به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، آیتالله شهید مدنی یار دیرین امام(ره) و مجاهدی خستگی ناپذیر بود که حضور پر برکتش در همدان منشأ کارهای بزرگی شد.
او در دوران تبعید از طرف رژیم پهلوی به همدان، دست از مبارزه با طاغوت برنداشت و به طور پنهانی به تربیت مبارزان انقلابی و روشنگری میپرداخت.
شهید مدنی در کنار مبارزه، اقدامات فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی را هم برای کمک به مردم همدان انجام میداد و مراکزی که او اه اندازی کرد با گذشت 4 دهه از عمر نقلاب اسلامی هنوز منشأ خیر و برکات است.
مسجد، درمانگاه، صندوق قرض الحسنه و مؤسسه خیریه دارالایتام که همگی با نام «مهدیه» در همدان نامگذاری شده از مهمترین یادگارهای شهید مدنی به شمار میرود.
این روحانی برجسته 20 شهریور 1360 در محراب به شهادت رسید و حالا در چهلمین سال شهادتش، کنگره ملی شهید مدنی به پاس خدمات ارزشمند در خدمت به اسلام و انقلاب، در سالروز شهادت وی برگزار میشود.
ساده زیستی، ویژگی برجسته شهید مدنی
برگزاری این کنگره فرصتی شد تا خاطرات حضور شهید مدنی در همدان را مرور کنیم:
سید کاظم برقعی از نمازگزاران قدیمی مسجد مهدیه همدان درباره آیتالله شهید مدنی میگوید: «شهید مدنی از زمان ورود به همدان به دلیل تشکیل مجموعه مهدیه جلساتی در منزل مرحوم پدرم تشکیل میشد و آشنایی من با ایشان از آن زمان آغاز شد.
بسیاری از مواقع با خودرو ایشان را به مسجد میرساندم وهمین سبب آشنایی بیشتر با شخصیت شهید مدنی شد.
یک روز عصر جمعه همراه پدر برای احوال پرسی به منزل شهید مدنی رفتیم؛ نماز مغرب و عشا را که خواندیم ما را برای شام دعوت کردند.
شهید مدنی از من خواست ماست بخرم. شام نان و ماست خوردیم. شهید بزرگوار رو به ما با لبخند گفت: «تصور کردید که شام چلو کباب است؟»
حزب رستاخیز را حزب معاویه خواند
شهید مدنی در مسجد مهدیه سخنرانیها و دعای ندبه را ایراد میکرد مگر اینکه مهمانی خارج از استان برای سخنرانی بعد از دعای ندبه حضور پیدا میکرد در غیر این صورت سخنرانی بر عهده شهید مدنی بود.
روزی همزمان با ثبت نام حزب رستاخیز ایشان در منبر در حال سخنرانی بود و گفت: «معاویه حزبی تشکیل داده بود و مردم فوج فوج میرفتند تا ثبت نام انجام دهند، آخر مگر حزب معاویه ثبت نام دارد که اینگونه فوج فوج به سمتش می روند؟!».این شهید بزرگوار در بیان اینگونه مطالب و جلوگیری از جریان باطل شجاع بود.
تشکیل کتابخانه مهدیه
به واسطه آشنایی شهید مدنی با انتشاراتی تهران کتابهایی به امانت آورده و در قفسههای کتابخانه چیدیم.
شهید مدنی بالای منبر اعلام کرد که برای شکل گیری کتابخانه، هر فردی میتواند از این کتابها بخرد.
مردم کتابها را خریداری کرده و در دو ماه تعداد کتابها به هزار جلد رسید.
شهید مدنی و جبهه های نبرد
شهید مدنی در تقویت روحیه رزمندگان اسلام نقش بسزایی داشت و با شرکت خود در جبهه نبرد و حضور در کنار سپاهیان اسلام و شرکت در مجالس دعا و نیایش، مشوق رزمندگان بود.
یادم هست عدهای میخواستند به جبهه بروند. وقتی رفتند، دیدم شهید مدنی سخت ناراحت است و اشک در چشمانش حلقه زده است. گفتم: چرا ناراحتید؟ گفت: تلفن بزنید به دفتر امام(ره) و اجازه بگیرید که من با هم به جبهه بروم.
پرسیدیم: چرا حاج آقا؟ گفت: آخر نمیتوانم ببینم اینها میروند جبهه، آنجا میجنگند و من نروم. خوب من پیر شدهام ، اگر گذشت این بچهها را نداشته باشم، ایثار این بچهها را نداشته باشم، وای بر من!
اما خوب معلوم بودکه حضرت امام هیچ وقت اجازه نمیدادند ایشان سنگر تبریز را رها کن و به جبهه برود. البته این حرکت ایشان هم نشانه عشق به شهادت و بریدن از دنیا ود.
همه عمر خود را صرف خدمت به اسلام و مردم کرد
شهید مدنی همه عمر خود را صرف خدمت به اسلام و مردم کرد. جمعیت زیادی در درس ایشان شرکت می کردند، طوری که در مدرسه علمیه نجف اشرف، کلاس درس ایشان از همه پرجمعیت تر بود.
از نظر اخلاقی هم ایشان نه فقط جلسات بحث اخلاق داشته و آقایان طلاب و احیانا غیر طلاب دینی استفاده میکردند که مشی عملی ایشان در زندگی، خانه، اجتماع و در جلسات بحث، آموزنده بود.
در حقیقت باید گفت که شهید آیت مدنی در حوزه علمیه نجف یک مربی عملی اخلاق بود و در جلسات ایشان، آقایان اهل علم در سطوح مختلف و گاهی کسانی که حتی از جهات علمی مقام بسیار عالی داشتند و حتی گاهی بعضی مراجع شرکت میکردند.
به امور مادی اعتنا نداشت و کیفیت رفتارش به گونهای بود که علاقهمندانش را نسبت به امور دنیا بیعلاقه می کرد و بیشتر شوق و ذوق علم و عمل و پیمودن راه تهذیب و تزکیه را در آنها ایجاد میکرد.
شهید مدنی اهتمام ویژهای نسبت به تربیت علمی و عملی طلاب و محصلان علوم دینی داشت وافراد را به تهذیب نفس و تزکیه دعوت میکرد.
انتهای پیام/744/ح