مداحی که عمر خود را در خدمت امام حسین (ع) گذراند/ نادعلی کربلایی هرروز مراسم روضه داشت

نادعلی معتقد بود که مداح امام حسین (ع) باید بیشتر از هر فرد دیگری حرمت ذکر و روضه را نگه دارد . او خود همیشه با وضو وارد هیئت و حسینیه می‌شد. پای منبر او مداحان نامدار بسیاری تربیت شدند که امروزه از نادعلی کربلایی به‌عنوان استاد یاد می‌کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نادعلی کربلایی یکی از مداحان و شاعران امام حسین (ع) بود. بارها در دوران حیات امام خمینی (ره) به دلیل مداحی‌های سوزناک و اثرگذار و شعرهای رسایش، به محضر ایشان مشرف شده بود و در حضور امام مداحی کرده بود. تقریباً همه فرزندانش مداحی آستان اهل بیت علیهم السلام را از پدر به ارث برده و در این زمینه فعالیت می‌کنند. پیرغلامان امام حسین (ع) هنوز هم حاج نادعلی کربلایی را به خاطر دارند و از او به عنوان معلمی بزرگ یاد می‌کنند. چراکه در خانه کربلایی تقریباً هر روز کلاس ذاکری و مداحی برقرار بود و مداحان به نام زیادی در آن خانه درس و رسم نوکری ارباب را آموخته‌اند.

خبرگزاری تسنیم برای آشنایی با سبک زندگی مرحوم حاج نادعلی کربلایی که یکی از پیرغلامان مشهور و اثرگذار بوده، با حجت الاسلام والمسلمین حسین فتحی و حاج اکبر بازوبند، پیرغلام و مداح امام حسین علیه السلام گفتگو کرده است.

 

زمینه‌های معنوی و عشق به امام حسین علیه السلام از دوران خردسالی

سال 1301 شمسی بود که حاج نادعلی کربلایی در خانواده‌ای مؤمن در منطقه قلعه جی تهران به دنیا آمد. هنوز دو ساله نشده بود که پدرش را از دست داد و مدتی بعد، مادرش ازدواج کرد. به این ترتیب او به خانه پدری برگشت و در کنار مادربزرگش زندگی کرد.

نادعلی به دلیل فقر خانواده، از همان کودکی مجبور به کار شد. به همین دلیل تنها دو سال ابتدایی را در مدرسه روزانه درس خواند و بقیه تحصیلاتش را تا ششم ابتدایی در مدرسه شبانه ادامه داد.

مادربزرگش که از همان دوران کودکی سرپرستی نادعلی را بر عهده گرفته بود، قرآن را حفظ بود و طبع روانی داشت که گهگاه شعرهایی می‌خواند. این طور بود که نادعلی کربلایی از همان خردسالی با ذکر و شعر امام حسین علیه السلام انس گرفت.

 

 

آغاز مداحی امام حسین علیه السلام

نادعلی از دوران کودکی برای امرار معاش شغل‌ها و کارهای زیادی را تجربه کرد؛ از دامداری و کشاورزی گرفته تا کار در خرازی. اما هیچ کدام از شغل‌ها او را راضی نکرد. علاقه و مهری که او نسبت به امام حسین علیه السلام داشت، او را در جرگه مداحان و ذاکران آن حضرت قرار داد. به طوری که وقتی به کسوت مداح اهل بیت علیهم السلام درآمد، تا آخر عمرش این خدمت را رها نکرد.

کربلایی در آغاز دوران مداحی‌اش، تلاش می‌کرد تا اشعار نوحه‌ها را خودش بسراید، در ابتدا توفیقی نداشت تا اینکه ماجرایی زمینه اجابت این خواسته‌اش را فراهم کرد.

ماجرای شفای خادم اهل بیت علیهم السلام

حادثه رانندگی روی داد که در اثر آن، یکی از پاهای نادعلی کربلایی به شدت مصدوم شد. درمان درباره او اثرگذار نبود و جراحت تا جایی پیش رفت که پای او سیاه شد. توصیه پزشکان این بود که باید پای او را قطع کنند، چون در غیر این صورت عفونت به تمام بدنش سرایت می‌کند.

کربلایی مجاب شده بود تا پزشکان پایش را قطع کنند، اما یک فرصت خواست تا قبل از عمل جراحی به زیارت امام رضا علیه السلام برود. دو روز از دکتر اجازه سفر گرفت و راهی حرم مطهر امام رئوف شد.

او با دلی امیدوارم وارد حرم شد و دست‌هایش را برای توسل و دریافت اجابت بالا می‌برد. در میان اشک و ذکر، پلک‌ها را روی هم گذاشت تا کمی آرام بگیرد. در همان زمان بود که نوری از عالم غیب بر صورتش تابید و نه تنها جسمش را شفا داد، بلکه قلبش را به نور الهی روشن کرد.

صحنه‌ای که دیده بود، او را به وجد آورد و با شوق از جا بلند شد، عصای دستی را گوشه‌ای انداخت و روی پاهای خودش شروع به راه رفتن کرد.

کربلایی می‌دانست که به در خانه اجابت آمده و با کریمان کارها دشوار نیست. پس دعای دیگری می‌کند تا در طبعش نظری شود و بتواند ذکر و مدح اهل بیت علیهم السلام را بگوید. آرزوی سراییدن شعر در مدح ائمه اطهار علیهم السلام آرزوی چندین ساله بود. در همین فکرها بود که در میان سیل اشک، طبعش گویا شد و سرود:

سلمان صفت، تو میکده دل خراب کن

تا دل شود ز موهبت مصطفی (ص) درست

شاعری و ذاکری اهل بیت علیهم السلام

از همان زمان بود که کربلایی شروع به سرودن شعر در مدح اهل بیت علیهم السلام به خصوص در رثای امام حسین علیه السلام پرداخت. حاصل 30 سال شاعری او 14 جلد کتاب است که از آن میان می‌توان به «مجموعه سه جلدی ارمغان کربلا»، «شهید گمنام»، «مقتل سالار شهیدان علیه السلام»، «مجموعه دو جلدی شکوفه‌های غم» و «صحیفه ایثار» اشاره کرد.

زندگی خانوادگی پدر سه شهید

کربلایی 9 فرزند داشت، 4 دختر و 5 پسر. دو پسرش به نام‌های مجید و محسن در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند و پسر دیگرش، حسین، بعد از سال‌ها تحمل جراحات در اثر جنگ تحمیلی، در مهر ماه سال 79 به شهادت رسید.

همسر کربلایی هم بانویی متدین و مؤمن و باسوادی بود که یکی از خصوصیات ممتاز او همراه بودن با کربلایی بوده و البته شعر را هم به خوبی می‌شناخت.

یکی از خصلت‌های بارز نادعلی کربلایی که بسیاری از پیرغلامان امام حسین علیه السلام از آن یاد می‌کنند، خوش‌قولی او بود، به طوری که هر وقت قولی به کسی می‌داد، به طور حتم به وعده‌اش عمل می‌کرد.

برنامه ثابت زندگی‌اش هم شرکت در هیئت و نوحه‌خوانی برای اهل بیت علیهم السلام بود. روزها هم به امور زندگی می‌پرداخت و شب‌ها به ذکر و توسل می‌گذراند. مردم را مورد احترام قرار می‌داد و به قدر توان به نیازمندان کمک می‌کرد. عشق و ارادتی که نسبت به امام حسین علیه السلام داشت، از او مردی پرهیزکار ساخته بود و همین تقوا بسیاری از پامنبری‌ها را مریدش کرده بود.

معتقد بود مداح امام حسین علیه السلام باید خودش اولین فردی باشد که به گفته‌هایش عمل می‌کند و خودش همیشه با وضو شروع به ذکر و نوحه می‌کرد. پای منبر او مداحان نامدار بسیاری تربیت شده‌اند که امروزه نام نادعلی کربلایی را به عنوان استاد خود می‌برند.

حضور مقام معظم رهبری در منزل کربلایی

حاج اکبر بازوبند، یکی از پیرغلامان امام حسین علیه السلام و از شاگردان نادعلی کربلایی است. او سال‌هاست که گرمای نفس خود را از اهل بیت علیهم السلام هدیه گرفته و علاوه بر مرحوم نادعلی کربلایی، در محضر اساتیدی مانند شیخ احمد علی زاده، حاج حسن توکلی و اساتید مداحی یزد آموزش دیده است.

او درباره حاج نادعلی کربلایی تعریف می‌کند: یک بار مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری‌شان به منزل کربلایی رفتند ولی او در خانه نبود. مقام معظم رهبری از همسر ایشان سؤال کردند که اگر مشکلی و کاری هست و ما می‌توانیم انجام بدهیم، بگویید.

همسر نادعلی کربلایی در جواب ایشان گفتند: من دو شهید تقدیم اسلام کرده‌ام و یکی از فرزندانم جانباز است. به عنوان یک زن حاضر هستم در راه دفاع از اسلام و کشورم کشته شوم و از شما می‌خواهم تا آخر ایستادگی کنید و تسلیم دشمن نشوید.

لحظه پرواز

حاج اکبر بازوبند خاطره دیگری هم از مرحوم نادعلی کربلایی تعریف می‌کند؛ خاطره‌ای که به گفته خودش در ذهنش ماندگار شده است: آخرین لحظات زندگی کربلایی بود. نفس‌هایش به شمارش افتاده و چشم‌هایش بسته شده بودند.

کنارش نشستم و شروع کردم به خواندن زیارت عاشورا. از خانواده خواستم تا یک مهر به من بدهند. مهری آوردند که تربت امام حسین علیه السلام بود و آن را بر روی پیشانی کربلایی گذاشتم.

وقتی به فراز «شفاعت الحسین یوم الورود» رسیدم، دیدم که کربلایی که تا آن موقع بی‌حال بر روی زمین افتاده و چشم‌هایش بسته بود، نیم‌خیز شد و سه بار به حالت سلام دادن حرکت کرد. بعد دوباره چشم‌هایش را بست.

در آن لحظه در دلم گفتم آنکه را دوست داشتی، دیدی. بعد از خانه بیرون رفتم. هنوز از خانه خیلی فاصله نگرفته بودم که تماس گرفتند و گفتند کربلایی از دنیا رفت.

پامنبری‌ها و شاگردان

حاج نادعلی کربلایی در هیئت انصار العباس علیه السلام و حسینیه کبودرآهنگ در محله سی متری جی مداحی می‌کرد و شاگردان زیادی را در زمینه مداحی و ذاکری اهل بیت علیهم السلام تربیت کرده بود. حاج مصطفی خورسندی، حاج محمد احمدی و حاج شعبان حسینی از جمله آنها هستند.

انتهای پیام/

 
واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط