حال سینمای ایران | آیا نامهای تیتراژ مانع ساختن فیلم مثبت درباره کشور است؟/ عسگرپور: میان دولت و سینماگران گفتوگوی درستی شکل نگرفته است
محمدمهدی عسگرپور علت اینکه فیلمهای ما چندان نقاط مثبت کشور را نشان نمیدهند را در نبود تفاهم و تعامل درست میان سینماگران و دولت میداند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سالها است که نمایش فیلمهایی که معضلات و مشکلات اجتماعی را بازنمایی میکنند، بخشی از بدنه سینمای ایران شده است. جشنوارههای سینمایی ما نیز عموماً میزبان حضور چنین آثاری هستند، اما سؤالی که برای بسیاری از علاقهمندان سینما و کشور وجود دارد این است که چرا باید این جنس از فیلمهای سینمایی در جشنوارههای خارجی و بینالمللی ما مانند جشنواره جهانی فیلم فجر اکران شود؟
این پرسش را با پروندهای به نام حال سینمای ایران در روزهای گذشته در خبرگزاری تسنیم خواندهایم و این بار پاسخ این سؤال را از دبیر سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در خلال برگزاری آن پرسیدیم. برای ما مهم بود که بدانیم چرا فیلمهایی با نمایش معضلات داخلی در جشنوارهای جهانی نمایش داده میشود؟
- عسگرپور دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر در پاسخ به این سؤال که حال سینمای ایران را چگونه میبینید بیان کرد: من به عنوان یک فیلمساز میتوانم درکی از حال سینمای ایران داشته باشم. واقعیت این است که ما نقاط مثبت فراوانی در سینمای ایران داریم. ما میتوانیم بگوییم که در کشوری زندگی میکنیم که صاحب منابع طبیعی و دستاوردهایی هستیم، مانند صنعت و معدن و راهسازی و... . اما کدام یک از اینها در سالهای اخیر آنقدر مهم شده است که ما را با آنها در جهان بشناسند؟ ما را با کدام یک از دستاوردها میشناسند؟ با خودرو؟ راهآهن یا...؟ البته میدانم که ما را در جهان از نظر نظامی و امنیتی موفق میدانند که مزیت نسبی برای ما و قابل فهم است.
او در ادامه بیان کرد که البته نمیگویم که در بخشهای دیگر ضعیف هستیم و فایدهای نداشته است، حداقل فوایدش در داخل کشور برای ما مشخص است. اما معتقدم که اگر ایران را روزگاری با فرش و پسته میشناختند، امروز با سینما میشناسند که نشاندهنده رشد و موفقیت ما در این حوزه است. البته گاهی امکان دارد این مسائل را با تئوریهای دیگری همراه کنیم مثلاً بگوییم که جشنوارههای سیاسی در دنیا هستند که با هدفی و دلیلی تلاش میکنند تا وضعیت نامناسبی از ایران رائه دهند. من بسیاری از این جشنوارهها را دیدم و میتوانم بگویم که چه تعداد از اینها نگاه سیاسی محض دارند و چه تعداد ندارند. اما همه جشنوارهها اینگونه نیستند.
وی در بخش بعدی صحبتهایش درباره موفقیت سینمای ایران خصوصاً در جریان فیلم اولیها بیان کرد: اما به نظر من سرمایههای ما در سینما قابل توجه است؛ هر کس که به جشنوارههای خارجی رفته باشد، متوجه میشود که سرمایههای انسانی ما را در سینما به خوبی میشناسند و حتی برخی از فیلمسازان ما را در کتب درسیشان برای نسل بعدی معرفی میکنند. به هر حال ما در کشوری زندگی میکنیم که در سال 80 تا 100 فیلم سینمایی ساخته میشود؛ سالی بیش از 1000 فیلم کوتاه ساخته میشود. کدام یک از کشورهای منطقه این امکان را دارد؟ تقریبا هیچکدام!
در یکی از مصاحبههای اخیرم مطلبی را گفتم که برخی از رسانههای خارجی با آن شوخی کردند. گفتم که سینمای ایران بهشت فیلمسازان اول است. چرا؟ چون که در کشوری زندگی میکنیم که اگر در سال 100 فیلم سینمایی ساخته میشود، 20 تا 30 تای آن فیلم اول است. در کجای دنیا این اتفاق میافتد؟ البته از نظر کیفی میتوانیم بررسی کنیم که این فیلمها در چه سطحی هستند.
عسگرپور در پاسخ به این سؤال که "البته باید از سینما هم سؤال کرد که چه نقشی در شناساندن دستآوردهای ما به جهان داشته است؟" گفت: این را قبول دارم؛ همانطور که اشاره کردم در حوزههای نظامی و امنیتی نیز موفقیتهای بزرگی داشتیم. اما نکتهای هم در این باره دارم که باید گفت. به عنوان فردی که از 21 سالگی در سینما کار میکنم میگویم که قدرِ این حوزه را خود اهالی سینما بیشتر از مسئولین میدانند. باید ببینیم که با همین سینما در این دو دهه گذشته چگونه رفتار شده است؟ کل بودجه سینمای کشور چقدر است؟
تنها فیلمِ انتقادی و تلخِ سینماگر ما نیست که به جشنوارههای دنیا میرود، بلکه همراه آن فیلمهای تلخ و انتقادی از کشورهای دیگر هم هست که در کنار آن اکران میشود. حتی برخی از آنان انتقادیتر از فیلمهای خودمان است، تا حدی که برخی از فیلمهای آمریکای جنوبی را که میبینیم، به نظر میرسد که میخواهند سیستم سیاسی خودشان را از طریق فیلم نابود کنند. اساساً جشنوارهها اینگونه هستند.
اما اتفاقاً سینمایی که به نظر میرسد، بین آن فیلمها نگاه مثبتی به کشورشان دارند، سینمای ایران است. در صورتی که ما اینجا اینگونه قضاوت میکنیم که آن فیلمها سیاه و تلخ بوده است؛ برای اینکه از زوایه دید خودمان نگاه میکنیم.
دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر افزود: خارجیها اساساً فیلم ما را برخلاف نگاه خودمان میبینند و تحلیل میکنند، آنان بهطور کلی به شکل دیگری به فیلمهای ما نگاه میکنند. چند سال قبل پیشنهادی داده بودم که از رایزنهای فرهنگی فعالی که داریم، بخواهید حسی که خارجیها نسبت به سینمای ایران دارند و بازخوردهایشان را بیان کنند. خاطرم هست که یکی از فیلمهایی که میگوییم سیاهنمایی است در جشنوارهای خارجی اکران شد؛ بعد از آن سفیر فرهنگی کشور ما گفت که نمایش همین فیلم باعث شد که یک قدم در بحث مذاکرات جلو برویم.
دلیل حرفهای من چیست؟ اینکه میگویند کشوری که توانسته فیلم انتقادی خودش را تا جشنواره خارجی برساند و نمایش دهد، نشاندهنده فرهنگی بودن آن کشور است. به نظر من باید با این فیلمها تعامل کرد و سعه صدر داشت و اگر اینکه بخواهیم حذف کنیم و ممیزی را بیشتر کنیم، هیچ فایدهای ندارد.
وی علت و ریشه عدم تعامل خوب سینما با نقاط مثبت کشور را در نبود تفاهم میان سینماگران و دولت خواند و گفت: به نظرم در تمام این سالها میان مدیران کشور و سینماگران گفتوگوی درست و خوبی شکل نگرفته است. البته جلسات فرمایشی زیادی در این سالها میان مدیران کشور و هنرمندان داشتیم که برای جلوی دوربین است. حتی گاهی اصرار زیادی وجود داشته است که این دو بخش را از یکدیگر جدا کنند.
دولت همواره میگوید که چرا مفاهیم و دستآوردهایی که داریم را نشان نمیدهید؟ علتش همین جدایی و فاصلهای است که ایجاد کردهایم و اینکه این دو بخش شبیه یکدیگر نیستند. در این چند سال قبل یکی از چیزهایی که بر سرِ فیلمساز ایرانی زده شده است، این است که ببینید چقدر سینمای آمریکا مفاهیم مثبت کشورش را نشان میدهد. ما هم در جواب میگفتیم که ببینید چقدر آنان دنبال این هستند که اسمشان در تیتراژ بیاید؟ شما میگویید که پول دادیم اسممان باید در تیتراژ باشد و برای همین میتوانیم جلوی اکران فیلم را هم بگیریم.
بنابراین میگویم که برخی از فرصتها را از دست دادهایم اما هنوز فرصتهایی باقی است و میشود راهی پیدا کرد.
انتهای پیام/