یادداشت نشریه استار و ایده کنفدراسیون ترکیه – جمهوری آذربایجان

طرح ایده یکی شدن ترکیه و جمهوری آذربایجان در یک رسانه وابسته به اتاق فکر حزب عدالت و توسعه، نکته‌ای است که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها در ترکیه، اخبار مربوط به جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، به داغ ترین محور سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است.

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

اهمیت این موضوع برای دولتمردان، رسانه ها و حتی شهروندان عادی، در حدی است که همه، بی محابا و به شکل آشکار، برای نیروهای جمهوری آذربایجان، آرزوی پیروزی می کنند، بخشی از ترک های ملی گرا، با نصب پرچم جمهوری آذربایجان بر روی خودرو و بوق های مکرر، کارناوال حمایت به راه می اندازند و مقامات سیاسی حزب حاکم و حتی احزاب مخالف، از ضرورت آزادسازی قره باغ، دم می زنند.

دیروز همچنین، نوعمان کورتولموش معاون رهبر آکپارتی، همراه با چاووش اوغلو وزیر امور خارجه، در  سفارت جمهوری آذربایجان در آنکارا حضور پیدا کرده و ضمن حمایت از باکو، برای این کشور در جنگ با ارمنستان آرزوی موفقیت کرد.

او اعلام کرد تحت هر شرایطی در کنار آذربایجان هستیم. هم در میدان جنگ و هم در مذاکره، از آذربایجان حمایت می کنیم.

مولود چاووش اوغلو، آشکارا گفت: راهی جز خروج نظامیان ارمنی از قره باغ نمانده است. خود رجب طیب اردوغان هم اعلام کرد: زمان حل یک باره این معضل، فرا رسیده است و حالا علی اف بدون این که به حرف دیگران توجه کند، کار خود را پیش می برد!

نکته مهم در مورد مواضع ترک ها در مورد پرونده تنش بین باکو – ایروان، این است که به استثنای نهادهای اقماری پ.ک.ک، همه احزاب و جریانات سیاسی اعم از حزب حاکم و اپوزیسیون، هم حامی جمهوری آذربایجان هستند و هم آرزومند پیروزی نیروهای تحت فرمان علی اف و آزاد شدن زودهنگام کل جغرافیای قره باغ.

در این میان، برخی از تحلیل گران نیز، در حمایت از جمهوری آذربایجان، تا جایی پیش می روند که معتقدند اساساً باید وحدت جغرافیایی بین ترکیه و آذربایجان عملی شود.

یکی از این افراد،صلاح الدین چاکرگیل، از نویسندگان گروه خبری تحلیلی استار است که به نوح آل بیرق (آلبایراک)، از خاندان های متنفذ طرفدار حزب حاکم تعلق دارد.  

طرح ایده یکی شدن ترکیه و جمهوری آذربایجان در یک رسانه وابسته به اتاق فکر حزب عدالت و توسعه، نکته ای است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.

تا کنفدراسیون ترکیه – آذربایجان ایجاد نشود...

آیا یکی شدن و وحدت دولت ها، از تجزیه و جدا کردن، راحت تر است؟ حالا برخی قدرت ها عوض می شوند و در صحنه بین المللی هم، شاهد تغییراتی در سطح موازنات هستیم.

بگذارید در مورد وحدت و یکی شدن دولت ها، چند مثال تاریخی بیاوریم: در دوران جمال عبدالناصر،جمهوری عربی مصر تمایل پیدا کرد که با سوریه یکی شود. در سال 1959 میلادی، این ایده عملی شد و یک دولت پدید آورده و اسم آن را جمهوری متحد عربی گذاشتند. اما این دولت متحد، در واقع 2 تکه بود و کمترین فاصله جغرافیایی آنان بر روی آب های مدیترانه، در حد 350 کیلومتر بود که صد البته، فاصله ای دور و دراز است. در نتیجه دولتی که با رویاهای بزرگ تاسیس شده بود، تنها 2 سال دوام آورد.

مثال بعدی ما پاکستان است. در سال 1947 میلادی، این ایده شکل گرفت که پاکستان شرقی در خلیج بنگال و پاکستان غربی در دشت پنجاب، یکی شوند. اما خوب... بین آنها یک فاصله 2 هزار کیلومتری وجود داشت! این فاصله، یک کشور دشمن بود، به نام هندوستان.

در نتیجه، وحدت پاکستان شرقی و غربی، صرفاً بر روی کاغذ ماند و در سال 1971 میلادی، پس از آن که جان 1 میلیون نفر از انسان ها در جنگ ها و درگیری های خونین گرفته شد، دو کشور مسلمان با دو دولت مجزا به نامهای پاکستان و بنگلادش، سر برآوردند.

بنابراین با توجه به این دو مثال تاریخی مهم، این واقعیت را در می یابیم که اگر مرز مجاور وجود نداشته باشد، ایده وحدت و یکی شدن دو کشور، امر محال و غیرممکن است. مخصوصاً اگر قرار باشد حد فاصل و شکاف جغرافیایی نیز، خصم باشد.

حالا که درگیری بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، یک بار دیگر آغاز شده است، جا دارد موقعیت آنها را تحلیل کرده و باید به وضعیت این دو کشور، از منظر جغرافیایی و جمعیتی بنگریم.

ارمنستان با جمعیت 3 میلیونی خود، به اندازه یک سوم جمهوری آذربایجان، جمعیت دارد. ارمنستان، کشور فقیری است و مردم فقیر این کشور در شرایط سختی به سر می برند.

با این حال، ارمنستان توانسته یک پنجم خاک جمهوری آذربایجان را به اشغال خود درآورد و حالا، 27 سال از آغاز دوران اشغالگری ارمنستان در آن مناطق، سپری شده است.

در سال 1980 میلادی، تقریباً تمام ساکنان این منطقه مسلمان بودند. اما این تابلو حالا به تمامی واژگون شده و 90 درصد از مردمان آن دیار ارمنی هستند.

در نتیجه منطقه قره باغ، حالت یک شبه جزیره را پیدا کرده که در داخل خاک آذربایجان است اما ارتباطی با دولت این کشور ندارد.

از سال 1992 میلادی، نیروهای ارمنستان، مناطق بیشتری را اشغال کردند تا ارتباط قره باغ با ارمنستان، بیشتر و بیشتر شود. اما بر اساس چیزی که خود حیدر علی اف بیان کرده، نزدیک به 1 میلیون نفر از ساکنان این مناطق، به باکو گریخته و دور از دیار و زادگاه خود، در وضعیت سخت و دشواری هستند. 

در این 27 سال، جمهوری آذربایجان نتوانسته برای این آدم ها کاری بکند. چرا؟ چون بین ارمنستان و روسیه، توافق امنیتی وجود دارد و اگر باکو اقدامی انجام دهد، با مسکو طرف خواهد بود. 

ترکیه هم نتوانسته به همین دلیل به شکل مستقیم، کاری برای جمهوری آذربایجان انجام دهد.

در سال 1992 میلادی و در زمانی که پیشروی اشغالگرانه ارمنستان ادامه داشت، تورگوت اوزال رئیس جمهور ترکیه بود. به حکمت چتین وزیر امور خارجه گفته است: بد نیست یک گروهان نیرو در مرز مستقر کنیم و در برابر ارمنی ها قدرت نمایی کنند.

وزیر می پرسد: چرا افندی؟ چه دلیلی دارد؟ رئیس جمهور می گوید: شاید بترسند. وزیر می پرسد: خوب...اگر نترسند چه؟ رئیس جمهور، سکوت می کند. اوزال خیلی خوب می دانست نمی تواند کاری کند. چرا؟ چون روسیه فوراً واکنش نشان می داد. فقط روسیه؟ نه.

انگلیس و آمریکا و فرانسه هم فوراً علیه ترکیه به میدان می آمدند. چرا که آنان، همواره ارتش ارمنستان را به عنوان سربازان قهرمان مسیحیت در قفقاز، شناخته اند. 

به محض این که اتحاد جماهیر شوروی منحل شد و از هم پاشید، ارمنستان پرچم استقلال خود را به دست نهاد دینی کلیسا داد. اما آذربایجان، دچار اسلام هراسی شد و قدرت در دست کادرهای برجامانده از کمونیسم قرار گرفت و به این شکل، بی توجهی و غفلت عظیمی به باورها و اعتقادات مردم صورت گرفت.  

ارمنستان، همواره تلاش کرده تا رویدادهای سال 1915 میلادی را تبدیل به یک ابزار تحریک گرانه کرده و ترکیه را در تنگنا قرار دهد.

در چینن شرایطی آیا این دو کشور همسایه می توانند به دوستی و تفاهم دست پیدا کنند؟ حساب ارامنه ای که از دوران سلاجقه، با ما در این جغرافیا در الفت زیسته اند، از حساب ارامنه ناسیونالیست جداست.

آنان گذشته ما را مسموم و زهرآلود کرده و حتی بعد از استقلال نیز، در قانون اساسی خود، عبارت تحریک گرانه «ضرورت نجات ارمنستان غربی» را مطرح کردند.

صد البته، منظور آنها از ارمنستان غربی، جغرافیایی بود که ما آن را شرق ترکیه می نامیم. در شرایطی که در قانون اساسی آنان چنین بندی وجود داشته باشد، ترکیه چگونه می تواند با همسایه ای به نام ارمنستان، دوست شود؟ 

در شرایطی که ترکیه و جمهوری آذربایجان، هر دو تحت فشارها و حملات امپریالیستی هستند و همه امپریالیسم، پشت ارمنستان را گرفته است، راهکار چیست؟

راهکار این است که اقدام عملی انجام دهیم. این که ما می گوییم «یک ملت، دو دولت»، ممکن است به عنوان شعار گوش نواز باشد. اما اقدام عملی، یعنی ایجاد یک دولت واحد و وحدت یافته در چهارچوب کنفدراسیون ترکیه- آذربایجان.

آیا شدنی نیست؟ چرا. البته که شدنی است. حالا که ترکیه و آذربایجان، در نقطه نخجوان همسایه هستند و با چنین شرایطی در منطقه روبرو هستیم، می توانیم یک کنفدراسیون تاسیس کنیم که در دو حوزه سیاست خارجی و تدابیر دفاعی، مشترک و کنار هم باشیم اما موجودیت و هویت دولتهایمان، به قوت خود، باقی بماند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط