روایت تسنیم از فعالیت‌های گروه ابوذر نهاوند؛ از کلاس انشا تا مبارزه با طاغوت


سی بهمن یادآور روزی تلخ، اما پر افتخار برای مردم نهاوند است؛ روزی که فانوس زندگی ۶ دانش‌آموز نهاوندی غروب کرد تا ستارگان درخشانی در آسمان جهاد و شهادت شوند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، دیار تاریخی نهاوند از شهرهایی است که مردمش حضور فعالی در مبارزات انقلابی دارند؛ نخستین جایی که مجسمه شاه در آن به پایین کشیده شد.

گروه ابوذر از مهم‌ترین تشکل‌های مبارزاتی در نهاوند بود که با مدیریت شهید حاج محمد طالبیان تشکیل شد و چنان وحشتی در دل دژخیمان رژیم طاغوت انداخت که به‌سرعت آن‌ها را اعدام کرده و از ترس قیام مردم، پیکرشان را تحویل ندادند.

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مورد گروه انقلابی ابوذر آورده است: «... آنان، تجربه فعالیت‌های سیاسی خود را از شرکت در جلسات مذهبی موجود در این شهر آغاز نمودند و سپس به فعالیت‌های سیاسی که جنبه دفاع از مذهب داشت؛ روی آوردند.

فعالیت‌های دینی ــ سیاسی این گروه با تشکیل انجمن ضدبهائیت در سال 1349 در نهاوند آغاز شد. آنان سپس یک مدرسه اسلامی با نام مهدیه در این شهر تأسیس نموده و در آنجا به تربیت و آموزش جوانان مسلمان پرداختند».

رضا بسطامی در این مقاله بیان کرده است: «بیشتر اعضای گروه ابوذر، دانش‌آموزان دبیرستانی بودند و ارتباط آنها با معلمان مذهبی به‌ویژه ارتباطشان با محمد طالبیان در تسریع حرکت مبارزاتی آنها مؤثر بود.

مدرسه، یکی از جایگاه‌های مهم فعالیت‌های این گروه به شمار می‌رفت. درس انشاء و ادبیات، یکی از بسترهای اعلام نارضایتی‌ها از مسائل سیاسی و اجتماعی تلقی می‌شد. آنان در سال 1351 با افتتاح کلوپ دینی دبیرستان «ابن‌سینا»یِ نهاوند، فرصتی یافتند تا با مطرح کردن نقطه نظراتشان در آنجا، همدیگر را هر چه‌بهتر بشناسند.

مسئولیت این کلوپ بر عهده محمد طالبیان بود. در جلسه افتتاحیه آن، پس از قرائت قرآن توسط منشط، ولی‌الله سیف اقدام به سخنرانی ‌کرد و در جلسات بعدی نیز به ترتیب کسانی که خواهان مطرح کردن نقطه نظرات خود بودند در آنجا به سخنرانی ‌پرداختند.

جلوگیری از برگزاری جشن‌های 2500 ساله

در راستای برگزاری جشن‌های دو هزار و پانصدساله، شهرداری نهاوند در نظر داشت مراسم جشنی با حضور برخی خوانندگان آن زمان برگزار کند. با انتشار این خبر، افراد گروه ابوذر و در رأس آن‌ها «منشط»، دست به کار شدند تا از اجرای مراسم جلوگیری کنند. آنان برای این منظور، نزد روحانی و مجتهد شهر رفته و از او خواستند مانع این عمل شود، اما وی اظهار ناتوانی کرده و افزود که مرا هم تهدید کرده‌اند.

بااین‌همه، بچه‌های گروه موضوع را پیگیری کرده و درنهایت حجت‌الاسلام حیدری پس از آگاهی از این موضوع به آنان پیشنهاد نمود: «جلسه و منبری راه بیندازید و من صحبت می‌کنم.» افراد گروه با دعوت از همه مردم، جلسه سخنرانی آقای حیدری را تدارک دیدند اما مأموران شهربانی از ورود وی به محل سخنرانی جلوگیری به عمل آوردند.

بااین‌همه، حیدری از درب پشت مسجد وارد شده و به منبر رفت و گفت: «ای یزید! منبر مال من است، مال پدر من است و با ذکر خطبه حضرت زینب(ع) از منبر پایین آمد. در این هنگام، مجتهد شهر طی سخنرانی کوتاهی خبر داد که پس از مذاکره با شهرداری و شهربانی، موفق شده است برنامه جشن را لغو کند و این خبر موجب شادمانی مردم شد».

تخریب خانه زنان در‌ نهاوند

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با شرح اقدامات گروه انقلابی ابوذر هم مطرح کرده است: «هفتم آذرماه 1351 قرار بود «خانه زنان» در نهاوند گشایش یابد و به ‌این منظور مهمانانی از مقامات عالی‌رتبه شهرهای اطراف دعوت شده بودند. ابوذریان با توجه به مخالفت با سیاست‌های فرهنگی رژیم شاه، تصمیم به جلوگیری از افتتاح موسسه مذکور گرفتند.

 

 

خانه زنان از شعبات سازمان زنان ایران بود که در اکثر شهرهای کشور وجود داشت. این سازمان تحت‌ نظارت خاندان پهلوی اداره می‌شد و قانون حمایت از خانواده که با اعمال‌نفوذ این سازمان در سال 1346 به تصویب مجلس شورای ملی رسید و عملاً برخی دستورات مذهبی را به چالش کشیده بود و باعث بروز واکنش‌های بسیاری در بین نیروهای مذهبی جامعه شده بود، خود برای بدنام کردن آن در نزد افکار عمومی کفایت می‌کرد.

اعضای گروه ابوذر بنا به برداشت‌هایی که از این محل داشتند، تصمیم گرفتند این ساختمان را منفجر کنند. آنها می‌گفتند: «در اینجا زنان بی‌حجاب می‌آیند و دخترهای دبیرستانی و دبستانی را نیز جمع می‌کنند و به آنها رقص می‌آموزند.

این حرف‌ها که خالی از واقعیت هم نبود، می‌توانست برای اعضای گروه که به‌شدت مذهبی بودند و این امور را خلاف دستورات اسلامی می‌دانستند، انگیزه‌ای نیرومند باشد تا اقدام به تخریب این محل نمایند.

اعضای گروه امور عملیات، ولی‌الله و ماشاالله سیف، بهمن منشط، حجت‌الله عبدلی و عباد بودند. آنها دینامیت موردنیاز را از طریق یکی از افرادی که در جلسات عمومی گروه شرکت می‌کرد، به بهانه استفاده در ماهیگیری تهیه کردند و نحوه عمل به این شکل بود که محل موردنظر را با مته دستی سوراخ کرده، دینامیت را در آن، کار گذاشتند و سرانجام بر اثر انفجار دیوار، قسمتی از ساختمان تخریب شد.

عملیات ناموفق، دستگیری و تیرباران

گروه انقلابی ابوذر پس از عملیاتی ناموفق برای خلع سلاح شهربانی قم در تیرماه 52 لو رفته و اعضای آن دستگیر شدند.

عباد الله خدا رحمی، بهمن منشط، ماشاالله سیف، روح‌الله سیف، ولی‌الله سیف و حجت‌الله عبدلی پس از تحمل شکنجه‌های فراوان در دادگاه نظامی به اعدام محکوم و سحرگاه 30 بهمن همان سال در میدان «چیتگر» تهران تیرباران شدند.

لاله‌های سرخی که امروز نامشان بر تارک «دروازه اسلام» می‌درخشد و یادشان برای همیشه در حافظ ایران سربلند باقی مانده است.

با دستگیری اعضا، محمد طالبیان، مؤسس گروه ابوذر هم دستگیر و پس از تحمل 6 ماه شکنجه به 15 سال زندان محکوم شد. او با سرنگونی حکومت شاه و پیروزی انقلاب اسلامی از زندان آزاد شد و مسئولیت‌های متعددی در آموزش و پرورش، وزارت کشور و سازمان‌های دیگر بر عهده گرفت.

پس از آغاز جنگ تحمیلی، بی‌هیچ تردیدی از مسئولیت خود استعفا داده و راهی جبهه شد تا با دشمن مقابله کند. در جبهه‌های جنگ و مناطق عملیات عاشقانه حضور یافت و تا آخرین روزهای جنگ باوجود سن بالا با پذیرش مسئولیت‌، مبارزه‌ای را که از سال‌ها پیش ضد کفر آغاز کرده بود؛ ادامه داد.

شهید طالبیان سال 1370 در حمله سپاه به پایگاه منافقان در منطقه عمومی «خانقین» شرکت کرد و پس از عمری مجاهدت در 12 فروردین به شهادت رسید.

معلمی که هم سلولی مقام معظم رهبری بود وامام خامنه‌ای در وصفش گفته است: «باید یاد این مرد زحمتکش و مبارز واقعی را که ما می‌شناختیم، گرامی بداریم».

انتهای پیام/744/ ت