دغدغه‌های مشترک جهانی تئاتر آکادمیک

رسالتی که جان آهارت، با تدوین این کتاب، برای خود قائل بوده، تربیت کارگردان‌هایی است که با درک حساسیت‌های زمانی و مکانی و تشخیص به‌موقع نیازهای فلسفی، آموزشی و فرهنگی جامعه‌ی خود، برای ارتقای فرهنگ و بهبود و اصلاح شرایط جامعه‌ای کاری بکنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، چندی است انتشارات سمت که مسئولیت تأمین کتب درسی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی را برعهده دارد، کتاب «چشم کارگردان» اثر جان آهارت را به ترجمه صمد چینی‌فروشان از منتقدات شناخته‌شده تئاتر در بازار توزیع کرده است. آقای چینی‌فروشان از همین رو یادداشتی در باب چرایی ترجمه این کتاب درسی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است که به شرح زیر است:

 
تردید ندارم که خوانندگان این کتاب، با خواندن مقدمهٔ جان آهارت، متوجه وجود نوعی همخوانی و مشابهت میان دغدغه‌های نویسنده با دغدغه‌ها و دل‌نگرانی‌های برخی صاحب‌نظران و منتقدان ما در مورد تئاتر معاصر کشورمان خواهند شد. به‌علاوه، با وجود فاصلهٔ جغرافیایی- فرهنگی-- سیاسی بعیدی که دو سرزمین را از هم جدا می‌کند، خوانندگان درخواهند یافت که نگرش انتقادی جان آهارت، که خود از چهره‌های درخشان و صاحب‌نام تئاتر ملی آمریکا است، نسبت به مسائل آکادمیک و آموزشی تئاتر این کشور، تفاوت چندانی با برخی دغدغه‌ها و اعتراض‌های رو به افزایش فعالان و منتقدان تئاتر ما نسبت به کیفیت، محتوا  و روش‌های آموزش تئاتر در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های خصوصی کشورمان  ندارد.

چنانچه خوانندگان پیگیر این کتاب مشاهده خواهند کرد، جان آهارت،  تقریباً در همان زمینه‌هایی در مورد تئاتر کشورش گله‌مند و نگران است که طی بیش از یک دههٔ اخیر، موضوع بحث‌های انتقادی و نگرانی‌های صاحب‌نظران تئاتر در کشور ما بوده است و چه خوب است که این استاد صاحب‌نام آمریکایی، اگرچه کاملاً ناخواسته، با نگارش این کتاب، حداقل، پشتوانهٔ گفتمانی مناسبی را برای هم‌اندیشی و چاره‌جویی در خصوص مسائل تئاتر معاصر ما فراهم کرده و با آموزه‌های هدفمند خود در سرتاسر کتاب، پیشنهادهای کاربردی و سازنده‌ای را نیز، برای اصلاح نظام آموزش در سطوح مختلف ( آموزشگاهی و دانشگاهی) و بحران‌زدایی از تئاتر حرفه‌ای ما ارائه کرده است. خواندن این کتاب و گفت‌وگو دربارهٔ محتوای آن، همچنین می‌تواند به آشفتگی‌های پدیدار شده در تلقی مسئولان و فعالان تئاتر کشور ما در خصوص کارکرد اجتماعی و نقش فرهنگ‌ساز تئاتر در جامعه نیز خاتمه دهد.  

اگرچه در ظاهر امر، محور انتقادهای جان آهارت را جریانات نوپدید حاکم بر تئاتر معاصر امریکا تشکیل می‌دهد که به‌زعم وی با انکار آشکار نقش اجتماعی و فرهنگ‌ساز تئاتر در جامعه، آن هم تحت لوای انواع بهانه‌ها و تظاهرات  نوجویانه، زمینه‌های ایجاد شکاف و عدم انسجام فرهنگی در جامعهٔ آمریکایی را فراهم کرده است (شاید ورود فردی مانند دونالد ترامپ به کاخ سفید و نشستن او بر مصدر امور این کشور را بتوان یکی از مظاهر آن تلقی کرد) با کمی دقت در چندوچون مباحث جاری در تئاتر کشورمان و قطع ارتباط آشکار آن با دغدغه‌ها و مسائل واقعی جامعهٔ مخاطبان ایرانی، متوجه نقطه اشتراک دیگری میان واقعیت‌های حاکم بر تئاتر دو کشور، آن‌ هم با وجود فاصلهٔ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی غیر قابل‌ انکار میان دو سرزمین خواهیم شد که در نوع خود بسیار تعجب‌برانگیز است. همسویی غیر قابل‌ انکار بخش اعظم گرایش‌ها و تمایلات نوظهور اجراییِ سرشار از جلوه‌های تظاهرآمیز بصری در تئاتر معاصر ما با جریانی که مورد پرسش و انتقاد جان آهارت در جامعهٔ آمریکا است، گویای واقعیت‌های پرسش‌ برانگیز بسیاری است که درک و گره‌گشایی از آنها، مستلزم گفت‌وگو و دستیابی به فهم مشترک علمی از شرایط و ذهنیت حاکم بر فضای تئاتر معاصر ایران است. 

وقتی جان آهارت در توصیف کتابش می‌گوید «این کتاب، برای کسانی نوشته‌ شده است که  احساس می‌کنند تئاتر می‌تواند زندگی ما را تغییر بدهد» تردیدی نیست که نگاه رایج در خصوص تئاتر در کشور خود را آن‌ هم در اواخر قرن بیستم و ابتدای هزارهٔ سوم است که به پرسش گرفته است. در حقیقت، جان آهارت با این سخنِ آشکارا و کنایه‌آمیز خود، دلایل و ریشه‌های فرهنگی و هنری وضعیت نابه‌هنجار زندگی فکری و اجتماعی آمریکای معاصر و پدیده‌های نامتعارف و غیر قابل‌ پیش‌بینی اخیر در کنش‌های سیاسی، فرهنگی آن جامعه را هدف نقد افشاگرانهٔ خود قرار داده است. وقتی می‌گوید «انسان‌ها نمی‌توانند صرفاً از طریق افزایش مهارت‌های فنی خود، به زندگی رضایت‌بخش و سازنده  دست یابند» و اینکه «انسان‌ها، بیشتر به تربیت و پرورش انسانی نیازمندند تا تبعیت از فرمولی مشخص» و یا وقتی می‌گوید «صرف تزئین و رنگ‌آمیزی ظریف میان خطوط، ما را به‌ جایی نمی‌رساند» بی‌تردید به زبانی کنایی، نارضایتی خود را از فرهنگ تئاتری رایج در کشورش که محصول ساختار آموزشی ناموزون و فردمحورانه است بازگو می‌کند و در واقع به‌ عنوان هنرمند، کارگردان، پژوهشگر و استاد تئاتر، می‌کوشد از طریق بازگرداندن تئاتر به سرچشمه‌های واقعی آن، موانع فرهنگی تعبیه‌شده بر سر راه رشد و تعالی فرهنگ کشورش را از میان بردارد؛ همان موانعی که به‌نوعی دیگر، نسلی از هنرمندان معاصر ما، بدون شک از سر ناآگاهی، با حمایت عمدتاً ناآگاهانهٔ برخی نهادهای فرهنگی، بر سر راه تئاتر کشورمان تعبیه کرده و می‌کنند.

وقتی جان آهارت می‌گوید «چشم کارگردان، خود را وقف انتقال این مفهوم کرده است که کارگردان می‌تواند عامل و مسبب تحول و دگرگونی شود» واضح است که نه فقط کیفیت تئاتر آمریکا بلکه فرهنگ رایج در آمریکا و موانع پیش روی آن در عصر حاضر را هدف قرار داده است؛ و بر اساس همین دیدگاه مسئولانه است که تأکید می‌کند «ما به‌شدت به وجود صداهای بیشتری در درون تئاترمان نیازمندیم. صداهایی  که وجود امکانات بیشتری را در آن کشف کنند، امکاناتی که تئاتر را به شکل مؤثرتری با شرایط زندگی ما پیوند دهد»  و همهٔ اینها گویای این حقیقت است که جان آهارت، پدیده‌های جاری در فرهنگ عمومی کشورش را به‌هیچ‌وجه پاسخگوی واقعیت‌های زمانه و نیازهای جهان معاصر نمی‌یابد و عامل پدیداری چنین وضعیتی را هم تئاتر معاصر آمریکا و ضعف آن در فراهم کردن زمینهٔ گفت‌وگو و هم‌اندیشی در جامعهٔ آمریکایی تلقی می‌کند. 

چقدر این سخن جان آهارت به گوشمان آشنا می‌آید «شاید همان‌طور که من فکر می‌کنم، شما هم به این نتیجه رسیده باشید که ما انبوه قابل‌ توجهی از بازیگران سرگردان و بی‌کاره را تولید کرده و به سطح جامعه ریخته‌ایم، بدون آنکه کوچک‌ترین تحول یا توسعه‌ای در وضعیت تئاتر و فرهنگ کشورمان به وجود آورده باشیم» و نیز این سؤال او که «ماهیت آموزش تئاتری که ما طی این این سال‌ها ارائه می‌کرده‌ایم چه بوده است؟ این تئاتر، پاسخگوی نیاز چه کسی یا چه کسانی بوده و چه نتایجی از آن حاصل‌شده است؟» همانندی میان پرسش‌ها و دغدغه‌های جان آهارت و شرایط حاکم بر آموزش تئاتر کشور ما، سؤالات آشنای بسیاری را مطرح  می‌کند که جا دارد دربارهٔ آنها به‌ طور جد، اندیشیده شود. 

دلایل فرهنگی، فن‌شناختی و تخصصی جان آهارت، برای پی‌ریزی روش آموزشی ویژهٔ خود و تدوین آن در این کتاب، همانا واقعیت‌های مربوط به کاهش تدریجی ارتباط تئاتر آمریکا با زندگی و فرهنگ مردمان ساکن این سرزمین بوده است. از دیدگاه جان آهارت، تئاتر آمریکا، به خاطر تسلط» تعابیر شخصی، غیر اصیل و جامعه‌ستیز» بر پیکرهٔ آن، به‌ قدری از جامعه و وظایف ذاتی خود دور شده است که حالا باید، تا دیر نشده، علاوه بر اصلاح و بازنگری به بنیادین در روش‌های آموزشی و منابع آموزش تئاتر، کاری اساسی در مورد آن صورت پذیرد تا جامعهٔ آمریکایی از وضعیت وخیم فرهنگی گرفتار آمده در آن رهایی یابد. از آنجایی‌ که الگوی نظام آموزش مقدماتی و دانشگاهی و منابع و شیوه‌های آموزشی رایج در آموزشگاه‌های خصوصی ما به‌ نوعی ناخواسته و پنهان برگرفته از تجربه‌های رایج آمریکایی است، جا دارد هرچه زودتر از طریق مطالعه و بهره‌گیری از تجربه‌های نویسنده‌ی این کتاب و نیز از طریق فراهم کردن تریبونی برای نقد و بررسی محتوای آن و در صورت لزوم، طرح منابع معتبر دیگر تا هنوز فرصت باقی است، به سنجش واقعیت‌های تئاتر معاصر ایران، بررسی چرایی گرایش روزافزون نسل‌های جوان ما به جلوه‌های صوری و فردمحورانه مشابه آنچه مورد انتقاد جان آهارت در تئاتر آمریکا است و آسیب‌شناسی گفتمانی و تخصصی تئاتر کشورمان بپردازیم.

در صفحه‌ی اول کتاب تاریخ مختصر تئاتر، نوشته‌ی آندره دوگن، ترجمه‌ی پرویز احمدی‌نژاد، چاپ انتشارات سمت، آمده است «تئاتر در قرن پنجم قبل از میلاد زاده شده است. بنابراین 25 قرن سابقه دارد. 21 قرن از این 25 قرن در فضای باز جریان داشته و فضای باز به معنای رایگان بودن آن است... برای یونان عصر باستان از همان ابتدا، تئاتر، اندیشیدن درباره‌ی مسائل مدنی بوده است» و این همان دیدگاه و ذهنیتی است که جان آهارت را به طراحی روش آموزشی ویژه‌ی خود، طی سال‌های طولانی تدریس در دانشگاه‌های آمریکا، ترغیب کرده که اینک در قالب کتاب چشم کارگردان در دسترس جامعه‌ی جهانی تئاتر قرار گرفته است و در اکثر دانشگاه‌های امریکا به‌عنوان یک منبع ملی معتبر تدریس می‌شود. 

رسالتی که جان آهارت، با تدوین این کتاب، بیش از هر چیز دیگری برای خود قائل بوده، تربیت کارگردان‌هایی است که با درک حساسیت‌های زمانی و مکانی و تشخیص به‌موقع  نیازهای فلسفی، عقلانی، آموزشی و فرهنگی جامعه‌ی خود، برای ارتقای فرهنگ و بهبود و اصلاح شرایط جامعه‌ای که در آن به تولید آثار هنری می‌پردازند، کاری بکنند. مترجم چشم کارگردان نیز با درک و تأیید همین رویکرد است که ترجمه‌ آن را برای جامعه‌ی ایرانی ضروری دانسته و انتظار طولانی‌مدت  برای انتشار آن را به جان خریده است. 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط