عطوان: چرا کمپین عادی‌سازی با اشغالگران نتایج معکوس می‌دهد؟/ اعراب به ترامپ و نتانیاهو دل نبندند


دست‌های اسرائیلی تلاش می‌کنند با حمایت از هنر و امپراتوری رسانه‌ای قدرتمند عربستان سعودی، ارتباط حرمین شریفین را نه‌تنها با قضیه فلسطین بلکه با جهان عرب و جهان اسلامی قطع و این کشور پادشاهی را بی‌اعتبار و وجهه آن را لکه‌دار کنند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، "عبدالباری عطوان" تحلیلگر برجسته جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقه‌ای "رأی الیوم" به پخش سریال‌هایی جنجال‌برانگیز در کشورهای عربی که درباره یهودیان در منطقه خلیج فارس سخن می‌گویند، پرداخته است و هدف از تولید چنین سریال‌ها را پیشبرد روند عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی و پشت پا زدن به قضیه فلسطین ارزیابی کرده است.

عطوان مقاله خود را طبق معمول با چند سؤال در عنوان آن آغاز کرده است: چگونه سریال "ام‌هارون" و مشابه آن بر کسانی که پشت‌شان قرار دارند، تأثیری منفی خواهد گذاشت؟ چرا کمپین هدفمند و توهین‌آمیز علیه فلسطینی‌ها نتایج معکوس داشته است؟ آیا فلسطینی‌ها واقعاً مسئول وخامت اوضاع و احوال ملت‌ها هستند؟ چرا از سریال‌های "النهایه" (پایان) و "حارس القدس" (پاسدار قدس) تشکر می‌کنیم؟

عطوان نوشت: ماه مبارک رمضان امسال تاریخی خواهد شد نه به این دلیل که این ماهی است که طی آن حرمین شریفین و تمامی مساجد در کشورهای عربی بسته و مناسک عمره و شاید حج تمتع به‌خاطر شیوع ایپدمی کرونا لغو شدند بلکه به این دلیل است که این ماه شاهد بزرگ‌ترین کمپین عادی‌سازی شده است که رسانه‌های سعودی به‌توصیه این رژیم و با هماهنگی دولت اشغالگر اسرائیل آن را به‌راه انداخته‌اند و یک موج گسترده‌ای برای لکه‌دار کردن وجهه ملت فلسطین، که مقابل این اشغالگر مقاومت و از مقدسات عربی و اسلامی دفاع می‌کنند و هزاران شهید، زخمی و اسیر در این راه تقدیم کرده‌اند، به‌راه انداخته‌اند.

بعد از سریال "ام‌هارون"، که آغازگر این کمپین عادی‌سازی است و بدون اشاره به اقدامات صهیونیستی و نقش آن در غصب فلسطین، در مورد یهودیان در شبه‌جزیره عربستان صحبت می‌کند شبکه‌های تلویزیونی سعودی سریال "کمدی" دیگری با عنوان "المخرج7" پخش می‌کنند که در قسمت دوم آن درباره گرایش مردمی در این کشور سخن گفته می‌شود که فلسطینی‌ها را مسئول وخامت اوضاع عرب‌ها می‌دانند و از عادی‌سازی و برقراری روابط اقتصادی و تجاری با اسرائیلی‌ها استقبال می‌کنند. ما نمی‌دانیم چه "اشتباهاتی" در این چارچوب در لابه‌لای قسمت‌های بعدی این سریال مطرح می‌شود.

قدر مسلم آن است که دست‌ها و طرح‌های اسرائیلی پشت این گرایش قرار دارند و از آن، یعنی استفاده از هنر و امپراتوری رسانه‌ای قدرتمند عربستان سعودی حمایت می‌کنند تا ارتباط حرمین شریفین را نه‌تنها با قضیه فلسطین بلکه با جهان عرب و جهان اسلامی قطع و این کشور پادشاهی را بی‌اعتبار و جایگاه و وجهه آن را تخریب کنند و همچنین جریان روبه‌رشدی را که خواهان "بین‌المللی کردن حرمین شریفین" است تشویق کنند.

این هدیه قدرتمند ضدمردمی در جهان عرب و اسلام، که هم‌اکنون در اکثر رسانه‌های اجتماعی بازتاب دارد، تأیید می‌کند که قضیه محوری جهان عرب (فلسطین) بزرگ‌ترین برنده این کمپین است در حالی که طرف‌های رسمی سعودی که پشت این کمپین قرار دارند، بزرگ‌ترین بازنده در کوتاه‌مدت و بلندمدت در داخل کشور و در جهان عرب و در جهان اسلام هستند.

می‌خواهیم چند سؤال خطاب به طرف‌های رسمی سعودی که پشت این جنگ خشن علیه ملت فلسطین قرار دارند و آنها را به وخامت اوضاع عرب‌ها متهم می‌کنند، مطرح کنیم:

نخست: آیا فلسطینی‌ها پشت جنگ‌ خونین کنونی که از 5 سال پیش در یمن آغاز شده، قرار دارند و آیا آنها هواپیماهای ساخت آمریکا را برای بمباران مراسم شادی و مجالس عزا و بیمارستان‌ها و مدارس و نیز قتل و مجروح کردن صدها هزار یمنی، و گرسنه اعزام می‌کنند و یا این‌که آیا آنها بیش از 20 میلیون یمنی را گرسنه نگه داشته و بیش از 200 میلیارد دلار هزینه این جنگ را از خزانه سعودی هدر دادند؟

دوم: آیا فلسطینی‌ها هستند که 450 میلیارد دلار را یکجا به "دونالد ترامپ" رئیس‌جمهوری آمریکا در جریان سفرش به ریاض و نیز هدیه 100 میلیون به دخترش "ایوانکا" و مؤسسه خیریه او تقدیم کردند و آنها هم با الحاق قدس و بلندی‌های جولان، انتقال سفارت آمریکا به پایتخت مقدس و اجرای "معامله قرن" برای حذف قضیه فلسطین، به‌نحو احسن به این هدیه و بذل و بخشش‌ها پاسخ دادند و در زمان حاضر برای حمایت از الحاق کرانه باختری و دره اردن (غور اردن) آماده می‌شوند؟

سوم: آیا مسئولان سعودی، که پشت این کمپین ضد ملت فلسطین قرار دارند، حجم توهین‌ها و اتهامات مطرح‌شده علیه سعودی‌ها مبنی بر خیانت را، که در شبکه‌های اجتماعی به‌صورت گسترده و از سوی ملت‌های عربی مطرح شده است دنبال می‌کنند و این‌که چگونه وجهه این پادشاهی پیش آنها تخریب شده است؟ البته انتقادها و مواضع آنها حقیقی است و آنها ارتش سایبری نیستند و پولی دریافت نکرده‌اند.

چهارم: آیا فلسطینی‌ها هستند که فتیله جنگ نفت را برای دومین بار، یعنی یک بار در سال 2014 و بار دوم طی ماه جاری میلادی، شعله‌ور و بازارهای نفت را با میلیون‌ها بشکه نفت اضافی پر کردند که در نتیجه آن، بهای نفت در بحران نخست به 110 دلار به زیر 30 دلار سقوط کرد و در بحران جاری بهای نفت به منفی 37 دلار کاهش یافت و چنین وضعیتی به فروپاشی سازمان "اوپک" و تحمیل خسارات هنگفت به تولیدکنندگان داخلی و خارجی، که بیشترشان از کشورهای عربی و اسلامی مانند کویت، امارات، نیجریه، اندونزی، الجزایر، لیبی، قطر، پادشاهی عمان و بحرین و همچنین خود عربستان سعودی هستند، منجر شده است.

اگر اینها بر این باورند که اسرائیل می‌تواند از آنها محافظت کند، اشتباه می‌کنند؛ زیرا اسرائیل دیگر نمی‌تواند از خودش محافظت کند و از سال 1967 در هیچ جنگی پیروز نشده است و به‌دلیل ترس و وحشت از موشک‌باران تل‌آویو، تانک‌های آن نمی‌توانند اندازه یک وجب در خاک نوار غزه پیشروی کنند. وحشت حاکم بر اسرائیلی‌ها را به‌دلیل ایجاد سه شکاف در حصار مرزی مشترک لبنان با فلسطین اشغالی دیدیم. شاید اینجا نیاز باشد به صدها هزار موشک پیشرفته و نقطه‌زنی اشاره کنیم که در دست مردان مقاومت در لبنان، نوار غزه، یمن، عراق و سوریه است.

پاسخ افتخارآمیز به این کمپین عادی‌سازی سعودی و سریال‌های آن از طریق پخش دو سریالی، که روح مقاومت را تجسم بخشیده و بر محق بودن قضیه فلسطین تأکید کرده‌اند، داده شده است:

نخست: سریال مصری "النهایة" (پایان)، که هم‌اکنون به‌مناسبت ماه مبارک رمضان از یکی از شبکه‌های رسمی مصر پخش می‌شود و از آزادسازی قدس و بازپس‌گیری کامل فلسطین و نیز فرار اسرائیلی‌ها به کشور اصلی‌شان که از آنجا آمده‌اند، سخن می‌گوید.

دوم: سریالی با عنوان "حارس القدس" (پاسدار قدس) که از تلویزیون "المیادین" طی ماه مبارک رمضان پخش می‌شود و موضوع آن شرح زندگی اسقف سوری "هیلاریون کاپوچی" است. اسقف کاپوچی به‌دلیل فعالیت‌های ضدصهیونیستی‌اش در سال 1974 توسط رژیم اشغالگر قدس به 12 سال زندان محکوم شد اما چهار سال بعد با وساطت کلیسای رم از زندان آزاد و به شهر رم ایتالیا تبعید شد. او همواره در سنگر واحدی با مقاومت قرار داشت و با خودروی خود به مقاومت سلاح ارسال می‌کرد و لیاقت لقب "شهید قدس" را دارد.

ملت‌های عربی در حوزه خلیج فارس با هر فرقه و نژادی، و در رأس آنها مردم سرزمین حرمین شریفین، آماده هستند تا خونشان را فدای قضایای جهان عرب و جهان اسلام از جمله قضیه فلسطین کنند و هرگز از تقدیم صدها شهید برای یاری این قضیه دریغ نمی‌کنند.

آنچه این افرادی که کمپین عادی‌سازی را به‌راه انداخته‌اند، نمی‎دانند این است که وقتی آنها گام‌های عادی‌سازی را به‌سمت رژیم اشغالگر برداشتند و خود را به آغوش ترامپ و دامادش "جارد کوشنر" انداختند، قیمت هر بشکه نفت 110 دلار و نیز صندوق‌های حاکمیتی‌شان حاوی بیش از 2 تریلیون دلار بود. حالا که بهای نفت به صفر نزدیک شده است، چرا ترامپ خاطرخواه آنها بشود یا از آنها دفاع کند؟ ذخایر آنها آب شده است، همین وضعیت در مورد نتانیاهو نیز به‌صورت جدی صدق می‌کند.

سریال‌های "ام‌هارون" و "المخرج7" بر مشروعیت قضیه فلسطین و بحق بودن و نیز گرد آمدن اعراب پیرامون آن تأثیری منفی نخواهد گذاشت همچنان‌که بر کسانی که پشت این دو سریال قرار دارند، تأثیری مثبت نخواهد داشت و این ملت‌ها برای متوقف کردن این اهانت‌ها در آینده نزدیک وارد عمل خواهند شد... قضیه فلسطین قضیه ملت، عقیده و عدالت است... .

انتهای پیام/+