نقد فیلم «نوید زن جوان» | وسترن خونبار زنانه برای قربانیان METOO


جنبش METOO دامنه خود را در سینما هر روز وسیع‌تر می‌کند و این بار در فیلم نوید زن جوان خشمی عیان و بی‌پروا را علیه ماهیت آزار جنسی و خشونت علیه زنان نشان می‌دهد.

خبرگزاری تسنیم-محمدباقر صنیعی منش: زن جوان نویددهنده که برخی آن را نوید زن جوان نیز ترجمه کرده‌اند، بیشتر شبیه یک دیوار گرافیتی است که در قلب هالیوود طراحی شده باشد. شلوغ‌بازی‌ با لحن و روایت توسط «امرالد فنل» همراه با رنگ‌بندی‌های درهم او این تشبیه را ایجاد می‌کند. البته به نظر می‌رسد که سبک کار او شاید تا حدودی متأثر از تارانتینو نیز باشد. زیرا او نیز بازی‌های بصری و شنیداری را در فیلم‌هایش اجرا می‌کند و همین باعث می‌شود که هم فیلم فنل و هم تارانتینو در هیجانی‌ترین شکل ممکن خود نیز کمدی باشند و با مخاطب شوخی‌ کنند. هر دو ارزش‌های آمریکایی را دست می‌اندازند البته نه آن طور که علیه آن باشند.

نمایی از فیلم نوید زن جوان 

نوید زن جوان در این بازی البته مانند تارانتینو موفق و چیره نیست بلکه خود از این بازی با قواعد ضربه می‌خورد و مغلوب می‌شود. شلوغ‌کاری و شلخته شدن شکل کار او باعث می‌شود که مخاطب دچار سردرگمی شود و نتواند شیوه و البته منظور او را از این اداواصول بفهمد.

شخصیت پردازی «کاساندرا» که مشخصاً تاحدی روان‌پریش است چندان خوب ساخته نشده است چراکه کاراکتری که انتقام‌جو است و مشخصاً برای خود تفکر و عقیده‌ای سخت و خونخواهانه دارد تا این حد بچه‌گانه و کودک صفت و نازپروده نمی‌تواند باشد. اگر هم این تضاد نشانه‌ای بر بیماری است باید از این زوایه پرداخت شود و در متن فیلمنامه ریخته شود؛ اما از این زوایه نیز چیز دندان‌گیری که حالات روحی پریشان او را نشان دهد به دست نمی‌آید.

اما با تمام این اوصاف اصل قصه و بن‌مایه آن به دلیل هیجانی که برای مخاطب ایجاد می‌کند فیلم را قابل تحمل می‌کند. گره اصلی فیلم درست از جایی که وجهه انتقام‌گیرنده کاساندرا رو می‌شود و خود را مهیای خونخواهی بزرگ از متعرضین جنسی رفیقش می‌کند آغاز می‌شود. می‌توان هرآنچه قبل از این بوده است را بیشتر مقدمات آن خواهند اما افسوس که از زمان ایجاد این گره تا بازگشایی آن نهایتا نیم ساعت بیشتر فرصت نیست و فیلم تمام می‌شود.

نمایی از فیلم

خون‌خواهی زن جوان جایی شعله‌ور می‌شود که می‌بیند به کمتر مردی می‌توان اطمینان کرد و اغلب آن ها به نوعی خائن و هوس‌بازند. حتی رایان، نامزد او نیز که چهره‌ای معصوم و مهربان دارد نیز شخصیتی پلید دارد که در زیر نقاب صورتش مخفی است. این ریاکاری اهریمنانه او را به آخر خط می‌رساند و دیگر هیچ چیز حتی جانش اهمیت ندارد. در حقیقت در دورانی که اخبار تعرضات جنسی در گوشه و کنار غرب جریان‌ساز می‌شود، کارگردان فیلم واکنش سینمایی خود را به آن به صورتی خشن نشان می‌دهد تا صدای در گلومانده زنان جنبش METOO‌ را فریاد کند.

سکانس‌ پایانی فیلم که صحنه عروسی قاتل در فضایی زیبا و رویایی است نشان از حجم انباشته فساد اخلاقی در پشت دنیای بزک شده آمریکایی است. باور اینکه جوانان فاسدی که به صورت دسته‌جمعی تا بیخ در فساد و خشونت‌ هستند اینچنین جنایت برایشان ساده و سهل است که می‌توانند در کنار برکه برای خود جشن عروسی بگیرند، بسیار سخت است و مخاطب را خشمگین می‌کند. این هنر فیلمساز است که حقیقت جامعه خود را به تصویر می‌کشد.

اما کار جالب دیگر فیلمساز این است که در لحظه قتل کاساندرا توسط متعرضی که یکی از همکلاسی‌های قدیمی‌اش است، حرکتی را می‌بینیم که بعد از ثانیه‌ای معلوم می‌شود آن را جایی در همین روزهای اخیر دیده‌ایم: زانوی همکلاسی متعرض روی گردن کاساندرا آنقدر فشار می‌آورد تا او را خفه می‌کند؛ ارجاعی به مرگ جرج فلوید سیاه‌پوست که قربانی دیگر خشم و تعرض و بی‌حرمتی در آمریکا شد.

اینگونه کارگردان خباثت ذاتی پلیس را به شکل دیگری نمایان می‌کند و با این همانی خشونت و آزار جنسی، برای دو قربانی اصلی آمریکا یعنی زنان و سیاه‌پوستان سوگواری می‌کند. سرخوشی پایان که با موسیقی و پیامک‌های کنایه‌دار کاساندرا همراه است، با تمام اوصاف تلخ و زننده قبل از این، نوید غلبه و چیرگی زنان و عدالت را بر متعرضین و خشونت‌طلبان می‌دهد.

او در پایان فیلم دیگر مرده است اما می‌دانست چگونه دست متجاوزان را به قانون بسپارد. چیزی که باید دید. زن جوان نوید‌دهنده خشم عیان و بی‌پروا علیه واقعیت روز است که می‌گوید آماده‌ام برای دفاع و انتقام بجنگم.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط