مادران.
تابوت شهدایمان را دیدیم٬ رخسار ماتمگرفته و چشمان گریان مادران و همسران و نامزدهایشان را دیدیم.
از دیگر سو٬ آن جوانی هم که در کوهستان کشته شد٬ او هم مادری داشت و برایش خون گریست. پسران و دخترانشان را از چنگشان درآوردند٬ آنها را به کوه بردند و چند ماه یا چند سال بعد٬ خبر کشته شدنها رسید.
بعدها دولت٬ ابتکار عمل به خرج داد و با شعار «نگذاریم مادران بگریند»٬ مذاکرات صلح را کلید زد. ما هم خوشحال شدیم و حمایت کردیم. حتی مادران شهدایمان هم حمایت کردند و گفتند: ما جگرسوخته هستیم و فرزند از دست دادهایم. بگذارید مادران دیگری جوانمرگ شدن فرزندانشان را نبینند.
اما ظاهراً پ.ک.ک پروژه متفاوتی بود و قدرتهای جهانی هم به میدان آمدند و به پ.ک.ک گفتند: سر جایت بایست و به حملاتت ادامه بده. ما راه را برایت باز میکنیم. چنین شد که مسیر مذاکره به بنبست رسید و هوای گفتوگو مسموم شد. حالا هم دولت با تمام توان میجنگد و میخواهد پ.ک.ک را از بین ببرد.
آن چه گفتیم٬ از کوهها بود. اما دشتها چه؟ منظور از دشت٬ شهرها و سیاستمداران کُرد فعال در شهرها هستند که مهمترین جلوه حقوقی و آشکار آن٬ حزب دموکراتیک خلقها (HDP) است.
بدون شک٬ این حزب با پ.ک.ک در ارتباط است و تاکنون٬ هیچکدام از سران این حزب٬ اقدامات پ.ک.ک را محکوم نکردهاند و حالا٬ مادران کُرد در برابر ساختمان اصلی حزب تحصن کرده و جویای سرنوشت فرزندانشان هستند. اما هنوز هم هیچ کسی حاضر نیست در مورد این موضوع صحبت کند که آیا باید حزب دموکراتیک خلقها تعطیل شود یا خیر؟
حتی اگر حزب دموکراتیک خلقها٬ در اعزام این کودکان به کوهستانها٬ نقشی نداشته باشد٬ باید به درخواست و گریه و زاری مادران توجه کند و با آنان صحبت کند.
از دیگر سو٬ بیاعتنایی دولت به حزب دموکراتیک خلقها نیز٬ هیچ خروجی مثبتی ندارد. در پایان میخواهم سوال کنم: چه اشکالی دارد که رئیس جمهور٬ با سران حزب دموکراتیک خلقها دیدار کند؟ چنین اقدامی چه ضرری دارد؟ این مسائل را باید از منظر منافع ملی نگریست و نه از پنجره رویکرد حزبی.
آکپارتی٬ شهرداری استانبول و ریخت و پاش میلیاردی
بارش دوست ار/ روزنامه جمهوریت
اکرم امام اوغلو شهردار استانبول همچنان که در دوران پیش از انتخابات و در جریان کمپینهای تبلیغاتی خود وعده داده بود٬ لیست روشنی از اسراف و ریخت و پاش در حزب عدالت و توسعه را افشا کرد.
او نشان داد در زمانی که شهرداری استانبول در اختیار حزب عدالت و توسعه بوده اسرافهای میلیاردی صورت گرفته و با ریخت و پاش و اختصاص دادن اموال بیت المال به افراد٬ اشخاص٬ گروهها و انجمنها٬ یک رانت عظیم به وجود آمده است.
حزب عدالت و توسعه نیز به او پاسخ داد و اعلام کرد که این کارها٬ بخشی از عملیات حزب جمهوری خلق برای متهم کردن دولت است. اما واقعیت این است که همه ما میدانیم در دوران حزب عدالت و توسعه ریخت و پاش فراوانی صورت گرفته و در بسیاری از حوزهها اسرافهای میلیاردی مشاهده شده است و از دیگر سو٬ این را هم میدانیم که هر شهرداری که در ترکیه کار میکند٬ شهرداری در اختیار هر حزبی که باشد٬ وقتی نوبت به املاک و ساختمانسازی میرسد٬ وارد زد و بندهای گروهی میشود و به نفع یاران و حزب خود عمل میکند.
نمونههای روشن و آشکاری از فساد مالی و اسراف وجود دارد. آن چه امام اوغلو نشان داد این بود که بیش از یک هزار دستگاه خودروی لوکس یا خریداری شده و یا از شرکتهای مختلف اجاره شده و از طرف شهرداری استانبول در اختیار افراد مختلف و انجمنها و گروهها گذاشته شده و در همین یک قلم از اسراف و ریخت و پاشهای آکپارتی٬ میلیاردها لیره از بودجه عمومی شهرداری بلعیده شده است.
البته تخلفاتی که در شهرداری استانبول و در دوران حزب حاکم صورت گرفته٬ بسیار گستردهتر از این حرفهاست. اغلب مزایده و مناقصهها بدون تشریفات قانونی انجام شده و برای آن که کارها را برای رفقایشان ساده کنند٬ 186 بار قوانین مربوط به مناقصات دولتی را تغییر دادند و هر بار به نفع یکی از افراد و شرکتهای طرف قرارداد عمل کردند٬ تا بتوانند برای رانتهای نزدیکان خود و حزب حاکم٬ هموارسازی کنند.
انتهای پیام/