بی میلی مردم ترکیه به پذیرفتن پناهجویان جدید

تنها یک سوم از مردم ترکیه، موافق پذیرش آوارگان و پناهجویان جدید هستند و بقیه بر این باورند که باید به شکلی قاطعانه، مرزها را بست و اجازه ورود نداد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها در ترکیه بحث بر سر ماندن یا رفتن مهاجرین و پناهجویان از ترکیه، در افکار عمومی این کشور به یک موضوع داغ تبدیل شده است.

حمله صدها شهروند خشمگین ترک در محله اُندر در شهرستان آلتن داغ آنکارا به خانه ها و مغازه های مهاجرین سوری، زنگ خطر را به صدا درآورد. حالا بیم آن می رود که این رویدادها در برخی مناطق دیگر باز هم تکرار شوند.

اکونومیست در گزارشی به این اشاره کرده که همزمان با ادامه پیشروی های طالبان، ده ها هزار پناهجو به ترکیه می روند. این در حالی است که بررسی ها نشان می دهد که تنها یک سوم از مردم ترکیه، موافق پذیرش آوارگان و پناهجویان جدید هستند و بقیه بر این باورند که باید به شکلی قاطعانه مرزها را بست و اجازه ورود نداد.

جو بایدن رئیس جمهور آمریکا که کشورش در دو دهه گذشته، افغانستان را به یک کشور بحران زده تبدیل کرده، دستور داده به طور عاجل و فوری یکصد میلیون دلار به رفع نیاز آوارگان اختصاص داده شود. اما بدیهی است که چنین اقداماتی جبران کننده لطمات انسانی، امنیتی و اجتماعی وسیعی نیست که در منطقه به وجود آمده است.

حالا علاوه بر ایران، پاکستان و ترکیه، دیگر کشورهای منطقه و اروپا نیز تحت تاثیر موج جدیدی از مشکلات قرار می گیرند.

مردم ترکیه: مرزها را ببندید

نتایج یک نظرسنجی میدانی نشان دهنده این است که دقیقاً 67 درصد از مردم این کشور خواهان آن هستند که مرزها به شکلی قاطعانه به روی پناهجویان بسته شوند و حتی یک آواره و پناهجوی جدید به داخل این کشور راه داده نشود. 24 درصد بر این باورند که باید هر پناهجوی جدیدی را راه داد و 9 درصد هم در این مورد دیدگاهی ندارند.

 67 درصد مخالف و 9 درصد پاسخگوی ممتنع، به این معنی است که از مجموع هر 4 شهروند ترکیه تنها 1 نفر راضی به پذیرش آواره و پناهجوی جدید است.

این آمار در مقایسه با رویکرد چند سال قبل مردم تفاوت جدی دارد. چرا؟ به این دلیل که اولاً اوضاع اقتصادی ترکیه به هم ریخته و تاب آوری معیشتی خانواده ها بسیار پایین آمده و دوم این که مردم از این موضوع نگران هستند که اغلب آوارگان افغان، مردان جوان هستند و نبودن زنان و دختران در کنار آنها، پناهجویان جدید را همچون گروهی نشان می دهد که می توانند بدون نگرانی از تامین امنیت خانواده هایشان، دست به هر اقدام ضد اجتماعی و خطرناکی بزنند.

نگاهی به ارتباط مخالفت با پذیرش پناهجو با گرایش حزبی پاسخ دهندگان، ابعاد جالبی از این موضوع را به دست می دهد. وضعیت مخالفت باپذیرش پناهجو و درخواست برای بستن مرز به روی آنها در بین هواداران احزاب ترکیه به این شرح است:

حزب عدالت و توسعه 60 درصد.

حزب جمهوری خلق 82 درصد.

حزب خوب 85 درصد.

حزب دموکراتیک خلق ها 67 درصد.

حزب حرکت ملی 59 درصد.

حزب سعادت 61 درصد.

جالب است که هواداران حزب سوسیال دموکرات و کمالیست «جمهوری خلق» به رهبری کمال کلیچدار اوغلو با 82 درصد و هواداران حزب ملی گرای «خوب» به رهبری خانم مرال آکشنر با 85 درصد، بیشترین مخالفت با پذیرش پناهجویان را به نمایش گذاشته اند و این نشان می دهد که این دو حزب که ائتلاف ملت را به وجود آورده اند، به شدت در حال تقویت گفتمان راه ندادن پناهجو و ضرورت بازگردادندن آوارگان سوری هستند.

در مقابل، احزاب اردوغان و باغچلی که ائتلاف جمهور را تشکیل داده اند، در شرایطی هستند که رفته رفته ناچارند از مواضع پیشین خود و استفاده از مفاهیم دینی و گفتمان مهاجرین و انصار فاصله بگیرند.

مهاجرت و سیاست داخلی

بعضی از احزاب و سیاستمداران ترکیه همچون کمال کلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوری خلق، معتقدند که نه تنها باید مرزها را به روی پناهجویان جدید بست، بلکه لازم است مهاجرین و آمدگان قبلی را هم بازگرداند.

کلیچدار اوغلو گفته است:«حمله به مهاجرین سوری، در واقع حمله به قربانیان است. باید مسبب اصلی، یعنی حزب حاکم را مقصر دانست. مردم باید صبور باشند و به ما رای دهند. مطمئن باشند که تمام آوارگان را با احترام و ساز و دهل، به کشورشان باز می گردانیم».

اگر چه در سخنان کلیچدار اوغلو، نشانه ای از خشونت و تحریک دیده نمی شود و شباهتی به دیدگاه های راست افراطی های فرانسه، هلند و آلمان ندارد، اما واقعیت این است که ما به ازای سیاسی و اجتماعی این سخنان، پیچیده کردن تنش و رقابت حزبی و سیاسی و پدید آمدن نگرانی های اقتصادی و اجتماعی جدید است و کسی نمی تواند تضمین کند که جوانان و مردمی که از تنگنای اقتصادی خشمگین هستند، در مواجهه با میلیون ها مهاجر، چه رفتاری داشته باشند.

البته در چند سال گذشته، بخش قابل توجهی از مردم ترکیه در حمایت انسانی از مهاجرین و آوارگان، حتی وسایل مورد نیاز زندگی را نیز در اختیار آنها گذاشته اند.

اما 10 سال گذشته و حالا با احتمال ورود ده ها هزار آواره افغانی، مردم ترکیه نگاه دیگری به این مسئله دارند و رفته رفته زمزمه چنین سوالاتی در میان مردم شنیده می شود: مگر ترکیه کاروانسرا است؟ چرا وقتی که اروپایی ها راهشان نمی دهند، ما راهشان بدهیم؟ آیا دولت از اروپا پول گرفته که بیگانه ها را راه دهد؟ وقتی کشور پر از آواره و نیروی کار ارزان شود، ما کار خود را از دست نمی دهیم؟

دیوارهای چند میلیارد دلاری و تداوم مشکلات

ترکیه در چند سال اخیر در مرزهای خود با کشورهای سوریه، ایران و عراق، نزدیک به 1 هزار کیلومتر دیوار بتنی احداث کرده است. این دیوارها که پس از دیوار چین و مکزیک، طولانی ترین دیوار جهان هستند، به امکانات بسیاری تجهیز شده اند و قرار بر این بود که پس از پایان پروژه، حتی یک نفر نتواند به صورت قاچاقی وارد ترکیه شود.

اما با وجود هزینه های چند میلیارد دلاری برای دیوار مزبور و رصد هوایی و اقدامات دیگر، هنوز هم میزان رخنه و نفوذ اندک نیست.

گزارش های تشکیلات پلیس استانبول نشان دهنده این است که در عرض 3 ماه در این کلانشهر 15 هزار و 328 پناهجوی غیرقانونی دستگیر شده اند که اغلب آنها موفق شده اند از تمام سدهای امنیتی و نقاط بازدید بگذرند و خود را از شرقی ترین و جنوبی ترین نقاط جغرافیای ترکیه، به غرب ترکیه و استانبول برسانند. چرا که امیدوارند اولاً در کلانشهر استانبول با شبکه های قاچاق به اروپا ارتباط برقرار کنند. دوم این که در شلوغی این شهر در امان بمانند و بتوانند تا زمان رهایی، خرج و مخارج خود را هم تامین کنند.

شواهد نشان می دهد که میزان دستگیرشدگان، کمتر از شمار افرادی است که می توانند خود را در صدها نقطه استانبول مخفی کنند و از خدمات خانه هایی استفاده کنند که در اختیار شبکه های قاچاق انسان است.

این مساله نشان می دهد که دراَمدهای کلان شبکه قاچاق انسان در ترکیه، موجب آن شده که حتی دقیق ترین موانع امنیتی ایجاد شده توسط دولت، در برابر حرص و آز و فعالیت شبانه روزی قاچاقچیان کم بیاورد و بتوانند پناهجویان را به استانبول برسانند.

در پایان باید به این نکته اشاره کرد که اگر تا دیروز، مساله ورود میلیون ها پناهجو و آواره به ترکیه، در درجه اول، دغدغه های امنیتی و اقتصادی به وجود می آورد، حالا و با توجه به حوادثی که در آلتن داغ آنکارا و برخی مناطق دیگر روی داده، مساله پیچیده تر شده و بیم آن می رود که نوعیت مواجهه مردم ترکیه با مهاجر، پناهجو و آواره، به جایی برسد که دربرگیرنده ابعاد کاملی از مفاهیمی همچون بیگانه ستیزی و برخورد تند و نژادپرستانه باشد.

این در حالی است که خود شهروندان ترکیه بارها در آلمان و برخی کشورهای دیگر، قربانی عواطف نژادپرستانه و مهاجرستیزانه شده و حتی تعدادی از آنان، جان خود را از دست داده اند. بنابراین، دولت ترکیه، در کنار محاسبات امنیتی و اقتصادی مرتبط با پناهجویان، به سیاست سازی و برنامه ریزی کلان اجتماعی و فرهنگی نیاز دارد که مانع از ژرف شدن تنش های قومی و نژادی شود.

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط