چالش‌های بزرگ و ابهام درباره آینده گرجستان؛ راه حل تفلیس برای رهایی چیست؟

ماهیت و چند و چون روابط گرجستان با آمریکا و روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است، اما در حال حاضر، عوامل داخلی مهمی همچون ناکارآمدی حکومت و مشکلات اقتصادی، مردم این کشور را گرفتار کرده است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، استعفای «گئورگیا گاخاریا» نخست وزیر پیشین گرجستان، بحران سیاسی جدیدی را در این کشور رقم زد.

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

 

«گئورگیا گاخاریا»، مخالفت با بازداشت «نیکا ملیا» رهبر حزب «جنبش اتحاد ملی» را به عنوان اصلی ترین دلیل استعفای خود ذکر کرد. وی، علاوه بر اعتراض به شیوه تند مواجهه به مخالفین سیاسی، بروز قطبی سازی سیاسی و اجتماعی را تهدید جدی برای آینده، امنیت و توسعه اقتصادی گرجستان دانست و از قدرت کنار رفت.  

به همین خاطر، 3 روز پیش، خانم «سالومه زورابیشویلی» رییس جمهور گرجستان، با صدور فرمانی «ایراکلی گاریباشویلی» را به سمت نخست‌وزیری این کشور منصوب کرد.

گاریباشویلی پیش از این وزیر دفاع گرجستان بود و برای دومین بار است که به سمت نخست وزیری منصوب می شود. او برای نخستین بار در سالهای 2013 تا 2015 میلادی این سمت را عهده‌دار شده بود.

6 نخست وزیر در 10 سال

ظاهراً رسیدن به ثبات سیاسی و افتادن در بزرگراه توسعه و آرامش در گرجستان، چندان آسان نیست. چرا که اختلافات داخلی احزاب، بسیار فراتر از آن چیزی است که یک نخست وزیر جدید بتواند برای مدتی قابل توجه، دوام بیاورد و کار کند.

از زمان به قدرت رسیدن حزب حاکم رویای گرجستان به رهبری «بیدزینیا ایوانیشویلی»، این ششمین نخست وزیر در نزدیک به یک دهه گذشته است. شاید به همین خاطر است که کارشناسان سیاسی گرجی معتقدند، پست نخست وزیری در ساختار سیاسی این کشور، ناپایدارترین مقام رسمی است.

در شرایطی که اقتصاد گرجستان، همواره وضعیت ناپایداری داشته و بیکاری و گرانی، دمار از روزگار مردم این کشور کم جمعیت درآورده، دولت مقتدر و کارآمدی هم بر سر قدرت نمی آید که بتواند در میان مدت، یک برنامه مستدام و تضمین شده را برای توسعه کشور اجرا کند.

البته بعضی از کارشناسان سیاسی، معتقدند که حزب حاکم، اهل قربانی کردن نخست وزیران هم هست و دلیل اصلی استعفا یا برکناری «گئورگیا گاخاریا»، تغییر سیاست حزب حاکم، بلکه گریز و تاکتیک جدیدی برای مواجهه حزب حاکم با احزاب مخالف و برهم زدن فضا برای جلوگیری از بیان انتقادات مخالفان، از حاکمیت است. اما در هر حال، 6 نخست وزیر برای یک بازه زمانی کوتاه 10 ساله، قدری نگران کننده است و چنین وضعیتی برای سرمایه گذاران خارجی، اعتماد آفرین و قابل اتکا نیست.

کشوری در شرایط جغرافیایی و سیاسی خاص

نگاهی اجمالی به موقعیت جغرافیایی و سیاسی گرجستان و تحلیل اصلی ترین چالش های سیاسی و امنیتی این کشور، نشان دهنده این است که دو موضوع بسیار حیاتی و مهم یعنی آبخازیا و اوستیا، هنوز هم از اصلی ترین مشکلات گرجستان هستند و ابرقدرتی به نام روسیه، با ابزارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی، چنان از این دو نقطه ضعف استفاده کرده که گرجستان نمی تواند اقدام خاصی انجام دهد و ناچار است چشم به حمایت های خارجی داشته باشد.

گرجستان در شمال، با روسیه همسایه است و در جنوب با جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه. مجاورت دریای سیاه، امکاناتی در اختیار این کشور نهاده که هم از منظر گردشگری و هم از حیث شرایط خاص جغرافیای دریایی، مزیت هایی برای آن به دنبال آورده است. 

گرجستان و آمریکا در سال 2016 میلادی تفاهمنامه تقویت همکاری نظامی و امنیتی با هم امضا کردند که در قالب آن آمریکا مرکز آموزش نظامی در پایگاه وازیانی گرجستان در حومه تفلیس راه اندازی کرد و تاکنون 3 بار، ناو نظامی USS Porter آمریکا، در قالب فعالیتهای مشترک به بندر باتومی گرجستان سفر کرده است.

در چند سال اخیر، همکاری های اردوغان – علی اف در مسیری قرار گرفت که استفاده از خاک گرجستان به عنوان حلقه واسط ریلی بین آذربایجان و ترکیه، اهمیت به سزایی پیدا کرد. رویکرد خاص ترکیه در مورد تجارت در سمت دریای خزر و حرکت به سمت چین هم، مزیت های دیگری ایجاد کرده که برای گرجستان، خالی از درآمد نیست.

اما با این حال، گرجستان در همین حوزه جغرافیایی حساس و مهم، به خاطر فاکتور مهمی به نام جمعیت اندک کمتر از 4 میلیون نفر، موقعیتی دارد که می تواند آسیب پذیر باشد و این شاید همان نقطه ای است که گرجستان را به ناتو، نیازمند و محتاج می کند.

ابهام در مورد عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا

گرجستان و اوکراین از بیست سال پیش، با پیوستن به برنامه «مشارکت برای صلح» ناتو، در شمار شرکای جهانی این سازمان قرار گرفتند و در 15 سال اخیر، بسیاری از مقدمات عضویت در ناتو را طی کردند. اما روسیه از سال 2008 میلادی، الحاق گرجستان و اوکراین به ناتو را به ‌عنوان خط قرمز سیاست خارجی خود توصیف کرده است. به همین دلیل گرچه آمریکا و دبیر کل ناتو ینس استولتنبرگ در زمره حامیان عضویت هر دو کشور مزبور هستند، دو قدرت اروپایی یعنی آلمان و فرانسه، نگران از تبعات تهاجمی ‌تر شدن روسیه هستند و در همین حال، در محافل آکادمیک و علمی کشورهای غربی و آمریکا نیز اختلاف ‌نظر شدیدی در این زمینه وجود دارد.

بنابراین با توجه به شواهد و قرائن فعلی، عضویت این دو دولت در ناتو در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

در همین حال، موضوع عضویت گرجستان در اتحادیه اروپا نیز، نهایی نشده و کارشناسان معتقدند که در خوشبینانه ترین شرایط ممکن، چنین چیزی تا سال 2030 میلادی عملی نخواهد شد.

گرجستان از منظر رویکرد سیاسی تیم بایدن

بدون تردید، در حوزه سیاست خارجی دولت جدید آمریکا، چین و روسیه، اولویت های حیاتی را تشکیل می دهند و تیم بایدن به دنبال آن است تا در برابر روسیه، یک آرایش جدید به خود بگیرد.

به باور بسیاری از کارشناسان، دموکرات ها از سیاست های ترامپ در قبال روسیه به ستوه آمدند و به همین دلیل، انتظار دارند که در دوران اقتدار جو بایدن، شاهد رفتارهای مقتدرانه باشند و او شدت عمل آمریکا را نشان دهد.

صد البته، مساله فقط شخص پوتین و اقتدار روسیه نیست و کل حوزه جغرافیایی اوراسیا و قفقاز برای آمریکا مهم است. به همین خاطر، حمایت از دموکراسی ‌های نوظهور در مجاورت روسیه، نظیر اوکراین و گرجستان، خواهد بود.

پس این دو نقطه، یعنی اوکراین و گرجستان، برای بایدن اهمیت حیاتی دارند و با توجه به پیچیدگی های موضوع الحاق کریمه، حمایت از گرجستان، برای واشنگتن تا حدودی آسان تر خواهد بود و چنین به نظر می رسد که  بایدن احتمالاً می تواند در این خصوص به همکاری دوحزبی دست پیدا کند و بخشی از جمهوری خواهان را نیز با سودای بازگشت اقتدار آمریکا، با خود همراه کند.  

این هماهنگی تیم بایدن در برابر روسیه، می تواند مورد استقبال کشورهای شرق اروپا قرار بگیرد. چرا که نارضایتی از روسیه در آنجا شدت گرفته است. اما در عین حال، چنین چیزی به این معنی نیست که آمریکا در کوتاه مدت، اقداماتی انجام دهد که موجب تحول مثبت سریع در گرجستان شود.

چالش در سیاست خارجی، یا اقتصاد؟

همچنان که گفته شد، مسائل مرتبط با حوزه های جغرافیای سیاسی و امنیت منطقه ای، گرجستان را در یک شرایط بسیار ویژه و حساس قرار داده است. مسائلی همچون آبخازیا و اوستیا، حساسیت های مرزی روسیه و دریای سیاه، تنش های بین آمریکا و ناتو در برابر روسیه، جملگی، وضعیت گرجستان را بغرنج کرده است. اما دست کم در مقطع کنونی، این مشکل اقتصادی است که بر هر موضوع دیگری سایه انداخته است.

با آن که ماهیت و چند و چون روابط گرجستان با آمریکا و روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است، اما در حال حاضر، عوامل داخلی مهمی همچون ناکارآمدی حکومت و مشکلات اقتصادی، مردم این کشور را گرفتار کرده است.

گزارش نهادهای بین المللی از افت شاخص های اقتصادی در گرجستان، نشان می دهد که  فقر در گرجستان در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته و مسائلی مانند بیکاری و مهاجرت صدها هزار نفر از نیروهای ماهر و نخبه به کشورهای دیگر، همچون نقص و معضلی جدی، نمایان شده و کاهش رشد اقتصادی، بیکاری و افزایش قیمت کالاهای مصرفی، دست کم نیمی از مردم گرجستان را در وضعیت دشوار قرار داده است.

با توجه به موانع و مشکلات بسیار مهم اقتصادی در گرجستان و فقدان یک برنامه و استراتژی پایدار برای رسیدن به رشد اقتصادی، افزایش تولید و تقویت بنیه های توریسم و تجارت، احتمالاً با تغییر نخست وزیر، اوضاع سیاسی و اقتصادی گرجستان رو به بهبود نخواهد رفت.

در نتیجه، انتظار می رود که دولت گرجستان به منظور حل مشکلات داخلی و گذر از موانع اقتصادی به راهکار موقتی و قدیمی استقراض از کشورهای غنی روی بیاورد و بر روی حمایت های آمریکا و اتحادیه اروپا، حساب بیشتری باز کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط