یادداشت| راهکارهای عملی مقابله با «معامله قرن»-۱؛ تقویت مقاومت در کرانه باختری

کرانه باختری به دلیل جایگاه استراتژیکی که دارد در منظومه امنیتی رژیم صهیونیستی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به همین دلیل می‌تواند با آغاز و تقویت مقاومت و یک انتفاضه، فلسطین را تا آزادی کامل پیش ببرد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، از زمانی که دونالد ترامپ از طرحی با عنوان «معامله قرن» سخن گفت قریب سه  سال می گذرد و حال در آستانه سومین انتخابات پیاپی رژیم صهیونیستی طی یک سال، با رونمایی از سند این طرح دیگر بر هیچ کس پوشیده نیست که طرح ترامپ هدفی جز تکمیل پروژه صهیونیسم را دنبال نمی کند. حال در این شرایط سؤال اینجا است که چگونه باید مقابل این طرح استکباری و شیطانی ایستاد و چگونه با آن می‌توان مقابله کرد تا اهداف شیطانی تحقق نیابد؟ در این زمینه جنبش های مقاومت راهکارهایی را بیان کرده اند که این راهکارها، برآمده از تجربه چند دهه مقاومت در منطقه و فلسطین است.

پیش از آنکه این راهکارها را بررسی کنیم تذکر یک نکته اساسی ضروری است و همانگونه که در عنوان نوشته نیز گفته شده، تمام این راهکارها از یک پیش فرض و شرط اولیه تبعیت می‌کنند و بدون محقق شدن این پیش فرض و شرط اولیه هیچ یک از راهکارها به نتیجه نخواهد رسید و این پیش فرض عبارت است از «پایان اقداماتی شفاهی و آغاز اقدامات عملی» است. یعنی این راهکارها ، تنها در صورت عمل به آنها در میدان واقعیت به نتیجه خواهند رسید و بدون عمل نتیجه ای در پی نخواهند داشت.

آغاز مقاومت در کرانه باختری

مهمترین و اثر بخش‌ترین راهکار مقابله با معامله قرن آغاز مقاومت مسلحانه در کرانه باختری است. یعنی این که در کرانه باختری رود اردن که براساس قطعنامه های 242 و 338 سازمان‌ملل محل تشکیل دولت مستقل فلسطین هستند، مقاومتی مسلحانه همانند آنچه در نوار غزه و جنوب لبنان شکل گرفته به وجود آید.

فلسطین تاریخی براساس قطعنامه هایی که پس از جنگ سال 1967 صادر شد به دو بخش فلسطینی و رژیم جعلی «اسرائیل» تقسیم شده است. بخشی که برای تشکیل دولت فلسطینی تعریف شده، عبارت است از کرانه باختری رود اردن، نوار غزه و قدس شرقی و ما بقی آن تحت عنوان رژیم مجعول «اسرائیل» تعریف شده است. در حال حاضر از این سه منطقه، دو بخش آن، یعنی کرانه باختری و تمام شهر قدس، تحت سیطره صهیونیست‌ها قرار دارند.

نوار غزه از سال 2007 در اختیار مقاومت فلسطین است و به صهیونیست ها اجازه ورود به این منطقه را نداده است. این مسئله باعث شده علاوه بر آنکه صهیونیست ها امکان اقدام در این منطقه را ندارند، مقاومت هر روز در این منطقه خود را تقویت کرده، هر گونه اقدامی را علیه صهیونیست ها انجام دهد. اما دو منطقه کرانه باختری و قدس با تقسیم به سه منطقه الف، ب و ج، با وجود آنکه از حیث اداری در اختیار  تشکیلات خودگردان فلسطین است ولی به دلایلی که به آن اشاره خواهد شد تحت اشراف صهیونیست ها قرار دارد.

منطقه «الف» شهرهای فلسطینی‌نشین است، منطقه «ب» روستاهای فلسطینی‌نشین و جاده‌های منتهی به آنها  است و منطقه «ج» که شامل شهرک های صهیونیست‌نشین و پادگان‌های نظامی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری و جاده های منتهی به آن است. در حال حاضر رژیم صهیونیستی به سه دلیل اشراف خود بر کرانه باختری را جدی دنبال می کند.

اول آنکه کرانه باختری از شرق، دارای مرز با اردن است و صهیونیست ها به دلیل این مرزها به شدت از این منطقه حفاظت می کنند. چرا که هراس از آن دارند از این منطقه مورد هجوم واقع شوند. دوم به دلیل وجود شهرک ها و شهرک نشینان صهیونیست و پادگان‌های نظامی در این منطقه است که به شدت از آن هراس دارند و سوم به دلیل اشراف کرانه باختری بر منطقه مرکزی رژیم صهیونیستی است. مرزهای غربی کرانه باختری با مناطق موسوم به رژیم مجعول «اسرائیل» به شدت این مناطق را تهدید می‌کند. چرا که در این بخش که تقریباً در منطقه «قلقیلیه» قرار دارد عمق استراتژیک رژیم صهیونیستی تهدید می شود. فاصله مرزهای کرانه باختری با سواحل مدیترانه کمتر از 15 کیلومتر است و فلسطینی ها با یک اقدام نظامی در این منطقه می توانند به سواحل مدیترانه برسند. لذا به شدت امنیت صهیونیست ها را تهدید می کند. لذا برای صهیونیست ها بسیار حائز اهمیت است.

نقطه ضعف حساس رژیم صهیونیستی

با توصیفی که در بالا از کرانه باختری به دست آمد معلوم می‌شود کرانه باختری به دلایل فوق منطقه استراتژیک و حیاتی برای رژیم صهیونیستی است و هر نوع اقدام مسلحانه و مقاومتی در آن می تواند رژیم صهیونیستی را با تهدید کیان آن روبرو کند.

فلذا صهیونیست‌ها با حفظ همکاری امنیتی با دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان و اقداماتی وسیعی که در کرانه باختری انجام می‌دهند امکان وقوع هرگونه اقدام مقاومتی را از فلسطینی‌ها می‌گیرند چرا که می‌دانند هر گونه اقدام می تواند آنها را از هستی ساقط کند.

ضمن اینکه کرانه باختری به دلیل داشتن جمیعتی بالغ بر 2 ونیم میلیون نفر به مثابه یک بشکه باروت قابل انفجار است که با همکاری امنیتی دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی به شدت در حال سرکوب است.

ضرورت به وجود آمدن یک انتفاضه

حال اگر کرانه باختری در وضعیتی قرار گیرد که مقاومت همچون نوار غزه درآنجا شکل بگیرد، صهیونیست ها دیگر توان ادامه حیات نخواهند داشت. این اقدام اگر تبدیل به یک انتفاضه سراسری شود دیگر آتشی است که دامن آن تمام کیان رژیم صهیونیستی را در بر خواهد گرفت و روز محو رژیم مجعول «اسرائیل» از صحنه منطقه آمده است. جمعیتی چند میلیونی کرانه باختری بزرگترین امتیاز در این عرصه است که می تواند پیروزی را قطعی کند. تکیه بر این قدرت می تواند پشت تمام مخالفان را به خاک بزند.

 

به طور کلی منطقه کرانه باختری، از حیث جغرافیایی و ژئوپولتیک، یک منطقه استراتژیک محسوب می شود که به دلیل ویژگی های منحصر به فرد می تواند کیان صهیونیست‌ها را به خطر اندازد. به دلیل همین ویژگی اگر مقاومت به شکلی که در غزه شکل گرفت چه در قالب مقاومت مسلحانه و چه در قالب وقوع یک انتفاضه در کرانه باختری شکل بگیرد در مدت زمانی نه چندان طولانی زوال رژیم صهیونیستی را رقم خواهد زد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط