علت قتل یک کودک سیاهپوست آمریکایی؛ شاید سفیدپوستی را بکشد!/ گزارش وکلای سرشناس جهان از تاریخچه خشونت پلیس آمریکا
قاتل سفیدپوست یک کودک سیاهپوست هفتساله در توضیح علت قتل به قاضی پاسخ داد: شاید اگر من او را نمیکشتم، او مرا میکشت.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاعرسانی ستاد حقوق بشر، امروز سالگرد قتل جورج فلوید توسط پلیس آمریکا است؛ کارشناسان بینالمللی در گزارشی ابعاد نژادپرستی ساختاری در ایالات متحده را که به کشتار هدفمند سیاهپوستان انجامیده است بررسی و تحلیل کردند.
صبح روز 9 نوامبر 1770، در ویرجینیا، یک پسر هفتساله سیاهپوست، در حال بازی در جاده بود که توسط سفیدپوستی بهنام «موسی ریگز» بهطرزی وحشیانه مورد ضربوشتم قرار گرفت و کشته شد، وقتی قاتل را نزد قاضی آوردند و از او سؤال کردند که چرا پسری را کشته که نمیتوانست با گفتار، او را آزردهخاطر کند، ریگز به قاضی پاسخ داد: "شاید اگر من او را نمیکشتم، او مرا میکشت."
این توجیه قتل سیاهپوستان بیش از 300 سال در ایالات متحده معمول است و امروز نیز یکی از اصلیترین توجیهات خشونت پلیس است؛ کسانی که سیاهپوستان را میکشند در عمل از خود دفاع میکردند. استفاده از روایت دفاع شخصی توسط پلیس برای توجیه قتل کودکان و جوانان سیاهپوست در ایالات متحده بسیار ناگوار و فاحش است.
طی سالهای اخیر، از زمانی که فردی گری بهخاطر خشونت پلیس آمریکا کشته شد و بهلطف شبکههای اجتماعی، جهان بخشی از چهره واقعی آمریکا را دید، کشتار هدفمند سیاهپوستان مورد اعتراض افکار عمومی جهان قرار گرفته است. سال گذشته که افسر پلیس بهمدت 9 دقیقه پای خود را بر گردن «جورج فلوید» فشرد و او را کشت، نهتنها مردم آمریکا که مردم جهان در واکنش به این ظلم بیپایان صدای اعتراض خود را بلند کردند.
جمعی از وکلای حقوق بشری سرشناس از سراسر جهان کمیسیون بینالمللی تحقیق را تشکیل داده گزارش مفصلی از تاریخچه خشونت پلیس آمریکا منتشر کردند. هدف این گزارش، بررسی این نکته است؛ آیا خشونت نژادپرستانه گسترده و سیستماتیک پلیسی علیه آفریقاییتباران در ایالات متحده به یک الگوی مشخص و موثق از نقضهای حقوق بشر و آزادی بنیادین منتج شده است؟
این گزارش الگو و رویۀ خشونت نژادپرستانه پلیس در این کشور را در یک بستر تاریخی مملو از ظلم و تعدی شناسایی کرده است که از مصادیق آن میتوان به نابودی ساکنان بدوی آمریکا، بردگی آفریقاییتبارها، نظامی شدن جامعه و نژادپرستی ساختاری مداوم اشاره کرد.
آنچه در ادامه میخوانید چکیدهای از این گزارش 118صفحهای است:
قانون آمریکا برای سیاهپوستان، سیاهتر است
ایالات متحده آمریکا دو سیستم قانونی دارد که یکی در قبال سفیدپوستان و دیگری نسبت به آفریقاییتبارها اعمال میشود. مأموران اجرای قانون با بهانههای قانونی سیاهپوستان را مورد هدف شلیک خود قرار میدهند و بهصورت خشونتبار و وحشیانه به آنها حمله میکنند و سبب معلولیت و کشتارشان میشوند؛ این در حالی است که این مأموران در قبال اقدامات خود دارای مصونیت هستند، بهعبارت دیگر، سیاه بودن فینفسه مبنای جرمانگاری و بیارزش تلقی کردن افراد است.
قاتلان بدون مجازات
رسوخ نژادپرستی ساختاری در آمریکا اعضای این کمیسیون را بعد از استماع اظهارات شاهدان و بررسی دادههای ملی به این نتیجه رساند که قوانین و همچنین عملکرد پلیس ایالات متحده تطابقی با تعهدات حقوق بشری این کشور ندارد.
اعضای این کمیسیون در پروندههایی که مورد بررسی قرار دادهاند دریافتند که خشونت بیش از اندازه بهوسیله پلیس، به مرگ 43 تن از سیاهپوستان منجر شده است و اعمال زور علیه سیاهان غیرمسلح در ترافیک و یا ایستگاههای گشت عمدتاً بهدلیل کلیشهسازیهای نژادی و قضاوتهای سوگیرانه و نژادپرستانه صورت میگیرد و افسران پلیس هیچگونه پاسخگویی در این خصوص را ندارند.
تاریخ خشونت علیه سیاهپوستان بهقدمت تاریخ آمریکاست
اعتراضات و شورشهای اخیر علیه خشونت پلیس، توجه جدیدی را به ریشههای نژادپرستی و قتل مردم بیگناه سیاه و رنگینپوست توسط پلیس جلب کرده است. در ابتدای بنای اقتصاد بردهداری ایالات متحده، سفیدپوستان قراردادی، کارگران قراردادی بودند اما با گسترش تجارت برده در اقیانوس اطلس و همراهی نمودن مفهوم سیاهی (ساخت سیاهی) با مقام فرومایه و پست، سفیدی مترادف با برتری نسبت به سیاهپوستان شد.
سیاهپوستان درگیر یک حلقه تودرتو از خشونت، غیرانسانی و بهرهبرداری سیستمی از نیروی کار خود شدند، چنین خشونت ضدبشری و استثماری، نیاز به یک سیستم حقوقی، نظامی و ایدهپردازی دقیق داشت.
در ایالات متحده قانون بردهداری مستعمره کارولینای جنوبی در سال 1690، که از باربادوس وام گرفته شده، صریحاً به سفیدپوستان حق کشتن یک اسیر فراری را داده است. سفیدپوستان برای دستگیری آفریقاییتبارها به هیچ حکمی احتیاج نداشتند زیرا هر سیاهپوستی ممکن بود فراری باشد.
نظامیگری؛ ابزاری برای تسلط اقتصادی و فرهنگی در جنگهای ایالات متحده
گری وب، در کتاب خود، "اتحاد تاریک: سیا، کنتراها و انفجار کوکائین"، چگونگی پیدایش نظامیگری عمیق جوامع سیاهپوستان را که از گسترش کوکائین کراک در محلههای سیاه نشئت میگرفت نشان میدهد. جنگ علیه مواد مخدر، زندانی شدن جمعی را تسریع کرد و سیاهپوستان بهعنوان دشمن دولت تعریف شدند.
نظامیگری در داخل و خارج از کشور برای تسلط اقتصادی و فرهنگی در جنگهای ایالات متحده در خارج از کشور یکی از مؤلفههای مدیریت نظامی سیستم جهانی است که در آن بارونهای ایالات متحده از پشتیبانی نیروهای نظامی از دلار بهعنوان ارز تجارت بینالمللی و نظامیگری سیاره بهرهمند شدند.
در حالی که سازمانهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول برای تداوم سلطه ایالات متحده حفظ بر ساختارهای مالی بینالمللی، میلیاردها دلار بهسمت ارتش، پلیس و زندانهای ایالات متحده هدایت کردند.
جنگ علیه مواد مخدر و گسترش نظامیگری ایالات متحده پس از جنگ سرد هنگامی که مدیریت ایدئولوژیکی برای توجیه حضور پرسنل و پایگاههای نظامی ایالات متحده در سراسر جهان کافی نبود، با هم ادغام شدند. جنگ جهانی علیه تروریسم مطرح شد. یک تکرار نظامیگری جهانی که منجر به تشکیل قانون پاتریوت ایالات متحده و قانون مجوز دفاع ملی 2001 (NDAA) شد.
خشونت مهلک پلیس آمریکا «سیستماتیک» است
شیوه پاسخ افسران پلیس به افرادی که دچار بحران روانی هستند، بهطور کلی در ایالات متحده و بهطور خاص در جوامع سیاهپوستان، خشونتآمیز است. ادارات پلیس برای تماسهای اضطراری بودجه اضافه دریافت میکنند، بنابراین بهجای آژانسهای واجد شرایط و مناسبتر مانند صلیب سرخ آمریکا، آنها به تماسهای مربوط به بهداشت روان پاسخ میدهند اما این خدمات برای سیاهپوستان با خشونت همراه است. «لینوود لمبرت»، یک بیمار روانی، خودش با پلیس تماس گرفت تا او را به اورژانس برسانند. وقتی به نزدیک ماشین پلیس رسید، آشفته شد و سه افسر 20 بار به او شک الکتریکی وارد کردند. او سپس با دستبند به کلانتری منتقل شد، که در آنجا بهدلیل حمله قلبی جان خود را از دست داد.
ریچی لی هاربیسون، مرد 62ساله سیاهپوستی که از روانپریشی رنج میبرد، در حالی که برهنه و غیرمسلح بود، پس از وارد آمدن شوک الکتریکی توسط مأموران پلیس، بر اثر ایست قلبی درگذشت.
پلیس آمریکا یک تشخیص مشکوک بهنام "دیوانگی هیجانی" را ابداع کرده است. بر اساس یافتههای مؤسسه بروکینگز، این یک سوءاستفاده از اصطلاحات پزشکی است که توسط مجریان قانون برای مشروعیت بخشیدن به خشونت پلیس و توضیح متقابل در مورد مرگهای خاص در بازداشت پلیس استفاده میشود. این در حالیست که انجمن پزشکی آمریکا، انجمن روانپزشکی آمریکا یا سازمان بهداشت جهانی، "دیوانگی هیجانی" را مورد شناسایی قرار ندادهاند و این اصطلاح در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی نیز ذکر نشده است.
اعمال زور گسترده علیه زنان و دختران سیاهپوست
از لحاظ تاریخی، زنان سیاهپوست بهصورت خشن و پرخاشگر بهتصویر کشیده شدهاند، که این موضوع احتمال استفاده زور توسط پلیس علیه زنان سیاهپوست را افزایش میدهد. کتاب "دیگر از چشمها پوشیده نیست: خشونت پلیس علیه زنان و دختران سیاهپوست"، موارد متعددی را توصیف کرد که در آنها پلیس از زنان آسیبپذیر سیاهپوست، از جمله زنان باردار، سوءاستفاده کرده یا آنها را میکشد؛ یک افسر پلیس با لگد به شکم نیکولا رابینسون، زن باردار غیرمسلح زده گفت: "تو خوششانس هستی که کودکت را نمیکشم."، رابینسون از نظر قانون آمریکا هیچ جنایتی مرتکب نشده بود!
زنان سیاهپوست نهتنها بیشتر از همتایان سفیدپوست خود بهدلیل جرایم مرتبط با مواد مخدر متوقف، جستوجو و دستگیر میشوند، بلکه در معرض خشونتهای مهلک پلیس در جریان تحقیقات مواد مخدر نیز هستند. بر اساس یافتههای واشنگتن پست، 89 زن از 250 زن کشتهشده توسط پلیس بین سالهای 2015 و 2020، در خانههای خود کشته شدهاند.
کودکان و مهاجران: قربانیان دیگر پلیس آمریکا
پلیس در برخورد با کودکان سیاه و سفیدپوست، استاندارد دوگانه دارد: کشتن کودک سیاهپوست بیگناه 12ساله و آزاد کردن یک کودک 17ساله سفیدپوست پس از حمل سلاح گرم و قتل 2 نفر. دستگیری و شلیک به «جیکوب بلیک» در روز تولد پسرش. او از نواحی دست، کلیه، نخاع و روده کوچک آسیب جدی دیده است و نهتنها خود او، بلکه فرزندان او با دیدن صحنه شلیک پلیس به پدرشان، دچار تروما شدهاند.
نژادپرستی در سیستم حقوق کیفری، بهصورت ناعادلانه مهاجران سیاهپوست را هدف قرار میدهد، درحالی که مهاجران سیاهپوست تنها 7.2 درصد از جمعیت غیرشهروندان هستند، آنها 20.3 درصد از مهاجرانی هستند که بهدلیل جرایم کیفری اخراج میشوند. قوانین مهاجرتِ سختگیرانه، آسیبهای وارده بر مهاجران سیاهپوستِ قربانی خشونت پلیس نژادپرست را پیچیدهتر میکند. اعضای کمیته تحقیق شهادتهایی را از کشته شدن 3 مهاجر سیاهپوست (یک نجار از بورکینافاسو، یک مسلمان از گامبیا و یک حسابدار از سنتلوسیا) توسط پلیس را دریافت کردند.
نقض قوانین و معاهدات بینالمللی توسط آمریکا
این در حالی است که ایالات متحده سه مورد از مهمترین معاهدات حقوق بشر را که از حقوق بشر و آزادیهای اساسی سیاهپوستان در ایالات متحده حمایت میکند، تصویب کرده است. آمریکا عضو میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)؛ کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرکننده (UNCAT)؛ و کنوانسیون بینالمللی رفع انواع تبعیض نژادی (ICERD) هستند. با وجود این، قانون آمریکا و رویه پلیس، حقوق بینالملل بشر را نقض میکند و ممنوعیت شکنجه در کنوانسیون منع شکنجه و استانداردهای میثاق حقوق مدنی و سیاسی را نقض میکند.
رویه پلیس آمریکا با حقوق بینالملل و استانداردهای حقوق بشری سازگاری ندارد. پلیس از سلاح در برابر قربانیان غیرنظامی استفاده کرده است، 44 پرونده اعمال خشونت توسط پلیس نسبت به آفریقاییتباران نیز شناسایی شده است.
کشتن افراد غیرمسلح رویه عادی پلیس آمریکاست
فیلیپ هاینس، گزارشگر سابق اعدامهای یکجانبه ملل متحد، در سال 2014 به شورای حقوق بشر نوشت تنها دلیل اعمال زور و بهکارگیری سلاح، حمایت از حیات میباشد و توجیه دیگری ندارد و در همه پروندههایی که گزارش پیشِرو بررسی کرده است، قربانیان غیرمسلح بودند و تهدیدی به حساب نمیآمدند و لذا توجیهی برای بهکارگیری سلاح وجود نداشته است.
در 58 درصد قتلهای پلیس در سال 2020 شخص مقتول غیرمسلح بود و هیچ کس را تهدید نمیکرد اما قانون آمریکا با ممنوعیت شکنجه سازگاری ندارد؛ آمریکا قانونی را تصویب نکرده است تا خشونتهای پلیس را مشمول کنوانسیون منع شکنجه قرار بدهد.
قتل افراد آفریقاییتبار در ایالات متحده بهمثابه جنایت علیه بشریت و محرومیت شدید از آزادی توسط پلیس این کشور است و یافتههای کلی، محرومیت شدید از آزادی در ایالات متحده با اعمال بازداشت خودسرانه غیرقانونی در مورد افراد آفریقاییتبار را نشان میدهند.
جمعبندی کارشناسان حقوق بشری: جنایت پلیس آمریکا علیه بشریت
همچنین قتل و معلول کردن افراد آفریقاییتبار در ایالات متحده توسط پلیس این کشور بهمثابه جنایت علیه بشریت از نوع شکنجه محسوب میشود و کمیسر به ایالات متحده توصیه میکند تا وفق ماده 12 به دیوان بینالمللی کیفری ملحق شود. کمیسر همچنین به رئیس جمهور ایالات متحده توصیه میکند که اساسنامه رم را امضا و آنرا به سنا برای تصویب ارسال کند.
شورای حقوق بشر و دفتر کمیساریای عالی باید کمیسیون مستقل تحقیق و تفحص را که موظف به انجام تحقیقات کامل در مورد حوادث خشونت پلیس علیه مردم آفریقاییتبار در ایالات متحده باشد تشکیل دهد و بهویژه تعیین کند که آیا میزان خشونت بهمعنای نقض فاحش حقوق بشر است یا خیر و اینکه آیا جرائم تحت قوانین کیفری بینالمللی ارتکاب یافته است یا خیر.
انتهای پیام/+